وقتی تعاریف رو ازش شنیدم،جایی برای تست پیدا نکردم و تصمیم گرفتم دکانتش رو تهیه کنم
وقتی شیشه دکانت رسید دستم، اول از همه رنگ مایع برام جالب بود،رنگی شفاف و سرخگون،انگار که زعفران دم کرده است،رنگش منو یاد عطرهای قدیمی مشهدی انداخت که تو شیشه ها کوچیک سوغات میآوردن
یک بعد از ظهر بود که از کار برگشتم و دوش گرفتم و روی پوست تمیز شده یک پاف داخل آرنج اسپری کردم،ابتدا فریاد روایح گورماند همه جا بلند شد من زعفران،گل یلانگ با تندی میخک و فلفل رو ازش برداشت کردم،با خودم گفتم خب اوپنینگش چیز خاصی نداره و گورماندهای بهتری هم ازش هستند و حتی خودم دارم
کم کم تندی میخک و فلفل رفتند و زعفران ملایمتر با سایه ای از یلانگ و رز نمایان شدند
رزش برای من خیلی آشنا بود،بعد فهمیدم رز با پچولی ترکیب شده و رزش دقیقا بوی رزِ آبدارِ تاکسیدو از ایو سن لورن رو داره
با خودم گفتم خب چیزی خاصی نداره،عطر بدی نیست اما خب به دل من ننشست
در حالیکه همینطور با خودم کلنجار میرفتم که این کجا و نویر اکستریم تام فورد تصمیم گرفتم یه چُرتی بزنم
بعد از حدود سه ساعت که از خواب بلند شدم قبل هر کاری دست چپم رو به بینی نزدیک کردم تا ببینم این عطر به کجا رسیده
برام باور کردنی نبود!خواب از سرم پرید و تا بوییدم چشمام گرد شد که این رایحه چوبی از کجا اومد؟!؟!؟
یک رایحه چوبی که کمی ردپای شیرینی های گذشته رو داره و کهربا و بهار نارنج کمی فضای تلخ بهش دادند
با خودم گفتم مگه میشه همچین سوییچ کردنی؟چطور اون عطر گورماند که برای من معمولی بود تبدیل شد به یک عطری چوبی استخون دار؟
بلافاصله با خودم گفتم این عطر قطعا ارزش خرید داره و هنر دست خانه عطر زرجوف بازم ثابت کرد یک خانه معمولی نیست

سدار وود…
عطرهای چوبی از دیرباز موردعلاقه ترین آکورد من در دنیای روایح بوده و اشتیاقم به روایح چوبی غیر قابل انکار
در بازه ای شرکت کرید موردعلاقه ترین خانه عطر برایم بود و بعد آن تام فورد،غیر ممکن بود حدود ده دوازده سال پیش و قبلتر عطری از این خانه ها عرضه شود و تستش نکنم
روزی که نام عود وود به گوشم خورد چشمانم گرد شد،با خودم گفتم ای جان عطری از خانه عطر موردعلاقه با دو آکورد مورد علاقه یعنی عود و چوب
همینطور هم شد،در سری پرایو فورد موردعلاقه ترین عطر من بود و هست و خواهد بود
تجربه در عطربازی باعث شد بیشتر درکش کنم و پیش بروم و البته با همه چالش ها عمیقتر دوست داشته باشمش
یکی از این تجارب که شخصا هم بهش رسیدم و هم ایکاروس فرمود:”این عطر میبایست وود عود می بود تا عود وود”وجه های چوبی در آن کاملا نمایان تر است تا رایحه عودی -البته نه یک رایحه چوبی بلکه چندین چوب متفاوت که هرکدام همنشین سایر آکوردهاست
اما نکته ای که حدود یکسال قبل به آن پی بردم جنس رایحه چوبی آن بود؛زمانی که عصاره چوب درخت سدر را بوئیدم،پی بردم آنچه در بسیاری از عطرها بوییدم از این آکورد است ؛از لیدی میلیون و استرایت تو هیون و عود وود و هی وود و لالیک شیر و کرید رویال عود و الکساندریا ۲ و ….
اما رقص زیبای آکورد سدار وود در عود وود به کمال رسیده و برای یک علاقه مند روایح چوب مانند عروج به آسمان و سبک شدن از زمین خاکی ست
در استرایت تو هیون بای کیلیان هم بیس اصلی نت های پایانی است و تمام بار چوبی عطر بر عهده سدار وود است؛همینطور در الکساندریا و رویال عود

لوغ وِقت به معنای زمان سبز
عطری کمتر شناخته شده از لاین لیکورزِ کیلیان
شروع کار با حمله هارش خود ابسنت شروع میشه،در مورد ابسنت گزافه گویی نمیکنم،میتونید تو همین اینترنت ازش بخونید
نت ابتدایی تداعی گر ابسنته که برای سرو توش قند و آب حل کردند و یک برش لیمو کنار لیوان قطره ای آبلیمو به همراه گاز متصاعد از پوست لیمو رو تو لیوان میچکونه
اونقدر این ایفای نقش طبیعیه که بقول معروف خود عنصر طبیعیش هم نمیتونه چنین حسی ایجاد کنه
بعد از مدتی از فروکش کردن فریاد الکل و لایه سیتروسی،برگ بنفشه کمی حالت سنگین و فروتنانه به عطر میده و با حضور شیرین بیان و سایر آکوردها یک رایحه نرم چوبی تقریبا شیرین جالب،شبیه به بیسکوییت های پتی بور وانیلی قدیمی ارائه میده
عطر ساده است،مثل تمام عطرهای این لاین نکته خاصی نداره جز اینکه تونسته رایحه یک مدل از مشروب رو به زیبایی بازسازی کنه(بماند که رسالت شون همینه)
اما در بین تمام عطرهای این لاین که تجربه بوئیدن داشتم(به غیر از فی‌هغ وِقت) این یکی برای من بود،قشنگ به دلم نشست
انگار عطرهای این لاین بیشتر از این که با طبع و ذائقه عطردوستی شما مچ بشن،با شخصیت شما مچ میشن و اصلا کشش از شخصیت شماست

مبارک باشه مهربد عزیز
این عطر واقعا لایق تعریف ها هست
دوستش داشتم،اما نخریدمش
فروشنده میگفت این عطر و دوقلوی سفیدش یعنی استار مسک توانایی ارائه ۵ رایحه رو دارند
اول و دوم هرکدام اگر جدا اسپری بشن،سوم لیر کردن با پاف مساوی و چهارم و پنجم لیر کردن هرکدام به یک نسبت و اون یکی عطر دو برابر نسبت
یعنی مثلا دو پاف امبراستار و یک لایه استار مسک
هرچند سنگینی این عطر اجازه فول ور رو نمیده

جناب سخی
عرض سلام و ادب
مدت های مدید بود میخواستم در مورد ریشه نامگذاری و منبع الهام این عطر بنویسم(شاید حدود یکسال!)اما مشغله و البته تنبلی این اجازه رو از من گرفت
حالا آمدم و دیدم شما بسیار بهتر از آنچه نگارش مدنظر من بود به تحریر درآورید،شاید قسمت این بوده که خوانندگان با قلم شیوای شما با این عطر آشنا بشوند
با اجازه تنها یک نکته رو به نوشته شما به عنوان حاشیه اضافه میکنم صرفا جهت معلومات خوانندگان:
چین هیچگاه تولید کننده تریاک نبود، در قرن ۱۹ اشتیاق مردم بریتانیا به دو محصول عمده چینی ها یعنی چای و ظروف چینی(که خاک اولیه ان از چین می‌آمد) دیوانه وار بود به حدی که منجر به کمبود ذخیره نقره(تنها کالایی که چینی به آن جهت مبادله علاقه داشتند) بریتانیا شد به همین دلیل تصمیم گرفته شد از هند بجای نقره تریاک و پارچه کتان به چین صادر کنند(که البته به شکل قاچاق و تحت عنوان دارو از کمپانی هند شرقی)
امپراطوری چین ابتدا قبول کرد اما بعد از مدتی چینی ها که تریاک را خالص و بدون پرداخت و انجام فعالیتی استعمال میکردند(همان تریاک سفید)منجر به اعتیاد گسترده شد،به طوری که اکثر ذخایر نقره تاجران این کشور صرف واردات تریاک خالص شده بود و اقتصاد چین در آستانه فروپاشی،به همین دلیل امپراطور چین دستور آتش زدن تمام کشتی ها و انبار های تریاک و اعمال جرم شدید بر استفاده تریاک را داد
و این اتفاق به مزاج بریتانیا که یک بازار بزرگ را از دست داد خوش نیامد،به طوری که به چین حمله کرد و جنگ اول تریاک به وجود آمد و با شکست چین،رسما مستعمره انگلستان شد و مردمی که تا سال ۱۹۴۹ ان اعتیاد شدید را داشتند و با روی کار آمدن مائو آن قضیه آتش زدن که فرمودید رخ داد

نه؛نشد که نشد!
الان حدود ده ماهی هست این عطر رو دارم و گذاشتم تا هوا اونقدر سرد بشه که بشه پوشیدش
هر چند پاییز و زمستان بی رمقی داشتیم اما گاهی که هوا سرد میشه از تستش غافل نشدم،نا سلامتی نسخه جدید عطر موردعلاقه ام بود
اما رایحه با تست های مختلف متاسفانه رضایت من رو کسب نکرد،هر چه زور زدم که به نسخه ادو پارفوم ترجیح بدم نشد که نشد
با وجود اضافه شدن رگه های جیر،سدر و زنجبیل با اینکه رایحه متفاوت تر و سنگینتر بود اما خب احتمالا به دلیل ذهنیت برگرفته از نویراکستریم که دنبال رایحه گورمند بودم من رو به خودش علاقه مند نکرد
نمیدونم حالا چرا با وجود اینهمه تفاوت هنگام استشمام مدام یاد دو نسخه چرم و عود استرانگر ویت یو از آرمانی می‌افتادم و می‌افتم
مجدد در کنارش اون دو نسخه ها رو تست کردم و به نظرم کار ارزنده تری بودند،هم از لحاظ کیفیت هم پرفورمنس هم برچسب قیمت خصوصا نسخه لدر که جیر فضا رو خیلی شبیه به این نسخه کرده منتهی شیرینیش کمی کمتره

لومی نیست و آیومی‌ست
از مدیریت هم میخوام اسم محصول رو اصلاح کنند و در نوشتار انگلیسی هم حرف ال کوچک رو با i بزرگ اصلاح کنند چون هردو به بک شکل نمود دارند اما در جست و جو تفاوت ایجاد میکنند

بله
ریفرموله شامل باز طراحی خود عطر توسط کمپانی از جهت های اقتصادی، زیست محیطی ،بهداشتی و … است که انجام میشه
ممکنه یک‌ آکورد نسخه طبیعیش کمیاب باشه و سازنده پس از چند سال عرضه و عدم صرفه اون رو با یک آکورد مشابه سنیتیک عرضه کنه و یا ممنوعیت یک آکورد توسط ایفرا و …
در ذهن ما جا افتاده که ریفرموله مساویست با کاهش پرفورمنس اما دایره وسیع تری رو شامل میشه-بماند که سایکدلیک هم بعد از ریفرموله بسیار پرفورمنس ضعیفی داشته-

چون ریفرموله شده

میرا که همان برگردان ایتالیایی از زبان فرانسویِ کلمه myrrhe است که در ایران به آن مُر مکی گفته میشد
درختچه ای بومی در اطراف سواحل دریای سرخ از سواحل غرب عربستان و شمال شرق آفریقا که صمغ آن از دوران باستان درست همانند کندر مصارف دارویی،بخوری و عطری داشته
بسیار گرم و خشک-آنقدر خشک که مصریان باستان صمغ آن را درون اجساد پیش از مومیایی کردن میریختند تا هم بوی متعفن ساطع نشود و هم خشکی اش تمام رطوبت جسد را بگیرد و مانع از فساد شود-
در رایحه شناسی طبع آن گرم و القا کننده یک حس کهربایی اما با هوای دودی-بالزامیکی ست
به همین دلیل در عطرسازی از قدیم الایام بسیار مورد استفاده بوده و در کنار کهربا و کندر جز سه آکورد اصلی صمغی در عطرسازیست که در یک پکیج توان ارائه روایح کهربایی،دودی،سنگین و بالزامیک را دارد
و اما کلونیا میرا
عطری در همین فضا که ابتدا امضای اصلی این خانه یعنی فضای سیتروسی را دارد و سپس ورود صمغ مُر و ترکیب با پچولی البته در بیسی که کهربا حضور دارد تا که کمی از خشونت مر کاسته و نرمش کند