نظرات | nazanin
ترتیب نمایش
F**king Fabulous
لینک به نظر 14 اسفند 1401 تشکر پاسخ به لاله رجبی
سلام خانم رجبی ممنونم
ولی اصلا قصدم این نبود که موضوع جنسیتی بشه:)
بیشتر می خواستم با فبیولس شوخی کنم
مرسی بازم؛)
10 تشکر شده توسط : پرنیان رضا یگانه
03 Lonestar Memories
لینک به نظر 14 اسفند 1401 تشکر پاسخ به rahil tagi
سلام خانم راحیل
خیلی خیلی لطف دارید شما به این دختر پر و بال شکسته:) من هرچیزی که دارم رو از این جمع یاد گرفتم و هنوز کلی راه نرفته پیش رومه:)
قدر دان همگی شما هستم و امیدوارم آقای مسیح، خانم هانی، خانم ملودی و خانم پرنیان عزیز هم زودتر برگردن. جاشون خیلی خیلی خالیه و من بسیار دلتنگم.
19 تشکر شده توسط : نازی جاوید پرنیان
سلام صبای عزیز
یک ادوپرفیوم بسیار کلاسیک و تا حدودی گلی:)
در شروع کار مشکِ کاملا آشکار، بصورت نامحسوسی پودری و تا حدودی وجه انیمالیک داشت. این بین یه رزِ ریزه میزه هم در کار وجود داشت. مثل شکفتن یه غنچه ی رز از دلِ مشک.
بعد از گذشت مدت زمانی، مشک همینطور که جلوه ی زیبای خودش رو داره با یاس ملاقات می کنه و با صمغ تلفیق میشه و در اینجا عطر حالتی رزینی پیدا میکنه اما خب طبع گرم و ترِ یاس خیلی هم این اجازه رو به عطر نمی ده که رزینی باقی بمونه یا حالتی کاملا مشخص داشته باشه.
و در درای دون، همچنان مشک و اینکه جلوه ی خیلی بیشتری نسبت به سدر و چوب داره. فرض کنید، یک جعبه ی کوچیک چوبی دارید که در اون سدر وجود داره، درِ جعبه بسته است و مقداری مشک، روی درِ جعبه گذاشته شده. در اینجا مشک اجازه نمی ده خیلی به بوی چوب و محتویات جعبه اتون توجه کنید.
مناسب شب های پاییز و زمستون، مراسمات و مهمانی هایی در فضای باز و استایل های رسمی، کلاسیک، اولد مانی.
22 تشکر شده توسط : محسن جمالیان پرنیان
بله خوش بینانه است.
یاد مرف افتادم که ناراحت بود از این اسمی که براش انتخاب کرده بودن. 'مرفیز لا'
کوپر بهش گفت قانون مورفی به این معنی نیست که یه اتفاق بد قراره بیفته. بیشتر این معنی رو میده که، چیزی که میتونه اتفاق بیفته، اتفاق میفته.
جدا از این ها، این روزها ما هم مثل پروانه فرو رفتگی آبنوس رو در این خونه حس می کنیم. دوستانمون نیستن، وانیل نیست! یعنی بود ولی رفت. و فرق ما با پروانه اینه.
من دلم یکم وانیل می خواد..
18 تشکر شده توسط : هاشم پور Rezvani
مردی که یه اتیکت به پیشونیش چسبونده و روش نوشته: I`m fuckin fabulous
یعنی بیشتر از اینکه دیگران بهش بگن فبیولس، خودش به خودش میگه.
خودشیفته ی تمام عیار که با رفتارش و حرفاش همرو کلافه می کنه و بعد با لبخند عریضی بهتون خیره میشه و حس یک برنده رو به خودش می گیره.
راستش مردی رو با همچین خصوصیاتی می شناسم و هرچی فکر کردم دیدم این عطر به طرز عجیبی بهش میاد و برازنده اشه. 34 به بالا، کت و شلواری، برون گرا، سرش رو هم کمی بالاتر از حد متوسط می گیره و کمی زیر چشمی بهتون نگاه می کنه، به همه هم متلک می اندازه و اگه حرفی بهش بزنی با همون لبخند های عریض معروف بهتون نگاه می کنه و میگه: مگه دروغ میگم؟
بنظرم شبا قبل از خواب، یه نیم ساعتی جلوی آینه ژست می گیره و میگه: Oh my me! به خودش هم کلی می رسه. ازوناست که کلی ماسک و محصولات پوستی داره. هرچقدر من هیچ سررشته ای از این چیزا ندارم، جناب فبیولس داره:)
هیچ بعید هم نیست تو کلینیک های زیبایی دیده بشه:)
آقای فبیلوس شرمنده:)
41 تشکر شده توسط : Mercedes آماتور 2
این چه بوییه؟
_اینجا انقدر سیگار و تنباکو دود کردن، بوشون رفته به خورد دیوارا. الانم بوی دوده که داره از درز دیوارا بیرون می زنه!
راست می گفت! هرچند چیزی برای دیدن وجود نداشت؛ اما دیوار های قهوه ای رنگِ سوخته، اونقدری خشک شده بودن به با خودم گفتم: حتما یه روزی پوستشون کنده میشه.
چشمم به میز و صندلی های چوبی بود ولی توی یه مبل چرمی فرو رفتم. من گرمایی، کافه گرم، چرمِ زیرم داغ.
یه مرد در گوشه ترین قسمت کافه، نشسته پشت میز چوبی، دستکش چرم به دست، تنباکو آتیش می زد و بعد از هر پک، گوشه ی لبشو از داخل گاز می گرفت. سرشو بالا آورد و زل زد به من. مستقیم، خیره به مردمک چشمام. دیدمو تار کرد، عنبیه رو سوراخ کرد، زجاجیه رو شکافت و تیری زد وسط عصب بیناییم. کورم کرد! من کور بودم ولی به چشم دیدم نشسته کنارم و داره دستکش های سیاه چرمیش رو تاب میده.
قهوه می خوام! تلخِ تلخِ تلخ. قهوه اشو آوردن و بلافاصله، یه نفس سر کشید. داغِ داغ!
نسوخت؟ _نسوخت. نه از داغیش، نه از تلخیش!
کی بود؟ _ 38 ساله، تنها، بی کس، بی حوصله، غرق..غرق در چی رو نمی دونم. یعنی ازش پرسیدم ولی چیزی نگفت.
خیلی بی مقدمه گفت: حوصله ی خودمم ندارم. گفتم چرا، گفت نمی دونم. گفتم چرا تنهایی، گفت نمی دونم. گفتم کسیو داری، گفت نمی دونم. گفتم تو چی انقدر غرق شدی، جواب نداد. گفتم دنبال چیزی می گردی، بازم جواب نداد. گفتم من چیکار کنم برای تو، جواب نداد. ده تا سوال دیگه پرسیدم، بازم جواب نداد. هر کدومو ده بار پرسیدم، جواب نداد که نداد.. از جاش بلند شد، دستی به کتش کشید و دستکش هاشو دوباره پوشید. متفکرانه سرشو تکون داد و گفت: مکالمه ی خوبی بود. و رفت!..
دختر جون! هووی! کجا سِیر می کنی؟!
اهم، یه یه دمنوش گلگاوزبون به من می دید؟
دمنوش نداریم ما. فقط قهوه داریم، اونم تلخش!
رفتم سر چهارراه وایسادم، دور و برمو نگاه کردم. ساعت چند بود؟ من کجا بودم؟ دختر گل فروشی بهم نزدیک شد.
دختر خانم ساعت چنده؟
ساعتای ما چندسالی میشه که از کار افتادن...
گل! گل داری؟ یااس! گل یاس بهم بده..
خیلی وقته کسی اینجا یاس نمی فروشه. ولی..رزهای خوبی دارم.
باشه باشه، بده. رز بهم بده. زیاد! بیست سی تا شاخه بهم بده!
اووو آبجی دلت خوشه ها! بیا یه شاخه بیشتر ندارم، همینو بگیر تورو به خیر و مارو به سلامت..
وایسااا! پولشو نگرفتی!! کجا رفتی!!..

پاشو غذارو آوردن! عجب بابا، این تو کافه ام می گیره می خوابه!
چشمامو باز کردم و دوستامو دیدم، پاستای روی میز و لیوانِ دمنوشِ یخ زده ی من، پسری که سرشو با دستاش گرفته بود و سیگار می کشید، اون میز و صندلیِ خالیِ کنجِ کافه. لیوانمو برداشتم و گلگاوزبون سرد شده رو جرعه جرعه نوشیدم. پشتش یه یخ از داخل ظرف برداشتم و توی دهنم گذاشتم و جویدمش؛ اما، فایده نداشت..
با پالتو نشسته بودم وسط یه سونای خشک و فقط به این فکر می کردم که کاش زودتر زمان بگذره و من برم خونه!
29 تشکر شده توسط : سانیار امیر اشتری
سلام خانم راحیل
شما عطر هالی گولایتلی و عطر بَرِنِس رو با هم رو به رو کردید:)) هر دو برون گرا و شیک پوش اند ولی خیلی با هم نمی سازن:) خیلی جالب بود:)
پوشیدن دو عطر با هم یا لِیِر کردن عطرها موردی نداره. اگر بشه شخصیت عطرها رو جوری تطبیق داد که مکمل همدیگه بشن، در نهایت، رایحه ی سازگاری به وجود میاد. اما خب خانم کوکوشنل با خانم زِن دعواشون میشه ولی بازم عیب نداره:) اگر حوصله ی بحث و دعواشون رو دارید چرا که نه؟ این صحنه ی لذت بخش رو تماشا کنید:)
Baroness Cruella, Holly Golightly breakfast at tiffany's
16 تشکر شده توسط : سعیده دهرویه derrick
Scandalous
لینک به نظر 9 اسفند 1401 تشکر پاسخ به IRRO
سلام آقای روحانی
ممنونم:)
من بوکت آیدل سفارش داده بودم بعد سمپل هدیه برام این عطر رو فرستاده بودن:/هی میگفتم اخه خدایی این چیه؟ بعد با بوکت آیدل؟؟😆
هیچی دیگه گذاشتمش کنار سطل زباله:)
با این حساب، خانم توکز رو هم باید همراه این عطر فرستاد سر کوچه، هوایی تازه کنن:))
17 تشکر شده توسط : سارا یاری derrick
آقای مسیح برای عطر Rossy De Palma ایتالیبغ دوغانژ نوشته بودن که این عطر اصلا مناسب دختر خانم های لوسی که از الفاظی مثل جوجو، پیشی، نینی و عجیجم و... استفاده می کنن نیست و حتی در سیستم خوابشون هم ممکنه اختلال ایجاد بشه.
حالا چنانچه دختر خانومی این خصوصیت هارو داره قشنگ این عطر مناسبشه. یعنی به قدری لوسه که یک پافش هم جوری رفت روی اعصابم که سه بار دستمو شستم:\\\ بعد اخه هشت میلیون تومن پول بدید که یه عطر کریمی با رایحه ی تمشک و گل داشته باشید که در نهایت شیرینی لوسش رو از پرالین گرفته باشه؟؟:\\\ آخه تمشک چرا باید با گلِ به این زیبایی تلفیق بشه:\ بله..
لباس های گوگولی و صورتی، موهای دم اسبی، دستبند و گردنبند های رنگی رنگی، تخت صورتی، اتاق صورتی، زندگی صورتی.. اشک دم مَشک:) کرکتر اَگنس:\ یا خداا
اصلا چرا ویکتوریاز سیکرت عطر تولید می کنه:)؟ البته very sexy اش بد نیست.
29 تشکر شده توسط : H.m سولماز
کجاست آن بهشت گمشده؟
می خواهید باهم به سراغ kingdom of dreams برویم و از آنجا به lost paradise سفر کنیم؟
من یکبار رفته ام. بگذارید بگویم چه شد.
وارد جنگلی سرسبز شدم، از بدو ورود، به ملاقات تنه ی تنومند درختان و یاس های خندان رفتم. اجازه دادم انگشتانم چوب درختان و گلبرگ هارا لمس کنند. پس قبل از اینکه ببویید، لمس کنید! لمس مهم تر از بوییدن است. اصلا اگر نبوییدید هم مهم نیست. فقط لمسش کنید بس است.
خب دیگر چه دیدم؟ فضایی چرم گون و حیوانی که زعفران، تکمیل کننده ی گرمای آن می شود. همین..
اما، آیا بنظر شما می شود از قلمرو رویا چیزی فراتر از یک جنگلِ بهشت مانند را خواهان بود؟ البته که می شود.
بگذارید من با او صحبت کنم.
درود بر قلمرو رویا. تصدقت شوم، این بار من را مست و مدهوش و آشفته نکن. بیا و به من بگو این بهشت گمشده دیگر چه در چنته دارد‌.
چرا از خودش کمک نمی خواهی؟
پشت چشم نازک می کند. جوری نگاهم می کند انگار با جاهلی بی سر و پا طرف است. به هر حال تو همخانه اش هستی و او را خوب می شناسی و همچنین دوست خوب من. پس می توانی کمکم کنی.
می گویند lost paradise سفری یکطرفه به باغ عدن است، اما تو باور نکن. خودش روزی برایم ماجرا را مفصل تعریف کرده بود.
شر دنیا را در حال بلعیدن است، اما همه حال، خیر بر آن پیروز خواهد شد. بهشت گمشده سیاه است اما امید دارد. چرا که، سیاهی، خود، خود را تخریب خواهد کرد و خیر می آید.
شر باید باشد تا بهشت ساخته شود.
بهشت گمشده، زیر پوسته ی سیاهِ شر، به انتظار نشسته است. به انتظار تو، تا آن پوسته را نبینی. بلکه خودش را عمیقا تماشا کنی! برو نزدیک تر و تماشایش کن، تا به چشم جاهل نگاهت نکند. راستی! پشتِ چشم نازک کردن هایش را هم جدی نگیر. او همیشه اش همین است:)
25 تشکر شده توسط : Golnoosh Rohaam

تمامی خدمات این سایت، حسب مورد دارای مجوزهای لازم از مراجع مربوطه می باشند و فعالیت های این سایت تابع قوانین و مقررات جمهوری اسلامی ایران است.

هرگونه استفاده از مطالب این سایت بدون اجازه مدیران آن غیر مجاز بوده و تبعات آن بسته به نوع تخلف، متوجه افراد خاطی خواهد بود.

Iran flag  Copyright © 2007 - 2024 Atrafshan.ir