سلام
فکر میکنم کامنت من در مورد مشکل شیشه رو برعکس متوجه شدید.

سلام علی آقا
هر چی فکر نمیکنم نمیفهمم کجای کامنت من درباره ریو و آرماف بود و اینکه عطرهای این شرکتها فرقی با عطرهای گرونتر ندارن و مشکلشون با شیشه شکیل حل میشه (هرچند از بین عطرهای همین شرکتها هم عطرهایی پیدا میشن که خیلی بیش از قیمتشون میارزن-مثل ریو هوم اینتنس که کپی دیور هوم اینتنس 2007 هست و بعد از ریفورموله شدن دیور هوم اینتنس در 2011، خیلی ها اون رو به عنوان یک جایگزین خوب DHI 2007 استفاده میکنن).
قیمت بالای عطر الزاما نشان دهنده کیفیت بالا نیست و برعکس قیمت پایین هم همیشه به معنی کیفیت پایین نیست. قیمت میتونه به خیلی از دلایل بالا یا پایین باشه و در خیلی موارد غیرمرتبط با کیفیت، مثل مالیات چند برابری در کشورهای دیگه و برندینگ و امضای دستی عطار و نگین روی شیشه و تولید به تعداد محدود و ...).
این کلیشه در ذهن ماها جا خوش کرده و باعث میشه پیش داوری داشته باشیم نسبت به کیفیت عطرها بر اساس قیمتشون. حتما شنیدید که میگن مثلا اگه یک خانواده مهمون شما باشن و بچه اش از در و دیوار بالا بره، اگه خانواده مهمون پول دار باشن میگیم: ماشالا! عجب بچه پرانرژی و شیطونی! و اگه خانواده فقیر باشه میگیم: عجب بچه بی تربیت و تخسی و چه خانواده بی فرهنگی!
حالا برای مثال، گرلن میاد لاین Les Absolus d'Orient رو تولید میکنه که مثلا فضای شرقی و عربی دارن و چندتا از عطرهاش جزو منفورترین عطرها هستن برای خیلی ها (مثل بویس میستریوکس، سانتال رویال، عود اسنشال) ولی چون برند گرلن تولیدش کرده، اونهایی هم که بدشون میاد از این عطرها صرفا از کنارش رد میشن و میگن " با عرض احترام خدمت برند فاخر گرلن، ولی این عطر عطر من نیست و با سلیقه من جور در نمیاد" . اما وقتی مثلا برند الرهاب که کار اصلیش رایحه های عربی هست کار مشابهی رو تولید میکنه ، یا جیپارلیس عطر آیدل زرد رو میزنه که واقعا از دیور هوم اینتنس قابل تشخیص نیست، بعضیها میان و میگن این اخه و ...
عطرهای ارزون قیمت با کیفیت خیلی بالا مثل کارون پور ان هوم و کارون یاتاقان، دیویدوف زینو،... شاهد دیگه ای بر این مدعا.
خیلی از برندها ابایی ندارن که به عنوان کپی کار شناخته بشن (مثل زارا، رساسی، ...) و درنتیجه مشابه عطرهای معروف رو با قیمت خیلی پایین تر و با اختلاف جزیی در کیفیت و تعداد نوتها تولید میکنن و دیگه تصمیم گیری با خود کاربران هست که مثلا بنز کولون با قیمت یک چهارم دیور هوم کولون و شباهت بسیار زیاد رو میخوان، یا مثلا ترجیح میدن به خاطر یک اختلاف جزیی در اپنینگ یا درای داون 4 برابر بیشتر پول بدن. مثلا وقتی یک گوشی موبایل با صفحه 5 اینچ با کیفیت 4K تولید میشه که قیمتش دو برابر همون موبایل با صفحه FHD هست، در حالی که در یک صفحه 5 اینچی اختلاف کیفیت بین دو مدل به سختی قابل تشخیص هست، اگر کسی مدل ارزونتر رو انتخاب کنه کار احمقانه ای نکرده.
خیلی از عطارها مشابه یک عطر رو در ذیل چند برند مختلف و با قیمتهای مختلف تولید میکنن.
در مجموع من به شدت موافق دوستانی هستم که میگردن و از برندهای ارزون قیمت عطرهای خوبی پیدا میکنن (کپی یا مستقل) و اینجا به دوستان معرفی میکنن. درسته که رایحه صددرصد مشابه نیست،اما بگذاریم کاربرها خودشون تصمیم بگیرن و فاکتورهای قیمت چندبرابری و میزان اختلاف رایحه و ... رو سبک و سنگین کنن.

من فکر میکنم ریشه مخالفت خیلی از ماها با عطرهای ارزون عربی، صرف ارزون بودنش هست- همنو کلیشه "هیچ ارزونی بی علت نیست و هیچ گرونی بی حکمت نیست" . یعنی فکر میکنیم عطرهای گرون قیمت حتما مواد اولیه مرغوبی که استفاده میکنن باعث شده که عطرهاشون اینقدر گرون باشن و اون بنده های خدا هم با سود حداقلی برای خودشون تلاش میکنن تا عطر با کیفیت به دست ما برسونن. ایکاروس در ذیل عطر سویل د جده نوشته بود که عطرهای روژا داو با قیمت 30 الی 35 درصد قیمت مصرف کننده توسط شرکت به فروشنده ها داده میشه. یعنی مثلا یک عطر روژا داو 10 ملیونی پای خود فروشنده 3 ملیون درمیاد.
همین عطرهای ارزون رو اگه توی یک بطری شیک تحت یک برند معروف و با قیمت بالا بهمون بفروشن، کلی به به و چه چه میکنیم و درباب "لبه های صیقل خورده" عطر و بالانس و هارمونی و ... سخنرانی میکنیم.
مثلا همین گلاب ایران که اینجا به قیمت ناچیز میتونیم بخریم، یک اروپایی باید دهها برابرش رو پول بده. به همین ترتیب عطرهای ارزون عربی که مثلا عطرهای روغنی 6 میل الرهاب که اینجا تقریبا معادل یک دلار میتونیم بخریم، توی اروپا و آمریکا مجوز فروش دارن و در آمازون و سایتهای اروپایی حدود 8 دلار هست و تازه اروپاییها و آمریکاییها با این قیمت باز هم خیلی راضین و توی فراگرانتیکا تعریف از ارزنده بودن کیفیت در برابر قیمت دارن.

سولیل د جده.
کار بالانس و سیفی هست. نوت چرم در این عطر خاص هست و چندان در عطرهای چرمی رایج نیست. نزدیکترین عطر چرمی که با این رایحه که میشناسم، رابرت پیگوئت بندیت هست. نوت پررنگ زنبق در این عطر تم خاکستری/خاکی داره، و حدس میزنم زنبق ناصریه باشه )Nazareth( . همون زنبقی که در iris nazarena هم هست.
امبر گریس هم در ابتدای عطر تا حدودی قابل تشخیص هست.
در کل با یک عطر چرمی زنبقی لوکس طرف هستیم که عاشقان زنبق-از نوع خاکستری اش- احتمالا میپسندن.
اما شباهت زیادش در درای داون به بندیت رابرت پیگوئت و اون تم صابونی بندیت، باعث میشه که برای من یک کار ایده آل نباشه.

بله. و من نفهمیدم چرا این تکنیک مارکتینگ هنوز هم جواب میده: که مردم به خاطر موفقیت یک عطر زنانه، میرن و هم اسم مردانه اش رو میگیرن (یا برعکسش) که در اکثرا مواقع حتی یک نت مشترک هم با هم ندارن.

و البته همزمان به عنوان یک فیکساتیو هم عمل میکنه.

سلام.
لابدینوم مسئول اصلی ایجاد نوت چرمی در عطرهای چرمی نیست. معمولا نقش اصلیش در ایجاد آکورد امبر هست.
برای مثال بعضی از عطرهایی که به هیچ وجه آکورد چرمی یا انیمالیک ندارن، مثل عطرهای فرش و یا بلو مثل عطرهای زیر همگی لابدینوم دارن:
دیور ساوژ
بلو د چنل
Un Jardin Sur Le Nil Hermès
و یا عطر امبری مثل:
Treasures of Safari - Amber Ralph Lauren

شروع کار این عطر واقعا عالی و مثل یک عطر نیش هست. در ابتدا میشه گفت ترکیب یک عطر چرمی (مثل نوت چرم در بولگاری من این بلک) و نوتهای فوژه ای مثل برگ سرو و سوزنی-برگها هست. با وجود اینکه چرم جزو نوتها ذکر نشده. نوت کشمیران و سرو یک حالت مشکی- چرمی و چوبی به کار داده. اگر یک ساعت ابتدایی عطر رو قضاوت کنیم، یک کار شیک و سنگین و کمی تیره هست و جدی.
متاسفانه این ترکیب زیاد دوام نمیاره و درای داون امبر و لابدانوم و پچولی ترکیبی رو ایجاد میکنن که برای من خوشایند نبود و عینا در درای داون نیسان مارلی شاهد هستیم.
اما با توجه به قیمت، اگر همون یک ساعت ابتدایی عطر که پخش نسبتا خوبی هم داره برای قضاوت عطر مبنا باشه، عطری هست که خیلی بیش از قیمتش میارزه. مخصوصا برای کسانی که کارهای فوژه ای کلاسیک و چرم رو میپسندن.

سلام.
پیشنهاد من این عطرها هست:
عطر rococo از برند merchant of venice یک عطر کاکائوئی بسیار خوش ساخت و صیقل خورده (اگر تست کردید متوجه خواهید شد منطورم از صیقل خورده چیه). البته پودر کاکائو رایحه اصلیش هست و نه شکلات و وانیل. برای همین فضای عطر کمی تیره و متین هست.
عطر بوکانرا از اورتوپاریسی هم میشه گفت بلک افغان شکلاتی هست.
عطر مرسدس بنز کلاب بلک وانیل تیره انفجاری .
عطر والنتینو اومو (نسخه معمولی و نه اینتنس) به نظر من در فضای مشابه گرلن ل اینستنت اکستریم هست. همینطور دیور هوم اینتنس، مخصوصا نسخت ۲۰۰۷ اگر گیر بیاد.

روژا داو فتیش پور هوم بعد از مدتهابهم یادآوری کرد که هر چقدر سن بالا میره و هرچقدر هم رایحه ای جور واجور تست کرده باشی باز هم چیزی هست که لذت بویایی ات رو تحریک کنه و هیجانزده ات کنه (معمولا با افزایش سن، دیگه چیزها برامون تازگی ندارن و یه جورایی بیحس میشیم نسبت به خیلی از محرکها و زیبایی ها، در حالی که وقتی نوجوان هستی، بو کردن یک عطر جدید یا حتی یک گل که قبلا ندیدی، میتونه بهت حالت ایفوریا و اکستازی بده. و همینطور شنیدن موسیقی خوب، قرار گرفتن در یک فضای خاص...)
توصیف روژا داو فتیش پورهوم بر اساس اینکه چه نوتهایی درش به کار رفته، و یا اینکه چقدر نوتهاش باکیفیت هستن، نمیتونه اصل مطلب رو برسونه. هنر عطار در ترکیب و ترتیب و نسبت نوتها هست.
به طور بخلاصه بگم، این عطر یک فضای باستانی اشرافی رو برای آدم به تصویر میکشه. شروع عطر با بازی نوتهای سیتروسی هست که البته فرش و شاداب نیستن(چیزی مثل برگاموت خشک و لیمو عمانی خشک) به همراه امبرگریس، ذهن رو از همنو ثانیه های ابتدایی شدیدا به بازی میگیره. اینجا نام فتیش میتونه معنی پیدا کنه، چون خیلی سخت هست که دست از بوییدن این عطر برداری و مدام دنبال کشف چیزی در این رایحه هستی که آشنا هست اما نمیدونی چیه و چرا دوستش داری. چرم با کیفیت و اشرافی (و البته نه از نوع چرمهای ماشینهای لوکس) و نوتهای انیمالیک نوتهای میانی عطر هستن. جالب اینکه من در ابتدا میتونستم با اطمینان بگم گه اینسنس هم حضور پررنگی داره توی عطر. اما توی نوتها چیزی در این مورد ندیدم. احتمالا ترکیب المی و لابدانوم و برگاموت و ... چنین توهمی رو ایجاد کردند (اگر واقعا اینسنس جزو نوتها نباشه). بعد از یک ساعت نوتهای صمغی به چرم غلبه میکنن و اینجاست که دیگه برای من جذابیتش رو از دست میده.
آخرین باری که اینقدر از تست یک عطر مشعوف (!!!) شده بودم، مربوط میشه به عطر آنوبیس از برند پاپیلون، که اتفاقا اون هم فضای مشابه با این عطر داره.
روژا داو عطری هست که مطمئنا سرها رو برمیگردونه و شما رو در هر جمعی خاص میکنه. پخش و ماندگاری عطر نسبتا بالا هست و عطر غلظت بالایی داره و کمی حالت روغنی داره (احتمالا در اثر امبرگریس).
اگر فاکتور قیمت در میان نباشه، مطمئنا یکی از بهترین عطرهایی هست که تست کردم. اما وقتی قیمت نجومی عطر رو در نظر بگیرید، باید دوباره فکر کنید.