نظرات | One Flew Over the Cuckoo's Nest
ترتیب نمایش
به قول فرنگیا: Not for faint-hearted
این عطر کاملا افراطی و گستاخ هست. شروع عطر واقعا زیبا و منحصر به فرد هست: یک شروع امبری (از زعفران و صمغ مر) بعلاوه یک چرم عودی انیمالیک . یک چرم چرک و پرداخت نشده (که هنوز بوی مرگ میده!) با گرایش به هیراکس . در ترکیب با صمغ مر- که اینجا بیشتر ناتی و داغ و امبری هست و تا حدی شبیه اپوپوناکس، ترکیب کلی شبیه یک عود انیمالیک بعلاوه امبر هست (عطر رانسه 1975 عقاب پیروزی هم تقریبا همچین شروعی داره).
متاسفانه کار از جایی خراب میشه که یک نت نرولی سنگین و کهنه و غیرفرش وارد میشه (حدود ربع ساعت بعد از اسپری کردن) این نت رو در جاهای مختلفی به اسم نرولی دیدم و بیشتر یادآور عطرهای زنانه قدیمی و خانمهای مسن هست. ردش رو در سانتال رویال از همین لاین، اپرا سوسپیرو، و اتات لیبره د اورنج آن امورت رولند مور اتات لیبر د اورنج هم دیدم.
ضمنا نت "برگ بو" که در این عطر ذکر شده، حداقل با شناختی که من از برگ بوی تازه و طبیعیدارم متفاوت هست. نمیدونم... شاید برای ساخت رایحه چرم استفاده شده.
ضمنا با وجود پخش و ماندگاری نسبتا خوبش، در مقایسه با سایر عطرهای این لاینِ گرلن اونقدرها هم پخش قوی نداره.
استفاده طولانی مدت این عطر بخصوص در هوای معتدل یا گرم ممکنه اذیت کننده باشه. اما اگر دوستانی دارید که مثل خودتون از بوی زمخت و خشن خوششون میاد، بد نیست امتحانش کند. از اون بوهایی هست که میتونید با خیال راحت در مجالس عزا (دور از جون شما!) بزنید بدون اینکه نگران باشید صاحب عزا بهتون اخم کنه "خیال کرده اومده عروسی این همه عطر زده به خودش!"




19 تشکر شده توسط : الف ش مهریار
در شروع کار، کلاری ساژ خیلی توی ذوق میزنه: با اون رایحه سبز و امبری و کمی شیرین و سوخته و دودی اش، که یک حس فلزی هم داره (در عطرهای مختلفی برای بازسازی رایحه فلز داغ یا اتو یا بوی شبیه دود ترقه استفاده شده، معروفترینش در هرمس H24) که در کنار ابسولوت لابدانوم (فکر میکنم لابدانوم فرانسوی) که بوی سوخته و ترش بهش میده، و همینطور سدار، یک آکورد عودی شبیه عود فور گریتنس به کار میده. در این مرحله روایح سرو و چرم هم حس میشن اما نه شدید. این مرحله برای من خاص یا دلنشین نیست . یک ساعت که بگذره کم کم چرم و سرو غالب میشن. چرم در اینجا انیمالیک-مشکی هست. گرایش به کاستوریوم بعلاوه یک مشک مخملی مجزا و باکیفیت- (از همون نوع مشکی که در الین من تیری موگلر، نشانه ب 612, مونتال عود ماسک.... پیدا میشه) و ترکیب این چرم انیمالیک با روایح سوزنی برگی، من رو یاد درای داون یاتاقان میندازه. این مرحله خیلی دلنشین و باکیفیت هست. اما برای رسیدن به اون باید یک ساعت رایحه امبری سبز و سوخته و دودی رو پشت سر بگذارید. ضمنا در این مرحله پخش بو از متوسط کمتر شده. فضای عطر غمگین و متین، با یک حس طبیعی و سنتی هست.

18 تشکر شده توسط : سعیده دهرویه پرنیان
بنتلی ابسولوت هم از عطرهایی هست که در دمای متوسط (مثلا فضای بسته خونه) کسل کننده و مصنوعی به نظر میاد . اما در هوای سرد (کمتر از 15 درجه) زیبایی واقعی خودش رو نشون میده.
پررنگ ترین نوتهای این عطر ، از نظر من، به ترتیب پاپیروس هست (مثلا 50 درصد رایحه) و بعد کندر (مثلا 30 درصد رایحه) - که البته کندر اینجا از نوع عمیق و سه بعدی که وجه امبری داشته باشه و در عطرهای نیش با محوریت کندر استفاده میشه نیست اما باز همین هم غنیمته و کیفیت کندرش قابل قبوله ( کندر به ندرت در عطرهای ارزون قیمت استفاده میشه و جایگزین مصنوعی مشابهی هم نداره و اکثر عطرهای ارزون قیمتی که اینسنس در نوتهاشون ذکر شده غالبا هیچ ربطی به کندر ندارن). بعد از اون به مقدار کمی سدار و صندل که در کنار سایر نوتها آکورد عود رو تشکیل میدن (در واقع من حس میکنم از نظر مواد شیمیایی استفاده شده، ماده ای که در بعضی عطرها به عنوان نوت سدار استفاده میشه، با کمی پردازش در بعضی عطرهای دیگه به عنوان نوت عود مصنوعی استفاده و معرفی میشه).
ماندگاری نسبتا خوب اما پخش کمتر از متوسط داره (اونقدرها هم که میگن پخشش نابود نیست)
باز هم تاکید میکنم که این عطر زیبایی اش رو فقط در هوای نسبتا سرد نشون میده.
32 تشکر شده توسط : Barati محمد ادریسی
سیکرت وودز یا سیکرت لدر؟!
به جز شروع کار که وجه امبری (ناشی از زعفران)-سبز (ناشی از شروع وتیور هائیتی و پچولی) پررنگ هست، در ادامه عناصر اصلی قلب عطر، همگی در راستای یک چرم سبز هستند. میشه گفت قلب عطر گونه خاصی از استیراکس هست که چرم رو به خوبی بازسازی میکنه . همین نوع استیراکس چرم-مانند (و کمی انیمالیک) در اپیک آمواژ، سلطان لدر مرچنت آف ونیز، آرکوئیست نانبان، کویر اوتمان... استفاده شده و در نتیجه ممکنه شما رو یاد این عطرها هم بندازه. نوت زعفران هم که از پایه های رایج برای بازسازی چرم هست، بعلاوه جونیپر که یک وجه سبز و گیاهی به چرم میده و به کرات در کنار چرم استفاده شده. من کمی مرزنجوش هم حس میکنم و احتمالا این یکی دیگه از وجه شباهتهای عطر با اینترلود هست.
ضمنا شروعش کمی من رو به یاد عطر سیلور بیرچ هم انداخت.
عطر چرمی-گیاهی (وتا حدی امبری) خوبی هست و مشابه چندانی نداره. پخش و ماندگاری متوسط. ضمنا میشه در هوای معتدل تا سرد استفاده کرد (از جمله در فضای بسته خونه)
25 تشکر شده توسط : حبیب جوانشیر مهریار
تام دائو نسخه ا د پارفوم: صندل و سدار و کمی پس زمینه امبری ادویه ای.
این عطر با صندل چوبی از نوعی که برای من زیادی تیره و سنگین هست (مثل همون نوعی که در انکر نویر ل اکستریم هست) اشباع شده. البته در شروع سدار هم کاملا واضح هست (و به همین دلیل به عنوان یکی از عطرهای خوب سداری معمولا معرفی میشه - اما انتظار داشته باشید که بیشتر صندل نصیبتون بشه) و این سدار در عطرهای ارزون قیمت تری مثل ازارو ویزیت هم میتونید پیدا کنید (البته اون رایحه ادویه ای و شیرین هل و زنجبیل مانند در ازارو ویزیت کمی عطر رو از چوبی خالص خارج کرده و درعوض چوبی ادویه ای شده). در شروع پس زمینه امبری پودری مانند و کمی ادویه ای از تخم شنبلیله (البته کاملا ضعیف) هم حس میشه. اما میشه گفت در ادامه صندل متکلم وحده هست.
در واقع برای من یادآور عطرهای ارزون قیمت تری مثل لالیک انکر نویر ل اکستریم، آزارو ویزیت، واندوود هست.
فضای کاملا چوبی داره و پخش بوی متوسط. برای من آنچنان خاص نبود.
23 تشکر شده توسط : محمد ادریسی الف ش
Acqua di Gio for Women
لینک به نظر 22 دی 1401 تشکر پاسخ به کامبیز سخی
سلام کامبیز جان.
بله متاسفانه همه چیز را کپی کرده اند و حتی وقتی معادل قیمت جنس اصل پول میدهی اما باز هم کپی نصیبت میشود. هرچیزی از گذشته داری قدرش را بدان و خوب نگهش دار! چه عطر باشد، چه خاطره، و چه آدمها... . جایی خواندم که وقتی زمان حال تیره و تار میشود و امیدی به بهبودی نیست، آدمها بیشتر و بیشتر به گذشته پناه میبرند و بیشتر و بیشتر در خاطراتشان غرق میشوند، سعی میکنند مکانها، اشیا و آدمهایی از گذشته هاشان را دوباره پیدا کنند تا احساس امنیت کنند و باور کنند که چیزی عوض نشده است.
باز هم خدا را شکر که ما در نوجوانی و اوایل جوانی فرصت تجربه کردن زندگی در ابدیت و بی زمانی و نگران آینده نبودن را داشتیم، آنقدر که خاطراتی داریم که با َآنها چنگ بیاندازیم و پناه ببریم.(ذخیره ای بنه از رنگ و بوی فصل بهار --- که میرسند ز پی رهزنان بهمن و دی). دلم میسوزد برای نسل نوجوان و جوانی که همین سهم اندک از خاطرات خوش دوران جوانی و ناجوانی را هم نمیتوانند برای فردا ذخیره کنند.
حال و روز ما شده حکایت آدمهای زنده مانده در فیلمهای آخر الزمانی: وقتی که دیگر هیچ چیز نو و اصلی ساخته نمیشود، آدمها مایحتاجشان را از خنزر پنزر فروشهایی تامین میکنند که اوراقی های شیر مرغ تا جان آدمیزاد را خرید و فروش میکنند: پیرمرد چرک و ژنده ای با عینکی شکسته و شاتگانی که دم دستش است تا سزای کودک تخم مرغ دزد را با ساچمه های داغ بدهد، آخر شیر مرغ گرانتر از جان آدمی زاد شده است.
این روزها خیلی در اتوبوس و مترو آدمهایی را میبینم با گوشی هایی که صفحه اش شکسته است، عینکی که با نخ چفت و جور شده است، یا لباسها و کفشهای پینه و رفو شده. چند روز پیش با پسرم منتظر تاکسی بودیم، تاکسی قراضه ای بوق زد، با خودم گفتم این راننده ها هم باید نان بخورند دیگر. سوار شدیم. در راه آنقدر ماشین لق میزد و به نوسان افتاده بود و بوی دود به داخل میامد و آخرش هم نرسیده به مقصد نگه داشت و گفت : شرمنده رادیاتور فن ندارد و داغ کرده نمیتوانم بروم. پسرم که عشق ماشین است بغضش گرفته بود و با من گفت که چقدر دلش به حال آدمهای بیچاره میسوزد.
22 تشکر شده توسط : سعید رضایی شوشتری Dragon
Acqua di Gio for Women
لینک به نظر 21 دی 1401 تشکر پاسخ به Shahin Asadi
کامبیز جان عطر بیک شماره 9 (مردانه) رو هم تست بفرمایید. در اوایل جوانی استفاده میکردم و بوی خوبی داشت. (البته نمیدونم آیا هنوز با همون کیفیت پیدا میشه یا نه. چون گویا عطرهای مشابهش رو شرکت "بیکیار" میزنه!)
6 تشکر شده توسط : رضا یگانه محمد☆mm
گرلن هریتیج نسخه ادو پرفیوم: (توصیه میکنم در هوای خنک تا سرد استفاده بشه)
توصیف و بررسی گرلن هریتیج کار سختی هست. از طرفی نوع نوتهای به کار رفته در این کار اکثرا با کیفیت بالای مختص گرلن هستند که کمتر در عطرهای دیگه ای میشه دید، مثل پچولی تمیز و صندلِ غیر چوبی(بیشتر خامه ای). و از طرفی نوتها و ترکیب کلی امروزه کاملا کلاسیک محسوب میشن و شاید با استقبال نسل جوان مواجه نشن چون آدم رو حداقل نیم قرن به عقب میبرن.
به طور کلی بخوام بگم، بیس کار یک فضای چرمِ صابونی از مشک و لاوندر و پچولیِ تمیز و برگ مرکبات هست، بعلاوه یک هسته امبری-گورماندِ سرد از وانیل و صندلِ خامه ای ، بعلاوه ادویه ها مثل تخم گشنیز. با این حال حس کلی ای که به من منتقل میکنه بیشتر در فضای کارون پور ان هوم (اما گرمتر) هست. برعکس سایر کاربران، من شباهت خیلی کمی با دیویدوف زینو میبینم. بخصوص اون حس مرکباتی و پچولی ترشِ زینو اصلا اینجا حس نمیشه.
رایحه بسیار با کیفیت هست اما یادآور عطرهای دهه 30 میلادی هست و شاید همین باعث میشه کمی رایحه اش برای من نویر و دلگیر کننده باشه (وقتی آدم یادش میاد که زندگی در اون زمانها چقدر رنگارنگ و پر از سورپرایزها و باکیفیت ترین چیزها در همه ابعاد بوده). بیشتر مناسب سن 50 به بالا و به نظرم خانمها هم میتونن بپوشن.
از اون عطرهایی هست که هیچ کدوم از تک نوتها داد نمیزنن و خودنمایی نمیکنن و برای کسی مناسبه که نمیخواد عطرش زیادی خودی نشون بده، بلکه میخواد عطرش جزئی از شخصیتش باشه.
علیرغم کیفیت خیلی بالای عطر و تناسب اون، متاسفانه پخش و ماندگاری نسخه فعلی پایین هست .
23 تشکر شده توسط : Shahrokh الف ش
هوگو باس نامبر وان : بطور خلاصه ترکیب صابون و موم.
تم صابونی در این عطر شباهت به صابونی های هم دوره اش داره: ترکیب خزه بلوط و پچولی و لاوندر وپررنگ ترین هستند.
در کنارش یک نوت موم واقع گرایانه هم حضور داره که به تدریج غالب میشه طوری که بعد از حدود نیم ساعت عملا فقط موم رو حس میکنید. این موم با حالت کهنه و مشکی مانندش، کمی یادآور آرامیس قدیمی هم هست و برای من حس خاصی نداره. در واقع اینجا عسل به معنی شیرین و چسب ناکش رو نداریم (مثلا مثل عطر آوانگارد لانوین) بلکه این موم هست که تداعی کننده عسل هست. این ترکیب تا حدی تداعی کننده برگهای خشک تنباکو (مثلا تنباکوی برازجانی) هست اما خیلی واقع گرایانه نیست.

عطر متعادل و بی آزاری هست و تا حد زیادی یونیک. اما من احساس خاصی نسبت بهش ندارم.
پخش و ماندگاری متوسط داره.
27 تشکر شده توسط : فرهاد منوچهر
آزارو پور هوم حقیقتا یک شاهکار عطرسازی هست. یک عطر شاخص و هنوز هم تا حد زیادی یونیک در میان عطرهای فوژه. چیزی که این عطر رو متمایز میکنه، برخلاف عطرهای هم گروهش که با سوزنی برگها و یا شمع دانی و خزه بلوط و ... اشباع میشدن، نوت پررنگ آنیس هست که مسئول بوی نسبتا شیرین و خامه ای و صیقلی - شبیه شیرین بیان- در این عطر هست که البته کمی حس کهنگی هم به کار میده و تا حدی عطر رو مناسب افراد میانسال به بالا میکنه. (این انیس متفاوت هست با زیره) , و این همون نوتی هست که باعث میشه در مراحلی، آزارو پور هوم کمی یادآور بروت هم باشه (در کنار خزه بلوط). ترکیب کلی سبز و ادویه ای و صابونی و کمی تلخ هست . رایحه سرخس رو هم تداعی میکنه، بعلاوه توهم یک مشک/چرم .
در شروع خزه بلوط، لاوندر، نوتهای مرکباتی هم به وضوح حس میشن. نوت زنبق مصنوعی (مثل دانهیل قهوه ای) و همینطور نوت جونیپر (بخصوص در درای داون) حس میشه. اما به جز چند دقیقه اول، تغییر نوت چندانی نداریم.
عطر خیلی خیلی شیک و باکلاسی هست و کاملا به تن یک آقای میانسال کم حرف و متین با لباس رسمی میشینه. رایحه زیبا و شاعرانه ای داره در عین پختگی. در عین حال اون حس کهنگی ای که در بعضی عطرهای قدیمی (مثل آرامیس آرامیس، دیویدوف زینو، دریک...) هست، آینجا وجود نداره و بنابراین دلیلی نمیبینم که یک جوان نتونه این عطر رو بپوشه. ای کاش این عطر موندگاری نسخه های قدیمی رو داشت، اما مناسفانه موندگاری کمی داره. در هوای سرد زیبایی خودش رو نشون میده.

{پانوشت: حدودای سال 74، مغازه عطرفروشی ای در شیراز (در چهارراه مشیر به سمت خیرات)، این عطر رو در سه یا چهار سایز مختلفش کنار هم پشت ویترین چیده بود. جعبه خیلی شکیلی داشت با اون فرم خاص حرف A روی جعبه، برچسب قیمتی که روی سایز 100 میلش زده بود 30000 بود، که فکر میکردم به ریال هست (چون اکثر عطرهای رایج اون موقع همین حدود قیمت داشتن: لومانی ها، میلتون لویدها، ساندرا، ...). اون روزها اول هر ماه به اندازه خرید دو سه تا نوار کاست پول توجیبی داشتم که میرفتم از پاساژ سینما بهمن نوارهای نیوایج میگرفتم (ونجلیز، کیتارو؛ ...) تا اینکه یه روز که 3000 تومن پول توی جیبم داشتم رفتم داخل مغازه و ... فهمیدم که قیمتش 30000 تومنه! تا مدتهای زیادی اون عطرهای آزارو همچنان پشت ویترین بودن. اون دوران خیلی از چیزهای پشت ویترین برای سالها پشت ویترین میموندن. مثلا مغازه خرت و پرت فروشی ای سر کوچه مون بود که از چاقو و پنجه بکس و تلمیح (زنجیر برای دعوا!) داشت تا قلک و قلیون و اسباب بازی و ... . چندتا اسباب بازی گرون قیمت همیشه پشت ویترینش بود که کسی زورش نمیرسید بخره. از اون موتور سیکلتها و ماشینهای شارژِی ای که مردم از مکه میاوردن و میگذاشتن توی بوفه و بچه شون هم فقط گاهی که مهمون میومد اجازه داشت از بوفه پایین بیاردش و پزش رو بده. این ویترینها شهر فرنگی بودن برای خودشون و میتونستن هر روز و هر دفعه تا مدت طولانی بچه ها رو مشغول تماشا و رویاپردازی کنن- یه جورایی مثل همون عروسک بزرگی که در بینوایان پشت ویترین مغازه اسباب بازی فروشی بود و کوزت هر روز بهش سر میزد و باهاش حرف میزد. اگه یه وقت یه بچه بهونه این اسباب بازی های گرون رو میگرفت و کشون کشون دست پدرش رو میگرفت و به مغازه میرفت، مغازه دار متوجه چشمکها و ایما و اشاره پدر میشد و میگفت: " این فروشی نیست بچه جون! برای قشنگیه!"}
31 تشکر شده توسط : فرید گرامی الف ش

تمامی خدمات این سایت، حسب مورد دارای مجوزهای لازم از مراجع مربوطه می باشند و فعالیت های این سایت تابع قوانین و مقررات جمهوری اسلامی ایران است.

هرگونه استفاده از مطالب این سایت بدون اجازه مدیران آن غیر مجاز بوده و تبعات آن بسته به نوع تخلف، متوجه افراد خاطی خواهد بود.

Iran flag  Copyright © 2007 - 2024 Atrafshan