***
صدایی در فراسوی سکوت تاریکی ها منعکس شد :بند پنجم زندانی سلول هفدهم به جرم انسانیت محکوم به مرگ . اجرای حکم فردا صبح قبل از طلوع افتاب ...
شب شامش را خورد و از همیشه راحت تر چشم بر هم گذاشت. چنان که گویی در تمام سال های زندگی نتوانسته بود اینقدر راحت و ارام بخوابد. اعدام برایش به مثابه پلی بود که او را از دنیای بیگانگان اخراج می‌کرد و غربتش را به پایان میرساند.
سحرگاه آرام تر از همیشه بیدار شد .
_ شما به جرم انسانیت و شرافت طی سه مرحله شوک الکتریکی اعدام خواهید شد .
_اماده ام .
روی صندلی نشست و شوک اول به جسم پر توانش وارد شد و تمام احساساتش را از دست داد.نه دوست می‌داشت و نه دوست داشته میشد.عشق برایش تهی از معنا بود... مردی را متصور شوید که دیگر هیچ احساساتی ندارد . حتی احساس درد...
نوبت شوک دوم شد ... از دست دادن حافظه.مرد دیگر وطن نداشت.خانه ای نبود که دلتنگش باشد و کسی نبود که در سوگ رفتنش سیاه بپوشد ... ثانیه های پیش از شوک سوم از تنهایی اشباع شده بودند . ثانیه هایی درمانده از تنهایی مطلق و تاریک . ثانیه هایی که به انتظار به پایان رسیدن نشسته بودند . شاید در 40 و چند سال زندگیش هیچوقت نتوانست معنی تنهایی را بفهمد و هرچه توی ذهنش از واژه تنهایی داشت تنها سایه ای مبهم و کم رمق از تنهایی بود.او هیچگاه نمی‌دانست تنهایی دقیقا چیست فقط مطمئن بود که حالا تنهاست ...دست های مامور روی دکمه ی شوکر رفت و سومین شوک دیواری شد بین او و دنیای منفور پر از تنهایی اش.

هیرام گرین هاید سفیر بی بدیل تمامی عطرهایی است که مفهوم سنگین واژه تنهایی را به دوش میکشند . نماینده ثانیه های پر از انتظار پیش از شوک سوم . ثانیه هایی که معنی مطلق واژه تنهایی بود فارغ از احساسات و ذهنیت سابقش ...
رایحه ای با بیس چرم و هم قدمی امبر که در ابتدای اسپری بوی جنگل سوخته ای به مشام میرسد که به طرز مسحور کننده ای شما را متعجب میکند. رفته رفته فضای چرمی واضح تر میشود تا رگه هایی از لون استار مموریز اندی تاور به مشام برسد. این عطر پرفورمنس کم نظیری دارد و از بطن رایحه خود تنهایی و انتظار را فریاد می‌ کشد . با احترام 10/10

***

نبود یک نوشته از این شاه عطر میان اندک عشاق تنهایی خالی بود .

ممنونم دوستان گلم از محبت تک تکتون . چرا که محبت شما به بنده با ارزش ترین داشته ممکن هست . متاسفانه به دلایلی فعلا نمیتونم در این سایت فعالیت خاصی داشته باشم اما بسیار قدردان لطف و محبت یکایکتون هستم . مانا باشید

تیک ، تاک ، تیک ، تاک ، ...صدایی در فراسوی سکوت خانه در گوشم بازی میکند. صدایی که چشم بسته معرف واژه دیگری به اسم " لحظه " هست . صدایی که در طول زندگیمان بارها و بارها تکرار میشود و به ان بی توجهی میکنیم چرا که زیاد از این تیک تاک ها برای خودمان متصور شدیم که در فراغت دست به انجام هر جسارتی بزنیم .
فردی را در گوشه ذهنم با خودم بزرگ کرده ام . فردی که از بچگی به او بی اعتنایی و بی توجهی میشد و قوت غالبش، گزش بغض و عقده هایی بود که داشت کم کم بوی تعفن میگرفت. به سان روزهای پر از عقده و کینه بچگی ، روزهای میانسالی نیز در دور باطل " تکرار " سپری میشد تا اینکه دستور جنون واری ، حاکی از تفکر به چراهای واپسای ذهن تاریکش ، به مغزش صادر شد.
بعد از کلنجار رفتن با عقده های سرباز و جنگ با خود با یاداوری و هم زدن انها ، تصمیم به هم زدن ماجرا میکند تا با گندی بوی تعفن درونیش ، تمام روزهای از دست رفته را قی کند . چاره چه بود ؟فرو کردن چاقویی آغشته به خشم و نفرت در قلب کسانی که زندگی را بر او تنگ کرده بودند. خون ریخته شده از قلب های منفور سنگدلان گذشته اش را به تک تک سلول های صورتش چشاند.چنان میبویید که گویی نایژک های ریه اش بوی خون طلب میکردند. بوی بر باد رفته و از قضا از یاد رفته ای که دائم در مغزش تکرار میشد و حالا توانسته بود پس از سالها جستجو ، آن بو را پیدا کند و ارام بگیرد و خواب راحتی را در شب پس از " جنایت " برای خودش به ارمغان بیاورد .

بات نات تودی ، عطری جنون امیز با رایحه ای از حسن نیت خون ، ناشی از نت های متالیک ، همراه با عرض اندامی هوشمندانه از نت های انیمالیک همراه است که زرق و برق رایحه کستوریوم و چرم ما را به سرحد شیدایی در تنهایی و خلوت میرساند. اگر واژه های " توجه " " تکرار " " لحظه " سربازان ترسناکی از یک بازی جنون امیز باشند ، این رایحه میتواند به بهترین نحو ممکن با ذهن شما بازی کند. همه چیز مهیا و تمام است در بهترین نوع خودش . 10/10



" به زعم خودش ، 7 ماه دیر کرد اما زود نمیتونه بیاد " . پیروز باشید دوستانم

درود دوستان عزیز ، پارسی جان گل گزینه های خوبی رو پیشنهاد دادند چند مورد هم بنده اضافه میکنم به لیستشون
فیرو از سرجف
بیچ هات من از امواج
مگاماره از اورتو پاریسی
L'Air Des Alpes از اندی تاور
اوپوس 8 از امواج
ایلیزیوم روژا
شنل اگوییست پلاتینیوم
فقط این نکته رو همونجور که پارسی جان هم اشاره کردند باید سطح کارهایی که تست کردین و قدرت شامه و هزینه ای که مد نظرتون باشه رو بیان کنید تا بشه بهتر پیشنهاداتی داد و گزینه های بالا کیفیت و پرفورمنس خیلی خوبی دارن اما لازکه اون درک رایحه و نیش بازی کردنتون هست وگرنه حتی در صورت علاقه مندی پس از مدتی دلتون رو میزنن . همچنین به هیچ عنوان بلایند بای نکنید که متضرر نشید

سلام مهدی جان ، ارادت دارم .
تازه هنوز این دلبر رو باید در هوای فوق العاده سرد تست کنی تا اغواگری و ابهتش رو نمایان کنه ...

درود دوست عزیز ،
حقیقت دست ریز ها با هر روشی که تهیه بشن ، مخصوصا در ایران که شیشه های استانداردی هم استفاده نمیشه عموما ، در اثر اکسیداسیونی که انجام میشه از لحظه اسپری به مرور زمان کیفیتش کاهش پیدا میکنه و اینکه تا چه زمانی میشه نگهداری کرد خیلی بستگی به طبع عطر و متریالی هست که در اون استفاده شده اما به طور کلی بهترین زمان استفاده از دکانت نهایتا یه سال هست که خب این بازه برای گروه های مختلف و همچنین برندهای مختلف متفاوت هست . مثلا عطرهای خنک بعد از 6 ماه عموما میل به کم شدن کیفیتشون افزایش پیدا میکنه ولی عطرهای گرم برخی شاید تا دو سه سال هم هیچ مشکلی براشون پیش نیاد بلکه بیشتر . نکته بعدی این هست که اگر مثلا حجم بالا تهیه بشه 10 میل ، هرچی میگذره اون حجم خالی داخل شیشه بیشتر میشه و این باز اثر منفی روی داستان میذاره و اگر مثلا شما قصد تهیه 10 میل فرضا دارین سه تا سه میل تهیه کنید اونم توی شیشه های مخصوص سه میل که پر میشن کامل و فضای خالیش کم میمونه . شرایط نگهداری مناسب هم ساکن نبودن عطر ، دور از نور و حرارت هست . اما در اخر پیشنهاد بنده اینه که سعی کنید از دکانت بیشتر برای تست رایحه در حد یک میل دو میل استفاده کنید و هزینه ای که برای دکانت حجم بالا میکنید رو جمع کنید و باتل استاندارد تهیه کنید که سالهای طولانی هم درست نگهداری بشه مشکلی برای عطر پیش نمیاد البته یک سری استثنائات هم هست که خیلی کمه . مثلا عطرهایی که اصلا پیدا نمیشه رو من خودم حجم بالا تهیه میکنم مثل کارای اونوم .

بیوفرت لندن فاتوم وی

هنگامی که با یک سری روایح اشنا میشیم ، لحظه استشمام شاید ناخوداگاه ما به سمت یک رنگ میل کنه . به عنوان مثال مون نوم است روژ رو هرچند اسمش هم معرف ذاتش هست اما با استشمام میتونه یک ذهن خلاق رنگ قرمز رو به یاد بیاره . یا عطری مثل مگامار میتونه بیان رنگ ابی متمایل به لجنی باشه . اما اگر بخوایم رنگ سبز رو به رایحه تعمیم بدیم چی ؟ یکی از عطرهایی که به معنای واقعی کلمه سبز بودن رو نمایش داده همین عطر هست . " فاتوم وی "

این عطر از دو بخش در رایحه تشکیل شده . بخش اول رو همونطور که بسیار زیبا دوست عزیزمون سعیدجان توصیف کردند حسی داره که انگار وارد یک گل فروشی بسیار خنک شدین و با رایحه ای بسیار تازه ولی خاص اشنا میشید که بهره گیری اصلیش گل سوسن هست . بخش دومش یک تم خاکی ای هست که اگر یک سری ریشه گیاهان سبز رو از خاک در بیارید و استشمام کنید در فضای گلی که اشاره شد میتونید چنین حسی رو دریافت کنید .

عطر بسیار با کیفیتی هست ولی بسیار خاص پسند هست و اصلا توصیه نمیکنم بدون تست به خریدش فکر کنید . باید واقعا با چنین روایحی انس خوبی گرفته باشید و اگر چنین اتفاقی افتاده خب این عطر یکی از بهترین گزینه ها برای شماست . به عبارتی بهتر شما با تمامی انچه که از واژه سبز میدونید روبرو میشید که اگر مورد پسندتون باشه به ارامش خوبی میرسید . اما نکته ای که باید توجه بشه اینه که خیلی از کارهای سبز در کاراکتر بیشتر سعی داشتند تا ارامش رو به ارمغان بیارن اما این کار متمایز هست و بیشتر دوست داشته لطافت و تازگی رو به رخ بکشه و همین ویژگی اون رو به عطری بسیار یونیک تبدیل کرده که در طی مدت میتونه اعتیاد داشته باشه .

رایحه نسبتا خطی ای داره و از پرفورمنس خوبی برخورداره . یونی سکس هست و اقا و خانمش فرقی نداره به نظرم و صرفا در این عطر سلیقه بسیار مهمه . یا خیلی ارتباط میگیرید یا باب میلتون نیست و با احترام کنارش میذارید . 8/10

***** امواج میتس *****

اجازه بدید ابتدا با چند کلمه با ذهنتون بازی کنم ... آتش ، شیطان ، بازگشت ، فرشته ، تصویر مموا (ممویر) در آینه ای که برعکس نشونش میده ، قدرت ، لطافتی پس از سختی ، درونگرایی ...

اگر در فراسوی تاریکی و درونگرایی شکل گرفته توسط ذهن ، زیبایی و امید در حاشیه قدرت رشد کنه و به سرانجام برسونه چی میشه گفت ؟ چجوری میشه این رو به نمایش کشید در دنیای روایح ؟ الان باهم میبینیم
6 سال پس از خلق مموا ، خالق اون اثر با همکاری دو تن دیگر دست به خلق چنین اسطوره ای کردند . اسطوره ای که تنها اون میتونست پس از مموا متولد بشه و چیزی کم نداشته باشه و در نمایشی متفاوت و دقیقا برعکس مموا خودش رو به رخ بکشه و نشان برتری رو تصاحب کنه .

سیر و تکامل عطر از چنان شایستگی ای برخوردار هست که فقط از آمواج برمیومد چنین چیزی . ابتدا بذارید دوتا از کارهای محبوب برند امواج رو مقداری بازبینی کنیم . اینترلودی که تقریبا تمامی کسایی که اندک با دنیای روایح اشنایی داشته باشن باهاش اشنایی دارن و خیلی ها برند امواج رو با این کار میشناسن . یکی از دلایلی که محبوبیت و شهرت زیادی پیدا کرد جدای از کاراکتر و ابهتی که داره ، پرفورمنسش هست . پس تقریبا اینترلود شناخته شده ترین کار امواج حساب میشه از نظرم . و دوم مموا هست که بسیار محبوبیت خاصی بین نیش بازها و دوستانی که به طور حرفه ای دنبال میکنند دنیای روایح رو داره و بسیار مرهم خوبی برای افراد درونگرا هست .

حالا اگر بخوایم این دو کار کمپلکس بشن و فرزندی اسطوره ای بدنیا بیارن چی ؟ بذارید ابتدا از مموا شروع کنیم . مموایی که با رایحه ای نشاط انگیز و پر شور که نت از نعناع نشئت گرفته اغاز میشه و هرچی میگذره تاریک و درونگرایی تر میشه و خودش رو شدیدا پخته به اتمام میرسونه . حال اگر بخوایم فرزند این پدر ، راه برعکس رو طی کنه چی ؟ از پختگی و قدرت و درونگرایی شروع کنه به نحوی که هر ادم درونگرایی همون ابتدا میخکوب بشه و با درای دون و گذر زمان رو به نشاط و امید اونم با افزوده شدن نت های گلی که بارزترینش رز هست که همگی از سنبل رز ( حس کردنش اصلا اسون نیست ) اگاهی دارید خودش رو به اتمام برسونه .
همچنین اگر بخوایم رگه هایی از رایحه اینترلود رو داشته باشیم و اون فضای کمپلکس و قدر رو بازهم در دستانمان داشته باشیم و به همون اندازه تلاش در داشتن پرفورمنس بکنیم بازهم میشه به چنین فرزندی افتخار کرد . فرزندی که از همون لحظه تولد اسم " اسطوره " رو براش گذاشتند که این امر توسط خالق پدر داستان که مموا باشه صورت گرفته .

حالا با این توصیفات بیاین تا به باتل این عطر نگاه کنیم . خیلی به رنگ بندی و نحوه فید شدن رنگ عطر دقت کنیم . از سمت و سویی تیره که نماد تاریکی و قدرت و درونگراییست تا به روشنایی که نماد امید و نشاط هست نشون داده شده تا حجت خودش رو حتی از ظاهر زیباش به رخ بکشه و مهر تاییدی بزنه بر ذات فرزندش . فرزندی که شدیدا شیفته ابهت و پختگی و ثابت قدمیش شدم .

در مورد رایحه بخوایم صحبت کنیم شروعی طوفانی از خاکستر و چرم با همراهی پرقدرت صمغ المی مشهور رو شاهد هستیم که در اینجا باز ابهت و امضای برند شروع به نمایش میکنه و با تغییر نت هایی حیرت انگیز شما رو وا میداره . تغییر نتی که خیلی حیرت انگیز شما رو از فضایی جسور و پرقدرت و تاریک به سمت روشنایی و امید میبره اونم با افزوده شدن رز به صورت خیلی حرفه ای ، به نحوی که اصلا اعلام حضور نمیکنه موقع پیدا شدنش و پس از مدتی غرق در رایحه ، میبینید که رز هم نقش افرینیش رو اغاز کرده بوده و داره خیلی سمت و سویی زیبا به کار میده .

در مورد رایحه بخوام یک جمع بندی بکنم شروعی بسیار حیرت انگیز و درای دونی شدیدا دلربا و زیبا داره و یکی از مواردی که شدیدا بونس میگیره ارتباط بی نظیر اپنینگ و درای دون هست که به نحو احسن انجام شده .
کار پرفورمنس خیلی خوبی داره مخصوصا در دو سه ساعت اول واقعا میدرخشه . اصلا میل به زنونگی نداره و مناسب اقایان بالای 30 هست بیشتر و اونم در هوای فوق العاده سرد . اگر درست و به موقع اسپری بشه و اور اسپری نشه بازخورد بدی نداره و دیس لایکش نسبت به اینترلود کمتر هست و با رایحه اش ابهت خودش رو قشنگ نشون میده . بسیار لذت بردم و از تاپ های امواج میدونم این کار رو . 10/10 .

درود دوست عزیز ،
توجه داشته باشید که این کار نباید در این هوای فعلی تست بشه حتی اگر منطقه زندگی شما رو به خنکی کمی باشه . جدای از مسائلی که برای اکسیداسیون در دکانت گیری اونم به هر روشی صورت میگیره و مقداری کیفیت بسته به زمان کاهش پیدا میکنه ولی عوامل دیگه هم تاثیر مهمی در نتیجه داره که یکیش همین زمان تست هست که هم در پرفورمنس تفاوتی مشاهده میکنیم هم در نمایش رایحه .

روژا داو انیگما ( پرفیوم کلون )

یکی از چیزهایی که مورد استقبالم بوده سعی در ایجاد روایحی چالشی هست که میتونه گاهی حس و حال خوبی به ادم بده . کنیاک عموما در عطرها وقتی با دوز بالا استفاده بشه بسیار خاص پسند میکنه رایحه رو و سمت و سویی مشترک در بطن کار برای اون عطرها ایجاد میکنه مثلا ته شباهت هایی میشه با فیلتراسیون یک سری نت ها با اسلو دنس بایردو حس کرد . حالا این کنیاک که حالتی تلخ در فراسوی شیرینی داره چندین حالت میتونه به خودش بگیره در کنار ترکیب با دیگر نت ها . اگر با وانیل تنها باشه به نظرم دچار یک تناقض میشه و حس گنگ بودن بهم دست میده هرچند از دور روایحی خیلی خوش بازخورد و دوست داشتنی به ما تحویل میده چیزی که عطر اسلو دنس اتفاق افتاده ولی اگر یک عنصر دیگه به کار اضافه شه مثل تنباکو میتونه سمت و سوی کار رو مشخص کنه و اون مورد رو به خوبی رفع کنه . مثلا کجا ؟ همین عطر انیگما

قبل از تست وقتی با کلمه انیگما برخوردم یاد دستگاه انیگما افتادم ، دستگاهی که برای کدگذاری و ارسال پیام رمز دار در جنگ جهانی مورد استفاده قرار میگرفت و اهالی سینما فضایی شبیه سازی شده رو در فیلم ایمیتیشن گیم حتما تماشا کردند ، پس انتظار اینو داشتم با رایحه ای اسرار آمیز روبرو بشم . تا نیم ساعت اول چنین نبود ولی کم کم خودش رو بهتر نشون داد و جلو اومد .

اپنینگ بسیار جالبی هم داره و حس های عجیبی رو برای بار اول به ادم دست میده . از تم انیمالیک گرفته که ممکنه احساس بشه ولی خب در عمل چنین نیست و اون رو میشه به تشابهی درست به کولا اونم بوی کولای فشرده تشبیه کرد که حس متفاوتی رو برای یک لحظه به شما القا میکنه و یکم سردرگم میشید اما وقتی پای صحبت باهاش مینشینید این مورد هم به سادگی حل میشه .

در کل عطر جالبیه و تستش میتونه جالب باشه . راجب پرفورمنس به نظرم ماندگاری نسبتا خوبی داره و پخشش هم کنترل شده هست که باید غلظت عطر رو هم در نظر داشته باشیم و انتظار چیز خیلی قوی ای نباید داشته باشیم . متاسفانه قیمت این کار خیلی بالاست . هرچند پرزنتیشن خیلی خوبی داره کارهای روژا و حس خوبی میده به ادم باتل هاش ، اما باید به اصل ماجرا توجه بیشتری کرد و در نظر داشت با این قیمت میشه خیلی کارهای ارزنده تری رو تهیه کرد در هر کتگوری ای . اما تست کار میتونه جالب باشه نسبتا . با در نظر گرفتن قیمت و تمامی موارد 6.5/10

_________________________________________________________________________________

( یه توضیحی لازم دونستم برای دوستانی که نظرات بنده رو دنبال میکنند بدم . اگر میبینید گاها نمرات داره کاهش پیدا میکنه نسبت به مدتی قبل ، حتما در جریان هستید که هرچی میگذره ادم شامه ای پر توقع تر و دقیقتر پرورش میده و بخاطر همین اگر بخوام مجدد نمره دهی کنم کارهای قبل رو خیلی از کارهایی که نمره بالا 8 گرفتند ممکنه به زیر 7 کاهش پیدا کنند و به زودی تمامی نمرات قبلی اپدیت میشن سر فرصت و با نمرات قبلی ، نمرات جدید رو مقایسه نکنید . همچنین نمره بالایی که داده میشه اصلا مجوزی برای بلایند بای نیست و یا برقراری ارتباط نیست و برعکس حتی اگر نمره متوسطی داده شد دلیلی براین نیست که دوری بشه ازش)