تمنا میکنم فریار جان,,

من هم مثل شما فریار عزیز,دقیقا همینگونه به عطر نگاه میکنم. تجربیات ما همه تا مرز فقط یک تجربه است ..
جناب کبیری با توجه به علاقه, بهتر با این مثال آشنا هستند .. در موسیقی , نوازندگان باور دارند که "پنجه" بعد از مدتی به اون نوع نواختن عادت میکنه. در این زمینه ,,گاهی به طور اساسی و درست ِ کلاسیک, مانند ایکاروس عزیز,, گاهی هم مثل ما .. که به اصطلاح پاپ مینوازیم.. اونهم از روی گوش و نه از روی نوت :) البته حمل بر جسارت نشه ,, بیشتر منظور خودم هستم..
همینکه تجربه های خودمون رو با هم تقسیم میکنیم ,, و با یک زبان با هم ارتباط بر قرار میکنیم و همدیگر رو میفهمیم بسیار ارزش داره .
شاد باشید فریار عزیز.

درود فریار عزیز,,

شما لطف دارید فریار عزیز,, همنشینی با شما برای من سعادتیه فریار جان
از متن های شما براستی به " عطر" میرسم :) همینطور در تحلیل هاتون کاملا اون عطر رو تجربه میکنم .برای توصیف یک عطر , رفتارشما با کلمه ها در هر کانسپتی به ظرافت منظور رو منتقل میکنه.
این روزها کمی فراغت دارم و عطر افشان رو بیشتر مرور میکنم. دیروز اتفاقا متن شما در رابطه با f black رو میخوندم . متن, حتی از تجربه ام از این عطر ملموس تر بود ! ممنونم.
خوشحالم که با حضور استاد ایکاروس,شما بزرگوار و جناب کبیری عزیز , فضای گفتگو این روزها پربار و گرمتر شده. جای ssh عزیز هم بسیار خالیه .
فریار جان ,, در رابطه با شباهت به bois , به نظر من این سوء تفاهم از پرداخت به لوندر و فضای کلاسیک و مردانه که در هر دو منتقل میشه .اتفاق افتاده .این قضاوت ها معمولا در ۵ دقیقه ی آغاز ,, با یک نوت,,وایب یا آکورد مشترک انجام میشه . معمولا هم گفته میشه این عطر ,من رو یاد دیگری میندازه ! من تا بحال ندیدم هیچ کدام از این شباهت ها ریشه در ادامه و مرور داشته باشه . bois ساختمان ساده ای داره و متن گفتگوی عطر هم ,, چوب و لوندر هست . در لالیک هم این نوت صدا دار تره . دقیقا اینجاست که اینگونه قضاوت میشه . کرید از ۳۰ دقیقه ( که تازه عطر باز میشه, چون آغازی کمی تند داره ) بی وقفه تا بیشتر از ۸ ساعت در مسیری جدا (!) با این پرداخت از روی لالیک قدم میزنه !!
در مورد santal ,, فریار جان ,,, من جز یک خاطره ی خیلی دور و بدون جزییات از joop تصویر دیگری از او در ذهنم نیست . اما Individuel ( که زودتر هم لانچ شده) با سانتال . فریارعزیز به نظر من توی عطر های "اسپایسی " مخصوصا ,,, و حتی دیگر ژانر ها , محصولات خانه های پایین , synthetic و این نقطه از مارکت, به دلیل ضعف ساختار, شما معمولا یک پکیج از آغازعطر تا پایان بدون تغییر و کاراکتر پردازی تحویل میگیرید ,, در همین "نگاه کلی" , سانتال یا هرعطری امکان داره در چند نقطه با او مصادف بشه ! این تلاقی در بعضی موارد اجتناب نا پذیره , در ژانر های مختلف هم اتفاق میفته .همه ی قصه همینه فریار جان . شما بهتر از من میدونید,, مرور عطر, بیان عطر,, کیفیت و تغییرات در یک جمله یا وایب هرگز خلاصه نمیشه . من فکر میکنم, در این داستان دارچین به شدت نقش مهمی بازی کرده , حتی دربسته بندی Individuel آرام تر آغاز میشه و پکیج وار تا انتها تمام میشه که همین باز شدن ملایم تر او رو در این نقطه به نظر بعضی ها هم شبیه و هم حتی دوست داشتنی تر از کرید کرده! ضمن اینکه در آغاز قسمتی تقصیر در این تندی به گشنیز هم مربوط میشه .کرید لایه وار و هرمی شکل این جنس رو با تفاوتهای زیاد از دیگری روی صحنه برده.چه در آغاز,, میانه ی راه و ادامه که تونکا ,, وانیل ,, شیرینی های gourmand و juniper ,, لوندر به بهترین شکلش از آغاز تا پایان ,, دارچین سپس صندل .. و انتها مشخصا به دارچین و وانیل میرسه .طراحی و تغییرات عطردر هر لحظه اش اساسا جای دیگری از Individuel می ا یسته.
فریار جان , من بوی سانتال رو یونیک میدونم و دوست دارم , این عطر فقط باید در سرد ترین نقطه ی زمستان قضاوت بشه .. اما عطر از اینجا و رایحه به نظر من آسیب ندیده .بلکه در کیفیت نسبت به او بسیار اهمال شده .
کرید زمانی به این نوت پرداخت که عطرهای اورینتال مخصوصا با چون صندل به نوعی مد شده بود . روی جعبه ی عطر های کرید کلمه ی millesime رو میبینید. که در زبان فرانسه و این صنعت به مفهوم استفاده از بهترین و طبیعی ترین نوت ها و جزییات هست . به دنبال این ادعا ,,کرید در این عطر با این نام به جغرافیای گیاهی هندوستان و شرق پرداخته . با اسپایس ها ,, دارچین " مخصوصا چون صندل " که قاعدتا باید از بهترین نوع اون که از این کشور هست ( mysore ) استفاده میشد . این عطر به نظر منه تنها در کیفیت این نوت کوتاهی کرده ,, بلکه بیشتر از صندل به دارچین پرداخته ! در مجموع عطری با انتظار از این معرفی و ادعا نیست..
با ارادت فریار عزیز.

درود بر جناب کبیری عزیز..

Bois de portugal فضای کلاسیک داره ,,
فکر میکنم نظر شما رو جلب کنه..من که خیلی دوستش دارم..
عطری مردانه به درستی و از جنس کلاسی و کلاسیک ۱۹۷۰ واون دوران ! جنتلمن استایل ! تیپ های کلاسی و کلاسیک مردانه در اون دهه ها , مدل موهای پومپادور و روغن زده شده ,, ,, تولد یک تصویر از مرد ایده آل و رومنس از جنس ِ dance with me و sway with me !!
bois بی مقدمه شما رو به سوی ملودی های my way و thats life میبره ,, خیلی قبل از اینکه بدونید , عطر مورد علاقه ی فرانک سیناترا بوده .
شاد باشید جناب کبیری عزیز.

درود به همه ی دوستان عزیز ,,

تمنا میکنم جناب وحید زاده ,, اگر اشاره نکرده بودید , بوی وانیل رو دوست ندارید در این تم حتما Patchouli Intense از خانه ی Molinard رو هم بهتون پیشنهاد میکردم. اما اگر سمپل سفارش میدید , این عطر رو هم تست بفرمایید . به مارکتینگ جنس این عطر توجه نکنید , unisex هست . من خودم استفاده میکردم. جناب وحید زاده بویی که شما دوست دارید ,, جنسش گرم هست , دقیقا مثل coromandel که استفاده میفرمایید ,, طبیعتا این جنس بو در فصل سرد استفاده میشه .
متاسفانه من همین دو مورد رو با درصد خطای کم و در اندازه ی تجربه ام میشناسم. اطمینان دارم دوستان عزیز اینجا پیشنهاد های دیگری هم دارند.
شاد باشید .

درود بر شما آقای وحید زاده ,,

پیشنهاد میکنم این عطر رو تست کنید..
Borneo 1834 Serge Lutens

از عطر افشان عزیز خواهش میکنم ,,اگر براشون مقدور بود از Roja و jovoy و serge lutens هم چند عطر اضافه کنند.. با سپاس

درود skywalker عزیز ...

باهاتون موافقم..

من این عطر رو یکی از بهترین عطر های این خانه میدونم . تصور میکنم کرید از پرداخت آکوردی از اونچه خودش ازوتیور در ترکیب میخواسته از این نوت اسم برده ,, و به حس earthy بودن یا خاکی بودن وتیور رسیده. یا بگونه ای این نوت رو اندازه ی نیازش,,اصلاح کرده.
من در عطر وتیور به مفهوم کامل "" وتیور "" استخراج نکردم ,,, اما خصوصیاتی از اتصالش به کاراکتر earthy کاملا مترادف با این نوت در آمده . عطر بسیار خوبیه و به خیلی از عطر های مد شده و بادکنک شده از کرید ترجیحش میدم.

با این کاراکتر,,عطر پخش و ماندگاری خوبی شاید بیشتر از ۸ ساعت داره.. و در متن بالا من پایان عطر رو شیرین,,اسپایسی و امبری ,,دقیق تر تصیح کنم .

کرید یکی دو سال پیش یک کلکسیون از عطر های تابستانی رو معرفی کرد به نام Acqua originale . یک لاین جدید مثل خانه ی همسایه ( Neroli portofino از تام فورد ).
Vetiver geranium و Asian green tea,,Cedre blanc, Iris tubereuse همه در این لاین قرار میگیرند
بدلیل اینکه تعداد عطر های این خانه که گرایش تابستانی و این فضا داشتند حتی قبل از لاین میشه گفت کاملا مشهود و زیاد هستند,, نگاه به تفاوت و امضای جدید در این پرداخت خالی از لطف نیست .به نظر من توی این لاین Vetiver Geranium جای دیگری می ایسته . کرید متفاوت از تام فورد مستقیم و از نمایی فقط نزدیک و بسته سراغ تابستان نرفته . در این عطر ,چند پیچش , عمق و انعطاف برای جا شدن در خارج از این فصل هم وجود داره .
Vetiver geranium به شامه ی من ,, fresh لیمو که نمیشه سیترس نامید,, با خودنمایی geranium گل شمعدانی( که همه ی ما از کودکی او رو میشناسیم) و granny smith apple ( نوعی سیب سبز , با طعم کمی ترش و ترد ) آغاز میشه . ادامه ی عطر و رو به کامل شدن که من بسیار دوست دارم ,, ترکیبی از گل شمعدانی و رز که بسیار بسیار زیبا در بستر patchouli ( نوت مورد علاقه ی من! ) قرار گرفتند بهترین تجربه از این عطر هست . تصور میکنم در این ترکیب بهترین تجربه از رز و شمعدانی به واسطه ی جادوی پتچولی بدست آمده . از ورود پاتچولی در میانه ی راه عطر .. دقیقا اینجاست که عطر وارد یک عمق و پیچش میشه در ادامه و رو به پایان ,, شیرین , کمی اسپایسی با دارچین و امبر وارد فضای چوبی میشه .
با توجه به اینکه در ترکیبات این عطر نشانی از وتیور دیده نمیشه ,, گفته میشه به این صدا, توسط پتچولی و سدر پرداخته شده . که قضاوتش از وسع دانایی من بیشتره,, اما من اثری از وتیور در این تجربه پیدا نکردم.
در انتها,, مگر میشه این عطر رو دوست نداشت ؟؟!! یا شاید عاشقش نشد ؟؟ !!
پیشنهاد میکنم حتما تست کنید .

من از بهنویس به گوگل فینگلیش پناه آوردم,, گویا مشکل حاد تر شد.. !! منظور اصطلاح بود محمد جان !! :))