نظرات | سام
ترتیب نمایش
ممنون ssh عزیز ،

چقدر زیبا به این عطر نگاه کردید ، توصیف شما و برداشتتون از تشبیهِ یک واکنش با Patchouli در اون لحظه بی‌ نظیر بود !

فریارِ عزیز . از شما و لطفتون سپاسگزارم. و در تعریفِ شما از این نوت با واژه ی " صلابت" تا همیشه با شما موافقم :)
1 تشکر شده توسط : TH_MEN
ایکاروسِ عزیز ،

برداشتی که من داشتم اندازه ی کلماتی بود که از این الفبا میدوستم ، امیدوارم نا امید کننده نبوده باشه :) ۲ تا از عطر‌ها رو خریدم و sample‌های دو تای دیگه رو به مقدارِ کافی‌ برای مرور از روی نظر و معرفیه نهائی شما نگه داشتم . همینطور منتظرم تا برداشت‌های دوستانِ عزیز رو هم بدونم .
از اینکه کنارِ ما هستید سپاسگزارم .

با درود ایکاروسِ عزیز

قبل از اینکه برداشتم رو نسبت به این چهار عطر عنوان کنم، دوباره از شما ممنونم چون نگاهِ من به عطر رو واردِ یک محیطِ جدید کردید و اتفاقا در طولِ مطالعه ی این موارد سلیقه ی من بسیار تحتِ تاثیر قرار گرفت ،bois و Opus رو هم خریدم !! برای اینکه درگیرِ برداشت‌های متفاوتِ شامه در طولِ scent نشیم زیاد به لحظه‌های عطر نمیپردازم و مستقیم با مفهوم عنوان می‌کنم.

Bois d`Ascese Naomi Goodsir :

دود ، سپس آتش اولین پلان از مفهومِ یک "تحریق" رو روی صحنه برد. روی پرده رنگ آمیزیِ آتش به تصویر در آمد. ابتدای عطر ، مسخ شدن از آتش رو با نوت‌های آغاز تویِ بخورِ مه‌ گونه ی incense که تا انتهای داستان و خاموشیِ این اتفاق با ما بود معرفی‌ کرد. پس عطر قرار بود از یک اتفاق در سینه ی این صحنه آرایی سخن بگه و قرار نبود یک مستندِ کوتاه از دود و آتش رو به نمایش بگذاره. توی این اتفاق همه سوختنی بودند به جز کهربا ،لادن و نوتِ آغاز ... که ریاضت میکشیدند و تفکر رو در سینه ی این اتفاق روی صحنه میبردند. پاکیِ مسخ شده دقیقا میا‌‌نِ آتش.. یا متولد از آتش.. انزوای یک زیبایی در میا‌‌نِ جهانِ پر از دود و احتراق.....

Opus ۱۱۴۴: "" شاهکار ""

قدم زدن در موز ی هنر‌های معاصر که " از سالنِ امروز آغاز میشه و تا دیروزِ دیروز ادامه پیدا می‌کنه "!! اتاق به اتاق در این سالن رنگ‌ها رو به گذشته سیر تر میشند و هر ساعت از عطر یک تصویر ِ متفاوت از زمان رو روی پرده می‌بره. بیشتر از چهارده ساعت ۱۲ نوت روی این صحنه با تکاپو و گریم‌های مختلف یک قرن رو بازی می‌کنند ! بدونِ اینکه رفتن و آمدنِ دوباره ی اونها رو متوجه بشیم !! " بی‌ نظیره این عطر !!

Muscs Koublai khan :

برداشتِ من از این عطر الزاما باید از نگاه Sheldrake به خصوصیات باستانی و قومی در رابطه با این نام اتفاق می‌افتاد. نگاهِ سطحی میتونست به راحتی من رو از عطر دور و دفع کنه. توی این تصویر پازل‌ها کنارِ هم در آغاز برای من یک خصوصیتِ قومی از شخصیت پرداخته شده رو ترسیم می‌کرد. " شکار ! عنبرِ عرق کرده که با رز شرقی شده بود با مشکِ کثیف و با وانیل به قدرت رسیده بود .. یا اسب بود و یا شخصیتِ اصلی‌. و شاید در ادامه civet در scent همیشه متواری یا در حالِ حمله به دیگران بود... متاسفانه خارج از خودِ scent توی ریشه‌های فلسفی از این عطر که به این نام لینک شده برداشتِ من از این فراتر نرفت.. و خودِ عطر هم نتونست جذبم کنه. اما خیلی‌ علاقه دارم بیشتر بشناسمش ..

Fill en Aiguilles :

این عطر رو من از دور میشناختم. اینجا میا‌‌نِ دوستان به کریسمس توی یک بطری معروفه .یکی‌ از دلایلِ خطاب کردنش به این نام در این تناسب ، معرفیه کاج و نوت‌های عطر هستند که عیناً در غذا‌ها و حال و هوای کریسمس بکار برده شدند. باور به اینکه Luten ادبیاتی متفاوت از T muglr داره و شاید اصلا منظورش پوشیدنِ خاطراتِ کریسمس نیست باعث شد کاج‌ها رو کنار بزنم . این بار به جز مفهومی از gourmand یک منظره از زمستان هم پیدا کردم ... و متاسفانه همین و بس. درست وقتی‌ کمی‌ از تجربه نا امید شده بودم ،تصویر‌ای از زمستان متحرک شّد ، عطر دوباره داستان رو ادامه داد و incense و دود چند ساعت از عطر گذشته بود که تصویر رو متحرک و زنده کرد ، جایی‌ از این تصویر نوت‌های چوبی و pine داشتند میسوختند و spices ....
درود علی‌ حسینی‌ عزیز..

کاملا با شما موافقم .
درود بر ایکاروسِ عزیز ،

بی‌ نهایت سپاس از اینکه قدم به قدم ورود به یک عطر رو توضیح میدید. زمان بندی شما برای جلسه ی دومِ این کلاس بعد از معرفی‌ موارد هم برام جالب بود. دقیقا سرِ وقت این مطلب رو اضافه کردید :) .

چون این موارد عطر‌هایی‌ بودند که به عنوانِ یک سر فصل برای ورود به فضای " اندیشه" در عطر ،شما معرفی کردید، ، چند روزه جدا از خصوصیاتِ scent دارم برداشتم رو در جمله‌های کوتاه نسبت به هر کدام تمرین می‌کنم.. و هنوز به شدت و با وسواس مشغول هستم !

یکی‌ دو روز دیگه بهم زمان بدید لطفا .. :)
باید اضافه کنم من نظرم رو در موردِ تولید جدید و قدیم نوشتم. ضمنِ اینکه آهن ربا بودن و نبودنِ cap استنادی به reformulate شدنِ عطر نداره، البته که باور دارم عطر مثلِ دیگر Amouage‌ها دچارِ این مسئله شده اما این تغییر در این عطرِ خاص به اصطلاح deal رو خراب نمیکنه ! و آهن ربا بودنِ cap هم در تولیداتِ قبل از ۲۰۱۳ هم اتفاق افتاده و آهن ربا نبودنِ cap هم حتی تا ۲۰۱۴ ادامه داشته. منظورم اینه که این رو اصل قرار ندید چون کاملا گیج میشید. این عطر دو خطِ تولید داره ، عمان و انگلستان و طراحی ظاهری در این دو تولیدات با تاریخ‌های متفاوت متغیر بوده.

تویِ منظور ، عطر حرفش دو کلمه هم بیشتر نیست ، اما درسته. از دریچه ی متفاوت از Amouage‌های دیگه یک مرد رو reflect یا انعکاس میده . فضای متالیک و در واقع تمیز به دور از گل درشتی‌های بعضی‌ از کارهای دیگه از این خانه نگاهی بسیار بازتر از فقط شرقی به مرد داره، و بر پایه ی شخصیتِ scent از عطر کار میکشه ! عطر با توجّه به شخصیتی که آفریده روی sillage تاکید داره نه‌ projection ! بعضی‌ توقع و استانداردِ این خانه رو فقط از جنسِ interlude استخراج می‌کنند . این عطر اگر مثلِ one million یک جأ می‌‌ایستاد و بعد از ده دقیقه اتاق پر میشد از بوی عطر اونوقت اسمش one million بود . امیدوارم بتونم منظورم رو برسونم..

Projection و sillage به نوعی به هم لینک شدند اما در کاربرد و ساختار ِ عطر‌ها تفاوت‌های بسیاری دارند و ایجاد می‌کنند. چه خوبه اگر توی شناختِ عطر این بحث اینجا لحاظ بشه . توی مفهوم وقتی‌ ما عطر استفاده می‌کنیم یک حبابی از بوی اون دورِ ما تشکیل میشه. این محیط میتونه اندازه ی کلِّ اتاق باشه یا میتونه از نیم متر هم فراتر نره این به نامِ پخش یا projection تعریف میشه. sillage به جایِ پای عطر روی هوای پشتِ سرِ شما وقتی‌ شما در حرکت هستید گفته میشه. شاید تصور کنید این دو کاملا در مفهوم مترادف هستند اما در ساختار بسیار از هم تفاوت دارند و در تعریفِ مفاهیمِ عطر بسیار موثر هستند.

این عطر ماندگاریِ خوب مرتبط به کاراکتر و sillage عالی‌ ، اتفاقا قابلِ توجّه و مربوط به اندازه‌های مفهوم رو داره، اما قرار نیست این مرد مثلِ spice bomm فریاد بکشه که هست و projection داشته باشه.

عذر می‌خوام اگر متن طولانی‌ شد !
6 تشکر شده توسط : مازیار صادق بیاتی
این عطر به نظرِ من توی این خانه تونسته خیلی‌ از حرفهاش رو متفاوت از دیگر Amouage‌ها بزنه.

به برداشتِ من بیشترِ Amouage‌ ها حرف‌هاشون ( هر آنچه که هست ) توی یک دیالوگِ شلوغ گم میشه . نمیدونم این خوبه یا نه‌ اما طبیعتا می‌تونه به یک ارتباطِ صمیمی تر با عطر ضربه بزنه و عطر‌های این خانه رو تقریبا شبیه به هم بکنه.Reflection man از آغازِ نام ،design و scent به دلیلِ صداقت و صحتِ هر آنچه که میخواد به مخاطب انتقال بده موفقه .scent با خصوصیاتِ متالیک تونسته منظور از انعکاس رو برسونه و نامِ عطر رو تایید و ادامه میده ، همچنین design و ظاهر به این منظور صحّه می‌گذاره. شخصا و در دایره ی تجربه ی شخصی هرگز از این خانه پیچش و یا عمق در منظور رو پیدا نکردم و به حرفهای ساده بسنده کردم . این عطر حرفش رو میتونه بگه.

شخصیت‌های اصلی‌ در طولِ این داستانِ "شیرین" بهار نارنج ، یاسمن (jasmine) و چوبِ صندل هستند . رُز و cherry pepper در آغاز به برداشتِ من کمی‌ ، کمی‌ عطر رو به کاراکترِ پودری نزدیک می‌کنند ، همینطور ترکیباتِ میانی و پایه خصوصیاتِ وانیلی رو در آغاز اشاره می‌کنند اما خوشبختانه عطر خیلی‌ زود در جایِ خودش قرار میگیره. توی شبیه سازی و شخصیت پردازی ،این عطر یک business man ِ جأ افتاده رو برای من به تصویر میکشه. به قولِ یکی‌ از دوستان این عطر بویِ پول ( در مفهومِ کلی ) میده ! البته رگه‌های جوان باعث شده به هیچ عنوان عطر در گروهِ سنی به اصطلاح پیر قرار نگیره. جذاب، تمیز و حرف هاش رو ملایم و نرم بیان می‌کنه. شیرین اما با خصوصیاتِ خاصِ تعریف شده در عطر‌های تابستانی ،هر چهار فصل قابلِ استفاده است.

در ادامه ی فرضیات , برداشت از شباهت به la male رو میشه درک کرد. اما مقایسه بینِ این دو هرگز ! بگذارید اینطور به تصویر بکشم، اگر la male رو یک پسرِ در سنِّ نوجوانی فرض کنید با چهره و اندامی هنوز کامل نشده با یک تی‌ شرت و جین ، همینجا فیلم رو کات کنید. بیست سال بعد reflection man رو جایی‌ می‌بینید ، یک مردِ کامل ، خوشت تیپ با کت‌ شلوارِ fioravant اما ته چهره اش شما رو یادِ la male میندازه. دقیقا همون چیزی که شما دوست داشتید la male وقتی‌ بزرگ شد شبیهش بشه. این همه ی آرفاق به la male در این قافیه است !

دوستانِ زیادی اینجا بیشتر تمایل به بازخورد گرفتن از عطر دارند ، به جرأت می‌تونم بگم این عطر از خانه‌های مشابه مثلِ creed یا tomford بسیار بسیار بیشتر و بهتر صحنه رو میشناسه. این عقیده از تجربه کردن و استفاده ی همه ی عطر‌های creed و tom ford که حداقل در لیستِ عطر افشان هست حاصل شده. در مکان‌ها و موقعیت‌های مختلف. به نظرِ من Reflection man پاسخِ قطعی به جستجوی این گروه از دوستان هست. اضافه کنم , بازخورد ،در یک هارمونی از رفتار، پوشش و دیگر خصوصیاتِ ظاهری اتفاق میفته اما این عطر یکی‌ از اساتیدِ این صحنه است با پخش و ماندگاریِ بسیار خوب .

لباسِ رسمی یا بسیار آراسته و وسنِ شاید بالای بیست و دو سه‌ سال به عقیده ی من مقتضیاتِ پوشیدنِ این عطر هست.
7 تشکر شده توسط : حسن غافلی مازیار
دوستان بابتِ خط‌ خوردگی‌ها من رو ببخشید لطفا ! ! قول می‌دم دیگه به بهنویس اعتماد نکنم !! از عطر افشانِ محترم هم عذر می‌خوام که همیشه یک پا ورقی به مطلبم اضافه میشه.
فکر کردن تقسیمِ این مطلب برای دوستان قابل استفاده باشه...

برای ما همیشه عجیبه که چرا گاهی‌ خودمون بوی عطری که استفاده کردیم رو دیگه احساس نمیکنم. گاهی‌ به فروشنده شک می‌کنیم ، گاهی‌ تصور می‌کنیم کمپانی دوباره عطر رو دستخوشِ تغییر کرده و و و... ! مخصوصا برای کسانی که یک عطر رو مداوم استفاده می‌کنند یا به اصطلاح Signature scent خودشون میدونند. عجیب تر زمانیست که اطرافیانِ ما بوی عطرِ ما رو حس می‌کنند اما خودمون نه‌ ! و حتی عجیب تر از اینها زمانیست که عطری که مداوم سرِ کار استفاده می‌کنیم دیگه برای همکاران هم قابلِ برداشت نیست !
حسِ بویاییِ انسان مداوم در حالِ شبیه سازیه. توی اجداد ما انسانهای اولیه این حس مداوم در حالِ اخطار دادن و توجّه به خطر بوده. خطر رو از بوی غذای فاسد شده حس می‌کردند یا نزدیک شدنِ درندگان رو با بویِ دود به همدیگه اخطار میدادند. امروز و در این نسل از انسان همین شبیه سازی‌ها باعثِ انتخاب‌های عطر‌های ما میشند . مثلا انس و نزدیکی به پدر باعث شّد خیلی‌ از هم نسلی‌ها برای شبیه به پدر بودن aramis رو دوست داشته باشیم ،این شبیه سازی از شامه به مغز رسید. یا بو‌های شیرینی‌ فروشی یا کافی‌ شاپ توی عطر‌ها و حتی تشبیهِ خطر از بوی نشتِ گاز همه از شبیه سازیِ غریزی اتفاق میفته .
بینی‌ وظیفه‌اش به صورتِ غریزی که در بالا عرض کردم ، اطلاع رسانی به مغز از اتفاق هائیست که در محیطِ اطرافِ ما رخ میده و آسایش و امنیتِ ما رو به خطر میندازه. وقتی‌ عطر استفاده می‌کنیم گیرنده‌های شامه بو رو به سرعت به سیستمِ limbic ِ مغز منتقل می‌کنند و مغز بو رو در لیستش ثبت می‌کنه . تا اینجا همه چیز خوبه ... اما بعد از ۱۰ دقییقه چون با "واکنشِ منفی " از مغز روبرو نمیشه این بوی جدید دیگه در مغز بوی کهنه به حساب میاد ! پس شامه دوباره به حالت اول برمیگرده آماده میشه برای برداشتِ بو یا " اخطارِ " جدید. تصور کنید در طولِ استفاده ی مکرر از یک عطر چه اتفاقی میفته. بینی‌ کاملا غیرِ حساس یا اصطلاحا Desensitized میشه. به همین علته که ما بویِ عطرِ خودمون رو دیگه احساس نمیکنم.. یا بعضی‌ از انسانها بوی عرقِ بدنشون رو همه متوجه میشند به جز خودشون !!
8 تشکر شده توسط : complihanicated Amirhossein
نویدِ ابو طالبی جهرمی عزیز
شما نسبت به من لطف دارید ، از شما سپاسگزارم.
نوید جان باور کن‌ اینجا همه ی دوستان نظر‌هاشون خوندنیه. حتی اونها که کوتاه و مختصر در مورد یک عطر مینویسند میشه نکتهٔ‌های خوبی‌ ازش برداشت کرد. من اینجا از همه یاد گرفتم از جمله شما نوید جان. راستش اطلاعات در هر مقوله ای‌ ، خارج از ایران گران‌ترین کالاست. یا باید پول و یا زمان براش پرداخت بشه. اینجا مطرح کردم مثلا در موردِ عطر که چقدر دسترسی به اطلاعاتش سخته. شما در کشور‌های دیگه از بس این سخاوت رو نمی‌بینید که اگر جایی‌ بی‌ هزینه هم پیداش کنید بهش شّک می‌کنید ! اتفاقی که در آغاز و اینجا برای خودِ من هم افتاد ! اما الان چند نفر از دوستانم هم فقط مطالبِ عطر افشان رو میخونند. به اکثرِ سایت‌های مربوط به عطر هم قبلا سر زدند اما جوابِ سوال‌هاشون رو در اینجا پیدا می‌کنند.

نوید جان ، من تک فرزندم،تا هزار سال هم خاکِ اینجا برای من غربته. پدر و مادر در فاصله ی دو سال برای همیشه تنهام گذاشتند، و اگر عطر و کتاب نبود تا همیشه توی سکوت می‌موندم . برای همین زمینِ عطر رو برای بیشتر شناختنش با عشق جستجو می‌کنم.

شغل و تحصیلاتم به قانون و حقوق مربوطه و کوچکترین لبخندِ بی‌ جا و احساسی‌ ظریف در اون نیست. شاید اگر یک همکارِ من جملات و عشق ورزیدنِ من به عطر رو بخونه از تعجب مات بمونه !!!!! اما اینجا .. همه ی ما که به گونه‌ای به عطر وصل هستیم از یک احساس و داستان به اون وصل شدیم.همه قصه‌ای مشترک داریم..... پس خوب میتونیم همدیگر رو بفهمیم و دوست داشته باشیم
.امیدوار همیشه " شاد" باشی‌ نویدِ عزیز .
1 تشکر شده توسط : ‌آرش

تمامی خدمات این سایت، حسب مورد دارای مجوزهای لازم از مراجع مربوطه می باشند و فعالیت های این سایت تابع قوانین و مقررات جمهوری اسلامی ایران است.

هرگونه استفاده از مطالب این سایت بدون اجازه مدیران آن غیر مجاز بوده و تبعات آن بسته به نوع تخلف، متوجه افراد خاطی خواهد بود.

Iran flag  Copyright © 2007 - 2024 Atrafshan