نظرات | سام
ترتیب نمایش
ممنونم فرشیدِ عزیز،
من سالهاست حافظم از بوی بهار نارنج خالی‌ شده ، اما Neroli رو بو کردم و در ترجمه به عنوانِ شکوفه ی پرتقال از اون نام بردم. که این اشتباه بود و به دنبالِ توضیحاتِ استاد ایکاروس تازه به تفاوت شون پی‌ بردم. در صفحه ی Portofino ایشون به تفصیل به توضیحِ Neroli پرداختند.
1 تشکر شده توسط : اُترج
استاد ایکارس عزیز،

در آغاز ، بی‌ نهایت سپاسگزارم که دانشتون رو از من دریغ نکردید . این سخاوتِ برگرفته از بزرگی و معرفت دوباره و دوباره به من بسیار آموخت.

من این عطر رو سالهاست مطالعه می‌کنم، چه از زاویه ی ساختار و چه ارتباطی‌ که از لحاظِ حسی با اون دارم. این متن شما برای من "رُمان ِ این عطر بود" . رمانی که تمامِ زاویه‌های تاریک و ندیده شده رو "استادانه " برای من روشن کرد. پرداختِ شما سطح و عمق رو آنچنان در هم گرفت که تا پنهان‌ترین خصوصیاتِ شخصیتی من در اون لمس شّد. این تحلیل چکیده ی اولین رویای سازنده‌ٔ این عطر از تولد تا انتها بود.این متن اولین و آخرین مصاحبه ی خصوصیه من با خودِ خودِ Narciso rodriguez for him بود ...
ممنونم استاد.................
7 تشکر شده توسط : مهدی کوروش
ممنونم استاد،
یک درخواستی داشتم. میخواستم خواهش کنم Narciso rodrigues for him رو تحلیل کنید لطفا . . گاهی‌ فکر می‌کنم به واسطه ی ارتباطی‌ که باهاش برقرار کردم نمیتونم قضاوتش کنم ! خیلی‌ دوست دارم با تحلیلِ استادانه ی شما بیشتر بشناسمش . دوست دارم بدونم چرا در برداشتِ حسی من جدا از ساختار این عطر به tweed مرتبط شده . همینطور از لحاظِ شخصیتی چی‌ باعث شده که به عنوانِ مترادفِ tweed اما درون گرا انقدر دوستش داشته باشم .
شما مفهومِ سوال‌های من رو بیشتر از هر کسی‌ درک می‌کنید. خوشحالم می‌کنید اگر بهش بپردازید.
سپاسگزارم.
بن هور جان،

من اگر اون روز می‌دونستم که با چه کسی‌ در این زمینه حتی همکلام شدم ، به رسمِ شعور ایستاده تایپ می‌کردم ! و تا امروز هزار مطلب هم می‌‌آموختم ! اگر صد بار هم میشد واژه ی عذر خواهی رو تکرار کنم اینجا هیچ ابایی نداشتم که از روی این جریمه بارها بنویسم. من نظامی بار اومدم و رنک‌ها رو خوب میشناسم.
یاد گرفتم از کسی‌ که میاموزم ازش سپاسگزاری کنم. انکار توی قاموسِ شعور و معرفت نیست، من توی تک تک مطالب ایشون آموختم. چرا باید سکوت می‌کردم و به اشتباهم اعتراف نمیکردم ؟ خیلی‌ بی‌ معرفتی بود اگر اینکاره بودم ! بن هور جان اون روز از معدود زمان‌هایی‌ بود که در زندگی‌ زود قضاوت کردم، یعنی‌ از اولینِ مطلب اشتباه برداشت کردم بر همون اساس تا آخر !در موضع انکار ایستادم ! برای خودم وحشتناک بود اینهمه بی‌ منطقی ! بی‌ سابقه بود ! چند روز بعد از این اتفاق هر شب تمامِ مطالب ایشون رو در ه‌ر کجا از نت پیدا کردم و خوندم . در این سایت تک تک مطالبشون رو مطالعه کردم. شرمساری بیشتر و بیشتر میشد به اضافه ی ناراحتی‌ که به دنبالِ این مشاجره برای دوستانِ دیگه مخصوصا خانم سحر پیش آمده بود. خیلی‌ آزار دهندست ! هنوز هم هست ! شاید یکدیگر رو نبینیم ،اما خودم رو مسئول نوشته‌ها می‌دونم.

در مورد مطلبی که اشاره کردید که یادوریش هم آزارم میده اما پاسختون رو می‌دم، بن هور جان از کودکی کتاب خوندن تقریبا قسمتی از باید‌های خانه ی ما بود. این قانون بعد از خروج از ایران تشدید شّد. یعنی‌ چون در مدرسه محاوره و تحصیل به زبانِ انگلیسی‌ بود پدر چند ماده قانون تصویب کردند که بیشتر فارسی‌ بخونم که از فرهنگِ سرزمین مادری دور نشم . رفتارِ درست با کلمه‌ها حاصلِ این دور اندیشی‌ِ پدر بوده.اما دوری از فرهنگِ محاوره یی در ایران هنوز مشکل سازه ! سابق برای صحبت کردنِ انگلیسی‌ اول در ذهن فارسی میگفتم سپس اون رو به انگلیسی‌ بر میگردوندم. عادت و بودن در فرهنگِ اینجا آرام آرام اون متنِ فارسی رو محو کرد و مکالمه از آغاز تا پایان بر مبنی‌ای انگلیسی‌ آسان شّد. حالا برای فارسی صحبت کردن دقیقا باید اول انگلیسی‌ رو در ذهن داشته باشم و اون رو به فارسی ترجمه کنم !! توی نوشته هام شاید متوجه بشید که گاهی‌ یک کلمه یا جمله چند بار تکرار شده !! خودم بعد از خوندن متوجه میشم ! با بهنویس هم مینویسم و بارها باید غلط گیری کنم ! این رو در نظر داشته باش لطفا.... حالا وسطِ این همهمه و جمله پردازی اگر در یک متنِ فارسی یک لغتِ انگلیسی‌ به فارسی نوشته بشه ..کاملا هنگ می‌کنم !!!! برای همین توی نوشته هام بلد نیستم این کار رو انجام بدم و انگلیسیش رو مینویسم !! اون روز من به هیچ عنوان حرکت‌های اون لغت رو نفهمیدم !! ....
2 تشکر شده توسط : ‌آرش پيمان
ممنونم بهروز جان ، شما کاملاً منظورِ من رو بیان کردید.

به دنبالِ فرمایش شما و دوستان .. علاقه دارم به چند پیچیدگی هم اشاره کنم.. اکثرِ مواقع ما برای انتخابِ یک عطر فقط ارتباطِ شخصی یا درونی‌ خودمون ،، یا شخصیتی که دوست داریم از ما بیان کنه رو در نظر میگیریم. یک scent رو دوست داریم و به دلایلی که اشاره کردم انتخابش می‌کنیم. قسمتی از راه رو هم طی‌ می‌کنیم مثلا متناسب با فصل هم انتخاب می‌کنیم. ایرادی هم نداره ،،اما ....ما ظاهرا اونی‌ که عطر میگه نیستیم !! برای خودِ من خیلی‌ این آزمون و خطا پیش آمده. گاهی‌ چند پیچ و خم در یک عطر شما و اون رو کاملا از هم مجزا می‌کنه . گاهی‌ عطر‌ها از پوشش جلو میزنند،، گاهی‌ عقب میمونند. خیلی‌ وقتها لوندی بی‌ جای یک عطر ، بعضی‌ مواقع فریادِ گوشخراشش ،،، یا خودخواهی هاش ، و خیلی‌ نکاتِ دیگه . اینها همه باعث میشه مخاطبِ ما این درگیری رو به سادگی‌ حس کنه.
شاید به نظر عجیب بیاد اما در انتخاب ،باید از راهروی منطق عبور کرد تا به احساس رسید . به نظرِ من نباید به عطر اجازه ی فراتر رفتن از یک بستر و زمینه رو داد . زمینه یی که اجازه میده تا من و پوششم باشیم که او رو به مخاطب معرفی‌ کنیم نه‌ او باشه که ما رو معرفی‌ کنه.تجربه ثابت کرده که عطر این توانایی رو نداره . که اتفاقا توی این معرفی‌ اگر جلو بیفته بسیار دیکتاتور و بی‌ رحمه و اگر اونی‌ که میگه نباشیم جای هیچ ارفاقی باقی‌ نمیگذاره. توی روابط اجتماع وقتی‌ مخاطب به یک هارمونی بینِ اون چیزی که می‌بینه و اون چیزی که مشامش بهش میگه میرسه اونوقت ،بازخورد یا واکنشِ مطلوب اتفاق میفته.
من خیلی‌ از عطر هام هستند که عاشقانه دوستشون دارم اما " من " نیستند ! شاید فقط در خلوت ازشون لذت ببرم ، وقتی‌ تا مرزِ تصور از اونی‌ که او میگه هستم بخوام در خیال سفر کنم. اما هرگز در روابطِ اجتماعیم بهشون اعتماد نمی‌کنم. یادمه بین همه ی عطر‌ها به دو گزینه رسیدم که "من " بودند. irish tweed یکیشون بود که همه ی من بود اما ...یک جایی‌ از من جلو میزد ! احساس می‌کردم به جای اون عمق ،از بالا به من نگاه می‌کنه . یا من توش گم میشم. ساده تر بگم ،اونه که اول با مخاطب دست میده ! و نتونستم باهاش کنار بیام ! نمیدونم اما من اینجوری به عطر نگاه می‌کنم، شاید بسیاری مخالف این نوع نگاه باشند. به نظرِ من عطرِ یک مرد باید بتونه بگه که این مرد خودش رو میشناسه و من هم شاهدش هستم ..باید بگه که این مرد به یک خانم احترام می‌گذاره. باید بگه نگاهش به مخاطبِ مثلِ یک جنتلمن هست نه‌ یک نگاهِ بازیگوش.... مدل موی یک مرد رو برای مخاطب تعریف کنه.. رنگ و استایلِ لباسِ او رو "کمی‌ بیشتر" توضیح بده. استایلِ ساعتی‌ که دستِ یک مرد هست رو بیان کنه .دلیلِ پوشیدنِ این مدل از کفش رو یادآوری کنه .. و و .. ! برای من عطر یعنی‌ این . نه بیشتر و نه‌ کمتر..
اطلاعات فوق العاده‌ای بود و من بسیار ازش آموختم. ممنونم.

باید اضافه کنم، دو هفته هست که مطالب شما رو خط به خط میخونم و بسیار از شما آموختم.امروز هیچ ایرادی نمیبینم اگر گلاه از سر بردارم و ازتون عذر خواهی کنم . از معدود زمان‌های زندگیم بود که زود قضاوت کردم و این درشتی نسبت به شخصی‌ که سطح داناییش در این زمینه بسیار بیشتر از من بود تا همیشه خاکستری در خاطرم ثبت شّد. امیدوارم همیشه باشید و این کلاس همیشه پا بر جأ باشه.
1 تشکر شده توسط : ‌آرش
درود بر شما جناب نظر زاده،

به شامه ی من ... اگر بخوام نزدیک‌ترین حس به vetiver رو براتون متصور کنم... یک شاخه از (grass) یا علف یا چمن رو از خاک در بیارید . انتهای ساقه نزدیک به اتصالِ گیاه به خاک رو بو کنید ،. سبزیِ کم رنگ کمی‌ کثیف از جنسِ خاک ،نم دار نیست و خشکه همچنین کمی‌ تلخ و این شاید نزدیکترین مثالی باشه که بتونم در توانِ کلمه براتون به تصویر بکشم. . البته به برداشت من ! اما به طور کلی , بستگی به نوع استفاده و ترکیبات در یک عطر داره اما فکر می‌کنم vetiver اگر مهار نشه میتونه شخصیتِ عطر رو تحتِ تاثیر قرار بده . البته دوستِ گرامی‌ این نظرِ شخصیست ، بسیاری از جمله شما شاید بر عکسِ من فکر کنند و این نوت رو دوست داشته باشند . من عطرِ مورد علاقم به نظر یک عدّه شاید بوی بتونِ سیمان یا کرمِ خیار و و و بده !! اما من این برداشت رو ازش ندارم و به همه ی عطر هام ترجیهش می‌دم ! اتفاقا یکی‌ از ۴ نوتِ اون Patchouli ( که کمی‌ و گوشه‌هایی‌ خیلی‌ خیلی‌ ضعیف از شخصیتِ vetiver داره ) هست .که اتفاقا توی بعضی‌ از عطر‌ها با نام و مشخصه یِ vetiver به عنوانِ composition ازش استفاده شده . مثلِ مثالی که شما فرمودید vetiver Granium که من دوستش دارم و البته vetiver در اون به کار نرفته. hermes هم خشکیه vetiver با patchouli کنترل شده و من دوستش دارم هرچند که اساساً هدفش پرداختن به این نوت نبوده.
vetiver هم میتونه عطر رو خیلی‌ تاریک کنه مثلِ Encre Noir و هم روشن و صابونی مثلِ Original vetiver by creed . برای همین من در رابطه با این عطر از tom ford به زمستانی نبودنِ این نوت در عطر اشاره کردم. با توجه به اینکه فرمودید Encre عطرِ مورد علاقتون بوده کاملا یقین پیدا کردم که شما این نوت رو شخصا دوست دارید.چون در encre از آغاز تا پایان غلیظ و مثلِ لیدر اونه که باقی‌ نوت‌ها رو به دنبال میکشه. و chanel ۵ رو هیچ تجربه‌ای ازش ندارم .
موفق باشید دوستِ عزیز.
ssh عزیز ،

مخالفتِ اکیدِ شما برای نپوشیدن عطر کاملا قابل درکه دوستِ عزیز ، من هم مثلِ شما نمیپوشم ، باور کنید :)! اما ssh جان متوجهِ عرض من نشدید یا من نتونستم منظورم رو برسونم.اگر دقت کنید ،منظورِ من بکار بردن یا جایگزین کردنِ کلمه و فعلِ استفاده از عطر نبود. فقط اشاره کردم که بارِ لغوی تاثیرِ مثبت در فرهنگِ استفاده از این کالا رو داشته.مسلماّ تطبیقِ ادبی هر زبانی با دیگری امکان پذیر نیست ! من پیشنهادِ بن هورِ عزیز رو هم به مزاح برداشت کردم نمیدونستم قضیه انقدر جدی شده !! lol !! به ه‌ر حال عذر می‌خوام اگر کلمه‌ها با وجودِ اینکه خیلی‌ دنبالشون می‌گردم اما گاهی همه ی من رو نمیرسونند. شاد باشید دوستِ عزیز .
* Private Blend
دوستان خوب میدونند که عطر‌های Tom ford به دو گروه تقسیم میشند، Designer و Privat Blend (یا Niche).
Grey Vetiver چه از لحاظِ قیمت و کیفیت و همینطور معرفی‌ خودِ Tom Frord در گروهِ Designer قرار میگیره.
عطر بر پایه ی پردازش به Vetiver (خَس خَس ) شکلی رام شده از این نوت رو به نمایش می‌گذاره ، شخصیتی قدیمی با پیچش‌های مدرن.در ادامه ی این هدف scent موفق میشه مخاطبِ جوان رو هم جذب کنه و شکلی جوان تر از این نوت ( که شخصیتی قدیمی داره ) رو معرفی‌ می‌کنه . با citrus و خطوطی از گریپ فروت در زمینه‌ای کم رنگ از Floral آغاز میشه. صدای vetiver از پشتِ این آغاز شنیده میشه. فکر می‌کنم این Opening دایره ی وسیعی از سلایق رو جذب می‌کنه. در ادامه عطر کمی‌ گرم تر میشه ،خَس خَس به هیچ عنوانِ فضای زمستانی نداره و تصور می‌کنم استادانه با ادویه و (nutmeg) جوزِ هندی با حفظِ شخصیت, کنترل شده . نوتِ خَس خَس که اگر کنترل نشه کاملا عطر رو به طرفِ شخصیتی پیر میبره در اینجا با نوت‌های دیگه به هارمونی خوبی‌ رسیده. عطر رو به dry down که همچنان با Vetiver (خَس خَس) همراهه در زمینه‌ای از چوب و عنبر و بلوط قرار میگیره که موفقیت و جذابیت این عطر رو کامل می‌کنه . عطر در مجموع در قالبِ citrus به vetiver پرداخته و به نظرِ من تونسته یک عطر برای همه ی فصول باشه.
من طرفدارِ vetiver (خَس خَس) به دلایلی که در مورد خصوصیتش اشاره کردم نیستم اما این عطر رو دوست داشتم . به دلیلِ جدیتِ, این عطر رو به شدت برای محیط‌های حرفه‌ای و پوشش‌های رسمی مناسب میدونم , همینطور برای هر سنی که با پوششِ مناسب بتونه شخصیت عطر رو بهتر بیان کنه . شاید دوستانی که Eau Sauvage رو بشناسند بهتر به شباهت‌های ایده ی و جدیتِ Grey Vetiver پی‌ ببرند. این عطر شجاع و اهلِ فریاد کشیدن نیست اما بسیار جدیه.
عطر EDP concentration هست که توقع رو نسبت به EDT چه از لحاظِ ماندگاری و پخش باید بالاتر ببره.اما در این زمینه از یک EDT متوسط فراتر نمیره . ماندگاری متوسط و پخشی متاسفانه ضعیف ,مخصوصا در تابستان !

تمامی خدمات این سایت، حسب مورد دارای مجوزهای لازم از مراجع مربوطه می باشند و فعالیت های این سایت تابع قوانین و مقررات جمهوری اسلامی ایران است.

هرگونه استفاده از مطالب این سایت بدون اجازه مدیران آن غیر مجاز بوده و تبعات آن بسته به نوع تخلف، متوجه افراد خاطی خواهد بود.

Iran flag  Copyright © 2007 - 2024 Atrafshan