سلام
آیا محصول موجود در سایت با درب مگنتی هست؟

سلام بر همه ی عاشقان .
فرا رسیدن تاسوعای حسینی رو تسلیت عرض میکنم.

odin 07 tanoke
اودین 07


ریویوی این کار کمی متفاوته ، درست مثل خود عطر .

اودین 07 کمی غریبه، رفتار کوانتومی اون ما بین فضای طراوت تابستونی و فضای بخوری ، دودی ، چوبی و ادویه ای روز های سرد سال شگفت انگیزه.

طراوت کار و ترشی اون هرگز تلخی اودین 07 رو خدشه دار نمیکنه ، همچنین تلخی لجبازانه این عطر که همیشه همراه با شلاق خودش حرکت میکنه آسیبی به طراوت و شادابی اون نمیزنه.

از نظر من شروع کار در چند دقیقه ی اول این رنگی می زنه #604000
در ادامه #7a661d این رنگی میشه
و در پایدار ترین حالتش #7a6737 تداعی گر این رنگه
(کافیه کد رنگ رو گوگل کنید_در ضمن این گونه معرفی کردن عطر حرفه ای نیست اما میتونه حداقل امتحان بشه، شاید مفید واقع شد )


پیروز باشید
باتشکر.

به علیرضا ی عزیز
سلام
لطف و محبت شما شامل حال بنده ی حقیر شد
سپاسگذارم

سلام به همه ی عاشقان ;

Lavs Unum

اونوم لاوز _ L.A.V.S _ Laboratorio Atelier Vesti Sacre

ریشه خانه عطر سازی Unum بر میکرده به آتلیه لباس های فاخر مذهبی ، کلیسایی که به عنوان Lavs شناخته میشه. لباس های این آتلیه را پاپ ها (Benedetto و Francesco) پوشیده اند.

به نظر بنده ی حقیر ، این عطر ، Lavs از Unum باید معرف پیشینه و تاریخ مسیحیت ، کلیسا و آتلیه Lavs باشه و مهم تر از اون ، تداعی گر هویت و مفهوم عرفانی پخته و دور از تحریف باشه .
این عطر میتونه عطر معنویت،مراقبه ومقدسات باشه ، که کارشو خوب انجام داده ، و به درستی هم انجام داده.این کار ، کاریست هنری ، تاریخی ، مذهبی و عرفانی . و متعلق به وحدت عرفانی و معنویست ، متعلق به کنفسیوس ، بودا ، رهبران یهود ، عیسی مسیح ، پیامبر اسلام و همه خدمتگذاران بشر ، رنج کشیده ها و مردان الهیست.


و چه چیزی میتونه این هارو به نمایش بگذاره ؟ چی میتونه تاریخ رو همراه با مفاهیم عرفانی و مذهبی در نقطه ای به اسم "اکنون" خلاصه کنه؟


"کندر" ، هدیه ای که از دل تاریخ ، به دست اجدادمان و رهبران مذهبی ، به ما رسیده . کندر از گذشته توسط مصریان، یونانیان، رومیان ، یهودیان ، مسیحیان ، مسلمانان و ایرانیان برای اهداف عمومی و روحی مصرف می‌شده ، اینجا مجالی برای ذکر کردن خواص کندر نیست ، اما خواص آن هم روحانیست و هم جسمانی .


بنده از ذکر کردن نوت ها وتعریف کردن آنها معذورم اما هیجان من از تماشای پیچیدگی این عطر بنده رو به این نقطه رسونده ، این عطر در کنار فضای بخوری دودی (تداعی گر شب های پرستاره کنار آتش)خودش ، فضای گلی (تداعی گر ظرافت و عشق) هم داره ، فضای رزینی هم داره ،فضای ادویه ای ، جنگلی ، سبز ، چوبی وفلزی(تداعی گر اراده) هم داره ، حتی دریا ! بله دریا ،آکوردی گس مانند ،مرکباتی و خنکی(بیان گر تازگی و نشاط) در این عطر خلق شده که میتونه نمادی از شفقت ها و محبت های دریا به بشر ، در کنار رنج هایی که به اون داده باشه .


بنده ی نادان زبان خاموش میسازم و طلب بخشش میکنم از همه ی آنهایی که میدانند و سکوت میکنند.

به "mgh9271" عزیز

کاملا همینطوره " برای کی داد بزنم" ، جبری رو رقم میزنه که به اختیار کامل ، منجر به سکوت میشه.

و موضوع مهمی که شما در بند آخر اضافه کردید حقیقت رو روشن تر میکنه ، نه تنها ناتوان نیست، بلکه او با سکوت خودش تمام حرفهاش رو زد.

چند روز گذشته متوجه مفهوم «لکنت» در این عطر شدم،

حرفهای مهمی که صف به صف آماده ی شلیک شدن هستن اما فرصت شلیک‌ شدن پیدا نمیکنن.

داستان حتی میتونه بوی تراژدی هم به خودش بگیره ! این لکنت ، این مکث ، این تاخیر ،این انزوا، از روی میل نیست ، او میخواهد فریاد بزند عشق را ، اما ، خوب میداند شنونده ای‌ به شنیدن نمی نشیند.
این انزوا از روی میل نیست ، اما او به اختیار سکوت میکند.

رز،
رز شیرین
رز خوشمزه
و اندکی خنک.

پیچش عمیقی بین نوت ها نمیبینم .این عطر مثل آوای عرفانی و الهام بخشِ "اووم" که در یوگا استفاده میشه از نقطه ی فشرده ای شروع میکنه به پخش شدن .
نمیدونم چقدر میتونم مفهوم پخش شدن رو به خوبی بیان کنم.


اول از همه اسم این کار رو بررسی کنیم
rosa nigra
رز نیگر؟ رز سیاه پوست؟
رزی که اینقدر خوشمزه و شیرینه چرا باید اینگونه عنوان بشه؟
میتونه این اسم گذاری به خاطر وجود نت های رزینی ، چوبی و مشکی باشه؟

نکته ی قابل توجه اینه که فقط سیاه پوستا همدیگه رو نیگا-nigga صدا میکنن و اصلن خوششون نمیاد این لفظ رو از کس دیگه ای بشنون.
خوب! نه فیلیپو سورسینلی سیاه پوسته و نه این رز!

بهتره یه نگاهی داشته باشیم به Opus 1144 که بیانگر معماری بلند پروازانه ی گوتیک هست، rosa nigra در ادامه ی اوپوس 1144 با بیس نوت مشابه اومده و صحبت اون سنگ ها ییه که در معماری گوتیک به کار رفته.

در معماری گوتیک ستون ها نماد حواریون و پیامبرانیست که عقاید مسیحیت رو حفظ میکنن و حضرت عیسی مسیح(ع) نماد سنگ سر طاق است.

ویلهلم وورینگر میگه :" بدیهی ست که سنگ در اینجا از وزن مادی و ماهوی خود رها شده ، و تنها وسیله ای برای بیانی غیر مادی و معنوی ست "

این ابهام زدایی از سنگ و بسط معنوی که به اون داده شده ، سیاهی و تاریکی ظاهری سنگ رو نادیده گرفته و به واسطه ی استوار بودنش و همچنین استوار بودن قدرت محبت ، به اون مفهوم والای معنوی داده ، مفهومی سرشار از محبت و بخشندگی که در عیسی مسیح جلوه کرده.

حالا بهتر میشه اسمشو فهمید ،رز که نماد عشق و کمال مطلقه حاصل ابهام زدایی از سیاه رویی و تاریکی سنگه .

وفکر میکنم لفظ "نیگرا "اینجا فقط و فقط بیانگر اینه:اگر روشنایی ، عشق و محبتی هست به خاطر وجود تاریکی ها،رنج ها و اندوه هاست .لفظی که قراره با وجود خودش نوید بخش تولد روشنایی و محبت "رزا" رو بیان کنه.

حالا برگردیم سر خانه ی اول !

اون مفهوم پخش شدن هم کاملا همسو با اسم این کار هست. بخشندگی،عشق و محبت "رزا" اونقدر زیاده که میشه فدا شدنش رو توی عطر دید. میشه دید چطور از "منیت" خودش فاصله گرفته و سعی داره وسیع و وسیع تر بشه و این زیبایی رو به همه برسونه.
یادمون نره لازمه ی همه ی این زیبایی های معنوی وجود تاریکی هاست.

*
عطر اندکی با تند و تیزی نرگس شروع میشه که اندکی باید صبر کرد تا از شدت اون کاسته بشه.

شروع عطر اندکی با تند و تیزی نرگس شروع میشه که اندکی باید صبر کرد تا از شدت اون کاسته بشه.

بعد از گذشت 20 دقیقه عطر زبون باز میکنه وبا زبان هنر شروع میکنه از طبیعت حرف زدن.

این عطر شما رو خرامان خرامان و بی مهابا در میون گلها ی رنگ و وارنگ ، آبدار و رمانتیک با آرامش خاصی تاب میده.

جایی که هنر ، با تابلو های آبرنگ و گل نشان ،قصد داره تنها از زیبایی ها ، خوش بویی ها و مهربونی ها حرف بزنه .

شاید به نظر برسه این کار ناقصه و درست هم هست ، این عطر کاملا تک وجهیه و تنها از زیبایی ها صحبت میکنه .

اما این عطر نسبت به خودش و مفهوم بهاری رویایی و رومانتیک ، فکر میکنم به خوبی تونسته کارشو انجام بده.

داستان این عطر خیلی ساده ، رسا و زیبا طراحی شده. و به خوبی از پس وظیفه ی خودش بر اومده.

شناخت این عطر و پی بردن به مفهومش برای من دشواره.

عطر در فضایی با نمودار رادیکالی دست به خودنمایی میزنه ، نقطه ای که عطر شروع میشه علف (همون بویی که توی زمین چمن فوتبال وسطای ظهر بلند میشه) پرچمداری میکنه و این پرچم همواره تا نقطه ی پایانی برافراشته شده.

فکر میکنم این نمودار رادیکالی نقطه ی پایه ی اون با سبزی علف رسم شده و تنها قله ی بینهایت اون نمایانگر رودها ی متعدد ،خاک ، سبزی ، سنگ و اندکی هم تلخی باشه. مثل کوهی که شخصیت پوشنده ی عطر رو بیان میکنه و هم در عین حال داستان سفریست از کوهپایه ای پوشیده از علفزار ، کندو های عسل ، مزارع یونجه و زمین های تر و تازه ی شخم خورده به قله ای که فضای ظاهری اون هر چند مه آلود ،در پای کوه آشکاره.


این برای من سواله که چه کسی قراره این عطر باشه،اون فضای راز آلود و معما گونه ای که در ورای ظاهر اون قله هست چیه؟چرا سفر به این قله از چنین مبدا باید آغاز بشه؟

بهتره نگاهی داشته باشیم به فیلم ابدیت و یک روز اثر آنجلوپلوس و شخصیت مه گرفته ی الکساندر .این که الکساندر به دنبال چی حیران و سرگردان میگرده.

او به دنبال رهایی از تاریکی شبیست که دنیا را فرا گرفته ، هنر و نویسندگی اندکی او را آرامش خاطر میده ، اما نه! این چیزی نیست که اون میخواد ، چون خاطرات رفتار سرد او با همسرش ، که نماد زندگیه اون رو آزار میده ، چون بی اعتنایی به مادر مریضش اون رو آزار میده.

-الکساندر:یه بار ازت پرسیدم فردا چقدر طول میکشه؟ و تو جواب دادی
-آنا :ابدیت و یک روز
-الکساندر(فکر میکنم در حالی کخ خوب شنید اما نفهمید چی شنید،در اوج سرگردانی و کنجکاوی) :نشنیدم،نشنیدم چی گفتی
-آنا(با صدای بلند):ابدیت و یک روز
-الکساندر(آرامش وجودشو فرا میگیره در حالی که دستش روی قلب مریضشه به نظر میرسه موفق شده بیماریشو شکست بده ، نه با درمان کردنش با بی نیاز ی به زندگی محدود دنیا ، او جاودانگی رو شناخت.نگاه او نگاه گذشته نیست،او شعر نا تمام خود را به پایان میرساند):
کوچ من به دیگر سو ، امشب
با کلماتی که برای تو میاورم
تو ، آنجایی...
و همه چیز ، ایستاده و در انتظار
برای حقیقته
برای حقیقت
گل کوچک من..
غریبه..
من..
خیلی دیر..
گل کوچک من..
غریبه..
من..
خیلی دیر..
گل کوچک من..
گل کوچک من..
-آنا : اکساندر
الکساندر
الکساندر
و فیلم با نگاه ابدیت الکساندر به دریا به پایان میرسه.

این عطر میتونه روایتگر حیرانی الکساندر برای جستجوی حقیقت باشه ؟حقیقتی که هرگز در این عطر نمایش داده نشده!؟

پس صحبت این عطر چیه؟

میخواد از رنج ها و اندوه ها صحبت کنه؟ نه ، به نظرم کاراکتر شناختی از رنج و اندوه نداره چون شاید همیشه غرق در رنج بوده .

میخواد خاطره ای رو به نمایش بزاره؟ نه هرگز ، چون حقیقتی شناخته نشده ، این سفر برای رهایی از خاطره هاست.

صحبت این عطر چیه؟