به نظرم کامنت دوستان غیر منصفانه است ولی بهرحال سلیقه ها متفاوته. این عطر واقعا ساختار پیچیده ای داره و ارتباط برقرار کردن باهاش راحت نیست، بازخورد خوبی هم از عموم نمیگیره. بنظرم Costume National Soul برای کسانی که به این سبک کارها علاقه مندن ولی اینترلود رو دوست ندارن گزینه خوبیه. تو همون حال و هوا ولی خوشپوشتر، پربازخوردتر و ارزونتره.

چه کامنت زیبایی گذاشتی احسان عزیز، خوشحالم که دوستانی چون شما هم این عطرو تست کردین و ازش خوشتون اومده. فیکو دی آمالفی واقعا ارزش خرید بالایی داره.

خواهش میکنم خانوم حامی، شما حق دارین با نظر من مخالف باشین یا اصلا بهش معترض باشین. فوقش یه اختلاف نظره دیگه! دلیل اینکه من خیلی قیاس شما رو نمیپسندم اینه که حداقل تو گروه بندی که من از عطرها توی ذهنم درست کردم سالومه در درجه اول انیمالیک و بعد از اون چرمیه در حالیکه سامسارا رو بعنوان کاری بالزامیک و پودری به یاد میارم (الان سمپلش رو ندارم) گرچه باید انصاف داد که جنس متفاوت روایح لزوما به معنی این نیست که فضای متفاوتی رو در ذهن تداعی کنن.
بهرحال من فکر میکنم دیدگاه ما در مواجه با رایحه فرق داشته. برای من ترکیب رایحه توی دسته بندیش مهمتره ولی شما گویا دیدتون در این راستا متفاوت بوده.

جناب گویک اله وردی،
اولا دوست گرامی کامنتی رو که در ادامه یه کامنت دیگه هست لطفا به صورت پاسخ درج کنید تا صفحه عطر بی جهت شلوغ نشه و سایر کاربرا به اطلاعات تحلیلی دسترسی سریعتری داشته باشن.
دوما مشکل من با گمنامی برند نیست، مشکلم با اینه که احتمالا هیچ مجوز پشت کارهاش وجود نداره و هیچ نظارتی بر محصولاتش نمیشه. ممکنه کارهاش حتی توی همین ایران پر بشه (شماره هایی که توی سایتش زده ظاهرا مال کرواسیه ولی هیچ چیزش به یه برند اروپایی نمیخوره) این کامنتیه که قبلا در مورد برند فیک بالماسو نوشته بودم که عینا در مورد این برند مشکوک هم تکرارش میکنم:
«... بعضیا میگن بوش که خوبه موندگاری بالایی هم داره پس بقیه اش مهم نیست. در حالیکه اینها رو اسانسهای مترویی هم میتونن بهمون بدن اونم با هزینه ای که شاید یک دهم محصولات این برند فیک باشه. هزینه تولید یه عطر صد دلاری از برندی مثل دیور بیش از ده دلار نیست، بقیه نود دلار رو در واقع بخاطر اعتبار برند و اطمینانی که اون اعتبار باهاش میاره پرداخت میکنیم. وقتی محصولی از دیور میخریم میدونیم که تایید ایفرا و موسسات بهداشتی اروپا رو باهاش داره، میدونیم که یه عطار حرفه ای وقت صرف کرده و یه ترکیب استاندارد برامون آماده کرده، میدونیم که بالانس رایحه با دقت انجام شده و طبق یه فرایند دقیق روی پوستمون توسعه پیدا میکنه. وقتی اعتبار نباشه پول دادن به عطر مثل اینه که اجازه بدیم ازمون دزدی بشه. ماهایی که یه مقدار با این مقوله آشنا شدیم وظیفه داریم این چیزها رو به بقیه هم انتقال بدیم.»

خانم حامی،
در مورد مقایسه سالومه با سامسارا زیاد با شما موافق نیستم ولی در مورد تست و تهیه سمپل از عطرها باید بگم خیلی وقتها کاربرانی که تازه با این سایت آشنا شدن تمجید از یه کار و تاکید بر روی تست یه عطرو مجوزی برای خریدش قلمداد میکنن در حالیکه همیشه دوستان گفتن بدون تست کافی هیچ کاری رو نخرید. بیشتر اون تاکیدات خطاب به عطربازانی هست که این کار سرگرمی ثابتشونه وگرنه تست عطرهای نیش و ایندی نیش برای مصرف کننده کژوال که فقط دنبال کاری برای استفاده شخصیش هست عملا ثمری نداره.
سالومه یکی از کارهای محبوب و شاید حتی جزو تاپ تن من باشه. اما قابلیت پوشیدن نداره و رایحه اش برای مصرف کننده عام خوشایند نیست. من شاید بخرمش ولی در عین حال فکر میکنم حتی برای یه عطرباز جدی چند میل دستریز برای دل خود آدم کفایت میکنه.

شما اسم این عطرو توی گوگل جستجو کردین؟! من کردم و هیچ رفرنسی توی هیچ سایت معتبری به این برند و محصولاتش پیدا نکردم. تنها جایی که به زبان انگلیسی ازین برند نام برده شده سایت خودش هست!
متاسفانه برند king richard فیک و بی اعتبار به نظر میرسه مثل بالماسو و ویکتوریا آرمانی و امثالهم (اصلا فرمول کشف برندهای فیک همینه که وقتی به انگلیسی اسمشونو گوگل کنید فقط لینک به سایت خودشون میده) دوستان لطفا توی خریدهاتون دقت کنید و از هر برند فیک بی نشانی خرید نکنین.

پرفیومانیای گرامی،
اتفاقا سوال خوبیه، بد نیست هرازگاهی آدم کارهای محبوبشو ثبت و در طی زمان روند تحول سلیقه شو بررسی کنه. من ترجیح میدم از نیشها چیزی نگم، چون کار خوب زیاد دیدم و انتخاب برام سخته، ضمن اینکه حتی بهترین نیشها عموما برای مصرف کننده عادی ارزش خرید ندارن. اما دیزاینری ها:
- کاستوم نشنال اوم (همه فن حریف، عطری که برای استفاده به عنوان امضا همه پارامترها رو داره)
- لانکوم میراکل اوم آکواتونیک (بهترین دیزاینری خنکی که دارم، شاهکار گمنامی از کورکجیان)
- نارسیسو رودریگز فور هیم (عطری که کاراکترش به کارهای نیش میخوره، منزوی، درونگرا، باصلابت)
- دیور اوم پارفوم (یه کار مجلسی همه چیز تموم، شیک، جذاب با پرفورمنس بالا، عطری برای اعلام حضور)
- شنل آنتایوس (گل سر سبد دیزاینریهای من، شاهکاری که هیچوقت کهنه نمیشه، جذاب، با کاراکتر، رایحه یه مرد واقعی)
حتما کارهای خوب دیگه ای هم هستن که الان حضور ذهن ندارم، ولی این چند تا همیشه جزو بهترینهام بوده و هستن.

Bvlgari Jasmin Noir
این عطر (همین نسخه EDP که نسخه ارجیناله) یکی از بهترین عطرهای زنانه ای هست که میشناسم و اولین گزینه من برای هدیه دادن به یه خانوم 25 تا 45 ساله است.
توی فرگرنتیکا نوشته شده که سازندگانش عمدا ترکیبی از نوتهای مردانه و زنانه رو توی این کار استفاده کردن تا عطری بر پایه یاس ولی با ساختاری نامتعارف ارائه بدن. ترکیب نوتها هم همینو نشون میده، تاپ نوت و میدل نوت متشکل از یاس و گاردنیا و روایح سبز و بادام هست که نوتهایی زنانه یا یونی محسوب میشن و قلب کار مشک حیوانی، پاتچولی و امبر داره که بیشتر تو عطرهای مردانه بکار میرن. نتیجه یه رایحه گلی با محوریت یاس هست که کیفیتی بالزامیک و انیمالیک پیدا کرده و هاله ای رازآلود به دور مصرف کننده اش ایجاد میکنه.
فوق العاده این کار شیک و جذاب هست و در تمام طول سال بصورت شبانه میشه استفاده اش کرد. پخش و موندگاریش متوسط به بالا هست و با قیمتی حدود 200 تومن ارزش خرید بالایی داره.

با تشکر از توضیحات دوستان، من واقعا کمبود دو امکان رو توی سایت احساس میکنم:
اول اینکه هرکاربری بتونه نظرش رو ظرف مدت کوتاهی بعد از پستش ویرایش کنه. روی این مدت کوتاه تاکید دارم چون فکر میکنم هرکسی حتی یه شخصیت مجازی باید مسئولیت هر حرفی که میزنه رو با علم به اینکه امکان بازپس گیریش وجود نداره بپذیره. اما بخاطر اشتباهات املایی و انشایی امکان ویرایش به مدت محدود لازمه.
دوم امکان ارسال پیام خصوصیه، خیلی از کامنتهای فعلی سایت درواقع پیام‌هایی خطاب به ایکاروس و سایر بزرگترهای سایت و به قصد کمک گرفتن هست و اغلب کارکردی برای بقیه کاربران نداره، این پیام‌ها در واقع با شلوغ کردن کامنتینگ دسترسی به محتوای تحلیلی و ریویو ها رو سخت‌تر میکنن. گذشته از اون خیلی از دعواهای سایت از ورود کاربران ثالث به گفتگوهای دو نفره ایجاد شده که اینطوری امکانش از بین میره.

احسان عزیز،
از تجربه خودم میگم خدمتتون، اولین سری عطرهای دستریزی که سفارش دادم و اسمهاشون رو از کامنتهای دوستان توی همین عطرافشان استخراج کرده بودم اینها بودن: آمواج اپوس 5، آمواج اینترلود، آمواج ممویر، اندی تاور شماره 3، سرج لوتنز فیله ان اگیلس، مارلی هیرود، تغ هرمس. فکر میکنین نتیجه تستم چی شد؟ بعد از یه هفته یه شیشه تغ هرمس خریدم و همه اون عطرهای دیگه یه جورایی به نظرم بدرد نخور اومدن. نا خودآگاه زمینه جستجو رو عوض کردم و رفتم به سمت برندهایی مثل شنل، تام فورد، آتلیه کولون و کرید. یه دفعه همه چیز عوض شد و تمام دستریزهایی که تست میکردم برام یکی از یکی بهتر بودن. همون روال ادامه پیدا کرد و در ادامه با برندهایی مثل آکوا دی پارما و نوبیله 1942، هیستوریز، پارفوم دمپایر و ... آشنا شدم. بعد از ماهها وقتی دوباره اون چند تا دستریز اولی رو تست کردم همه چیز برام تغییر کرده بود. مثلا بار اول اصلا متوجه خاصیت بخوری آمواج ممویر نشده بودم یا سنگینی رعب آور تاور شماره 3 رو اصلا درک نکرده بودم، هیرود دفعه اول بوی قلیون میوه ای میداد ولی حالا کیفیت تنباکویی و توسعه اون روی پوستم رو کاملا حس میکردم. چه چیزی عوض شده بود؟ هیچی، جز اینکه بینی من قوه تشخیص قویتری پیدا کرده بود و سلیقه ام بالغتر شده بود. دفعه اول یه عطردوست کاملا بی تجربه بودم و بار دوم بعد از چند ماه عطربازی جدی داشتم کارها رو تست میکردم.
عطربازی البته مقصد نداره به نظرم، قراره از خود سفر لذت ببریم. همین دیروز دستریز آفریکان اولیفانت از برند نیشان رو تست کردم، بوی کود حیوانی میداد! در حالیکه همون عطر کلی به به و چه چه تو فرگرنتیکا نثارش میشه. ممکنه هنوز اینقدر بالغ نشده باشم که درکش کنم، ممکنم هست که فقط با سلیقه من جور نباشه ولی در عین حال میدونم که خیلی از عطربازای جدی دیگه ممکنه دوستش داشته باشن.
ببخشید طولانی شد، لب کلام همینه که هر عطری به درد هر کسی با هر بکگروندی نمیخوره، واسه همینم هست که دوستان باتجربه همیشه روی تست قبل از خرید تاکید دارن. اصل کلام منم همین بود که اگه عطربازی سرگرمی ثابت شما نیست لزومی نداره دنبال یه سری برندهای نیش باشین. توی همون دیزاینریها کارهای خوب زیادی پیدا میشن که اتفاقا خیلیهاشونم چندان شناخته شده نیستن.
اینم اضافه کنم که با وجود تستهای زیادی که توی این یک سال و نیم داشتم، هنوزم بخصوص برای محل کار از کارهای دیزاینری مثل همون تغ هرمس استفاده میکنم.