نظرات | حامی
ترتیب نمایش
اینم یه کار لحظه ایی خوشحال...از همون لحظه ی اول لباتون با دلتون وامیشه باهاش...یه ناخودآگاه بی دلیل خوشحال کننده ایی درش هست که وقتی به خودتون می‌این میبینین خوشحالین و حال تون خوش..اون هم بی دلیل و وقتی منشا رو نیابید می‌رسید به سادگی و همپایی این عطر..که همراه تون .‌‌.‌زود درمیره از دست آدم فقط.موندگاری زیادی ندارد ....همونه که هست.پافراتر از خودش نمیراره،قراره خوشحال تون کنه و می‌کنه.فقط همین..
بدنیس،ولی حرفی نداره بزنه باهاشون که بتونید وقت زیادی رو باهاش باشید..شاید هراز گاهی،بادی ارشد بدنباشه...عطری نیست ک باش کشتی بگیریم و بخواین باش بازی کنین.نسیمی که می وزه و می‌ره...
5 تشکر شده توسط : شکیبا سیما
لوبین ایدول ا.د.پ یونی
این عطر رو هم همراه مابقی انتخاب هام از لوبین،برای تست گرفتم ،لوبین باادویه های گرم چه کارها که نمیکنه،ایندفعه هم زعفران...زعفران هرچه تازه تر باشه بوی نزدیک تری رو به نت کار شده در ایدول بهتون میده،حالتی چوبی،دودی،و حسی بالزامیک بهتون میده،که این حالت دودی چوبی رو میتونم در شیشه ی این کارتجسم کنم،حسی که چوب و دود میتونن باهم بسازن مرموز باشن و مرموز...که توی سیاهی و صلابت و شونه های پهن این شیشه گنجانده شده.و اون حس بالزامیکی نگه تون میداره بین زمین و آسمونی از جنس شیرینی و مونده طوری ،جایی که راه نمیبرین نه به آسمونش نه به زمین ش... وگرمای هوایی که درش معلق هستین،گاهی محوتون می‌کنه تواین بین ا بین و کشاکش..‌اینجا ،توی این عطر،صحبت از نتی تحت عنوان ر.ا.م هست.نتی ک من از نزدیک اصلاباهاش برخوردی نداشتم،اما،....نمی‌دونم چرا چیزی در ضمیر ناخودآگاه ادمی هست که گاهی می‌شناسیم حس هایی رو که باهاشون برخوردی نداشتیم،چیزی شبیه رویاهایی که گاها در لحظه ی وقوع اتفاقی حس می‌کنیم این صحنه رو از قبل دیدیم،از قبل زندگی ایشون کردیم...همچین حسی رو نسبت به به این نت دارم و میتونم حس ش کنم...این نت و گرما و حس و حال بالزامیکی ای توی کار ،توی رنگ درنمادپیدامیکنه برام...مرموز بودنی که کامل میشه..که آشنا میشه...که گرم میگیره باهات..و شروع می‌کنه هاله ساختن اطرافتان...میتونی محو بشی،مه بشی و درش هل بشی و اوج بگیری ..ماندگاری و پخش متوسطی داره که من این رو برای این سبک عطر عیبی نمی‌بینم واما درمقابلذقیمتی ک میخواهید بپردازید شاید عیب به حساب بیاد..اونم شاید ، انگار نسخه ی ا.د.ت اش ماندگاری و پخش بیشتری نسبت به این نسخه داره......
فکر میکردم نظرات بیشتری رو در رابطه با این عطر اینجا ببینم.....
5 تشکر شده توسط : پرنیان ‌آرش
واای که تا این زیبا رو میبینم باید برم یکی دوتا اسپریشو بزنم !!برم توی دشت و دمن و نور روشن آفتاب و آسمون آبی و نسیم و گل ای وحشی و علف ای قد کشیده توی دشت و من با پیراهن سفید و موهای باز و نوازش نسیم و...حسسس دویدن توی این دشت پر از زندگی...‌پرواز کردن توی این دشت ..دنباال شاپرکا کردن توی این دشت...و عجب خوب است این زیبا!!!(و یک نفس بخونید اینایی رو که گفتم تابامنذبتونید بدوید توی این دشت)!دل خودم که می‌ره وقتی توی بطن ماجرام...دل مردهایی که میتونن از دور ..از یکی دوتا تپه اون طرف تر این تابلو کامل شده رو ببینم و لذت ببرن وقتی یک بانو این رو میپوشهذکه دیگه بماند....
5 تشکر شده توسط : TH_MEN میلاد
سلام
من هم نمیتوم با نت تمشک کناربیام توی خیلی از عطرها،درمورد شیرینی کارهم تاحدودی باشماموافقم اما..تمشکی که اینجاهست و اون شیرینی یک مقدار فراتراز حدی که حس میکنیم نرماال باسد باشه ولی فراترهست،وقتی باحس تیزی فلفل همراه میشه،به نظرم تیپشخصیتی رو که باید این عطر رو بپوشه کامل میکنه،درسته این عطر رو من زنانه نمیبینم اما دخترانه چرا!!ای عطر میتونه تکمیل کننده ی یک پوشش کاملاا شیک برای شخصیتی باشه که درعین شیک بودن دخترانگی هایی داره از جنس شیطنت و زیرکی...زیرکی ایی که میشه اون رو توی چشماش دید ،توی لبخندهای شیطون و معنادارش..و درعین حاال میتونه زیرکی ش رو توی سیاست مند بودنش در رفتارهاش هم نشون بده،من نت فلفلی رو که اینجاکار شده خیلی دوست دارم،این نت معنا میده به تمشکی که حس میشه،شیرینی ایی که کمی زیادیه...و وقتی همراه میشه بااین،نت هایی که بارز هستند و شاید به تنهایی توی ذوق زن،اون ها رو توجیه میکنه،به اون ها معنا میده و قابل پوشیدن شون میکنه...شاید بتونم این طور بگم که وقتی فلفل میاد کناراینها،اونها رو تکمیل میکنه،مثل خیلی از عطرخا که وقتی میپوشیمشون نیاز داریم ب یک اکسسوری تا پوشیدنشون رو قابل درک تر کنیم برای بقیه و بتونیم ازشون بازخورد بگیریم،فلفل برام مثل همون اکسسوری ها عمل میکنه...بلک جید خنومانه تراز اپرتن زنانه اس،نه به این معنا که سن بالا بزنه!!نه!خانوانه تر در مقابل شیطنت و زیرکی ایی که از اپرتن به راحتی میشه گرفت و بارز هست،اما بلک جید مبادی اداب ترهست و باوقارتر درکمال فهم بالاش که ...درنهایت میرسیم به خوب بودن اون..
3 تشکر شده توسط : Maxxine فاطمه فیضی
لوبین اکاد
بازهم هل..و من بودن این هل رو در عطرها دوست دارم.هلی که دربلک جید شادانه و جوان عشق خوانی میکنه و دل میبره واینجا،سنگین و باوقار کنارپچولی گرم صحبت هست...عطری که حالت دودی ایش رومیپسندم و بیشتراز حالت هایدیگهتوجهم رو جلب میکنه ،حاتی که هم نشینی هل رو هی بهم گوشزد میکنه...فرصت میخواد تا خودش رو نشون بده،ابتدای کارتصور براین میره که کار سنگینی هست ،چراکه هل و پچولی رو میتونم راحت بکشم بیرون،اما..وقتی زمان میبره و جامیفته ،تعادل خودش رو پیدامیکنه و دیگه نمیشه نت ها رو به تفکیک راحت پیداکرد ،وقتی زمان میخوره نت ها و تشخیص شون ،جاشون رو میدن به اکوردها و تشخیص شون...سنگینی و تندی کار(اگر اصطلاح تندی که استفاده میکنم اصطلاح درستی باشه برای بیان چیزی که میخوام برسونم توی بحث عطرها که ،حس میکنم اصطلاح درستی نباشه وقتی فلفل در عطرها میتونه حضورداشته باشه و مفهوم تندی رو یدک بکشه بهتر..نمیدونم ولی منظورم تندی یاداور برای حضور فلفل نیست)وقتی محو میشه میرسیم به به جای دلنشین بسیار زیبا از عطرمون..جایی که همه چی خوب است و نرم و گرم و لطیف....اوپنیگ کار همه اش میگفتم خب،اینو کی باید بپوشه،به تن کی و چه کسی قشنگه این عطرو نتونسم باتوجه به اون سنگینی و حاال شخصیت مناسب پیداکنم اما درای داون کار اون قدر خوب هست که باخودم بگم خب،کیه که نتونه اینو بپوشه...من یه دومیل برای تست دستریز گرفته بودم،اما به لیست خریدهام اضافه شد باتوجه به درای داونی که به دلم نشست،اما خب فعلا تو صف این بزرگ مهربون
3 تشکر شده توسط : سلطان عطربازهای ایران و توران سالار1986
لوبین بلک جید
بازی قشمگ هل و رز و بهترهست اگر بگم معاشقه ی قشنگ هل و رز..هلی که با نفس گرم و دلچسبش باد به غب غب میندزه تارخ نشون بده برای رز اول صبح،رزی که هنوز رنگ افتاب روندیده انگشت های گرم افتاب تنش رو گرم نکردن ،نفس هل چشم هاش رو باز میکنه...رزی که اروم باز کردن چشم هاش رو میتونید ببینید وقتی که هل عاشقانه میخونه میخونه براش...رزی که خمیازه میکشه و باچشمای خماراز خواب تن نازکش رو یه تکونی میده و هل...محو در کوچیکترین حرکت رز..عقب میشینه و نگاهش رو جامیزاره روی تن نازی ها و لخند های رزش..هل بیدادمیکنه تا به اینجا برسه،بیدادمیکنه تارزش با یک نگاهش نفس ازش بگیره.....هل و رز عالی ان توی این کار،توی این عطرفوقالعاده ان...
ارامشی رو که توی بستر گرم و دلچسب وانیل و امبر و عسلی که حسش میکنم ،پیدامیکنن رو دوس دارم...زیباست..
شاید یک دسته بندی بشه باز عطرها رو کرد،عطرهایی که آزاردارند و مریض هستمد،عطرهایی که دنبال مخاطبن،تا درک بشن و به ارامش برسن،کسایی که ازاراون ها رو ازار نبینن و خودشون همراه اونان،شاید سنگ صبوری برای اینکه تشویش درون عطرها بخوابه،ازارشون بخوابه،شاید نیاز دارن به یک مسیرسبزو ...و عطرهایی که بی ازارن،عطرهایی که حال شون خوبه،عطرهایی که میان تاحال تون رو باخوب بودنشون خوب کنن،بلک جید همچین عطریه...عطرخوبیه ولی ،عطریه که میاد تا باشماحرف بزنه تاحالتون رو خوب کنه،باهاتون برقصه و شادتون کنه و درنهایت اروم تون کنه...من بیشتدوس دارم خودم مخاطب عطر باشم خودم حال عط،م رو خوب کنم،دلم نمییخواد عطری حالم ذو باخوبی ایش خوب کنه،...(خوبی اینجا به معنی پرفکت بودن همه جنبه های عط، از نظر نت ها و کارکتر و ..نیست،اینجا خوب بودن همون خوب بودنه)..
3 تشکر شده توسط : سلطان عطربازهای ایران و توران سالار1986
جناب م.س عزیز سلام
باحرف هاتون دوروز کامل هست که سالومه رو همراهم کردمنمیدونم چرا هربار توی اولین بالا اومدن رایحه باز به سمت سامساراکشیده شدم..با دسته بندی ایی که کردین،توحه م و تمرکز برگشت روی باز کردن و دقیق شدن روی باز شدن سالومه روی ساعددستم و هربار بیشتراز قبل متوجه تفاوت های بین سامسارا و سالومه توی رایحه ها شدم،سالومه ایی خط گرمش و نفس گیرش رو سنگین حفظ میکنه و سامسارایی که به سمت رها میشه...امروز باز روی ساعد دیگه ام سامسارا رو زدم..الان که هر دو رو روی هر دو ساعدم دارم و هم پای هم دارم بوشون میکنم،میفهمم ک منظورتون از قیاس نادرست من چی بود .. بهتر هست نظرم رو کمی متفاوت تر بیان میکردم و به جای قیاس کردن به یاداوری میکشوندم بحثم رو،..... تفاوت هایی رو احساس میکردم،بایدصحیح بشه به اینکه؛بااینکه ترکیبات رایحه ها متفاوت از هم هست اشتراکانی رو حس میکنم...چیزی که درلحظه ورود سالومه من رو میکشه سمت سامسارا،چیزی که نمیتونم بگم کجاست...چیزی که بنای براون میگم سامسارا و سالومه ادم های یک شهرمیتونن باشن...ادم های یک اب و هو...ممنونم جناب م.س
خوشحال شدم از هم کلام شدن و دریغ نکردن نظرو نگاه تون ممنونم... ....
1 تشکر شده توسط : م  س
سلام جناب م.س عزیز
من ازهردوکار دستریز دارم،سامسارا رو تقریبا دوسالی هست دارم،منکر تفاوت هایی توی جزییات نمیشم..اوپنینگ و ...بماند..
من دو تا رو مال یک جغرافیا میبینم،بومی یک منطقه...حال و هواشون مال یک ذهنیت هست و هردو توی یک ذهنیت رشد و تکامل پیداکردن...ذهنیتی که نوع و تفکر و تصورشون رو خیلی خیلی نزدیک بهم میبینم...
الان نمیشه اینجاازاون شکلک ها گذاشت ک بگم ،نه ناراحتم و نه حساس شدم و نه جبهه درمقابل نظرتون گرفتم و نه بهم برخورده...حالم خوب و خوشه و خوشحالم،،میخوام بدون چرامقایسه شونو اشتباه میدونین..اونا ذو قبلش گفتم که بدونین با حال خوبی میخوام بدونم تابفهمم کجام اشتباه رفته ...
3 تشکر شده توسط : سلطان عطربازهای ایران و توران م  س

سالومه
کسی که قرارهست بره سمت خرید سالومه،باید قبلش بره سمت تهیه ی سمپل یا دستریز ازش..و اونی که قراره بره سمت تست دستریز از سالومه،باید قبلش حتما حتما بره سمت تست سامسارا از گرلن(که حتی خود سامساراهم نیاز به تهیه ی سمپل یادستریز داره قبل خرید کاملش)...اگر توانایی ارتباط برقرارکردن با سامسارا رو داشتین میتونین سالومه رو بپذیرین و برین سراغ بازی کردن باهاش....هم دلم میخواد بگم چه تفاوت هایی رو احساس کردم و هم دلم نمیخواد..نمیدونم چرا نمیخواد....
همین رو بگم که برای پوشش عادی و روزانه و متداول و حالاهرچی پیش امد و...اینااصلا و ابدا توی دروره ی الان سمتش نرید که چون سالومه اس پس اوکیه!!نه...سالومه و سامسارا برای هرکسی قابلیت پوشیده شدن نداره،و این هرکسی اشاره ی به اکثریت داره...
وقتیدست ریزش دستم رسید و نفس کشیدمش،فهمیدم چراایکاروس میگه:گرلن بعد از صد سال بیدار شد....هرچند قدمت سامسارا دراین حدنیست و من خوب میدونم دامنه ی تست من کوچیکه،و قدمیده به رسیدن به سامسارا...
من با سامساراسردردمی گیرم و الانم با سالومه...ولی نمیتونم گاهی دست از بوکشیدن سامسارا بکشم..درمورد سالومه ام فک میکنم نتونم...دوتایی های خوبی رو میتونین باهاشون داشته باشین توی خلوت،اگر هدف تون پوشیدنشون نیست...
3 تشکر شده توسط : سلطان عطربازهای ایران و توران رضا قهرمانی
یاتاقان
این عطر عاالیه!!عاشق این سبک و سیاق رایحه ام...عاشق این تند و تییه لوندر و محکم بودن اسکلت عطر،محکم بودنی که یک شخصیت کامل رو از یک مرد معتمد برات میسازه و اگر این عطر رو یک جوان با دانش و درک و شان و شعور کامل بشه،دیگه هیچی کم نداره!!پوشیدنش برای کمی از جوان ها سن بالتر شاید کمی عادی تر ومتناسب با سن شون باشه،اما...اگر یک جوان این رو بپوشه،یک مرد جوان!یک برگ برنده رو توی دستش گرفته تا بارز و شاخص بشه بدون هیچ گونه سبک سرانه گی و جلف و جوانگی کردن های امروزی...جوانگی کردن هایی که نمیزاره شما شخصیت تون رو باثبات نگه دارین و هرلحظه با باد و وزیدنش میرقصین ..و همین رقصانه ها میکاهه از درجه ی ملاک های مردانگی...عاشق شخصیتی هستم که این عطر میسازه از یک مرد جوان،..عطری که من رو یاد بیژن فورمن ی میندازه منها،کمی ،فقط کمی گرم و مهربان تر نسبت به پدرسالار بیژن..تلخی پوست مرکباتی که در بیژن حس میکنم و شخصیت پدرو جد واره ایی رو برام میسازه که تابلوی نقاشیش نصب بالای شومینه و با همون نگاه با صلابت ،بهت زنده بودنش و حرکت چشم و ابروش رو یاد اور میشه...و یاتاق پسری که دست به جیب ،با شلوار پارچه ایی مشکی خط اتو دارش ،جلو اون تابلو ایستده و میخونه مگاه بیژن رو..کمی گرم و دل چسب تر از پدر توی تابلو،و ...همچنان جدی و با صلابت ،وجه ی جدیت شخصیت میچربه به اغوشش بازش ،و همین این عطر رو برام دلچسب تر میکنه...عطری که میتونم مطمین باشم شخصیتی رو که کاور کرده،یک شخصیت مانا و ثابت هست و..قابل اعتماد...عاشق بوکشیدن و نفس کشیدن این عطرمیشید اگر ،هم شخصیت بامن باشید...عالیه
5 تشکر شده توسط : Amirhossein ‌آرش

تمامی خدمات این سایت، حسب مورد دارای مجوزهای لازم از مراجع مربوطه می باشند و فعالیت های این سایت تابع قوانین و مقررات جمهوری اسلامی ایران است.

هرگونه استفاده از مطالب این سایت بدون اجازه مدیران آن غیر مجاز بوده و تبعات آن بسته به نوع تخلف، متوجه افراد خاطی خواهد بود.

Iran flag  Copyright © 2007 - 2024 Atrafshan