خواهش میکنم دوست عزیزم .

فکر کنم بین یک و ششصد تا یک و هشتصد باشه .... ولی از یک و هشتصد نباید بالاتر باشه .

دوست عزیزم عطرهایی که پایه ای بخوری دارن آرامش بخش هستند و حال و هوایی عرفانی دارن و عطرهای پچولی محور حس حالی هیپی مانند و هنری ای دارند ... به عاشق پیشه هایی که تجربه عشق نا فرجام دارن از این دو گروه پیشنهاد میکنم ولی خوبه که بصورت متعادل استفاده بشه که انسان تو گرداب این غم و حزن فرو نره و دچار افسرگی نشه ، وقتی آدم میتونه خوشحال و پر انرژی باشه چرا دستی دستی خودشو غمگین کنه .... دو نقطه دی.
Divine Attraction از initio
Munegu از نیشانه
Psychedelique - از jovoy
Incense Avignon - از کوم د گاغسون
Fille en Aiguilles - از سرج لوتانس
Laetitia Millesime - از رَنسِ ( غانسه )
Liturgie des Heures - از jovoy
Noir Patchouli - از ایستواغ د پاغفوم
Hendu Grass - از نازوموتو
REMINISENCE PARIS Patchouli
L'Air de Rien- از Miller Harris
Bois the Irise - از Van Cleef & Arpels
Bois D'Argent - از دیور
این عطرها برای من این فضا رو دارن ولی برای هر کس حسی که از عطر گرفته میشه شخصی هست و ممکنه برای کس دیگه این حس و حال را بر انگیخته نکنه .

دوست عزیزم نمیدونم چه کسی گفته ماندگاری این کار کمه ... زینو از قدیم العیام از نظر ماندگاری زبانزد عام و خاص بوده و هست .... اما در مورد پخش باید بگم پخش متوسط و معقولی دارده ... احتمالاٌ اون دسته از دوستان که فکر میکنن ماندگاری کمی داره زینو به این دلیل هست که مشام آنها پر شده و بو را حس نمیکن ولی اطرافیان کاملاً حس میکنن .... کلاً عطریست قابل احترام که با وجود قیمت کم پرفورمنس بی نظیری دارده .

نیشانِ کاراش فوق العادس مخصوصاً این مونِگو .... یک پچولی دوست داشتنی

دوست عزیز نگهداری عطر بصورت کلکسیونی خیلی کار سختی نیست فقط کافیه یا فضای خنک خشک و تاریخ را برای عطر در نظر بگیرید ... اگر جالی تاریکی پیدا نکردید عطرها را داخل جعبش و درجای خنک نگه داری کنید.

حیف پول که پای این داده بشه و حیف ذوقی که داشتم برای بوی کردنش

دی ان ای این عطر بی تردید آلین هست ... بعد از یک ساعت از اسپری خیلی شبیه به آلین میشه ...

موگلر خدای خدایان روان پریشه ... این عطر بوی آب دهن سالوادور دالی را میده .... انگار هایائو میازاکی انیماتور نشسته این عطر رو ساخته .... هم خیلی آشناس هم خیلی غریبه ... مثل فانتزی های استیون اسپیلبرگ .... همش در حال حرکت بین واقعیت و خیال ... مثل ومنیتی اصلاً عادت نمیکنید بهش چون دقیقاً همان لحظه که دارین به آن عادت میکنین به یکباره تغییر میکنه و روی دیگری از خودش را نشان شما میده .... مثل این میمونه که یک روز که دارین از سر کار بر میگردین به خونه ، وقتی پشت چراغ قرمز ایستادین ناگهان نگاهتان به ایستگاه اتوبوس بیوفته و ببینین که آقا فیله که کت شلوار و کراوات سبزی زده و عینک آفتابی به چشم داره دست در دست خانم گورخر که یک لیوان بزرگ موهیتو به دست داره و داره هورت میکشه از اتوبوس پیاده بشن ... انگار با چشمان باز رویا ببینین ... این عطر فوق العاده سبزه و فوق العاده سورئال ... شما نمی توانید بگین بوش خوبه یا بده ولی بسیار کنجکاوی بر انگیزه .

سعید جان منم هم همچین چیزی را شنیدم ولی خودم آنچنان تغییری حس نکردم ..... البته اون کسی که داشت درباره ی مثلاً پخش و ماندگاری کم شده ی آثار جووی صحبت میکرد در مورد لالیتورجی دیزورز صحبت میکرد که اون کار کلاً پخش بالایی ندارده ولی خوب ماندگاریش خوبه .... از این رو بنظرم نمیشه قاطعانه گفت پخش و ماندگاری کارهاش اونطور که مثلاً کارهای آمواژ نسبت به گذشته افت کرد ، افت کرده باشه ... یا اگر هم افت کرده باشه از نظر من خیلی جزئی و نامحصوص هست .