نظرات | غریب
ترتیب نمایش
درود بر جناب ایکاروس عزیز.
در پاسخ و سپاس از راهنمایی های شما چند جمله ای در قسمت مربوط به آمواژ جوبیلیشن نوشته ام . شم محققی بنده رد پای قلم شما را در این صفحه دید و خواستم خواهش کنم که در صورت امکان مطالعه بفرمایید.
درود بر جناب ایکاروس عزیز.
در پاسخ و سپاس از راهنمایی های شما چند جمله ای در قسمت مربوط به آمواژ جوبیلیشن نوشته ام . شم محققی بنده رد پای قلم شما را در این صفحه دید و خواستم خواهش کنم که در صورت امکان مطالعه بفرمایید.
البته جناب ایکاروس، البته که اندیشه باختین که خود مجذوب آنم به چگونه دیده شدن از سوی دیگری نظری دارد، اما براستی پیش از آن، این گزاره حلقوم اندیشه را می فشارد که آن " خود" ی که خود فکر می کنیم هستیم، خودِ آن خود چیست و ماهیتش چیست؟!! و از ورای هزاران " خود " ی که در هر یک از ما هست، کدامین " خود" ، " خودِ" ماست؟!! یعنی چگونه هستن ما. نه فقط هستن ما که دکارت و ژید نسخه آن را چه راحت پیچیدند!!
و این " من" ها و به تعبیری این " خود" ها آنچنان متکثرند که خود در آن میانه گم می شویم. و اینک رایحه و موسیقی!!! آنچه از روایح که تا دیروز به هیچ سانی فرح انگیزمان نبود و از کنارشان می گذشتیم و نمی دیدیمشان و بویشان هیچ ردی در ذهن بر جای نمی گذاشت به یکباره می بینیم با بوییدنی و تاملی و برخوردی و درنگی آن بو را آشنلیی دیر یاب می یابیم. گویی گمشده ای که از فراز و نشیب دوران بازش یافته ایم. و این رایحه به پندارم از آنِ " خود" ی بوده که تا کنون مجهول مانده و مجهول بوده و در میان بی شمار "خود" های مجعول، مجهول مانده. من که در دنیای شناخت روایح خود را کم سوادی بیش نمی دانم، هر رایحه ای را در پیوند با " من" ها و "خود" هایی می دانم که تا دمی پیش از آن بی خبر بوده ام و با بوییدنی انکشاف شده است. در شگفتم از بی شمار من هایی که با روایحی در پیوند و آبستن بودن و شدن.
پاسخ مدیر : لطفا اینگونه نظرات رو بصورت پاسخ درج کنید.
سلام بر جناب ایکاروس عزیز.
بی نهایت سپاس از شما دوست ندیده و نشناخته ام که بی هیچ چشمداشتی و خواستی هر آنچه میدانید، می گویید و می نویسید؛ آن هم برای کسی که نه او را دیده اید و نه می شناسید و تنها پیوند موجود، پیوندی است از جنس واژگان و مفاهیم و فضای اندیشگی نهفته در پس آن، که این خود ، به نوعی باز آن فضای چند صدایی باختینی را در رفت و آمد مکرر واژگان فرایادم می آورد‌. آن هم در زمانه ای که به تعبیری همه چیز و همه کاری با چیزی از جنس پول در پیوند و به تاویل از تعبیری از مارکس، به عقیده ام انسان ها نیز همچون کالا ، خود به بت وارگی یی کالاوار دچار!!!
1 تشکر شده توسط : complihanicated
جناب ایکاروس عزیز. ضمنا لطفا بفرمایید بهتر است آمواژ ریفلکشن و خورشید جده برای چه فصولی استفاده شود؟
سلام‌ بر جناب ایکاروس عزیز. سپاسگزارم از اینکه پاسخ گفتید. اتفاقا امروز در دانشگاه در حالی از عطر خورشید جده استفاده کرده بودم که پالتو، شال پوست و کلاه بره به تن داشتم. اما به هر حال جسارت من رو بپذیرید که نتونستم به دلیل چند سخنرانی که پیش رو داشتم منتظر پاسخ شما بمانم و به گونه ای خودسرانه و بر اساس یک غریزه درونی عطر ها رو انتخاب کردم. من دوست دارم بر اساس آنچه که از شخصیت خود به اجمال در پیغام روز ۱۵ آدر برای شما ارسال کردم راهنمایی بفرمایید.
1 تشکر شده توسط : azi
سلام مجدد بر جناب ایکاروس عزیز. من چندی پیش خدمت شما همانگونه که در پیامها هویداست، پیامی فرستادم در مورد راهنمایی جهت انتخاب عطر. ضمن خواهش جهت پاسخ به پرسش من، متاسفانه چون عجله داشتم در این مدت دو خرید داشتم یکی آمواژ ریفلکشن و دیگری خورشید جده که البته یکی دلایل انتخاب آن دو یکی علاقه به روایح آنها و دیگر توضیحات مجملی بود که شما در ذیل آنها ارایه داده بودید. باید بگویم اول ریفلکشن رو خریدم و واقعا از روایح لذت بردم و اما و اما با استشمام خورشید جده تاب نیاوردم که از کنار زیبایی و درخشندگی و عمق روایح بی بدیل آن که نفس در مقابل بوییدن آن کم می آوردم، بگذرم. شما چه نظر می دهید استاد عزیز؟؟؟
2 تشکر شده توسط : رضا azi
شاید البته در تکمیل توضیحات پیشین لازم به ذکر باشد که چیزی حدود چهل بهار از زندگی من گذشته است و اینکه چه باقی مانده فقط خداوند آگاه است.
با عرض سلام و ادب خدمت جناب ایکاروس، دوست عزیزِ ندیده و نشناخته ام .
به یقین از خواندن اتفاقی تعابیر و تفاسیر بسیار زیبا، عمیق و پر از شور و عشق شما در باب روایح و عطرها شگفت زده شدم. و این برخورد اتفاقی خود با دنیای پر از عمق روایح از میان لابیرنت های پیچ در پیچ ذهن شما را شگرف ترین اتفاق زیست خود می دانم.
حرفهای بسیاری بی شک با شما دارم و پرسشهایی بی پایان برای من که به تعبیری همه زیستنم در ولع دانستن در خواندن و نوشتن و گفتن گذشته است‌ . در این مجال فرصت را غنیمت می شمرم و از شما استاد هنرمند در مورد یک عطر برای خودم می خواهم بپرسم . به دور هر گونه خودنمایی و چیزی از این قبیل در مورد خودم، شما برای یک استاد دانشگاه در حوزه هنر، با ظاهری مردانه و بسیار آراسته و رسمی، و در عین حال صمیمی، در کلاسی که به دور از هر گونه خط کشی های فرادستانه و فرو دستانه و فارغ از فضاهای خسته کننده استاد و شاگردی و در فضایی چند صدایی و چند آوایی باختینی با اتمسفری غرق در انرژی و شور و بحث که هر لحظه ساکن نمی ایستد، چه رایحه و عطری پیشنهاد می کنید؟ با سپاس فراوان

تمامی خدمات این سایت، حسب مورد دارای مجوزهای لازم از مراجع مربوطه می باشند و فعالیت های این سایت تابع قوانین و مقررات جمهوری اسلامی ایران است.

هرگونه استفاده از مطالب این سایت بدون اجازه مدیران آن غیر مجاز بوده و تبعات آن بسته به نوع تخلف، متوجه افراد خاطی خواهد بود.

Iran flag  Copyright © 2007 - 2024 Atrafshan