ارامیس دوین

یه عطر چایپر و کلاسیک تمام عیار.

ارامیس دوین شروعی از نت های سبز( گالبانوم و درمنه و کاج) و کمی مرکبات داره که خیلی زود نت های گلی هم بهش اضافه میشه.
تو بک گراند کمی دارچین حس میشه که در کنار نت کاج و مرکبات تا حدی هالستون z14 رو به یاد میاره.
به مرور نت های گلی کمرنگ میشن و تو میدل نت رایحه چرم به کار اضافه میشه. این نت چرم خیلی شبیه کاستوریوم هست و کار تا حد زیادی شباهت به کارون یاتاقان پیدا میکنه که البته سال لانچ این کار قبل از یاتاقان هست.
درای داون کار هم جالبه و همچنان که روایح گلی کمرنگ میشن یه حس تنباکوی علفی قویتر میشه که احتمالا نتیجه ترکیب نت های دارچین و لابدانوم و خزه بلوط هست که در کنار چرم و کمی زیره تا حدی کارایی مثل پولو سبز رو به یاد میاره و البته سال لانچ کار از پولو گرین هم قبل تره.

بسیار کار ارزنده ای هست و پرفورمنس قابل قبولی داره. البته بیشتر مناسب سنین ۴۰ به بالا و فصول سرده

شنل پاریس ادیمبورگ

یه عطر مرکباتی_ سروی

شنل پاریس ادیمبورگ تو اپنینگ یه رایحه خیلی طبیعی از لیمو داره.اما از عجایب کار اینه که نه در سایت سازنده ذکر شده و نه در فرگرنتیکا.
کمی بعد کمی نت های اسطوخودوس و سرو ( و جونیپر) وارد عمل میشن و تا حدی تم باربر شاپی به رایحه لیمو اضافه میکنه.
عطر خوشبوییه ولی نه در حد و اندازه اسم و قیمتش. ازبین کارایی که من دیدم تا حدی به کارتیر دکلریشن لئو شباهت داره.
پرفورمنس کار قابل قبوله و مناسب فصل گرمه.

سلام و عرض ادب خدمت دوستان.
راجع به بحث مطرح شده بنده هم نکاتی به ذهنم میرسه که علاقه مندم بیان کنم.

هرچند تحلیل نت با توجه به نت های اعلام شده در فرگرنتیکا و سایت سازنده ممکنه دچار سو برداشت هایی بشه اما اینطور نیست که وقتی من نوعی عطری رو تحلیل نت میکنم منظورم اینه که دقیقا به همون شکلی که تو فرگرنتیکا عکس انداخته حسش کردم یا دقیقا مطابق هرم بویایی و با همون تفکیک ظهور و افول میکنن. بله تا حدی ساده سازی میکنیم اما اینطور هم نیست که بدون شناخت نت ها بتونیم صرفا از روی هرم بویایی عطرها رو تحلیل کنیم. بلکه این تحلیل بعد از اشنایی کلی با نت ها بادر نظر گرفتن نکاتی نوشته میشه که بعضی رو خدمتتون عرض میکنم؛

۱_ بسیاری از عطرای دیزاینری فاقد کیفیت و شفافیت لازم دراون حدی هستن که بشه نت ها رو تشخیص داد و اغلب رایحه های خطی دارن که نمیشه بر اساس تاپ نت و میدل نت و درای داون تحلیل کرد،

۲_ رایحه بسیاری از نت ها در عطر متفاوت با رایحه اونها در طبیعت هست. بنده اکثریت قریب به اتفاق نت های ادویه ای و صمغی و بسیاری از نت های گیاهی رو از عطاری یا طبیعت و‌.. تهیه کردم اما اینطور نبود که مثلا رایحه ارتمیس یاشیره درخت توس در عطر عینا همونی باشه که من تو طبیعت دیدم،

۳_در بسیاری از موارد بعضی از نت ها رایحه مشابهی در عطر دارن و نمیشه به راحتی از هم تشخیصشون داد، مثل اسمانتوس و زردالو، ارتمیس و ترخون و...

۴_ در بعضی موارد منظور از نت های اعلام شده چیزی غیر از رایحه معمول اونها در طبیعت هست. به عنوان مثال در خیلی موارد منظور از نت الو یه اکورد بوزی هست یا مثلا منظور کورکجان از زعفرون کاملا متفاوت از رایحه طبیعیش هست،

۵_بعضی نت ها در گذر زمان دچار تغییرات زیادی شدن تا جایی که مثلا امروزه منظور از اوکموس در بسیاری موارد کاملا متفاوت با عطرای اوکموسی کلاسیک هست،

۶_ حتی در مورد یه نت مشخص رایحه ممکنه بسته به شرکت سازنده و محل تهیه مواد اولیه و روش تهیه تفاوت های زیادی داشته باشه. به عنوان مثال اسطوخودوس یا وتیور یا لیمو در کارای گرلن کاملا متفاوت با لالیک یا هرمس و..هست.

۷_در بسیاری از موارد نت ها با هم تشکیل یه اکورد رو میدن و سرجمع یه رایحه از اونا به مشام میرسه و تک نت ها چندان قابل تشخیص نیستن و از طرفی این نت ها بعضا یه بار مجموعا در اکورد اعلام میشن و یه بار جداگانه و این ممکنه محل خطا بشه،

۸_ در موارد زیادی یه اکورد با یه رایحه مشخص مثلا چرم یا تنباکو یا امبر و.. در دوعطر ممکنه از کنار هم گذاشتن موارد کاملا متفاوتی ایجاد بشه مضاف بر اینکه خود این اکورد ممکنه تونالیته ها و روایح متفاوتی داشته باشه مثلا رایحه تنباکوی سبز متفاوت با تنباکوی خشک و گل تنباکو و..هست.

۹_ در موارد بسیاری شرکت سازنده به دلایلی نت ها رو غیر از چیزی که هست اعلام میکنه. به عنوان مثال در بسیاری از کپی کاری های مارلی عمدا سعی شده نت ها جوری اعلام بشه که ارتباط با عطری که مورد تقلید قرار گرفته در وهله اول لا اقل برای مخاطب عام مشخص نشه،

۱۰_ در بعضی مواردی که در ایران امکان دسترسی به صورت راحت ندارن مثل سیوت و هیراکس و عنبر و عود و ..عطرهای شاخصی وجود دارن که با تاکید خاص روی این تک نت ها ساخته شدن و حتی با وجود ممنوعیت مواردی وجود داره که به صورت طبیعی این نت ها استفاده شدن مثل عطرهای ادام روسی، اما من هم مثل علی اقا معتقدم سرراست ترین و شاید کم هزینه ترین راه اشنایی با نت ها تهیه اسنشیال اویل ها لااقل در مواردی که امکان دسترسی ندارن هست.

و بالاخره نکته اخر اینکه دلیل تفاوت نت های اعلام شده در سایت سازنده و فرگرنتیکا اغلب خطای فرگرنتیکا نیست.مسلما وقتی عطری در فرگرنتیکا معرفی میشه اطلاعات از شرکت سازنده گرفته میشه اما بنده هم موارد معدودی رو سراغ دارم که نت های اعلام شده در فراگرانتیکا با سایت سازنده یا سایت basenote و..متفاوته.ممکنه این اطلاعات در گذر زمان تو سایت سازنده اپدیت بشن یا حتی نت ها در نمونه های جدید تغییر کنن یا اینکه در اعلام نت ها تجدید نظرهایی صورت بگیره مثلا امبروکسان بسته به رایحه ایجاد شده امبر یا عنبر اعلام بشه.بعضا هم نحوه نامگذاری نت ها در سایت های مختلف متفاوته مثلا نتی که در فراگرانتیکا افسنطین معرفی شده ممکنه در سایت سازنده شراب ابسینت نوشته شده باشه.

در هرصورت رویو نویسی ما صرفا از روی علاقه و نوعی تمرین و تلاش برای توصیف فضای عطر برای دوستان هست و تو این شرایط سخت و با توجه به اینکه فعلا در ایران چندان امکان دریافت اموزشهای اکادمیک در زمینه پرفیومری وجود نداره مسلما امکان خطا داره . بعضی وقتا تصور میکنم عطر بازی ما تو این شرایط زمانی یاداور فیلمهایی هست که موضوعشون عشق و عاشقی وسط کشورهای اشغال شده تو جنگ جهانی هست.

له ماله له پارفوم

اسطوخودوس، زنبق و وانیل

اپنینگ این کار ترکیب نت های اسطوخودوس و زنبق هست که تا حدی کارای تکراری شبیه لاین لونا روسا پرادا رو به یاد میاره.
کمی بعد اما یه نت خاص وارد عمل میشه یه چیزی مثل زعفرون تو کارای کورکجان که احتمالا اینجا منظور از oriental notes همونه و در کنار وانیل اشاره کوچکی به باکارات رژ میکنه.
همچنان که اسطوخودوس کمرنگتر میشه زنبق در کنار وانیل و اون نت باکاراتی پررنگ تر میشه و همین شباهت کوچیک به باکارات امسال محبوبیت زیادی برای این کار اورد.
کار بدی نیست اما نه اونقدی که سر و صدا کرد. پرفورمنس کار هم متوسطه و به طور کلی به نظرم با این قیمت انتخابای خیلی بهتری هست.

چوپارد عود ملکی

یه عطر تنباکویی ، عودی و عنبری ترش و خوشبو.

چوپارد عود ملکی کار کمپلکسیه و خیلی نت هاش قابل تحلیل نیست.اما اگه بخوایم تا حدی ساده انگاری کنیم میشه گفت تو اپنینگ یه رایحه تنباکویی چوبی خاص داره که یه نت مرکباتی هربال ( درمنه)ترش و شیرین هم همراهیش میکنه. البته درمنه ( ارتمیس) رو من از نزدیک دیدم و رایحه ای تقریبا ترخون مانند داره و اینجا چندان واضح نیست.
به مرور اما این رایح تنباکویی ترش و شیرین کمی ارومتر میشه و تم عنبری چرمی و کمی عودی کار بیشتر خودشو نشون میده.عنبر اینجا سنتتیکه و نباید توقع عنبری کارایی مثل اوهیرا رو داشته باشید. اما در هرصورت تم شور و چرب و کمی اسپایسیش رو میشه حس کرد.
چرم هم کاملا در ترکیب با بقیه نت ها قرار داره و خیلی محسوس نیست و در واقع بیشتر با اکورد چرم طرفیم تا نت چرم.
و اما تودرای داون عود که تا الان کاملا در ترکیب با بقیه نت ها بود بیشتر مجال ظهور پیدا میکنه . یه نت عود سنتتیک و خوشبو که تم چوبی کهنه و تیره و غبار گرفته داره شبیه عود کارایی مثل ورساچه عود نویر.
کار ارزشمند و با کیفیتیه و بالانس خیلی خوبی داره که باعث میشه بازخوردای خوبی هم داشته باشه.البته مثل خیلی از کارای خوشبو و خوشقیمت پرفورمنس متوسطی داره.
از بین کارایی که من دیدم شباهت به بوچرون عود کارتاژ و مرسدس بنز پرایوت داره اما از هردوی اونا بسیار با کیفیت تره و نه دوز بالای شیرینی بوچرون رو داره و نه اون همه لابدانوم مرسدس بنز رو.

دانهیل پورسویت

یه عطر امبری، میوه ای، چوبی و کمی دودی

اپنینگ این کار یه رایحه امبری مرکباتی دلنشین هست که کمی تم دودی هم داره.البته اینجا میوه نداریم ولی نت پتیت گرین تا حدی تم مرکباتی داره.این رایحه تا حد زیادی کارای دولچه گابانا لاین دووان رو به یاد میاره و جالبه که سال لانچش قبل از اوناست.
به مرور تم دودی کمرنگ میشه و کار از کارای لاین دووان فاصله میگیره و صندل با یه تم پاک کن مانند و کمی جیری وارد کار میشه و یه کار امبری، چوبی و کمی جیر مانند ایجاد میشه که کمی فندی فندی رو به یاد میاره. و البته سال تولیدش از فندی هم قبل تره.
کار جالبیه و رایحه همه پسند و همه کاره و چهارفصلی داره‌. قیمت خیلی خوبی هم داره و البته پرفورمنسش متوسطه.

سلام و عرض ادب جناب میریان.

هرچند به نظر میرسه این بحث جاش اینجا نیست اما بحث جالبیه و به نظر من نگرش انسانها به هدفمند بودن یا نبودن دنیا پیچیدگی های بسیاری داره و در واقع این قصه به ظاهر ساده سر دراز دارد.
این مساله شاید قرنهاست اصلی ترین مساله فلسفه بوده و در واقع از زمانی که دکارت شک دکارتی رو پایه گذاری کرد به نوعی شالوده اگزیستانسیالیسم رو بنا نهاد.
اگزیستانسیالیسم که امروزه شالوده فلسفه مدرنه به نوعی این باور رو مطرح کرد که جهان معنا و هدف از پیش تعیین شده ای نداره و هرکسی خودش باید خودش معنای زندگی خودش رو پیدا کنه.در واقع براساس فلسفه اگزیستانسیالیسم واقعیتی وجود نداره جز ازادی و به بیان ساده تر واقعیت برداشت تو از واقعیت است. این جریان فکری بعدها شاخ و برگهای گسترده تری گرفت و حتی عده ای از متفکران تحت تاثیر این مکتب به این نتیجه رسیدند که جهان نسبت به سرنوشت فردی و حتی جمعی انسان ها بی توجه است و بنا بر این زندگی ما هدف و معنایی ندارد و به نوعی اندیشه های نهیلیستی رو بنا نهادن.
اگزیستانسیالیسم در بین متالهین مسیحی طرفدارانی داره اما اسلام و به طور خاص شیعه بر خلاف مسیحیت کاملا معتقد به حکمت و درنتیجه عدل مطلق خداست و در واقع به هدفمندی و معنا داری جهان معتقده.
هر چند اگزیستانسیالیسم امروزه بر تمام عرصه های فکری بشر سایه انداخته اما در این میان مکاتب نوینی به خصوص در روانشناسی در حال شکل گیری هست که به طور خاص بحث معنا در زندگی رو نشانه رفته.
درحالی که در روانشناسی مکاتب فرویدی غریزه رو شالوده اصلی ناخوداگاه انسان میدونستن و مکاتب یونگی علاوه بر غریزه محیط رو شالوده ناخوداگاه میدونستن امروزه مکاتب معنا گرا بیش از هر عامل اراده و ناخوداگاه رو در گرو باور و مخصوصا طرز نگاه انسان نسبت به منبع قدرت هستی و هدفی که از افرینش ما داشته و در واقع معنای زندگی میدونن.
برخی مکاتب معنا گرا مخصوصا دیدگاه فرد نسبت به منبع قدرت جهان هستی رو عامل اصلی شکل گیری نگاه فرد در سایر زمینه های فکری و فلسفه میدونن و معتقدن که قبل از هر پرسش و پاسخی در باره هدف و معنای هستی باید دیدگاه فرد درمورد منبع قدرت هستی رو سنجید و به عنوان مثال اگه در نگاه یه فرد شیعه خدا دارای حکمت مطلق و به طبع اون عدل هست ممکنه در نگاه یه فرد مسیحی خداوند نه حکمتش مطلق باشه و نه عدلش و این تفاوت دیدگاه منشا تفاوت های فکری بسیاری هست.

پوزش بابت طولانی شدن مطلب.

ممنون از توضیحات خوبتون جناب سامانی نژاد.

کارون ایمیز موی کام جی سویس

یه عطر فندقی دودی وتیوری.

کارون ایمیز موی کام جی سویس تو اپنینگ بوی خیلی واضح و دلنشینی از فندق داره که در کنار تنباکو کمی هم دودیه. در واقع واضح ترین بوی فندق در عطر که تا حالا دیدم.
تومیدل نت رایحه دودی کمرنگ میشه و دوز پایینی از مرکبات و تونکا وارد کار میشن و اروم اروم یه نت وتیور شیک و خوشبو که اینجا احتمالا از نوع هاییتی هست قوت میگیره که در ترکیب بافندق یه کار گورماند و چوبی شیک و شاد رو ایجاد میکنه.
وبالاخره تو درای داون کار که به نظرم بهترین مرحله شه نت مرکباتی هم کاملا حذف میشه و ترکیب دلنشینی از فندق و وتیور و تونکا باقی میمونه.
عطر خوبیه و کاراکتر گرم و شاد و ارومی داره و برخلاف خیلی از عطرای گورماند شیرینی کاملا کنترل شده و متعادلی داره.
رایحه کار نسبتا یونیکه و تقریبا مشابهی نداره اما پرفورمنس کار متوسطه و مخصوصا تو فصل سرد کمی پایینتر از حد انتظار عمل میکنه.

فیلیپو سورسینلی رلیکویا

سده های اول پس از میلاد ( تا قبل از گرایش کنستانتین به مسیحیت در سال ۳۱۳) سده های شکنجه و کشتار مسیحیان مخفی روم بود و تو این سالها مسیحیان حتی اجازه دفن هم کیشانشون رو نداشتن .
از اونجا که مسیحیان اعتقاد به متبرک بودن بقایای اجساد و اشیای این شهدا و قدیسین داشتن و از طرفی امپراتوری روم نمیخواست که مقاومت مسیحیان در برابر این شکنجه ها و قتل ها تقدیس بشه اجازه تدفین و مقبره سازی برای شهدای مسیحی رو نمیداد و در واقع اجازه نمیداد که از شهدای اونها هیچ چیزی باقی بماند.
در این سالها مسیحیان شهدا و متوفیانشون رو در مقبره _ سرداب های زیرزمینی زیر شهر رم دفن میکردن که به مرور بسیار گسترش پیدا کرد و به شکل مقبره_ زیارتگاههایی دراومد که محلی مخفی برای اجتماع وعبادت مسیحیان شد. این مقبره ها که کاتاکومب نامیده شدن امروزه محل دفن ملیون ها تن از متوفیان و شهدای اولیه مسیحیت در زیر شهر رم هست.
عبارت reliqvia در معنای تحت اللفظی معادل (( انچه باقی میماند)) هست.اما این عبارت در ادبیات مسیحی معنی دقیتری داره و تقریبا به معنی جسد و اشیا باقیمانده از قدیسان بوده که برای متوسلین متبرک بوده.

عطر reliqvia به نظر من دقیقا تداعی کننده فضای یه کاتاکومب هست. سور چینلی که الحق نماینده تام الاختیار کلیسا در حوزه عطر هست اینجا از تمام نماد های مسیحیت در عطر استفاده کرده.
بخور و کاج اینجا کارکرد مذهبی دارن و عناصر مومیایی ( مصطکی و‌ صمغ لامی) اشاره به فضای تدفین دارن.
پچولی اشاره به خاک داره و زنگار نت کشمیر در کنار حس خنکای کمی که عطر داره فضای سردابه کاتاکومب ها رو تداعی میکنه.
باتل دست ساز این کار اشاره به تابوت مقدس داره و میخ فرو رفته در اون به صلیب کشیده شدن مسیح رو یاداوری میکنه.
بر خلاف خیلی از کارای سورچینلی که به نظر من کارکردی به عنوان عطر ندارن این کار حد تعادل رو رعایت کرده و به نظرم نقطه عطفی در کارای سورچینلی به حساب میاد و تو فستیوال پرفیوم اوارد امسال هم خوب جلب توجه کرد و جز ده عطر برتر نیش انتخاب شد.
پرفورمنس کار کاملا خوبه اما بیشتر از اینکه بشه در مورد جنسیت و سن مناسب استفاده ش صحبت کرد باید روحیات مخاطب رو ملاک قرار داد.