بزرگوار گفتین دوست شما الور اوم اسپورت تهیه کردن و راضی بودن. شما الور اوم اسپرت نسخه عطرسرا تست گرفتین اصلا؟ چون یکی از اون کارهای عط.سراست که شباهتش به اورجینال منو شوکه کرد تقریبا هیچ فرق خاصی ندارن جز اینکه بدلیل غلظت بالاتر اسانس در عطر مشابه، رایحه یکم غلیظتر و سنگینتر برداشت میشه.

در کل بنظرم بهتر بود نارضایتی تونو تو سایت همون شرکت اعلام میکردین که کارشناسان شون پاسختون رو بدن نه که شکایت یه برند رو تو وبسایت یه برند دیگه بکنید!

اینم که یه برند رو تخریب کنیم و بعدش برند مدنظر خودمونو تبلیغ کنیم اینم کار درستی نیست بنظرم. اگه یانی یا برند دیگه ای واقعا خوب باشه نیاز نیست کسی برند دیگه رو بکوبه تا اونو تبلیغ کنه.

ممنون و تشکر

سلام حسین عزیز
چند نکته رو در مورد کامنت شما عرض کنم

اولا دستساز بودن هیچ بار معنایی منفی نداره بزرگوار و بدلیل رعایت پروتکل های سنتی عطرسازی مثل ایجینگ بهشون اطلاق میگیره. همون کاری که شرکتی مثل کرید هم انجام میده، عطرو طراحی میکنه اسانس رو سفارش میده یه شرکت مثل cpl براش تولید انبوه کنه و بعد اسانس رو با الکل، اب دی یونایزد و... تبدیل به عطر میکنه، میذاره ایج بشه و بصورت دستی بسته بندی انجام میده.
بنابراین دستساز بودن به این معنی نه تنها بد نیست بلکه باید دعا میکردیم ایکاش همه شرکت هایی که بازطراحی میکنن همین رویه رو طی میکردن چون برند های اصیل همین پروسه رو انجام میدادن و انجام میدن ولی میبینیم برندهای اماراتی یا بعضی ایرانی ها که تو قشم فعالیت دارن که نام نمیبرم اصلا ایج نمیکنه محصولو و بعد تولید میده بازار. بنابراین اگه دیدین شرکتی محصولاتشو ایج میکنه، اخلاط جز به جز انجام میده و به این دلیل میگه من دستساز عطر تولید میکنم این یعنی با شرکتی مواجهید که استانداردهای عطرسازی رو داره رعایت میکنه.

در خصوص سردرد ممکنه رایحه توتون این عطر یا رایحه نعناع له مال برای شما و دوستان تون حساسیت ایجاد کرده باشه و در دنیای عطر این یه امر اجتناب ناپذیره. بحث حساسیت رو ما در تمام برند ها از ارزونترین مثل زارا و اینها تا گرونترین ها مثل روژا داو و کرید هم داریم. هرکس باید بمرور زمان کشف کنه نسبت به چه نوت هایی حساسیت داره و از تهیه عطرهایی که اون نتها درشون بکار رفته اجتناب کنه. حالا اون نوت میخاد در بازطراحی عطرسرا بکار رفته باشه یا محصول پیور دیستنس، در هر صورت کسی که حساسیت داشته باشه دچار مشکل میشه

ببینید اسانس سازی اینطور نیست که هرکسی بیاد برای خودش کارخونه بزنه، سرمایه بسیار هنگفتی میخواد با طیف گسترده ای از مواد اولیه و ما در ایران اصلا همچین کارخونه ای نداریم! تمام برندهای ایرانی مثل عطرسرا و اماراتی مثل لطافه و آرماف مواد اولیه شونو از چندتا شرکت بزرگ مشخص مثل ژیوودان و سی پی ال میگیرن و اگه رایحه فلان شرکت اماراتی از مثلا اونتوس خوب از آب درنمیاد و مثلا حس مصنوعی داره بخاطر دستساز بودن یا غیره نیست! بخاطر اینه که گرید اسانسی که از تولید کننده سفارش دادن پایین بوده ولی خب ما هممون یجورایی عادت کردیم بگیم ایرانی آشغاله و نمیگیم که اگه فلان عطر که برند ایرانی یا اماراتی زده اسانسش از شارابوت فرانسه یا ژیوودان سوئیس اومده و اگه رایحه کیفیت خوبی نداره اون تولیدکننده اسانس بازطراحی رو به اون صورت انجام داده نه شرکت ایرانی که صرفا اسانس وارد شده رو بعد از طی یه پروسه ای داده بازار

خیلی جالبه همین چند هفته پیش یکی از بلاگرهای معروف عطر که اگه نام ببرم احتمالا اکثرتون اینستا فالوش دارید در مورد عطرهای ایرانی از واژه «آشغال» استفاده کرده بود گفت همشون آشغالن. بعد در مورد آرماف که نصف کیفیت عطرسرا رو نداره عطراش گفته بود «بد نیست، فقط لطافت نداره» یه چیز عجیبیه این موضوع واقعا. یعنی آرماف اماراتی که من عطر مشابه دیور اومش رو تست کردم به قدری اذیتم کرد که مجبور شدم بیام خونه دستمو چند دور بشورم تا بوش بره رو میگیم بد نیس ولی محصولی که مواد اولیه ش از شرکت مشابه اومده، اونم باکیفیت بسیار بالاتر، به راحتی بعضی حتی تست نکرده میگیم آشغال. عجیبه واقعا! اون بلاگر هم من هرگز تو استوری هاش ندیدم یه سمپل از محصولات عطرسرا یا هر شرکت ایرانی دیگه ای بذاره، همینطور چشم بسته جنس ایرانی براشون آشغاله!

حسین عزیز این دید بد رو خود منم بعنوان ایرانی ممکنه داشته باشم، که حتما دارم ولی احساس کردم این انتقاد در مورد دو عطری که نام بردی و اتفاقا از تولیدات جدید عطرسراست و کیفیت بالای بازطراحی داره منصفانه نیست. شاید اگه در مورد محصولات ضعیفتر میگفتی قبول میکردیم ولی توباکو وانیل و له مال واقعا کیفیت بالایی دارن و حتما برای سلیقه شما و دوستان تون مناسب نبوده و بهتر بود سراغ محصولاتی میرفتین که سازگاری بهتری با سیستم ریوی-تنفسی شما داره.

اینکه بعضی دوستان میفرمایند این شرکتها شیاد و کلاهبردارن
اینکه در این وانفسای اقتصادی شرکتی میاد با قیمت اقتصادی با کیفیت قابل قبول عطر عرضه میکنه و برای قشر متوسط، که سالهاست دیگه فقیر شده، امکان تهیه عطر فراهم میکنه این کجاش شیادیه؟ اونم در مورد عطرسرایی صحبت میکنیم که شخصا در جریانم اسانس هاش رو از کدوم شرکت های اروپایی و امریکایی تهیه میکنه و تمام عطرهاش مجوز بهداشت اروپا داره(تاییده وزارت بهداشت رو اشاره نمیکنم چون دوستان ممکنه زیاد قبولش نداشته باشن)

من یکم پرحرفی کردم ببخشید. عطر بازطراحی نه بده نه خوب، یه نیازی در جامعه شکل گرفته که روز به روز هم داره بیشتر میشه و این محصولات دارن به این نیاز پاسخ میدن. اینکه فلان برندو صرفا بخاطر ایرانی یا اماراتی بکوبیم درست نیست بنظرم. تو هر برندی که بازطراحی انجام میده کارهای خوب هست طبیعتا کارهای ضعیف هم هست، میشه با صرف وقت کارهای باکیفیت شون رو پیدا کرد و استفاده کرد. نه نیاز به طرفداری انچنانه نه تخریب انچنانی بگیم اشغال

ممنون ازتون که این متن رو تا انتها مطالعه کردید🙏

سلام آقای سخی
ممنون از پندتون
ممنون که زمان گذاشتین و این متن رو نوشتین. البته با اولا بودن هر جنس بر دیگری با شما اختلاف نظر دارم که اگه اجازه بدید وارد بحث در این خصوص نشم و بهمین صورت تیترگویی بسنده کنم.

حس کردن حقیقت نویسنده از روی کلماتش قدرت زیبایی ست که بنظر میرسه شما در اختیار دارید و حقیقت من رو هم درک کردید. ممنون از درکتون و ممنون از لطفی که در پیامتون داشتید.

والا اگه پیشبینی میکردم اعلام سلیقه م در باب کامنت هایی که مطالعه میکنم انقدر مورد بازتاب منفی قرار میگیره شاید از نوشتنش خودداری میکردم. صداقت زیباست اما بکار گرفتنش اگه بدونیم باعث ناراحتی میشه باید دلیل محکمی داشته باشه وخب نمیدونستم. بهتر بود به خوبی های همون متن صرفا میپرداختم که الان صاحب همون متن هم از ما دلخور نباشه :)

سخن آخر عذرخواهی. بخاطر سلیقه م نه البته خب اون عقیده و سلیقه منه ولی بخاطر اینکه ناخواسته باعث رنجش و آزرده کردن دیگران شد امیدوارم ببخشن
تندرست باشید به امید خدا

سلام
خواهش میکنم
والا استاد نداریم! یه تعداد عاشق هستن دور هم جمع شدن از عشقشون اینجا مینویسن.

نوشته بقیه ارزشمنده و اتفاقا نوشته شما هم ارزشمنده. چرا؟ چون هم حس خوبی داره و هم مطلب و داستان مرتبط با عطر. حس و مطلب هم هردو باکیفیت بود خداییش که کِردیت جدا داره. در چنین فضای تعاملی اتفاقا وجود مورد اول مهمتر از دومیه از اون جهت که اگه فرضا مخاطبی مثل من دنبال مطلب دقیق و تخصصی باشه میره تو سایتای خارجی نقد تخصصی عطر میخونه. اما اینجا میاد(خودم شخصا) از عطر بخونه و حس خوب بگیره و بقولی دم از روزمرگی ها و کوفتگی ها بزداید.

بله تفاوت از زمین تا اسمونه و همین تفاوت نوشته ها رو جالب میکنه. یکی از احساس و دلش میگه، یکی آکورد و نوت میبره زیر ذره بین، یکی یاد خاطره میفته، یکی هم از قیمت و ریفرمولاسیون غرغر میکنه و همه اینها کنار هم باعث میشن مطالب از تکرار و ملال دور بمونه.

لازم نیست همه چیزو از عطر بدونیم(بقول شما استاد باشیم) تا بنویسیم. بنظر من همین که تو این شرایط جامعه و اقتصاد با هزاران داستانی که داریم افرادی باشن که حس خوب انتقال بدن کار خیلی ارزشمندی کردن. این حس خوب میتونه در قالب یه بررسی عطر تو عطرافشان باشه مثلا یا در پلتفرم دیگه با کاربر دیگه و در کانتکست دیگه.
ممنون از شما
ممنون که از دل مینویسید
ممنون که حس خوب میدید

از نظرات خانمها لذت نمیبرم. خوشم نمیاد. خیلی وقتا سرسری میخونم یا اصلا نمیخونم اما این متن مجابم کرد پاسخی درج کنم البته کوتاه و صرفا جهت تشکر.
حال و هوایی در این بررسی جریان داره که در کمتر جایی نظیرش رو حس میکنم، خصوصا نوشته های خانمها
متنی که از دل برآمده چاره ای نداره جز بر دل بشینه
ممنون از شما
خسته نباشید
باز بنویسید

مقایسه سه فلنکر اوساواژ

ادتویلت، پارفم، اکستریم
جوان، میانسال، پیر

اشتراکات
رایحه ریحان بصورت غالب یا تحت الشعاع وجه اشتراک هر سه عطر محسوب میشه همچنین فضای سبز و مرکباتی با پرفرمنس متوسط و شخصیت موقر.

ادتویلت
تنها عطر گلی بین این سه با بالاترین فرکانس. سرحال ترین و شاداب ترین. اینجا ریحان خیس، آب گرفته و در نتیجه زنده و سبزه، همراهی گل های وحشی در زمینه حسی لطیفی رو به فضا تزریق میکنه. حال خوب کن محسوب میشه، میتونه بعنوان متعادل کننده روحیه در روزهای بد مورد استفاده قرار بگیره.

پارفم
سنگینتر، تلخ تر و مات تر از نسخه تویلت. محور اصلی بر مدار سیترون. شمالی ها میوه ای محلی دارن به اسم "بادرنگ" بوته ای و در فصل زمستان بدست میاد. رایحه این میوه بعد از برش خوردن رایحه غالب این عطره: تلخ و کمی ترش با رایحه پوست مرکبات گرچه از خانواده مرکبات نیست. رایحه ای نسبتا خطی با محوریت سیترون و ریحان. عطر سبز و شادابی محسوب میشه گرچه شادابی نسخه تویلت رو نداره.

اکستریم
مردی که جوانی پرحرارتی داشته اما پیر و بیماره. تلاش میکنه پرانرژی بنظر بیاد اما از اون جایی که روزهای خوبش گذشته باکمی عرض اندام به استراحت میره و انرژیش فروکش میکنه. پایین ترین فرکانس در بین این سه عطر. شروعی سبز و ادویه ایِ تند ادامه مسیر بسمت ریحان و نعناع و پایانی چوبی با حس خامه ای. شروع شاد و پایان آرام، موقر یا حتی دلگیر.

بهترین ماندگاری پارفم با حدود چهار ساعت پخش مفید و بیشترین پخش تویلت با حدود دو ساعت پخش مفید.
هر سه عطر های جنتلمن محسوب میشن.
استایل رسمی یا حداقل نیمه رسمی برای بهار و پاییز.
عطر عشق بازی نیست، عطر شب نیست. عطر روزانه است ،سر کار و ملاقات.

آقای افتخاریان عزیز سلام و احترام

در دو مورد اول که به اونها اشاره کردید با شما هم نظر هستم اما در مورد نکته سومی که اشاره کردید نظر شخصی خودم رو عرض میکنم.

ببینید پلمپ سمپل ها هیچوقت به خوبی ظرف های فول سایز نیست. درِ سمپل روی ظرف میشینه و چفت میشه در حالی که در باتل های شیشه ای در کاملا کیپ میکنه. این تفاوت باعث میشه برخی سمپل ها خیلی جزئی اجازه نشت الکل رو بدن. گرچه این نشت در کوتاه مدت و میان مدت قابل چشم پوشیه اما در طول چند سال اثر خودش رو نشون میده. با تبخیر آهسته ی الکل، عطر بمرور زمان قوام بیشتری پیدا میکنه و باتوجه به اینکه سمپل هایی که تهیه میکنیم خیلی وقت ها تولیدات چند سال پیش هستن شاهد این هستیم که مایع موجود در اونها غلیظ تره و از پخش و ماندگاری بهتری برخورداره و اون هم به دلیل که الکل تنها چیزیه که میپره و ماده معطر باقی میمونه.
بنابراین وقتی سمپل و محصول فول سایز تولید یکسال رو تهیه میکنیم ممکنه احساس کنیم که سمپل قدرتمندتر عمل میکنه و دیگری آبکی تره. شاید احساس کنیم شرکت سرمون رو کلاه گذاشته اما درواقع بطری فول تقریبا کیفیت پیشفرض کارخونه رو داره(تقریبا و نه کاملا به این دلیل که پلمپ بطری های بزرگ تقریبا احتمال پریدن الکل رو به صفر میرسونن) در حالی که سمپل نسبت به استاندارد تولید کارخانه غلظت بالاتری پیدا کرده.
ممنون از توجه تون
شاد باشید

سلام و احترام عزیزان عطرافشان

مرسدس کلاب بلک

بررسی موجز:
ترکیبی از فرنک بوکلت توباکو و کاپتان بلک. یه رایحه تنباکویی جوان پسندِ کار راه انداز برای زمستان. رایحه نسبتا خطی از تنباکو، وانیل با ته بوی شکلاتی. شباهت زیاد به کاپتان بلک در کلیت با کمی افزایش کیفیت.

بررسی مفصل تر:
دوز بالایی از کومارین رو در این عطر شاهدیم بطوریکه از لحظات اول از دل اجزای تنباکو میزنه بیرون و تا آخر عملکرد، همراهی رو ادامه میده.
شروعی با رایحه زنجبیل. این قسمته که منو یاد کار فرنک بوکلت میندازه اما طولی نمیکشه که مسیرش رو از ادویه جات کاملا جدا میکنه و بسمت تلخی تنباکو و شیرینی وانیلی میره که ته بویی شکلاتی داره و این ته بو رو از راه دور میشه بخوبی میشه حسش کرد مثلا اگه روی تن شخص دیگه ای اسپری بشه.
فضای کلی عطر یادآور کاپتان بلکه با این تفاوت که در کاپتان بلک مواجه با دوز بالای وانیل هستیم و در کلاب تاکید بیشتر بر تنباکو و بخصوص وجه تلخ برگ تنباکو که از دوز بالای کومارین(تونکا) برداشت میشه.

به لحاظ پرفورمنس که باید دست مریزاد گفت! با وجود اینکه غلظت ادوتویلته ماندگاری یه صبح تا شب رو راحت داره. روی پوست بعد یه نصف روز با وجود حمام و شست و شوی چندباره حس میشد! پخش رو میتونم بگم متوسط تا خوب

سن پوشش؟ آقایان جوان و میانسال

موقعیت: عطر روزانه است. بیرون رفتن ساده، سرکار، ملاقات دوستان و موارد این چنینی

قیمت نسبت به کیفیت؟ عالی... واقعا با این قیمت جایی برای غرغر کردن نمیمونه!

در کل عطر مردونه روزمره خوبیه برای زمستون. یه عطر تنباکویی با کیفیت مناسب از یه برند خوب برای استفاده آقایانی که بوی توتون پیپ رو دوست دارن و از طرفی نمیخوان دقیقا بوی کاپتان بلک بدن و یا نسبت به اون عطرشون کیفیت بالاتری داشته باشه.

خوشبو باشید

سلام مازیار گرامی
تو هم یه روزی خودت پیر میشی و نوه هات بهت میگن حرفات مثل ادبیات قاجار و غزنویان میمونه، چه حالی بهت دست میده؟ من فکر نمیکنم باید با بزرگترها با این ادبیات صحبت کرد

من نمیدونم این چه صیغه ایه برخی دقیقا با ادبیاتی دلخورکننده و توهین امیز به کاربران خوب سایت حمله میکنن و بعدم ژست ادب میگیرن و میگن کسی ناراحت نشه!

اگه از نظرات کاربری لذت نمیبری فقط یه اسکرول کافیه که برسی به نظر بعدی، این کارو همه میکنن و بهتره شما هم یاد بگیری.

در مورد ادبیاتشون هم اولا اون کاربری که بهش حمله میکنی از کاربران مسن سایته و طبیعیه که ادبیات خاص زمان خودش رو داشته باشه.
دوما اینجا محفل عطریه. یکی عطر رو با شعر توصیف میکنه، یکی نمایش نامه به ذهنش میاد و یکی خاطره و غیره. من خودم با شعر ارتباط برقرار نمیکنم و بخش های شعری اقای سخی رو نمیخونم یا با ادبیات مسیح عزیز معمولاارتباط برقرار نمیکنم و خب ازش عبور میکنم. برای شما عبور کردن کار سختیه مثل اینکه!

در ضمن گفتی در صفحه این عطر ریویو مناسبی وجود نداره؟ خب خودت اولیشو بنویس! شما به خودت زحمت ریویو نمیدی و نهایت ریویو شما دو پاراگراف بعد میگی فلانی چرا اینطور نوشته و آنطور ننوشته! اونطور که درسته اول خودت بنویس که بقیه ازت سرمشق بگیرن

درود بر ایرج عزیز که این پرسپکتیو زیبا رو مطرح کرد :)
حقیقتش از این بُعد بهش نگاه نکرده بودم.

درواقع این یاس از اول که اینطور نبوده بلکه شاداب و سرزنده بوده مثل همه یاس های عالم! انگار حضور مداوم در کنار تنباکو لطافت و روح زنانگی رو از وجودش ربوده و تبدیلش کرده به چیزی که شاهدیم!

عالی گفتی عزیزم. ممنون از توجهت