توضیحات تکنیکال و تشابیه زیبا رو جنابان دکتر مدارا و مهندس سرفرازی گرامی راجع به این برند و این عطر فرموده اند و من آماتور چیزی ندارم اضافه کنم جز اینکه از امبر خوش پرداخت این عطر که بگذریم، واقعا حس و حال بویاییش برای منم حالت روستیک-نوستالژیک داره.
تابستانهای دهه ۶۰، بدور از هیاهو و شلوغی، موشک بارون و دعوا توی صفهای طولانی، گیرای کمیته (و یه بار که والدینمو مدرسه خواستند اونهم بخاطر طرح لباس من، مادرم جز معدود دفعاتی بود که ازم دفاع کرد و خاطره خوبش هنوز تو ذهنم مونده.معاون و مدیر رو "که ظاهرا مدیر اصلی همون معاون پرورشی بود اونزمانا" شست و روی بند پهن کرد)... خلاصه بابا از منطقه میومد، منو داداشم میپریدیم عقب بیوک نخودی که عین دنبه تو دست اندازای جاده بالا و پایین میرفت.. میرفتیم شهرستان باغ روانشادان بابابزرگ و مامان بزرگ... یه خونه و استخر قدیمی رنگ پریده وسط درختای انبوه و موازی میوه.. پسرداییها و دخترخاله هام میومدن.. ۷.۸تا قد و نیمقد دهه شصتی!.. ملاحظه کار ولی در عین حال شیطون.. مینشستیم لبه استخر و بحث بچه گونمون این بود که بنز۲۳۰ دایی بهتره یا پیکان موتور انگلیسی شوهر خاله یا بیوک ما!.. بعدم میپریدیم تو استخر و جیغ و دادهای کودکانه اون سه ماه کل باغو ورمیداشت.. با دستای کوچیکمون گوجه و خیار میچیدیم برای سالاد شیرازی.. میرفتیم رو درختا برای میوه چیدن و داد بزرگترا که نیفتین ازون بالا.. از آشپزخونش بوی زیره سبز و هل این عطر میومد.. بوی شمعدونیهای لبه بهار خواب.. وقتی گوشه باغ بوته های هرز نیمه خشک و شاخه های خشک درختارو میسوزوندن بازم عین بوی این عطر بود..
یادش بخیر.. حالا همه پراکنده گوشه و کنار دنیا شدیم.. ولی هنوز هم وقتی بسختی دور هم جمع میشیم، شربتی میزنیم و ازون تابستونا یاد میکنیم.. از خونه ایی که متروک ولی دست نخورده مونده هنوز.. و از بابابزرگ و مامان بزرگ بهشتی..

درود و ارادت جناب شجاعی گرامی
راجع پوران هوم نظرات واقعا متفاوته، من رایحه ورژنهای قدیمش رو دوست داشتم ولی: حدود ۳۰-۴۰ سال پیش دوران جنگ، و خاطراتم هم ازین عطر با بقیه شاید متفاوته. پدرم از افسرای فارغ التحصیل قبل انقلابه. این مرد هروقت از منطقه میومد این بو رو میداد. صورت اصلاح کرده و پوتین واکس خورده. برعکس فیلم و سریالای دوزاری که الان از اون دوران ازین افسرای رزمنده میسازن. البته طبیعی هم بود، تربیت شده اون دوران بود. اکثرا رزمنده ها به سختی با جیپ و قطار و اتوبوس خودشون رو میرسوندن خونه. چند روزی استراحت و دوباره رفتنی که معلوم نبود برگشتی هم داشته باشه. هر بار یکی از هم دوره هاش تیکه پاره میشد و منو برادرم با اون استرسها و موشک بارون اصفهان و تهران و.. بزرگ شدیم. خداروشکر، الان سالها بازنشسته شده. رفته خونه باغ شهرستان و داره استراحت میکنه. اما پوران هوم برای من ترکیب استرس و تلخی دهه ۶۰ و از طرفی بوی برگشت بابا به خونه بود🥲

درود بر شما مهرداد گرامی و سپاس بابت نظرتان🙏
وقتی برند یا عطر جدیدی پیدا میکنم و قسمت نظرات آن در عطرافشان خالیست، حالم گرفته میشه و تصمیم گیری سخت..
ممنون از همه گرامیان چون شما که عطرهای تازه لانچ شده رو معرفی میفرمایید
🔴خیلی خوب میشه مدیریت بزرگوار عطرافشان در کنار همه زحمات، ترتیبی بدهند که در لیست عطرهای هر برند، اونهایی که نظر برایشان ثبت شده با علامتی متمایز بشه مشاهده کرد🙏

اصلاحیه: پخش بو قابل قبوله. خیلی کم تم فلزی هم حس میشه.

ترکیب ایده آل امبر روس، تاور ۰۲ و امبر سلطان!
ویژه دوستداران روایح امبری-ادویه ایی-دودی..
به به👌

درود به همگی
دوستان کسی این کار رو تست داشته؟

درود بر شما جناب سخی مثل همیشه جامع و کامل🙏💐
ازین گذشته از خود عطر تنباکو نگویم که خود حضرتعالی استادید بسبب علاقه و تجاربتان.. انواع سیگار برگ خودشان دنیای معطرات هستند، سیگارتها به سبب کاغذشان که ظاهرا گوگرد دارند بدبو هستند اکثرا و ضرر دخانیات هم بیشتر به دود همان کاغذها برمیگردد بر حسب شنیده ها.
عموما ما عشاق عطر پیگیر انواع قهوه، عود، اسانس، بخور و سیگارهای برگ پیچ هم هستیم حتی اگر استفاده ایی هم از آنها نداشته باشیم..
مثلا برندی مثل دیویدف غیر از عطر انواع قهوه و سیگار هم
تولید دارد که مربوطند به حس بویایی..
خلاصه که امید است (شخص خودم را میگویم) در همین شیشه عطریات بمانم و سراغ قهوه و سیگار و... نروم که دیگر اسکناسی ته جیب نمانده😅

رایحه ایی سبز، تازه، آشنا و تا حد کمی شیرین. بوی خس خس و مرکبات مشهودترند. در مقاطعی و تنها کمی شباهتی با سایبرگاردن حس کردم. عطر راحت پوشی است بنظرم.
راجع به بوی توپ تنیس: توپهای ارزانتر بیشتر بوی پتوی در مجاورت نفتالین را میدهند. اما توپهای گرانتر و بهتر(مثل برند ویلسون) بویی شبیه فرشهای ماشینی مرغوب دارند. در این عطر هیچکدام را حس نکردم. برگ بو شاید خیلی کم متبادر کننده بوی توپ تنیس بود.

برای من، یکی از بهترین عطرهای امبری-انیمالیک-چرمیه که تا بحال بوییدم و مجاب شدم بعنوان تجربه ایی نو برای فصل سرما باتل کاملش رو تهیه کنم. شروع کار کمی تیز و ادویه ایی و سپس امبر شیرین و چرم ملایم و مشک انیمالیک گون(خیلی شبیه مشک آهو) که بسیار دلچسب و ملیح بود. این عطر هر چه پیش رفت بیشتر خواستنی شد، و البته تمامی پله های بویاییش رو دوست داشتم. حس و حال اسمش رو کاملا تداعی میکنه، تصور بودن در قصری قدیمی و شیک با روایح اشرافی و قدیم گون..

بوی کیک دارچینی که ته گرفته.. بوی کارامل سوخته.. ترکیب بوی شیرین وانیل و ترش خمیر شیرینی در حال جوشیدن در روغن داغ یه کارگاه شیرینی پزی در طبقه زیرزمین.. ولی خیلی هم بدم نیومد از فضای بویاییش...