_ سلام
علیک سلام !
_بابات زنگ زد گفت حالت ناخوشه ، اومدم ببینم زنده ای یا نه !
خستم ...
دوس دارم بخوابم و دو سه سال دیگه
زیر سایه درختای زردآلو
کنار یه چشمه ی زلال
از خواب بیدار بشم .
مث بچگیام ...

بوی خاک نم دار و نعنا و گریپ فروت و ...
لای یه حجم ضعیف و دور از دود یه کلبه
به مشامم برسه .
صدای طبیعت و پرنده و باد ملایم بشنوم ،
صدای هیچ ساخته ی مصنوعی نشنوم ،
اثری از آهن و فولاد نبینم
اثری از آدمیزاد نبینم ،
دوس دارم اگه آدمی هم می بینم ،
لباسش خاکی باشه
دستاش بوی گل و گیاه بده
حرف نزنه
شعار نده
زندگی کنه ...

درود بر شما
و عذرخواهی بابت دیر دیدن کامنت شما .
خیر بنده حتی عطر یونی س.کس پنجاه پنجاه هم استفاده نمی کنم چه برسه به این یکی که زنانه هست در واقع . و نوشته ی بالا رو دو سال پیش صرفا بعد از تست این عطر نوشتم اونهم به دلیل کنجکاوی که از شنیدن همه جایی اسمش به وجود اومده بود … باید به نظر شما یه نظر اضافه کنم : تاسف باره این جریان که مردم ما به دلایلی که نمیشه اینجا گفت … تا این حد فردیت رو از دست دادن که به شکل دسته جمعی و در مقیاس وسیع از فلان عطر استفاده میکنن ، برای مثال جمعیت بزرگی از زنان از همین باکارات رژ و جمعیت قابل توجهی از آقایان دارن از مگاماره استفاده میکنن ، و تعداد زیادی از مردان و زنان هم به صورت مشترک از ساواژ و … این همگانی و یکدست شدن در انتخاب عطر و لباس و … شاید از تهی شدن مردم از باطن و اصالت وجودی و یا علنی شدن رسمی سیطره ی چیزی شبیه به کمونیزم بر جامعه خبر میده یا به شکل غیرمحترمانه : … بگذریم . سپاس از شما . موفق باشید

چند روز پیش یه مستند فرانسوی دیدم که راوی که با دو نفر دیگه در جستجوی نوعی پلنگ کوهی بودن . بعد از کش و قوس زیاد صخره نوردی و تحمل دمای هوای منفی 12 به پایین ، وقتی از دور پلنگ رو دیدن راوی گفت : " این روزا دیگه نمیشه از یه حد مشخصی به حیونای وحشی نزدیک شد ، چون از اون دوران طلایی خیلی وقته دور شدیم ، دورانی که انسان و حیوان و معنویت ، زبان مشترکی داشتن " ...

درود بر شما جناب IRRO . سپاس بابت وقت گذاشتن و پاسخگویی .

درود بر شما جناب بوترابی . سپاس از پاسخ گویی و توجه شما .

درود بر شما .
منو نپسندید . مثل زنی بی پروا و مستبد میل عمیقی به پیچیدن به دور بدن و تصرف و تحت تملک قرار دادن من داشت ، درست به سبک پزشک زنی که نگاهش به مخاطب بیشتر از هرچیز نگاهش به فیزیک بدنی باشه ، البته به دلیل علم بالا و علاقه ی شدیدی که به کشف و تشخیص و درمان داره . در نهایت چون پدیده ی جالب توجه ای در من پیدا نکرد منو نپسندید …

به نظرم این عطر زنانه هستش ، چون باعث آزاد شدن ید و یدزدایی ازسطح پوست و پر و بال دادن به گلوکز و قند در اون میشه ، تلخی و تندی و شوری مردانگی رو از مردی که عطر رو می پوشه می گیره و بهش شیرینی کمپلکس و مفهومی ای میده که بیشتر برازنده ی بانوان هست تا آقایون . عطری گرم ، غیر قابل بوییدن مستقیم ! و ارادی ! به این معنی که خودش باید در تایم های مختلف خوداظهاری انجام بده و در غیر اون تایم تلاش شما برای بوییدنش بی نتیجه می مونه گویی که هیچ عطری نزدین ! این جنبه ای از جلوه گری های زیرکانه ی زنان هست از نظر من . عطری که مکان مشخصی برای پوشیدن نداره و به تشخیص و به حکم خودش روی پوست بدن اشخاص مختلف ، این مکان رو تعیین میکنه … در مورد سن استفاده هم همین قاعده حاکمه براش … روز خوش

ایمانوئل کانت دو تا جمله ی جالب داره ( از نظر من ) :
1 - چون ما قادر نیستیم خلقت رو به شکلی که واقعا هست حس کنیم ، پس به ناچار خلقت خودش رو به شکلی درمیاره که ما بتونیم حس کنیم !
2 - زمان و مکان امری بیرونی و خارج از ما نیستن بلکه درونی هستن ...

به نظر من حس بویایی انسان در ردیف بندی حواس پنجگانه در انتها قرار داره ، به این معنی که در زمان بوییدن یه رایحه ، درسته که حس بویایی از طریق بینی درجا فعال میشه و پیام رایحه رو به مغز انتقال میده اما مغز برای تعبیر و تفسیر این رایحه ابتدا از بینایی و چشایی و شنوایی و لامسه درخواست کمک میکنه برای تحلیل این رایحه ...

به همین دلیله که ما بلافاصله بعد از بوییدن یه عطر ، یه تصویر ، اتفاق ، شخص یا جمله و یا تماس فیزیکی با مکان و زمان و فیزیک شخص خاصی برامون تداعی و بازیابی میشه از طریق حافظه !

به عبارتی در بین حواس ما ، به نظر من این حس بویاییه که بیشتر از بقیه به قول کانت نمی تونه رایحه رو به گونه ای که واقعا هست دریافت کنه ، پس به ناچار رایحه خودش رو به گونه نشون میده ای که ما با حافظه ذهنی و عاطفی مون می تونیم دریافت کنیم ...

بنابراین این که کسی میاد زیر عطری مینویسه : بوی لوکس ، لاکچری ، ثروت میده ، یا کسی میاد میگه بوی بتادین ، سوختگی و لوله آزمایش و ... میده ، به نظر من هرکدوم کاملا حق داره ! اون عطر خودش رو برای اون شخص به اون شکل معرفی کرده ...

چیزی که بد و زشته و در طول تاریخ همیشه یکی از دلایل مهم درگیریا و نبردای اجتماعی و فرهنگی و سیاسی و مذهبی و غیره بوده اینه که شخصی یا اشخاصی اصرار دارن که برداشت شخصی خودشون رو درباره ی خلقت ( دین و عقیده و جامعه و فرهنگ و سیاست و ... ) به دیگران تحمیل کنن ...

اشخاصی هم مث شخص بنده پیدا میشن که دوس دارن بجای درونی کردن خلقت و تعبیر و تفسیرش ، از خودشون بیرون بیان و خودشونو بدن دست خلقت تا تعبیر و تفسیرشون کنه . به همین دلیل من عطر رو میخرم و خودمو میدم دست اون عطر تا ببینم بدن من چه بویی میده و اون عطر چه برداشتی از من میکنه ، نه این که اون عطر چه بویی میده و من چه برداشتی ازش می کنم ... :/ دیونه ام خودتونید . شب خوش ..

درود بر شما
در تایید و در ادامه نظر دوستمون درباره ی عطر
‏( fleur de pavot فلوق د پَوو : گل خشخاش ) از برند چوگان :
عطری ++++چوبی ، +++آروماتیک ، ++خاکی ، ++دودی ، و +کمی سیتروسی و +کمی سبز
رایحه ای که تداعی گر مزرعه یا باغچه های روستاهای قدیم ایرانه که به قول پیرمردای فامیل ، توشون مقداری هم خشخاش می کاشتن ‌، البته صرفا نه برا دود گرفتن و … بلکه بیشتر برا کاربرد درمانی و تریاقی و همچنین عطربازی و استنشاق و دریافت حس سرزندگی و سرمستی به سبک مردای اون دوره … دورانی که خونه ها کاهگلی بودن و رایحه ی کاهگل و چوب و تیرچه های چوبی سقف خونه ها و خاک و گیاهان و دود شومینه در ترکیب با عطر خشخاش های چاک خورده ، به نوعی امضا و نماد روستاهای اصیل و کهن ایرانی بود …

با مرکباتی مثل لیمو و نارنگی ماندارین و کمی مریم گلی باز میشه . شاید این نت برای گِلی کردن رایحه ی کاه و جلوگیری از زیادی خشک بودن رایحه ی خشخاش و رایحه ی چوبی عطر استفاده شده … کیفیت روایح مثال زدنی و قابل تحسینه . ماندگاری و پخش بوی +متوسطی داره .

نمیدونم چرا !؟ ولی من یه بوی دلنشین ! یه بوی خوش آشنا ! ولی غیر قابل بازیابی در حافظه بویاییم هم گاه و بیگاه ازش می گیرم ! که شاید توهم بویایی شخص خودم یا بخاطر جنس پوست خودم در برخورد با عطر باشه ! نمیدونم !…

عطر مردانه و شرقی هست و گرم تا معتدل ، ایرانی / تاریخی ، در عین سادگی و فروتنی و صمیمیت = اصیل و باطن دار و با صلابت ، مناسبتی / تقویمی و رسمی تا نیمه رسمی ، ترجیحا برای سنین نزدیک تا بالای ۴۰ … شخصا از این عطر برای مناسبت ها و دورهمی های تاریخی استفاده می کنم مثل شب یلدا و …

در آخر دوستانی که این پیامو می بینن لطفا واسه تابستون یه عطری پیشنهاد بدن که اکواتیک و لوندری نباشه . اوک موس محور باشه ترجیحا و یا مرکباتی ( بازم ترجیحا از نوع گریپ فروتی یا نرولی محور ) و اگر ترکیب اوک موس و مرکبات باشه که چه بهتر ، پیشنهاد جهت بلایند بای باشه و نه تست ... سپاس .

درود بر شما . بنده آماتور هستم و در حال یادگیری . ممنون از لطف و محبت شما. موفق باشید .

درود بر شما . دوستان به اندازه کافی و بسیار زیبا نقدهای حرفه ای می نویسن ، امثال بنده هم استفاده می کنیم و لذت می بریم . ولی چشم هر دستریز یا عطری خرید کنم حتما نظرمو کامنت میذارم . روز خوش