نظرات | مسیح بسته شده
ترتیب نمایش
Dior Homme Parfum
لینک به نظر 24 آبان 1400 تشکر پاسخ به رضا عطردوست
درود برشما...
وقتی در مورد نقص های جزئیِ خودرو اس‌ال‌آر از سران بنز و مک لارن سوال پرسیدند یکی از مهندسین شرکت بنز پاسخی در ظاهر طنز اما عمیق و اساسی ارائه داد
ایشان فرمودند : اگر ما یک خودرو با نمره الف و بدون هرگونه عیب، کاستی و نقص تولید کنیم هیچکس سری بعدی بنز رو از ما نمیخره!
اعمال نقص عمدی و ایجاد کاستی یکی از اصول بی‌رحمانه ی تولید کننده هاست.
وجودِ ایراد میلِ بی نهایت طلبی در آدمیزاد رو مشتعل نگه میداره و او همواره میره سراغ بعدی... بعدی... بعدی... فتیش تکامل!
این لوپ برای مصرف کننده هیجان انگیز، تجربی، لذت بخش و صدالبته گران خواهد بود و برای تولید کننده ها بقا و افزایش سرمایه رو به بار میاره.
جناب، ما چاره ای نداریم جز دست و پا زدن در این چرخه ی روانشناسی شده و بی انصاف!
15 تشکر شده توسط : Melody nazanin
ایسی میاکی اُر انسِنس
برای من بصورت واضح با آکورد کهربا آغاز شد و از اونجایی که دارک'شیرین'دودی به مشامم رسید شاید ترکیبی از نت لبدانوم و سدر! باشه. فضا در ادامه به سمت دارک فلورال اسپایسی شدن میره و ماهیتش با استخوان بندیِ چوبی چرمی دودی کامل میشه.

رز اینجا یک مقدار تیره تر از فرم های معمول خودش ظاهر میشه و در کنارِ جریان اسپایسی قرار می‌گیره
بخور کاملا گرم و رزینی برخورد میکنه و از یک طرف کنار فضای فلورال اسپایسی و از طرف دیگر کنار چوب و چرم می‌ایسته
درواقع دود، اتمسفرِ اُر انسنس رو کاملا پوشش میده
چرم! دارک اسموکی
نت های چوبی هم در کنار چرم اسموکی قرار میگیرن و میل خاکی'گرم، دودی و کمی لاکتونیک دارن.

فکر میکنم بطورکلی این عطر چهار اصل و دو فرع داره!
اصل : بخور، چرم، چوب، کهربا
فرع : فضای اسپایسی و نت رز! این دو با یک 'وَ And' کنار اصول قرار میگیرن!

آیا میل های عربی داره؟ من اینطور فکر نمی‌کنم...
بیشتر شبیه به یک پسر اروپاییِ که تو آلبومش چندتا عکس کوچولو از بازارهای عربی داره. آلبوم رو هم گم کرده!
ماندگاری: خوب! شش ساعت بروز داره و ٧٢ ساعت خاطره
پخش: نه با مساحت، حجم و زمان بالا!
سیاژ هم دقیقا وام دار از فرهنگِ پروجکشن هست

این عطر برای من شرقی، گرم'تند'دارک'دودی، کهربایی، چوبی لاکتونیک، چرمی اسموکی، فلورال اسپایسی با شیرینی های محدود و کنترل شده و میل های خیلی شکننده اما جالبِ خاکی بود.

مناسب برای زمستان و پائیز
بر اساس چارتِ رایج به چه افرادی پیشنهاد میشه؟ به نظرم یک آقا بالای ٣٠ سال که سربه هوا نیست، فراموش کاری نداره، پشت چراغ قرمز سیگار نمیپیچه، برای رستوران رفتن کت شلوار می‌پوشه و با دیدنِ سالادکاهو هیجان زده نمیشه و احتمالا با صدای بلند هم نمیخنده!
همون مردهایی که غالبا خانم ها بهشون میگن قابل اتکا! :-|
اوکی. بین گزینه های موجود من فقط شرایط سنی رو دارم
در واقع به در من نمی‌خوره :)
قیمت؟ به نظرم باید همین باشه اما تو این بازه انتخاب های زیادی وجود داره! آیا کسی میاکی رو انتخاب میکنه؟ شاید تو اروپا
ولی ایران یکم تصمیم گیری سخت تر هست
ما اینجا با نیتِ خرید اینیشیو میریم بیرون با ده تا شماره ی اول بیک برمی‌گردیم!!

در آخر باید عرض کنم بنظرم مهم ترین نکته در مورد اُر انسنس اینه که میاکی یکی از جدی ترین کارهاش رو با این عطر به ما ارائه داده. عطری که داره تلاش میکنه با دود، چرم، نت های چوبی، رزِ بدون عود و فضای دارک اسپایسی از دیوار باشکوه تجمل بالابره و یوتوپیایِ کم نقص اونور دیوار رو تماشا کنه
ایسی میاکی با این یکی عمیقا رویاپرداز شده :)
31 تشکر شده توسط : هاشم پور مهریار
فرانچسکا بیانکی دِ بلک نایت
چرم! اسموکی، خشن، بسیار کهن، طبیعی
دوستی نزدیک با وتیور، ریشه اُرس و نرگس دارد و میل های خاکی انیمالیک از آنها می‌گیرد و شعاعِ دایره اش با عسل کمی شیرین و گرم می‌شود
آکورد بسیار بسیار ظریف و دوردست از تنباکو که احتمالا از شیطنت های نرگس و دود باشد!
رایحه ای تند، هربال اما سبک و سیال هم مابین سنگینی چرم استشمام می‌شود
رایحه ای نزدیک به پارافين!
بیشتر یک آکورد به نظر می‌رسد از موم و چرم...
گویا یکی از رگه های دود است که از جغرافیای چرم برمی‌خیزد
نکته جالب اینجاست که من نزدیک به همین فضا را در 'لیزآندگَلونت ام دی سی آی' هم حس کردم فقط آنجا میل های واضح وانیلی هم داشت!

رز بلغاری! دارک، عمیق و جدی
شعاع کم و ارتفاع زیاد... عمیق و متراکم
رز در بلک نایت پینک برخورد نمی‌کند. کاملا تیره است، با میل های مردانه و دوستی های مشخص با چرم
برخی رز را کمتر حس می‌کنند... برخی بیشتر!
برای من واضح و عصبانی بود

ویتور! قوی و چوبی خشک با میل های انیمالیک :)

پچولی و موم در ابتدا... شیرینی بسیار کم، دارک، خاطرات خشک

تند، چرمی خاکی اسموکی انیمالیک، چوبی، شیرین اسپایسی، رزینی
دیپ، دارک و گاتک
گاه و بیگاه هم بسیار دارد! آروماتیک پودری فلورال :)

در نظر من رایحه های گلی توسط موم و عسل شیرینیِ بسیار کم و چسبناک به خود گرفته بودند!

باتل، سیاژ و پروجکشن هفت
ماندگاری؛ بسیار بالا، جان دار و آدم ربا :)
مناسب برای آقایان؛ زمستان و پائیز

د بلک نایتِ بیانکی شوالیه ی مرموز و سیاه پوشی است که از پادشاه چند کیسه سکه ی طلا گرفته تا شما را زخمی کند!

MDCI Les Indes Galantes
25 تشکر شده توسط : محسن جمالیان ابوالحسن
فرانچسکا بیانکی یک قدم قبل از باروک!

ایشان در مورد د بلک نایت اینطور می‌فرمایند :
د بلک نایت عطری وحشی، قدرتمند، زُبده (بالغ/به تکامل رسیده) و پیچیده است که از یک شخصیتِ تاریخی به نام 'جُوانی دله'بانده نِره' الهام گرفته شده است. او یک رهبر نظامی (سرکَرده مزدور!) ایتالیایی مربوط به دوره رنسانس و متعلق به خاندان باشکوهِ مِدِچی است!

من برایِ تعهدِ رَواقی به آرمان، وفاداری، شیوه زندگی اسپارتی و داشتن ریشه های نجیب و اصیل مجذوب او شدم!

این عطر تلاش می‌کند تا فضایِ یک کمپِ ارتشی را به تصویر بکشد که در ابتدا با رایحه ی بوته های وحشی آغاز و سپس با دودِ حاصل از آتش و بویِ لوازم جانبی* که اسب ها را مجهز کرده ادامه می‌یابد!
[بیانکی از اصطلاح horse tacks استفاده میکند که به زین، کیف و بند زین، کَلِگی، پوزبند (افسار) و تمام تجهیزات مربوط به اسب و اسب سواری (که غالبا چرمی هستن) گفته می‌شود!]

سپس انقلاب و تکاملی عمیق تر در بطن روحِ این شخصیتِ خشن ایجاد می‌شود. افشای حضورِ معشوقه ای پنهان توسط یک رز پودری که برفرازِ هسته ی عمیقِ خلق شده به دستانِ وتیور چرخان است!

من نت های رایج انیمالیک را به بلک نایت اضافه نکرده ام زیرا قدرت وتیور به همراه فضای اسموکیِ چرم از قبل آنرا ایجاد کرده بودند.

د بلک نایت ترکیبی است از عدم انعطاف پذیری (سازش ناپذیر) استواری و جنبه های انسانیِ این شخصیتِ شگفت انگیزِ قرون وسطایی که با رایحه هایی از مراقبه و تفکر در تاریکی حضور دارد!

[برای نزدیک شدن به فرهنگ زبانی خودمان به اجبار تغییرات دستوری و فرمی بایست ایجاد میشد!‌]

منبع : Francescabianchiperfumes.com
16 تشکر شده توسط : محسن حاجی محسن ایزانلو
اینک رنسانس!
لودُویکو دِ مِدِچی که با نامِ جُوانی دله بانده نِره هم شناخته می‌شود رهبری نظامی در دوره رنسانس (١۵٢۶-١۴٩٨) بوده که جنگ هایی را با پیروزی پشت سر گذاشته و...

در مورد علت مرگ ایشان نکته و پارادوکس جالبی وجود دارد!
گویا در کتب تاریخی اینطور آمده که در یکی از جنگ ها از ناحیه زانو و ران (توسط توپ جنگی) مورد اصابت قرار می‌گیرد و در ادامه ی همان آسیب به کام مرگ فرو می‌رود!
شخصی به نام پیئِترو آرِتینو که طبق گفته ها شاهد عینی آن آسیب بوده در نامه ای این‌چنین می‌نویسد :
او شمعی را در دستانش گرفت و نور را به صورت خود نزدیک کرد. من به او نزدیک شدم و فقط شنیدم که دو کلمه گفت : شفا یافتم! سپس بسیار شاد به دور خودش چرخید :)
پارادوکس : سال ٢٠١٢ محل دفن جُوانی را نبش قبر می‌کنند تا مانعِ از بین رفتنش شوند و همچنین شاید بتوانند دلیل اصلی مرگ اش را متوجه شوند!
در پی این نبش قبر متوجه می‌شوند که پای جُوانی از زیر زانو قطع شده و استخوان ران کاملا سالم است! (در صورتی که طبق شهود تاریخی باید متلاشی می‌بود!)
از آن پس این احتمال و شک به وجود می آید که شاید بزرگوار بر اثر قانقاریا فوت کرده باشند :)

[ منبع: ویکی پدیا انگلیسی / موثق؟ غالبا خیر :) ]


Lodovico de' Medici,, Giovanni delle Bande Nere
Pietro Aretino
14 تشکر شده توسط : محسن حاجی محسن جمالیان
Mon or Mom! That is the question

موریس هالبواکس تو کتاب حافظه جمعی اینطور می‌نویسه :
ما برای تایید و کامل کردنِ آنچه که از یک واقعیت (واقعه) می‌دانیم به شهادت هایِ دیگران رجوع می‌کنیم. خاطرات ما جمعی هستند و ما هرگز تنها نیستیم!

تمام آنچه در مورد این خانمِ شیرین فلورال گورمند لاکتونیک و... می‌شنویم هم تحت تاثیر همین حافظه جمعی هست.
یک مدل و اصلِ مثبت در موردش ایجاد شده که افراد قبل از به وجود اومدنِ شناختِ شخصی اون رو قبول میکنن!
این اصل تو هنر بیداد میکنه :)
فکرمیکنم هرکدام از ما میتونیم کلی مثال براش بیاریم.
تو سینما، موسیقی، ادبیات، نقاشی، عطر و...
حافظه جمعی از عطرهای مهران مدیری و آنتونیو باندراس هم میتونه خطرناک تر باشه!
البته به نظرم بدترین نوعِ این حافظه مربوط به کسانی میشه که عمیقا پذیرفتن اسفناج غنی و سرشار از آهنه :)


گرلن مون...
به نظرم خوشبو و اِنجل استایله...
ولی اگر توجه کنید هفتاد درصد خانم ها این یکی رو نمیتونن بپوشن!
فکرمیکنم خیلی محدودیت های سنی، اجتماعی و فرهنگی داره
مستقیم با استایل و پوشش هم در ارتباطه!
[بله اکثر عطرها اینطور هستن اما تعداد کمی از اونها این‌چنین حافظه ای درموردشون وجود داره / برخی خانم ها شبیه به جادو شده ها میرن سراغ این یکی...!]
کسی رو می‌شناختم که خیلی استریت استایل بود...
اینو خرید :-|
یکی از بدترین خریدهای قرن میتونست لقب بگیره...
وقتی می‌پوشید یک باگِ بزرگ تو شخصیتش ایجاد میشد
تا حدی که اگر ساکت هم می ایستاد میتونست جایزه بهترین استنداپ سال رو مال خودش کنه!

باری... ماما یا ماه؟ مسئله این است 🏳️🏳️

Maurice Halbwachs
25 تشکر شده توسط : دزیره محمد جواد رضوانی
درود برشما...
فرمودید آگاروود جا داره از مونتال هم یادی کنیم!
اورجینال عود :) روی کاغذ آقای پيئر مونتال فقط آگاروود رو ارائه میده اما تو عمل؛ زعفران، چوب، کهربا، تنباکو و فضای اسموکی با میل به وانیل :)
8 تشکر شده توسط : هاشم پور nazanin
به یک هم خانه آقا نیازمندم. به یک هم اتاقی خانم...!
احتمالا شما هم بر روی دیوارهای خاکستری، تیرهای چراغ برق، ستون فلزی و غم زده ی پل های عابرپیاده، ورودی سقوط کرده ی سینما پیام، بر روی آسفالت کهنه ی خیابان انقلاب، کنار صندلی های سنگی میدان آزادی، بر تن بی پناه و اسیر درختان و... چنین آگهی هایی را دیده و خوانده اید!
فکر میکنم ما هم برای خرید عطر باید به همین خرده فرهنگ روی بیاوریم و در روزنامه های گزاف الانتشار التماس نامه چاپ کنیم...
به سه شریک برای خرید صد میل پرفیوم نیازمندیم!
برای تهیه شماره ی دو و سه اندی تاور به یک شریک دارک پسند و متعهد نیازمندیم
به یک پارتنر با کمترین میزانِ آلرژی فصلی برای تهیه چند عطر فلورال نیازمندیم...!
به دو خانم جهت خرید عطر با پایه یاس و رز نیازمندیم!
فوری فوری...!!! توجه توجه....!!!! مژده مژده...!!!
سپهری نوشت دل خوش سیری چند! چه ساده!
باید گفت: اجازه؟ آقای عطار! بوی خوش سیری چند؟
30 تشکر شده توسط : محمد خلیلی فرهاد
La Belle
لینک به نظر 20 آبان 1400 تشکر پاسخ به IRRO
درود... ایرج عزیز هدفم بیشتر وصله ناجور زدن بود :))
3 تشکر شده توسط : nazanin Melody
La Belle
لینک به نظر 20 آبان 1400 تشکر پاسخ به Fatimah
قضیه ی بی اساس، یا عاشقم باش یا می‌شینم همه جا بدیت رو میگمه! متاسفانه :)
لبل اصلا از من خوشش نیومد! اخمو با ترشرویی و تنفر واضح...
دقیقا همونجایی که برای من حسِ مامان کی میریم خونه ایجاد شد، لبل با اخم گفت 'مامان خانم شما اگر تشریف نمیاری من خودم تنها میرم پس' :(

الترا میل! چه عرض کنم، بعد از اینکه امتحانش کردم نزدیک بود حوالی میدون ونک برم زیر ماشین... :) سرخوش و بی نیاز به ادامه ی حیات
حس شخصیت های آواتار هم داشتم. تناژ پوستم به طیف های رنگ آبی میل پیدا کرده بود.


در کل به نظرم الترا و لبل در چگونگی هایِ گلابی :) با هم متفاوت هستن
گلابی تو الترا شبیه به میوه تازه رسیده و چیده نشده است! بسیار شیرین با رگه هایی از ترشی. اما ترشی میل های جوونی داره و اصلا غر نمیزنه و شیرینی سربه هواست و سیال برخورد میکنه
تو لبل گلابی کاملا رسیده! از درخت چیده و یه مدت هم تو مارکت دست به دست شده! نرم تر. (کپک میزنم براتون!) شیرینی جاافتاده، ساکن و ترشی هایی داره با میل های اسیدی تر (به دقت شما اشاره کردید)
حس میکنم اگر یکم گلابیِ لبل رو اذیت میکردن بیخیال همه چیز میشد میرفت تو یه بشکه چوبی خودش رو حبس می‌کرد
اینجوریاست؟ منم شراب سفید میشم :(
14 تشکر شده توسط : Maxxine Sharare

تمامی خدمات این سایت، حسب مورد دارای مجوزهای لازم از مراجع مربوطه می باشند و فعالیت های این سایت تابع قوانین و مقررات جمهوری اسلامی ایران است.

هرگونه استفاده از مطالب این سایت بدون اجازه مدیران آن غیر مجاز بوده و تبعات آن بسته به نوع تخلف، متوجه افراد خاطی خواهد بود.

Iran flag  Copyright © 2007 - 2024 Atrafshan