کوروم ادوکلنی با رایحه تازه و باطراوت هست و در عین حال تند هست ، شاید این تندی در دقایق اولیه اسپری کردن بدلیل پخش بوی قوی موجب تحریک سیستم بویایی شما و واکنش به این رایحه بشه
رایحه این ادوکلن بسیار سبز و باطراوت هست و دقیقا فضای سبز و جنگل رو براتون تداعی میکنه
مرکباتی ، کاجی ، گلی ، چوبی
طبع معتدل
مطمئن هستید که منظورشون از کلمه محصور کننده ، همون مسخ کننده بوده؟
معانی کلمه « مسخ » طبق فرهنگ لغت:
مسخ =Metamorphosis
مسخ :
1- تغيير هيئت، تغييرصورت 2- انتقال روح انسان به بدن حيوان
مسخ شدن :
تغييرشكل دادن، زشت شدن، بدشكل شدن
به نظرتون معانی فوق میتونه با رایحه عطر و ادوکلن مرتبط باشه؟
ما با بوییدن رایحه تغییر شکل میدیم ؟ زشت و بد شکل میشیم؟؟
اما کلمه محصور ،
محصور : زندانی شده ، در بر گرفته شده ، احاطه شده .
رایحه عطر یا ادوکلن حجم داره ، فضا اشغال میکنه
و شما در فضای اون رایحه قرار دارید و احاطه شدید ،
شما زندانی رایحه عطر خودتون هستید ، چون رایحه عطرتون در هوای اطرافتون پخش میشه و شما رو در بر میگیره.
زمانی که شما عطر یا ادوکلنی رو میپوشید ، رایحه اون عطر شما رو احاطه میکنه و این همون کلمه « پخش » هست و یا بهتر بگیم «قدرت پخش».
مولکولهای رایحه دیده نمیشن ، اگه اونها رو رنگی فرض کنیم اونوقت مشخص میشه که یک هاله ای از رایحه بنا بر مقدار عطر یا ادوکلنی که اسپری کردید ، شما رو در بر گرفته و احاطه کرده یعنی شما توسط اون رایحه محصور شدید ، پس میتونیم بگیم : اصطلاح محصور کننده در مورد عطر یا ادوکلن یعنی قدرت خوب پخش اون عطر یا ادوکلن.
در ادامه توصیف زیبای مسیح عزیز بنده میخواستم این نکته رو اضافه کنم که شرکت بوفورت برای خلق این عطر از تغییرات دریای متلاطم در نمایشنامه طوفان اثر شکسپیر الهام گرفته ،
همانطور که تلاطم دریا باعث شد که بدن آلونسو(پدر فردیناند) پس از غرق شدن ، پوسیده نشود و از بین نرود بلکه به چیزهای عجیب و گرانبها تبدیل شود ،
در این عطر نیز نت ها ، در دریای کوچک باتل ، باعث خلق رایحه ای بینظیر شده اند
به همین خاطر از تغییرات آب دریا به عنوان تبدیل و دگردیسی یاد شده
در واقع قطعه آوازی که آریل برای فردیناند(پسر آلونسو و شوهر میراندا ) میخونه به خاطر این هست که فردیناند فکر میکنه پدرش در حادثه طوفان غرق شده و از بین رفته و بسیار غمگین هست ، آریل برای همدردی با فردیناند اون قطعه شعر رو براش میخونه و اشاره میکنه که او اشتباه میکند و پدرش در اعماق آب ( Fathom v یعنی عمق ۹ متری ) قرار دارد و اجزای بدنش به چیزهای با ارزشی تبدیل شده.
A green, obsessive & addictive composition supported by tuberose abs, galbanum, angélique flower, fleur d’immortelle, wooden & leather notes & styrax. A focus on the small peduncle that connects the flower to the stem, the sound of latex when several stalks of tuberose tangle, the wild majesty of the Persian tuberose.
Inspiration - The premise of a narcotic lady.
Genderless. F. / M.
Eau de parfum, 50ml 1.7 floz - Natural spray.
Perfumer : Isabelle Doyen (2017
سلام آقای دکتر عرض ادب و احترام
شما درست میفرمایید
طبق اطلاعات سایت مربوطه ، این عطر فقط در سایز ۵۰ میل هست.
ممنون که اینطور مهربانانه مینویسی
واقعا گرمای دوستی رو توی کامنت هات میشه حس کرد ، همینطور دلسوزی ، همینطور یک رنگی.
ما نباید با نقاب دوستی وارد اینجا بشیم و صفحات سفید عطرافشان را با تکه چوبی که در آتش دشمنی ، سو تفاهم و خشم خود سوخته ، سیاه و زشت کنیم و فریاد ناجی بودن سر بدیم
این چه منشی ست که با جناب و آقا و دوست بزرگوار و انسان شریف ، کسی را خطاب کنیم و بعد زشت ترین القاب رو به او نسبت بدهیم
من نمیتوانم با اینترنت و گوگل و دیکشنری بیگانه باشم ، آیا من لایق کنایه و تمسخر و توهین هستم؟
در آخرین کامنت دیور هوم ، بنده متهم به استفاده از اینترنت و مترجم شدم ، و در ادامه در صفحه استمرار و حلول ابتذال به بنده توهین شد ،
منش دوستی و مهربانی و دلسوزی اینه ؟؟؟
اینجوری سنگ به شیشه های جهالت میزنند؟؟؟
اینجوری همه رو از منجلاب بیرون میکشند؟؟؟
ما اینجا کاربران عطرافشان هستیم نه شیاطین!!!
اصلا کسی چه حقی دارد اینجا به کاربری توهین کند؟ اگر اینطور فکر میکنه پس منتظر جواب هم باشه!
وقتی کسی با ساده ترین قوانین سایت آشنا نیست نباید از دیگران ایراد بگیرد ، توهین کند و خیلی راحت تهمت بزند
علیرضا جان باز هم ممنون بابت پیام های سرشار از مهر و دوستی شما
Fathom : یک واحد طول برابر با شش فوت، که عمدتاً برای اشاره به عمق آب استفاده می شود
Fathom V : عمق ۹ متری آب ، اشاره به جسمی که غرق شده و در اعماق دریا قرار گرفته است.
Fathom V عبارتی هست که در نمایشنامه طوفان شکسپیر در متن آهنگ دار آریل گفته میشه.
آریل نام یک روح اسیر شده و خدمتکار هست و در یک قسمت از نمایشنامه این آواز رو میخونه:
پدرت در اعماق دریا جای گرفته (کاملا غرق شده) ،
استخوان های او به مرجان تبدیل شده است،
آن مرواریدها چشمان او هستند،
هیچ چیز از او که محو نمیشود ،
بلکه به خاطر آب دریا
به چیزی غنی و عجیب تبدیل میشود ...
این عطر از The Tempest ( طوفان اثر شکسپیر) الهام گرفته شده است و شکسپیر در این نمایشنامه
تصاویری از آب و هوای خشن، کشتیهای غرقشده و جزایر جادویی را تداعی میکند، مضمون اصلی «فتوم پنجم» عبارتی است که از «آواز آریل» در نمایشنامه به دست آمده است.
رایحه :
«تغییر در دریا» را که اکنون به عنوان «تبدیل » یا «دگرگونی» درک کردهایم، در ابتدای نمایشنامه ظاهر میشود و به همان صورت ادامه دارد.
وضعیت دائماً متغیر دریا - جریان دائمی بین دریای آرام و دریای خروشان - نقطه شروع ما در اینجا است که مواد خام به ظاهر متناقض در غلظت های "بیش از حد" پدیدار میشوند: نمک با زمین ملاقات می کند، گیاهان درخشان با خزه های تیره مخلوط می شوند، گل های درخشان با ادویههای تیره و فلفل تند ...
با تضاد بالا و پایین، نور و سایه، ما وضعیت متغیر دریا را تصور می کنیم:
شدت آن ،
و
جذابیت اعماق تاریک آن.
رایحه ای برای افراد بی باک: پیش فرض های چالش برانگیز درباره معنای واقعی "آکواتیک"…
دوستان عزیزم امیدوارم براتون مفید واقع بشه ،
داستان پشت عطرها هم جالب هست و دونستنشون خالی از لطف نیست
اگه تو این مدت با خوندن متن های بنده اذیت شدید منو ببخشید