نظرات | فرزام معماری
ترتیب نمایش
سلام دوستان؛ درباره ادو تویلت ساواج بسیار صحبت شده؛ موافق و مخالف هایی داره و حتی برخی از دوستان برای دوست داران این عطر عبارت ساواج باز هارو استفاده می کنند که به نظر نامانوس هم نیست؛ گروهی که به برند مشهور و اصیل دیور ارادت ویژه دارند و بر مبنای همین ارادت طرفدار بدون چون و چرای دیور ساواج مردانه هم هستند؛ البته که نمیشه به سادگی از کنار برند دیور گذر کرد چرا که بسیاری از عطار های بنام دنیا با این برند همکاری داشتند و دارند و صد البته که بخش زیادی از شهرت فعلیشون رو مدیون دیور هستند؛ بسیاری از کاربران عطر افشان ادو تویلت ساواج رو تست کردند و ممکنه همین الان هم اون در گوشه کلکسیون یا ویترین عطرهاشون داشته باشند؛ قطعا همه ی ما همیشه نیم نگاهی هم به محصولات جدید به ویژه محصولات برند های خوشنام و پرآوازه داریم؛ تا حالا از خودتون پرسیدید که از یک عطر 2021 که نسخه اولیه اون 6 سال قبل و در 2015 تولید شده باید چه انتظاری داشته باشیم ؟ خب پاسخ این سوال وابسته به چند پارامتر هست ... نخست اینکه آیا عطر قبلی بازار فروشش رو از دست داده ؟ آیا این برند حرفی تو سینه داره و خواسته با محصول جدیدش اون رو بیان کنه ؟ برای فروش محصول جدید روی چه جغرافیا و چه طیف از مخاطبان فوکوس شده و ...؟ پاسخ این سوال ها در عطرهای نیش و لوکس قطعا به اندازه عطر های دیزاینری سخت نیست!

رسیدن به پاسخ این پرسش ها مستلزم کاوش بیشتر برای دستیابی به آمار موثق تر هست، البته که مطالعه متون طولانی از حوصله کاربران این فروم خارج هست و بنابراین بیشتر سعی میکنم که به رایحه و قدری هم به حواشی محصول بپردازم

خواسته یا ناخواسته باید دیور الکسیر رو بر مبنای مقایسه با جد نه چندان بزرگسالش تشریح کنم؛ دیور الکسیر شروعی تلخ تر از دیور ساواج ادوتیلت داره و این تلخی رو مدیون اسطوخودوس هست؛ این تلخی اولیه وجه تمایز ابتدایی دیور الکسیر با بقیه خانواده ساواج هست ...دیور الکسیر گرم تر و تیره تر هم هست و این گرمی رو به نظرم بیشتر از جوز هندی و به مقدار کمتر از دارچین گرفته...رایحه دارچین شفاف نیست و به سادگی نمیشه اون رو بیرون کشید اینجا دارچین در کنار بقیه ادویه ها قرار گرفته و فرصت روی منبر رفتن پیدا نکرده و بیشتر سعی کرده گرمابخش محفل ادویه ها باشه ... هل کمی شفاف تر هست و البته که اون هم در این محفل صرفا در ردیف جلوتر نشسته و ادویه هایی که دماشی اونها رو بهتر از ما میشناسه هم در ردیف های بعدی جا خوش کردند؛ ادویه ای بودن الکسیر نتیجه کار تیمی مجموعه ای از ادویه هاست و جوز هندی و هل کمی پرچم دار تر هستند و دارچین هم گرما بخش تر ! بنار این در مجموع ساواج معمولی ادویه ای تر با نت های شفاف تر نسبت به الکسیر هست چرا که گرما و تلخی الکسیر عرصه رو بر ادویه ها تنگ کرده !
از گرمی و تلخی الکسیر که بگذریم باید دود اون رو هم تحسین کنیم ... با تنفس های عمیق تر بودی دود رو بیشتر حس میکنید دودی گرم مثل بخور نعنا... مثل بخور آویشن ناب... این دود کاملا متعلق به سبزیجات معطر است و این حسی هست که من از این نوع دود گرفتم...

و اما از تشابه الکسیر و ساواج معمولی اگه بخوام براتون بگم به نظر در نت های میانی عطر همچنان رایحه مرکباتی تلخ که همون گریپ فروت میشه یکسان هست و اصالت ساواج با این رایحه حفظ شده؛ در الکسیر خس خس پررنگ تر از ساواج معمولی و در ساواج معمولی شمعدانی بسیار شفاف تر از الکسیر هست...

پس در مجموع الکسیر تلخ تر، گرم تر و دودی تر و در مجموع نافذتر و با پرفورمنس بسیار بهتر نسبت به ساواج معمولی است؛ از این بابت عرض می کنم که بسیار بهتر چون پرفورمنس ساواجی که همه میشناسیم رو در حد متوسط و نه بیشتر میدونم؛ در باره ماندگاری این عطر هم باید بگم که علی رغم تغییرات زیاد و بازآرایی رایحه این نسخه از ساواج هم از اون ماندگاری بسیار بالا که دوستان اون رو با تعبیر ماندگاری وحشتناک! بیان کردند برخوردار نیست؛ ماندگاری این عطر چیزی حدود 7 و در نهایت 9 ساعت هست... شروع الکسیر جذاب و اغواگرانه است و نگاه ها رو به سمت شما برمیگردونه ؛ شروع این عطر قدرتمند هست و اوج خودنمایی خانواده ساواج رو در شروع الکسیر شاهد خواهید بود...

بچ کد الکسیر 1H02 و بچ کد ادیشن ادو تویلت عطر من 6004 هست
11 تشکر شده توسط : الوین وحید جانانی
Megamare
لینک به نظر 11 دی 1400 تشکر پاسخ به فرشاد احمدی
سپاس، البته رویا نبود و دقیقا مطابق با واقعیت بود... تجربه ی یک روز کاری و حضور چند دقیقه ای در یک نانوایی به اتفاق مگاماره !
به جرات عرض میکنم که مگاماره بیشترین بازخورد مثبت و همه پسند رو در بین آثار هنری گولتیری داره
6 تشکر شده توسط : محمد ح صادق اف
دوستان این عطر رو کسی تست نکرده ؟
سلام دوستان؛ همیشه عزیزانی که به تازگی وارد دنیای عطر های نیش و لوکس شدند بیشتر به واسطه اینکه هزینه بیشتر و غیرمعمول تری رو دارند پرداخت می کنند انتظار بالایی از این عطر ها دارند که خب انتظار منطقی هم به نظر میرسه؛ از این رو دوست دارم تا جایی که فرصت داشته باشم بازخورد هایی رو که از عطر هام در محیط ها و در مواجهه با افراد مختلف گرفتم رو موشکافانه تر و خودمونی تر تشریح کنم؛ به نظرم شنیدن این بازخورد ها میتونه برای بسیاری از افراد که قصد دارند عطری رو خرید کنند جذاب و تاثیر گذار باشه و اونها رو به انتخابشون نزدیکتر کنه؛ البته که من تولیدات الکساندرو گولتیری رو با آثار هنری مقایسه می کنم.اون ها فراتر از عطر هستند. نقاش ها، موسیقی دان ها، مجسمه ساز ها و ... در عرصه هنر و فعالیت خودشون صاحب سبک و سرشناس هستند به نظرم گولتیری هم صاحب سبک و فکری نو در دنیای رایحه ها است... گولتیری واقعا خالق و نه صرفا سازنده عطر هست و مخاطب های آثار او و مصرف کننده محصولات ارتوپاریسی به وسیله آگاهی از پرفورمنس عطرهاش می تونند خیلی بهتر به قدرت این عطار پی ببرند و عزم رو برای استفاده از این عطر ها و خرید جزم کنند...

پرده اول : با توجه به اینکه زمستون های ایران ما بهاری شده و خبر از اون برف و سرمای قدیم نیست گاهی صبحم رو با عطر های خنک شروع می کنم؛ چون فقط دقایقی رو سوار ماشین هستم و سریع به محل کار می رسم و وارد فضای سربسته میشم و به نظرم استفاده از برخی عطرهای خیلی گرم میتونه برای همکارهام آزار دهنده یا دست کم ناخوشایند باشه... من امروز ساعت 7 صبح مگاماره رو اسپری کردم و شب قبلش هم دوش گرفته بودم (توصیه میکنم مگاماره رو حتما بعد از حموم و با پوست کاملا تمیز و لباس شسته شده بپوشید )... به محل کار که رسیدم دو همکار خانم من پچ پچی کردند... کار رو شروع کردیم و حس میکردم که گاهی بو می کشند و تصور من این بود که ممکنه به خاطر سرمای صبحگاهی هوا کمی آبریزش بینی گرفته باشند !!! اما اینطور نبود و کم کم یخشون که باز شد گفتند این عطر امروزتون چی هست این رو تا حالا نزده بودید و چه بوی محشری داره آدم همش دوس داره بو بکشه و بو بکشه ... واقعا جذابه و چه حس خوبی داره... هر دو همکار من سنین بین 30 تا 40 سال دارند و از این بابت که مگاماره برای عموم خانم هاخوشایند هست اصلا شک نداشته باشید؛ در کامنت های یوتیوب هر موقع که نظرات رو میخونم عمدتا این عطر توسط خانم ها مورد استقبال قرار گرفته و جذابیت خاصی برای اونها داره و به وضوح به این مساله اشاره کردند...

پرده دوم:
ساعت حدودا یازده یکی از همکاران آقا با 41 سال سن وارد اتاق ما شد،من روی صندلی نشسته بودم و از پشت دستش رو برای دقایقی کوتاه روی شونه من گذاشت، خوش و بشی کرد و کارش رو انجام داد و رفت...

پرده سوم: من وارد اتاق همکار قبلی شدم تا گپ و گفتی داشته باشیم؛ وارد اتاق که شدم بوی عطر رو شنید و گفت این عطرت اسمش چیه دستم رو که روی شونه ات گذاشتم دستم بو گرفته و از اون موقع هی دارم دستمو بو میکشم ! مگه عطر رو زده بودی به شونت ؟ اسم عطر رو بهش گفتم و گفتم که نه من فقط دو اسپری عطر روی گردن زدم و کسی عطر رو به شونه هاش نمیزنه !

پرده چهارم: بعد از ظهر به قصد خرید چند تا نون باگت وارد یکی از فروشگاه های عرضه نون شدم ، طبقه دوم فروشگاه کافه است و در چنین شرایطی بوی نون و قهوه در اون فضا غالب هست ؛ دختر خانمی از پشت غرفه جلو اومد و جوان بودند و شاید 21-22 سال سن داشتند.. سفارش رو از من گرفت، چند باری درب ویترین نان ها رو باز کرد و تک به تک موارد سفارش من رو داخل پلاستیک گذاشت... یکی دیگه از همکارهاش نزدیکش شد و هر دو اونها تقریبا 1.5 متر با من فاصله داشتند و من فقط در حد 15-20 قدم داخل فروشگاه که شلوغ هم بود چرخی زده بودم و ویترین ها رو نگاه کرده بودم.. گوشم رو تیزتر کردم و شنیدم که دختر خانم دومی گفت وای چه بوی ادکلنی! میاد و اون یکی گفت اره به نظرت مال کدومشونه !!! من پلاستیک رو گرفتم و از پشت ماسک لبخندی ناپیدا زدم و رفتم و شاید بعد از من فهمیدن که این معجزه ی الکساندرو گولتیری هست...


این چند تا مثال ساده روزمره رو عرض کردم تا میزان پرفورمنس ارتوپاریسی مگاماره رو حس کنید
17 تشکر شده توسط : محمد ح منوچهر
سلام و ارادت... انتخاب امشب من تیزیانا ترنزی کرکه بود ... یه عطر پر از میوه های استوایی مثل انگور...هلو...گلابی... تمشک...
7 تشکر شده توسط : رضا یگانه Hamed
سمپل مانسرا وایلد لدر رو از عطر افشان دریافت و اون رو تست کردم؛ به نظر من واژه وایلد لدر به معنای چرم وحشی اصلا انتخاب خوبی برای این عطر نیست؛احساس میکنم این نام بیشتر توصیف کننده شیشه و رنگ هست تا محتوا و رایحه عطر... در واقع در هیچ کدام از نت های آغازین، میانی و پایانی این عطر اثری شفاف و فاحش از چرم به مشام نمیرسه و تنها در نت های پایانی و اون هم بسیار محو میشه کمی از چرم رو حس کرد... من برای توصیف رایحه ها اعتقاد زیادی به توصیف فضا دارم و فضای این عطر رو اینطور توصیف میکنم... عطر جوان پسندی نیست و 35 تا 55 سال میتونه بهترین سن برای استفاده کنندگان از این عطر باشه... کاراکتر های رسمی مانند مدیران شرکت هایی ضابطه مند... قضات و وکلا... میتونند لذت بیشتری از این عطر ببرند

مرد سرخپوستی رو در تصور کنید که جلیقه ای از پوست بر تن داره و گردنبندی از ترنج خشک شده به گردن داره...ترنجی که کمی از گریپ فروت تلخ تر و قطعا بسیار متفاوت با بقیه مرکبات هست...تصویر حس مردونگی زیادی رو منتقل می کنه... اون برای شکار رفته و با پوست پلنگ برمیگرده... مرد اخم کرده به افق خیره شده و در کنار کلبه اش ایستاده ...عطر جنگل های بلوط از دور دست به مشام میرسه و رودخونه کنار کلبه هم آبی راکد و تاریک با خزه هایی سیاه داره... این مرد آتشی روشن کرده و مشخص هست که چوب هایی قدیمی در انبار داشته، چوب هایی که برای سالهای دور و کامل خشک شده است... چوب ها کم کم شروع به آتش گرفتن می کنند و گرد چوب و اندک خاک روی اون بویی رو در فضا پراکنده میکنه و البته اثری از دود سیاه و سفید نیست و احتراق کامل است...

هرآنچه از این فضا به مشام میرسه میتونه به عنوان تعریفی برای مانسرا وایلد لدر باشه...عطری گرم و تلخ هست نه اونقدر تلخ که در بین سلاطین تلخ ها جای بگیره و نه اونقدر گرم که کلافه کننده باشه... بهتر هست که در محیط های سربسته استفاده نشه و یا به دو پاف اکتفا بشه... من عطر رو ساعت 2 ظهر روی مچ دستم تست کردم و حدودا تا الان که نزدیک دو شب هست اون رو احساس میکنم...پرفورمنس عطر تا حدودا ساعت 7 بعد از ظهر پرتوان بود و البته از بوی چوب کاسته شد ... از رایحه یک غنچه گل رز قرمز بسیار پررنگ و نعنای گرم هندی نباید غافل شد و میشه اونها رو کاملا حس کرد... در مجموع این کار چرمی نیست اما اصلا هم عطر چیپی نیست و داستان خودش رو داره
17 تشکر شده توسط : Bizi فرهاد
راستش از توصیف شما دوست معزز خوشم اومد؛ اما چون وسواس زیادی برای انتخاب یک عطر چرمی دارم اول یک سمپل از این کار رو درخواست کردم و خوشبختانه در عطر افشان هم موجود بود... حتما تجربه خودم پس از تست این سمپل رو عرض خواهم کرد
3 تشکر شده توسط : فرهاد هاشم پور
به نظر نمیرسه افراد مبتدی در دنیای عطر سمت این عطر بیان؛ قیمت بالا و یا کمیاب تر بودن خانواده ارتوپاریسی در عطر فروشی های معمولی میتونه دلیل این ناآشنایی باشه اما این عطر حتما برای اون هایی که به تازگی به سمت عطر های نیش اومدن و محصولات خنک که در بین نیش ها چندان پر تعداد هم نیست رو میپسندن قطعا عطر جذابی خواهد بود.از طرفی مگاماره نسب به دیگر محصولات ارتوپاریسی با روحیات ما ایرانی ها سازگاری بیشتری داره؛ این سازگاری برگرفته از اقلیم ما است و اینکه ما کشوری هستیم که در شمال و جنوب دریا داریم و کم و بیش وقتی سخن از آب دریا میاد قرینه ی ذهنی ما خاطراتی رو به ما یادآور میشه... متاسفانه سواحل دریای خزر و خلیج فارس ما اونقدر کثیف و آب های این دریا ها اونقدر مملو از زباله و فاضلاب هستند که رایحه اقیانوسی که مگاماره برگرفته از اون هست رو نمیتونید استشمام کنید اما همین که حس و حال ساحل و لب دریا رو تجربه کردید برای درک بهتر مگاماره بسیار مفید هست...

مگاماره در یک کلام عطری باز با وسعت کرانه اقیانوس است...دوست دارید برای تست این عطر نفس های عمیق بکشید و چشم ها تون رو ببندید و به خاطراتتون بر گردید... فکر کنید در ساحل تمیز شنی اقیانوس ایستادید، غروب هست و کم کم سکوت ساحل بیشتر میشه و موج ها آروم آروم به ساحل می رسند... میشه بوی جلبک و خزه هایی که از قعر دریا سوار بر این موج ها به ساحل رسیدند رو استشمام کرد و به خاطرات عاشقانه همین چند وقت پیش فکر کرد... عطر گیسو رو به یاد بیارید که تازه با یک شامپوی روزانه خنک شسته شده... ترکیبی از شیرینی و شوری هست و مگاماره دقیقا چنین محصولی است که البته شیرینی اون عاریت گرفته از فرمولی به نظر من ناشناس هست که فقط خود گولتیری میتونه توصیفش کنه؛ گولتیری آدم عجیبیه و حتی با خبرنگارها مصاحبه نمیکنه و فقط چند دقیقه زمان رو به اونها اختصاص میده و قطعا نمیگه که از چه چیزی برای این شیرینی مرموز و متفاوت استفاده کرده...
ببینید برای درک این عطر اصلا به عطر های خنک مشهوری مثل لانوین اکسیژن و دیویدف کول واتر و دانهیل دیسایر بلو و ... حتی فکر هم نکنید، مگاماره خنک بسیار متفاوتی است.
توصیه همیشه این هست که با پوست تمیز عطر رو تست کنید و به نظر من بهترین زمان تست برای مگاماره دقیقا بعد از حموم کردن هست... حس متفاوتی رو به شما میده و میتونید بهتر درکش کنید...
و اما من هم مانند بسیاری از دوستان که اظهار نظر فرمودند این عقیده رو دارم که نسخه جدید این عطر ماندگاری و پخش نسخ قدیمی رو نداره... درباره چرایی این موضوع زیاد بحث شده اما در مجموع رایحه مگاماره دچار تفاوت چندانی نشده و همون احساس رو منتقل میکنه و البته که همچنان یکی از عطر های خنک ماندگار تلقی میشه...
11 تشکر شده توسط : صادق اف مهدی
بالاخره پای این عطر به ایران باز شد؛ برخی از فروشنده ها این عطر رو به صورت مسافری وارد کردند و من هم بعد از ظهر امروز موفق به تست کردن این اثر هنری از استاد گوتیری شدم؛ همینطور که میدونید کل محصولات ارتوپاریسی 145 یورو قیمت دارند و این محصول هم به همین صورت قیمت گذاری شده؛ بنابر این قیمت اون نباید تفاوت فاحشی با بقیه محصولات داشته باشه؛ امیدوارم مثل گوجه سبز نوبرانه ی بهار که سیری خدا تومن فروش میره! باهاش برخورد نشه و با قیمت واقعی به دست مشتری برسه ؛ حتما با تمام جزییات نتیجه تست این عطر رو توضیح خواهم داد... فعلا زوده و باید یه مقدار بهش زمان بدم
11 تشکر شده توسط : هاشم پور 𝐴𝑟𝑑𝑒𝑠𝒉𝑖𝑟 𝑆
برند ارتو پاریسی و شخصیت عطار این عطر ها یعنی الساندرو گولتیه‌ری واقعا پر رمز و راز هست؛ خیلی از شما عزیزان تحصیلات تکمیلی دارید، در صفحه اول پایان نامه ها صفحه ای هست که در اون ماحصل تلاشتون رو به یکی از عزیزانتون تقدیم کردید و الساندرو هم همه تولیداتش رو به پدر بزرگش تقدیم کرده ؛ کسی که اون رو الهام بخش دونسته و البته این عطار مشهور از کسانی که زندگیشون رو صرف تجربه کردن عطر کرده و در فضایی معطر زندگی می کنند هم غافل نبوده و عطرهای اورتوپاریسی رو به اونها هم تقدیم کرده.دوست دارم بدونم که این پدر بزرگ چه ویژگی هایی داشته ، خود الساندرو میگه که اون همیشه در باغ های پر از گل بوده و احتمالا الساندرو به واسطه استشمام همین رایحه ها به سمت تولید عطر سوق داده شده... همین پر رمز و راز بودن زندگی عطار باعث شده تا رایحه هایی رو دنبال کنه که خیلی ها باهاش آشنایی ندارند... بوی اقیانوس... بوی آتشفشان... عجیب و اغواگرانه است
11 تشکر شده توسط : صادق اف مهدی

تمامی خدمات این سایت، حسب مورد دارای مجوزهای لازم از مراجع مربوطه می باشند و فعالیت های این سایت تابع قوانین و مقررات جمهوری اسلامی ایران است.

هرگونه استفاده از مطالب این سایت بدون اجازه مدیران آن غیر مجاز بوده و تبعات آن بسته به نوع تخلف، متوجه افراد خاطی خواهد بود.

Iran flag  Copyright © 2007 - 2024 Atrafshan