سلام،
سرز....ین عطر کرمان دارن که کاملا مطمئنه.

در مورد رایحه، اساتید بهتر می‌دونن. اما در مورد پخش و ماندگاری، حدود ۸ شب در فروشگاه یه پاف روی دستم زدم، تا فردا ظهرش می‌تونستم بو رو احساس کنم. البته مشخصا نه به شدت اولیه، ولی با اینکه در این فاصله دوش هم گرفتم، برای یک پاف قدرت قابل توجهی هست.
جنس رایحه هم با کیفیته، یعنی نرم و بالانسه. تنها مورد اینه که برای من یه گزگز تنفسی خاصی ایجاد می‌کرد، در مورد عطرهای دیگه هم کم و بیش این حالت پیش اومده، ولی برای این عطر شدید‌تر بود، مثل اینکه مربوط به آمبروکسان باشه، اطلاع مفیدی ندارم متاسفانه، کسی اطلاع دقیق‌تری داره؟
نهایتا اگه طرفدار این رایحه باشین، با توجه به قیمت کار قابل توجهی هست.

حدود دو سه ماه پیش این کار رو به عنوان عطر دم‌دستی تهیه کردم، بنا به قیمتش کار رضایت بخشی بود. اما الان تقریبا قیمتش دو برابر شده نسبت به اون زمان.
خود عطر یه کار سنگین، تلخ و جدیه. اپنینگش بوی تند نعنا و نارنگی رو با کارامل ترکیب کرده که کاملا تلخی و شیرینش باهم حس میشه. رفته رفته بوی چوبی و ادویه‌ای می‌گیره، به نظر بوی وانیل توش مشهوده اگرچه در نت‌های ذکر شده نیست. یه مقدار بوی صابونی هم داره.
موندگاریش خوبه، بعد از حدود یک هفته یا بیشتر لباس هنوز عطرش رو داره. پخش بوش هم راضی کنندست، متوسط رو به بالا، جوری نیست که یهو سرها رو به سمتتون بگردونه.
به صورت کلی واسه محیط‌های آموزشی یا اداری بسته واقعا مناسبه، کسی رو اذیت نمی‌کنه.
واسه آدم‌های شاد و پر شر و شور زیاد مناسب نیست، اما روی شخصیت جدی و کم حرف و تاحدی غمگین خوب می‌شینه.
تفاوتش با یه عطر بالارده شاید تفکیک و شفافیت نت‌ها باشه، اما از نظر رایحه کاری نیست که همه جا به مشام خورده باشه، کار خاصیه.
نهایتا این مدت می‌خواستم بیام همه این موارد رو بگم و در آخر نتیجه بگیرم بنا به قیمتش کار مناسبیه و خریدش رو پیشنهاد کنم، اما الان با این قیمت شاید دیگه به صرفه نیست، میشه کمی بیشتر هزینه کرد و کار با کیفت‌تری تهیه کرد.

درود بر شما، با این که ربطی به این عطر نداره اما چون مدتیه داستان پخش بو ذهنم رو درگیر کرده صحبتتون رو ادامه می‌دم.
اگر پخش بو رو مقایسه کنیم با کسی که نشسته در اتاق انتظار پزشک و با گوشیش موزیک گذاشته، حتی شوپن هم باشه، عملش خوشایند نیست. واقعیتش شاید خیلی از ما باید مجددا در مورد معنای عطر فکر بکنیم.

در کرمان فروشگاهی نمایندگی این برند رو داره.

شاید بهتر باشه ما ایرانی ها از اسم قنات برای این کار استفاده کنیم،
اولین مواجهه با این عطر دقیقا مثل یک سیلی یا بی هوا افتادن در قناته! ترکیب ترنج و انگور سیاه کاملا مشخصه و رایحه تند و تلخش کاملا غافلگیر کنندست. اپنینگ کارهای آنجلا چامپاینا در مجموعه هترا همه این ویژگی رو دارن. آغازی که کاملا از محیط جداتون می‌کنه، شبیه به سوت قطر که خبر از سفری شگفت‌انگیز داره! کمی بعد از این آغاز طوفانی رایحه زردآلو و هلو فضا رو لطیف‌تر می‌کنه و به تدریج و انگار بعد از به هوش اومدن در قلب قنات، بوی خاک گُلی فضا رو پر می کنه. به تدریج فضای بسیار شیک، دلچسب و شیرین وانیل و مشک غالب می‌شه ولی شاید پچولی یادمون می‌ندازه هنوز زیر زمین تاریکیم.
به صورت کلی کار بسیار متشخص و محترمیه و در عین حال جسور و تاحدی دارک. آمیزه شکوه و خطر شاید شگفت‌انگیز ترین ویژگی قناته، چیزی شبیه به سفر بی بازگشت قهرمان.

اگه فرضیه بازنمایی فضای کلیسا در این مجموعه رو بپذیریم، به طرز شگفت‌انگیزی Rosarium کتاب کهنه کاهی مقدس رو تداعی می‌کنه! حتی در لحظاتی شاید بوی نا و خاک و سنگ مرطوب سرداب کلیسا.
برای مخاطبی که با فضای مسیحی آشناست قطعا خیلی معناداره، مثل بوی اسپند برای عموم ما، اما به حدی معماری پیچیده‌ای رو بنا می‌کنه که هر تخیلی رو به جایی در گذشته می‌فرسته. اگر کار Ducalis این مجموعه رو پرواز به آینده بدونیم، شاید Rosarium لحظه نفوذ در عمق گذشته باشه.

به نظر می‌رسه هر کار از این مجموعه به بخشی از فضای کلیسا ارجاع داره که در طراحی شیشه عطر کاملا مشخصه. با این فرض، این عطر بخصوص یعنی aer انگار حس تماشای کلیسا از بلندی یک تپه سبز رو تداعی می‌کنه. حتی حضور تک درخت‌های سرو در اطرف رو میشه دید و در تمام این لحظات، نسیم خنکی پوست رو نوازش میده. شگفت‌انگیزه که یک عطر حس تماشای موجودی با عظمت و غیرزمینی رو تداعی کنه.

یه عطر بسیار محسور کننده،
همه چیز کاملا به‌جاست و تمیز.
حس آرامش حضور ابدی در یک باغ کامل رو تداعی می کنه.
کاری نیست که عطرش پیرامون رو پر کنه، شاید یه در مخفی به لحظات شادی و امنیت کاملا فردیه.
آغاز تیزش هر بار شکه کنندست، اما مگه میشه از زیبایی و ظرافت شکه نشد؟