یه مقدار ( خیلی ) طولانی ، عرض پوزش
میگن وقتی ویل دورانت در حال احتضار توی بیمارستان بوده یه خبرنگار از خدا بیخبر این سوال و ازش میپرسه :
_جناب دورانت اول بشر بوده یا بلو ؟
مستحضرید که سوال بیرحمانه ای بوده ، در مورد اینکه چند ثانیه بعد این سوال اون حکیم فرزانه به بخشی از کتاب تاریخ تمدن الحاق شد روایات بیشماری وجود داره .
شما فقط به کامنت های ذیل عطر توجه کنید :
" بابابزرگم ولنتاین این عطر و برای دوست مادربزرگم خریده بود ، به پیشنهاد مادربزرگم. اما امان از عطر بی عطار و رفیق نارفیق . خلاصه که در انتخاب دوستانتون دقت لازم و مبذول فرمایید .
شروع رایحه اتفاقا کاملا لطیف و شفاف . ترشی مطبوع مرکبات و تندی دلچسب پچولی! تا اینجا که همه چی خوبه
" دوست دیگه ای گفتن از وقتی فهمیدم نیروهای قزاق رد میرزا رو از روی خط بوی همین عطر زدن دیگه ازش متنفر شدم . که این کامنت دو نکته رو میرسونه ، یک این عطر تا اوایل قرن قبلی هنوز خیلی ریفورموله نشده و دو اینکه میرزا کوچک خان در انتخاب عطرهاش خیلی وسواس نداشته و این عطر خنک و تو زمهریر زمستون زده .
نت های عجول بعدی چند دیقه بعد شلنگ تخته میندازن ، البته هنوز شفاف و خواستنی ، یه مقدار گل منگولی جات ( یاس و رزش برام ملموس تر ) و فلفل تند ، خب اینم درست .
" یه دوست تاریخ دان روایت کرده ولیعهد نمکی مجارستان توی یه پارتی برگشته به یه بنده خدا بی اعصاب گفته : هع ! معلومه عطرت گرمی و از پاساژ مرویچ سارایوو گرفتی ، خب شمام بودی شلیک میکردی .
یا یه دوست هنردوستی گفتن یه نسخه از نقاشی آلبرشت دورر نقاش قرن پونزده هست که به دلایل مرموزی مخدوش شده ، تو نقاشی نامبرده حوا سعی کرده خودش و با جعبه و آدم با شیشه عطر بپوشونه و جلوی آبروریزی بگیرن فقط مشکلی که بوده این که تو قرن شانزدهم این عطر فقط در سایز پنج شیش میلی عرضه میشده که خب وسیله مناسبی برای کاور نبوده قاعدتا !!!!
یه نکته ای که در مورد این عطر عجیبه اینه که همه چیزش ( هم باتل هم رایحه ) شبیه عطرهای دیگه ای که چند هزار سال بعد از اون تولید شدن ، میگن رایحه ش یادآور مارلی سدلی که اگه بلو بعد از اون تولید میشد به صلابه میکشیدنش، و ظاهرش هم با توجه به شکل شیشه و درش که یه جورایی مثل کلاه طراحی شده که آدم و یاد تویلی هرمس میندازه ، فقط هرمس خیلی بورژوا طور یه دستمال گردن انداخته و خیلی خوش آب و رنگ و این طفلک در حالی که داره سر صبحی سیگار میکشه و چایی میخوره یه یادی از اجداد مرحوم لک لک فقید میکنه و زیر لب زمزمه میکنه:
اهل طاعونی این قبیله مشرقیم، تویی این مسافر شیشه ای شهر فرنگ
پی گام سوم و نت نهایی نگردید ، کلا هر چقدر متوفی رو چک کنید هیچ گونه علائم حیاتی بعد سی چهل دیقه مشاهده نمیکنید .
" میگن تو کتابای عهد عتیق اومده یعقوب پیامبر وقتی هر کدوم از پسرها گواهی اسب دوانی و کسب میکردن یه دونه عطر بیک اعلا از ایستگاه دلیجان ناصریه کنعان میخرید و وقتی که نوبت به یوسف رسید یه باتل کامل از بلو خریده و به فروشنده هم تاکید داشته همه شون برای پدر و مادر مثل همه ن و همه شون رو به یه چشم میبینم !
خب منو شما هم بودیم تو گوگل مپ نزدیک ترین چاه کجاست و سرچ میکردیم ، نمیکردیم ؟
سلام
جناب احمدزاده تا حدی با فرمایشات شما موافقم ، اصلا تمایل بعضی از افراد برای پخش و ماندگاری خیلی بالا هم ناشی از تمایل و اصرارشون بر گرفتن بازخورد ، یعنی به عبارتی سیستم تنفسی بقیه رو گروگان میگیرن تا اسم رمز نهایی رو بگیرن ( پرسیدن اسم عطر ) و برن نیم متر اونطرف تر برای مسلخ تنفسی بعدی و قربانی بعدی . اما با وجود این عطر باید بالاخره کارکرد خودش و حفظ کنه ، اینکه عطری کم تر از دو ساعت ماندگاری و نیم ساعت پخش بو رو از مخاطبش دریغ کنه هم قاعدتا زیر سوال رفتن کارکرد عطر ( البته به نظر من ) ، فکر کنید فردا خودروسازا بیان بیانیه بدن به علت جلوگیری از آلودگی هوا و آسیب به محیط زیست اندازه خودروها و حجم موتورشون رو به یک پنجم کاهش میدیم ، بعد یه صندلی چرخدار بهمون تحویل بدن که ماکزیمم سرعتش ده کیلومتر ، ضمنا بیشتر از بیست کیلو رو هم نمیتونه حمل کنه ، بعد خوب با خودمون میگیم من خودم پونزده کیلومتر سرعتُ دارم حداقل !!! و توانایی حمل بارم هم از ده کیلو بیشتر چه ماشین خریدنی ! در مورد عطر هم داریم به جایی میرسیم که باید دور انگشتمون نخی چیزی ببندیم که معلوم بشه عطرُ زدیم که مبادا تا رسیدن به جلوی در برامون سوال پیش نیاد در مورد عطر زدن یا نزدن .
پوزش برای طولانی شدن پیام 🙏
سلام
من این کار و تست نداشتم و ظاهرا در مورد این کار به طبع خاصی اشاره نشده اما مدل ماجور رو همین الان دارم استفاده میکنم و طبعش معتدل ، اما من با توجه به نظرات فراگرانتیکا و پارفومو اون به عنوان عطر تابستونی خریدم ، متاسفانه توی دمای حدودا بالای سی درجه ماندگاری ش به شدت کاهش پیدا میکنه ، در حد یک تا دو ساعت و حتی گاها کمتر ، قبل از خریدتون این مسئله رو لحاظ کنید ، امیدوارم که خریدتون رضایت بخش باشه .
تندرست و پیروز باشید .
یه بوی گیاهی روغنیِ چگال .
انگار که برگ ( شمعدونی؟ شاید ) یه گیاه پرزدار و مخملی رو که تازه آبیاری شده بو میکنید . بعد لایه های ظریف و فرّار گلی ( نمیدونم چه گلی ) رو حس میکنید اما همچنان غنی و لعاب دار.
جالبه روی پارچه کنش رایحه شمایل متفاوت و واضح تری داره و وقتی سطح پارچه رو بو میکنم انگار همه چیز خیلی شفاف تر میشه بوی برگ مرکبات ( مخصوصا نارنج ) و حس میکنم.
سه دهه اول زندگیم و شمال بودم ، هر قدر بیشتر غرق این رایحه میشم این تصویر برام پررنگ تر میشه ، وسطای مردادِ و توی باغ مرکبات ( بله نارنج ) یه رگبار بیمحل و بی موقع شروع میشه و بعد از خیس کردن برگ ها و شاخه ها و ساقه ها ( فقط تا حدی ) بعد از چند دقیقه قطع میشه و من میمونمُ بوی برگ و ساقه خیس خورده نارنج و مردادُ و رطوبتی که سعی داره از گرما سبقت بگیره .
اگر توقع دارید کار خنک بهتون حس خنکی القا کنه اینکار برای این هدف فرموله نشده ، نه ! قرار بر این بوده که تجربه بویایی منحصر به فردی برای مخاطب ایجاد بشه که تواناییشُ داره کاملا ، بی کم و کاست ( درود به عطار 👏👏👏 )
به نظرم بیشتر یه عطر یونیسکس اومد( البته نظر شخصیِ)
و آخر اینکه این عطر خیلی راحت میتونه ناامیدتون کنه از اینکه کجای راه عطربازی و عطر شناسی ایستادید ، صادقانه بگم گمون نمیکنم حتی بیست درصد از پیچیدگی هاش رو درک کرده باشم .
تندرست و پیروز باشید
جناب شوشتری عزیز خاطرم هست همین بحث ، عینا توی کامنت عطر دیگه ای هم وجود داشت ( گمونم آمواج ایمیتیشن زنانه ) اونجا پیشنهادی رو مطرح کردم که مدیریت کامنت بنده رو رد کردن و عنوان کردن : این نوع کامنت ها اصلا از ابتدا نباید پذیرفته میشدن و از این به بعد پذیرفته نخواهند شد . پیشنهادم این بود که در صورت امکان بستری فراهم بشه که کامنت ها توی دو دسته مجزا طبقه بندی بشن ، کامنت هایی با محوریت نت شناسی صرف که مخاطب خودشُ داره و کامنت هایی با محوریت کانسپت و فضاسازی که طیف دیگه ای رو جذب میکنه ( از جمله خودم ) . از نظر فنی هم آنچنان پیچیدگی نخواهد داشت . واقعا حیف اون نوع نگارش که واقعا عامل تفاوت و ( به نظر من البته ) برتری عطرافشان نسبت به باقی سایت داخلی و خارجی بود اینطور به حاشیه بره و خاموش بشه ، واقعا حیف ( جا داره اینجا دو خط ایموجی تاسف و تاثر بذارم :( ، امیدوارم مدیریت ترتیبی اتخاذ کنن این مورد عملی بشه تا هم دوستان به چیزی که میخوان برسن هم چراغ اینجا خاموش تر از این نشه .
_ آدم ها بعد از مرگ به آنجا میرفتند. وقتی روح آدم از بدنش جدا میشود ، جسمش را خاک میکنند و روحش به آن دنیا میرود. هفته های گذشته ویلی مدام از این موضوع حرف میزد و حالا سگه دیگر شک نداشت که سرای باقی وجود دارد. اسمش تیمبوکتو بود و مستر بونز 🐕 از همه این حرف ها اینطور دستگیرش شد که در صحرایی ، جایی خیلی دورتر از نیویورک یا بالتیمور یا لهستان یا هر شهری ست که در سفرهایشان دیدهاند . یک بار ویلی گفت که ( سراب ارواح ) است ، یک بار دیگر گفت ( جایی که دنیا تمام میشود تیمبوکتو شروع میشود ).
( تیمبوکتو از پل استر )
عطر خونگرمیِ ، عمیق ، عمیق و صد البته غصه دار . متولد نیمه ی اول آبانِ ، هر چند ترجیج میدادم متولد مهر باشه :/ .
اسپری ( به اندازه کافی ) و بعد هل و همزمان انبه ( که دارم با برش چند سانتی انبه روی انگشت اشاره م اندازه ش میگیرم ، هم اندازه ن ! ) و البته : خس خس . و این خس خس با عطر بزرگ میشه ، تغییر میکنه و به بلوغ میرسه ، تغییر همنشین از اوباشی مثل فلفل ( نامحسوس ) و هل به روایح چوبی و صمغی و عالیجناب پچولی باید هم موجب همچین سُکنات و وجناتی بشه :) حالا این وسطا یه آشنایی و رفاقتی از نوع تفریحی با اهالی دُخان هم خواهد داشت که اِییییی ، شمام بذارید به حساب راننده تاکسی ؛)
مخلص کلام : توی یه قهوه خونه قدیمی ، که مجاور عطاری نشستید دارید چای میخورید و هر از گاهی ، تک و توک سرفه هم میکنید .
یه چیز جالب ! داشتم توی موزیک باکس دنبال یه آهنگ خوب میگشتم برای پوشیدن با این عطر به یه آهنگ رسیدم گفتم همین خوبه ، انتهای قطعه خواستم اسمشُ بدونم که دیدم اینه :
Requiem for willy از النی کاردینرو !
توی محصولات این برند این محصول لِش فلم ( تلفظ عطرافشان ) هم شدیدا خودنمایی میکنه ، یه کار دودی ، چوبی ، تنباکویی که ظاهرا فضاش قرابتی با وای اَت آرمیس بیوفرت لاندن داره ( به استناد نُت های قید شده و فراگرانتیکا ) ، صرفا نت های قید شده آدم و هوایی میکنه تنباکو ، روایح دودی ، کنیاک ....
امیدوارم قدیمی های پیج زودتر بتونن کارهای این برند و تست کنن .
فکر کنید یه دوست دیوونه دارید ، خیلی دیونه ! اونقدری که ممکن یه دانشگاه تو بخارست رو به دانشگاهی توی پاریس ترجیح بده ، صرفا به خاطر آب و هوا ! حالا اگه همچین آدمی عطرباز باشه ، هر قدر هم نم پس نده تلاش نمیکنید بفهمید گرایشات عطری ش به چه برندی میل میکنه ؟ جوسِت پارفومز ! برام عجیب بود توی عطرافشان همچین برندی نبود ! ( تشکر از مدیریت برای افزودن این برند ) یه برند غریب با محصولاتی که حرف های زیادی برای گفتن دارن مخصوصا لاین اکسکلوسیو این برند و Find me in the dark هم احتمالا از بهترین محصولاتش . یه کار دارک و غنیِ خاکی ، چوبی ، میوه ای ، البته من تستش نکردم و صرفا توضیح مختصر همون دوست و بیان میکنم . ظاهرا تا به حال هیچ کاری از این برند وارد ایران نشده و عطرافشان باز هم باید پیشتاز باشه تو این زمینه . چقدر جای ایکاروس عزیز خالیِ برای توصیف کارهای این برند ....
حالا حی بیا از فلان قانون و نظریه و فرضیه حرف بزن ، بیا از بعد و فاصله و ناشدنی بگو ، از گستره وسیع حد فاصل قاره ها و پهنه بعید آبی اقیانوس ها ...
اما من فقط میگم ، فاصله دشت های بنفش پرووانس تا مزارع سبز جاوه میتونه همین چارچوب چوبینه باشه ، دستم سُرید روی پلی لیست ، انتخاب خوبیِ
Its miracle
Miraculous you call at babe
...You ain,t nothing yet
باید رد میشدم ، باید گذر میکردم ، تا این حجم بنفش بیش از این ( بیشتر از این هم ؟! ) توی ادراک م ریشه نزنه
They had s.e.x in pennsyvania
...A Brazilian grew a tree
آره اونم هست ! من تکیه دادم به دستم و دستم به ردیف الوار های گسترده شده به سقف و چشم های ناسوری که روی طبق جز یاس و شمعدونی چیزی نمیبینه !
By the grace of god almighty
And a pressure of marketplace
...The human race has civilized itself
راستی زینو شنیدی تام فورد یه مشابه چند صد دلاری ازت زده اونم به رنگ سبز :)
We got mercedes
We got porsche , ferrari and rolls royse
...Yeah , we got choice
ما هم حق انتخاب داریم :/
بیا ، بیا از این دریچه بگذریم ، گذر که کردی یه مزرعه رو جلوی خودت داری ، سبز ، چوبینه و ترش
Its a miracle
Its a miracle