یک زمانی این DNA خیلی روی بورس بود. ولی دیگه از مد افتاد و جا رو برای علاقه مندهاش باز کرد. درسته حس قدیمی داره ولی یک بوی خوب که با قدیمی شدن بد نمیشه.
خب دو تا خوبی را تا الان با هم داره: خوش بو هست، کمتر کسی ازش میزنه.
در ادامه به نظر من این عطر در نوع خودش یک شاهکاره، اینکه با این پروفایل بویایی کمتر از یک ساعت ماندگاری داره و پخش بوش حتی از ماندگاریش کمتره واقعا هنری نیاز داره که از دست هر کسی بر نمیاد.
پس تا اینجا کنار اون دوتا خوبی دو تا هم بدی داره: ماندگاری و پخش بوی پایین که با توجه به نوع رایحه خیلی پایین حساب میشه.
اما در نهایت به نظر من کار خوبی هست چرا که سیاژ (سیلاژ) مناسبی داره اگر هر ساعت تمدید بشه، یک پاف کافی هست فقط باید شیشه همیشه دم دست باشه. همچنین احساس من اینه که مواد طبیعی به میزان مناسبی توش استفاده شده چرا که اون حس سنتتیک رو نداره و همچنین برعکس همه ی عطرهای این سبکی سر درد نمیاره.
نمیخوام بگم وای عجب عطریه و ... ولی تن پوش راحتی داره و خوش بو هست.
شباهت زیادی بین این کار و بنتلی هست، بنتلی 4 ساعت پخش بوی قوی داره اما حاضرم هر نیم ساعت این عطر رو تمدید کنم ولی بنتلی نزنم.
من در آخر به این عطر 7.75 از 10 میدم. بوی خوب، تن پوش راحت، استفاده از مواد طبیعی و قیمت مناسب از نکات خوبش هست. ماندگاری و پخش کم هم از نقاط منفیش.
سلام آقای صادقی عزیز
در ابتدا عرض کنم منظور من از ۸.۵ نمره کلی به این عطر هست که این نمره ی بالا رو به خاطر پخش و ماندگاری خوبش گرفته و من ۱.۵ نمره رو به خاطر بو ازش کم کردم.
من در نهایت از یک حدی به بالا رو نمره کامل میدم که به این عطر هم دادم ولی از این عطر قوی تر هم هست.
سری اول: مگاماره، ورتوس، ترونی، گریس کارنل الکسیر، شیخ گلد ادیشن، رفلکشن ۴۵، اینتلود(کل لاینش)، اورچر، بلو سافایر، باکارات ۵۴۰ و پورپوز
سری دوم: همین عطر، الکساندریا، مور دن ورد، اوجان، کارلایزل، سولیل د جده، سمینالیس، ساویج الکسیر، گانیماد اکسترین.
سری سوم: فلامنکو، ناکسوس، هوم اینتنس.
این عطر در حقیقت بوی تنباکو نه بلکه بوی سیگار داره. تنباکو هست ولی تنباکو سوخته. دقیقا نقطه مقابل ناکسوس هست که بوی تنباکو خیس میده. البته این فقط توصیف نوع تنباکو هست نه کل عطر.
بهترین توصیفی که میتونم از این عطر کنم این هست که وارد قلیان خانه میشید. مشتری قبلی مثل لوله اگزوز قلیان دو سیب پرتقال دود میکرده و در همین حین کلی دم نوش گرم برای خودش سفارش داده.
البته مثال دیگه ای هم هست. مشابه فردی هست که همین الان سیگاری کشیده و میخواد با زدن عطر اینتلود بوی دود سیگار رو مخفی کنه. البته ظاهرا زیر سیگاری نداشته و خاکستر روی لباسش ریخته.
بعد از ساعتی این بوی سیگار از بین میره و یک اینتلود باقی میمونه.
اسم رویال واقعا به این کار میاد. چرا که اون بوی سیگار مثل سیگار برگ هست نه یک سیگار ارزون. همچنین بوی آدم سیگاری نمیده بلکه بوی لباسی رو میده که موقع سیگار کشیدن تن آدم بوده.
اما نکته جالب در این عطر هدف از ساختنش هست. چرا که آدم سیگاری در تلاش هست که با زدن یک عطر گرم بوی سیگارش رو پوشش بده و آدم غیر سیگاری نمیخواد بوی سیگار بده. ماندگاری و پخش بوی خیلی خوبی داره ولی استفاده از چالش برانگیز هست چرا که بویی رو میدی که میخواستی به کل ندیش ولی نتونستی به خوبی پنهانش کنی.
کیفیت مواد مصرف شده بالا هست، پخش و ماندگاری عالی هست که باعث میشه من از 10 به این عطر 8.5 بدم. مشکل اصلی این هست که عطر برای خوش بو شدنه و در این کار به اون دقت نشده. مثل این هست که خوش بو کننده ای بوی خوش بو کننده ای رو بده که در سرویس بهداشتی زده شده، و این حس رو ایجاد کنه که پشت سر نفر قبلی رفتی.
در نهایت ایده ی جالبی هست. بوی چیزی رو بدی که میخواستی پنهانش کنی ولی کارت رو خوب انجام ندادی. بسیار زیبا ساخته شده ولی غیر کاربردی.
با سلام. کاملا متوجه صحبت شما هستم. ولی این مثالی که استفاده کردم مثل شباهت بین بنز جی واگن و تویوتا لندکروز هست.
در یک نگاه هیچ شباهتی ندارن در عین حال شباهت دارن.
در نهایت هر دو شاسی بلند هستن. این دو عطر هم یک تم چوبی دارن و یک قشر رو هدف قرار دادن.
این رو هم بگم: الان باید به شرقی بودن، چوبی بودن و مابقی باید نمره داد. مثلا این عطر ۱۰ درصد بیشتر شرقی نیست.
در ابتدا بگم که نظر من در مورد اکستریت هستش
کلیه نظرهایی که ما در مورد عطرها میدهیم نسبی است. حال خواه بسته به محل زندگی باشد، یا به خانواده و آشنایان و یا سبک و سلیقه ی ما. هر چیزی ریز یا درشت در معیارهای ما تاثیر دارد.
معیار چیست؟ اصلا چرا ما به یک چیز عطر میگوییم؟ به بیانی ساده تجربه های قبلی ما نسبت به عطر ملاک و معیار اندازه گیری چه کمی و چه کیفی هستند. پس چرا متغییر هست؟ اگر علاقه ی فردی به سمت عطرهای خنک باشد و فرد دیگری به سمت شرقی آیا هردو به یک عطر از نظر پخش و ماندگاری یک نمره میدهند؟ فردی مجموعه ای از عطرهای زیر ۵۰ دلار دارد و یک دفعه یک عطر چند صد دلاری میخرد، همان فرد بعد از مدتی چند ده عطر دیگر در همین رنج چندصد دلار تهیه میکند، آیا موقع مقایسه کیفیت همان اولین عطر چندصد دلاری ، همان فرد در دو بازه ی زمانی متفاوت نظر یکسان میدهد؟
هدفم از این صحبت چیست؟ من هنوز درک نمیکنم چگونه ماندگاری این عطر متوسط به سمت زیاد نمره دهی شده؟ از نظر من ساویج الکسیر، رفلکشن ۴۵ و خیلی عطرهای دیگر (یا همون بیست مودها) از نظر ماندگاری فقط خوب هستن نه بیشتر ولی این عطر از نظرم ماندگاری خیلی خوبی داشت. البته برای اکسنتو زرجوف هم به این مطلب اشاره کردم که این نمره دهی ها خیلی مقایسه ای نیستن بلکه به دنبال جمع رفتن هستند. چرا که اگر چند نفر اول نمره ی بالایی بدن مابقی هم تمایل پیدا نمیکنن که نمره ی خیلی متفاوتی بدن و برعکس. اما در مورد این عطر اون چند نفر اول احتمالا دوش روغن خالص عطر میگرفتند.
خلاصه که از نظر من در امتیاز دهی به این عطر جفا شده. فقط این جمله کافیست: وقتی روی پوست دستم این عطر رو اسپری میکنم و مقداری از عطر در هوا پخش میشود و اندک مقداریش روی لباسم مینشیند فردا موقع تن کردن مجدد آن لباس هنوز بوی عطر مشخص است.
ولی آیا خود عطر به زیبایی ماندگاری اش هست؟ در ابتدا عطریست ادویه ای خامه ای چوبه که بعد از نیم ساعت ادویه جای خود را به خیلی خامه ای با مقداری چوبی میدهد و بعد از چندین ساعت بوی خامه محو شده و فقط چوبی می ماند. هرچند تن پوش عطر راحت است و عطری چهارفصل ولی ایرادی دارد: بین مردانه و زنانه گیر کرده. نه به معنای اینکه وسط است بلکه به هر دو طرف چنگ میزند. یک خامه ای کاملا زنانه با پیچشی ادویه ای، چوبی کاملا مردانه. احتمالا اگر عطارش ماشین ساز میشد suv هایی با ارتفاع سدان میساخت.
ولی در نهایت این بازی قانون ندارد و زمین بازی میتواند فرای معیارهای قبلی باشد. خطایی نیست فقط آشنایی با زمین بازی جدید گاهی سخت است.
در انتها من به این عطر ۹.۶ از ۱۰ میدم. قیمت هم به درستی انتخاب شده است و نمره ی متفاوتی لازم نیست. ماندگاری عالی و پخش بوی خوب همراه با مواد اولیه با کیفیت و شهامتی که نیازمند استفاده از این عطر هست باعث این نمره ی بالا شده ولی اون چهار دهم حد فاصل یک عطر عالی تا یک شاهکار است.
به نظر من این عطریست زیبا و از نظر بو یک شاهکار. من علاقه زیادی به این عطر دارم و میتوانست جزئی از بهترین عطرهایم باشد.
چرا شاهکار؟ یکی از خصوصیات عطر دارک بوی رزینی اون هست. چرا که بوی رزین و صمغ باعث عمق بخشیدن به کار میشود، خیلی از کارها با استفاده از این نوع بوها سعی در آن دارند که با عمق بخشیدن به کار آن را مرموز کنند. اما این عطر هرچند که به شدت دارک است، این دارک بودن را مدیون بوی متالیک دودیست، که باعث شده آن گرمای همیشگی که در این گروه کارهاست کاهش یابد و شیرینی عطر نیز کم شود.
در نهایت من تا به امروز هیچ ایرادی نتوانستم در بوی این عطر پیدا کنم. ناگفته نماند که عطر سخت پسندیست و جاذبه ی عام ندارد. عده ی اندکی هستند که عاشق این عطر می شوند.
ولی چرا از بهترین عطرهایم نیست؟ از قدیم گفتند پرنده با پرنده، باز با باز. این عطر با این رنگ و بو باید ساعت ها مانند شعله های بی پایان آتش از من بیرون زند و همه را مسحور خود کند. اما بعد از ساعتی دو محصور به تن است. اگر ماندگارتر بود همراه با پخش بویی بیشتر بی شک ۱۰ از ۱۰ میشد.
اما رقیبی دارد هرچند گرانتر و بی پروا تر ولی قوی تر. آن هم الحمبرا عود است. هرچند که این عطر محصولیست مدرن ولی گاهی مواقع دود از کنده می آید و الحمبرا عود با بویی کثیف عودی همراه با پخش و ماندگاری بیکران سکان قدرت را می رباید.
امتیاز من به این عطر ۹.۳ از ۱۰ است. شاید ماندگاری کم نقطه ضعف این کار باشد ولی نکته ای است که نمیتوان از آن گذشت. بوی یک مرد میدهد. نه یک جنتل و نه یک هوس باز بلکه مردی تاریک و رازآلود، استوار و بی صدا، درونگرایی تنها. این کارکتر ممکن نبود مگر آنکه بوی رزینی نقشش را به متالیک دودی میسپرد.
شباهت بسیاری بین این عطر و انجیل شیرز وجود داره اما از دور وقتی به بوی کلی دقت بشه این شباهت کمرنگ تر هست. دلیل اصلی این شباهت بویی هست تقریبا مشابه مارمالاد آلبالو که هم در این عطر و هم در انجیل شیرز خودنمایی میکنه. اما این نت در انجیل شیرز پایه و اساس عطر بوده و مابقی عطر به دور این نت ساخته شده درحالی که در اوجان پایه و اساس اسپایسی وودی بوده و این نت به دور اونها پیچیده شده. صحبت این شباهت رو با این جمله تمام میکنم: ارزش این عطر نسبت به قیمت بالاتر هست ولی انجیل شیرز خوشبوتر.
ولی خود این عطر ترکیبی هست از یک بوی وانیلی که وانیلش شبیه به سیروپ آلبالویی هست که رو بستنی ریخته شده و این بوی گرم و شیرین برای متعادل کردن کاری به عطر اضافه شده که بوی تند و اسپایسی داره. کارکترش شباهت زیادی به کارلایزل داره اما کارلایزل مقداری یونیک تر هستش. در طرف مقابل این عطر نسبت به اون از نظر ساختار بهتر هستش و افراد بیشتری رو مجذوب خودش میکنه. من تفاوت قابل لمسی بین پخش و ماندگاری این دو ندیدم و به نظرم مواد اولیه استفاده شده در هردو کیفیت مشابهی دارن. بو هم از کارلایزل گرم تر هست.
از نظر من عطری ارزش داره که مخاطب احساسش کنه و ماندگار باشه. و این عطر به سادگی ارزش خودش رو به نمایش قرار میده. فقط مهم این هست که بوش مناسب فرد هست یا نه.
من به این عطر ۹ از ۱۰ میدم چه با در نظر گرفتن قیمت و چه بدون درنظر گرفتن. میخواستم اندکی به این عطر نمره ی بالاتری نسبت به کارلایزل بدم چرا که از نظر زیبایی بو این عطر مقداری بهتر هست ولی کارلایزل از نظر ماندگاری و پخش بو مقدار جزئی بالاتر هست.
گاهی مواقع نظر دادن در مورد کاری سخت است، مخصوصا اگر آن کار پیچیده، بی نقص در عین حال نه چندان دلنواز باشد. شاید خود این پیچیدگیست که کار را دشوار میسازد. نمیتوانم بگویم مخاطب خود را میخواهد چرا که یک شاهکار به دنبال مخاطب ویژه ی خود است ولی این عطر هرچند که به امید شاهکار بودن ساخته شده اما هیچگاه به نوک قله نرسید و شاهکار نشد. نتراشیده و نخراشیده نیست بلکه هنرمندانه ساخته شده، ترکیبی ملایم همراه با بویی تند. به واقع توانسته آب و آتش را باهم درآمیزد.
کاریست درخور تن فردی که به دنبال تفاوت باشد. تفاوتی از نسل جدید که مخاطب نتواند مشابه آن بیابد. به یکباره تبدیل به امضا میشود تا در لحظه ورود همه شما را تجسم کنند بدون اینکه سر برگردانند. از پخش بو و ماندگاری نیز مشخص است که طراح به دنبال همین بوده است. سخت پوش نیست و مواقع زیادی میتوان از آن سود جست. چندان وابسته به فصل هم نیست چرا که تندی اش کار را هموار میسازد. در کلام بی عیب است، انگار میخواهد دم دست باشد تا بی درنگ استفاده شود نه آنکه بعد از ساعتی سبک سنگین انتخاب شود که این نکته درخور معنای واقعی عطر است. اشتباه برداشت نشود که مناسب همه است، طبعی گرم دارد و سلیقه ی خود را میطلبد.
در آخر اعتیاد آور نیست، با این حال که من عطر را روی دست میزنم تا خودم بتوانم از رایحه اش لذت ببرم ولی این عطر را مجدد نمیبویم.
با توجه به ماندگاری بالا، پخش بوی فراوان و مواد اولیه بسیار با کیفیت نمره من به این عطر ۹ از ۱۰ هست، قیمت این عطر هرچند بالاست ولی درخور این کیفیت هست. مخاطبی میخواهد که نه به دنبال یک شاهکار بلکه به دنبال یک عطر است، متفاوت، با کیفیت و کاربردی.
کاملا نظر شما درسته. فقط امشب دما اینجا ۱۳ درجه هست. اگه به من باشه دوست ندارم آبگرمکن رو خاموش کنم.
برای همین میگم دلیلی نداره که چون شما دارین خیابانی رو سربالایی میبینین همه اون رو سربالایی ببینن. بارها شده که من مرداد ماه وسط ظهر بخاری ماشین رو روشن کنم. در حالی که خواهرم چندصد کیلومتر اونطرف تر از خانه بیرون نره تا گرمازده نشه و حتی کولر ماشین چندان جوابگوی گرمای هوا نباشه. باورم کنید که من اینجا بیشتر مشکل سرما دارم و شب هایی بیرون بودم و بخار دهنم یک متر بالاتر به برف تبدیل شده و برگشته پایین از شدت سرما. شیشه شور ماشین که نوشته تا دمای منفی ۱۸ انجماد نداره به راحتی یخ میزنه و اگر ماشین بیرون پارک بشه گاهی مواقع یخ روش بیش از یک ماه از بین نمیره.
سلام و روز بخير
در یک خیابان شیب دار نیمی از افراد اون رو سربالایی میبینن و نیمی از افراد سر پایینی. شاید بهتر باشه من دیدگاه خودم رو بیان کنم و شما هم اگر مایل بودید دیدگاه خودتون رو. این مشخص هست که نیمی از افراد نظر شما رو همسو با نظر خودشون میابند و نیمی از افراد نظر من رو.
از نظر من چیزی به عنوان تابستانه یا زمستانه بودن یک عطر، روزانه و یا شبانه بودن یک عطر یا خیلی از خصوصیاتی که بیان میشه به صورت واقعی و کلی وجود نداره. اینها بیشتر مشابه راهنمایی هستن برای افراد به هنگام توصیف و یا توضیح یک عطر که بشه عطر رو در قالب کلمات بیان کرد.
ولی این توصیف هیچ ارتباطی با حقیقت نداره. فقط جهت مثال بیان میکنم: عود در کشورهای گرمسیر نزدیک به خط استوا به وجود میاد و مردمان اون مناطق بیش از هزاران سال از عود برای خوشبو کردن استفاده میکردن و در طی چند ده سال اخیر جای خودش رو در عطرسازها باز کرده. از طرف دیگه معنای تابستان و زمستان نسبت به محل زندگی هم متفاوت هست یا حتی روز و شب.
من به هنگام انتخاب یک عطر این فاکتورها رو مد نظر دارم:
۱. مخاطب کی هست؟ من برای نوع مخاطب، سن مخاطب، علایق مخاطب و غیره به دنبال انتخاب های متفاوت میرم.
۲. چه عطری هست؟ من عطرهای سنگین رو بیشتر در مواقعی استفاده میکنم که بشه روی ساعد دست اسپری، و عطرهای سبک رو روی لباس میزنم. برای سنگین کاری مثل همین ترونی یا الکساندریا رو میشه مثال زد و برای عطرهای سبک دیور هوم اینتنس، جنتل من، اونتوس، اگویست پلاتینیوم رو میشه نام برد. منظورم از سنگین و سبک پتانسیل عطر هست در پخش بو.
۳. چه نوع عطری هست؟ EDP, EDT , Parfume چرا که وقتی به سمت غلظت بیشتر میریم بو عمیق تر میشه و پخش اولیه به صورت چشم گیری کاهش پیدا میکنه. خیلی از مواقع من یک عطر رو در لحظه ورود میزنم و میخوام اون لحظه بیشترین جلب توجه رو داشته باشم در حالی که مهم نیست یک ساعت دیگه چی میشه و یا شاید بخوام به سرعت بو محو بشه تا زننده نباشه.
۴. قرار هست چه زمان و کجا باشم؟ میخوام برم پیاده روی در یک روز برفی زمستانه یا یک ظهر گرم تابستانه. باید برم سر کار یا کار اداری دارم. مهمانی دوستانه دعوتم یا پیش خانواده میرم.
برای همین من عطرها رو طبقه بندی میکنم. اینکه برای محیط گرم خوبن یا سرد، پخش و ماندگاری به چه شکلی هست. و در آخر برای مخاطب مورد نظر و مکان و زمان مورد قرار عطر رو انتخاب میکنم.
برای مثال عطرهای Parfume به بالا رو من در محیط های گرم استفاده میکنم چرا که لیفت ندارن و باید روی پوست اسپری بشن حالا میخواد زمستان باشه یا تابستان. مهم این هست که محیط قرار گرم باشه.
در حالی که برای مکان سرد من عطر سبک انتخاب میکنم که پخش بوی خوب رو داشته باشه.
با این حال یک سری عطر روزمره دارم که لازم نیست براشون سبک سنگین کنم و همینکه بزنم به هدف مورد نظر میرسم.
در آخر هیچ قانونی ندارم که چی رو باید بزنم و چی رو نباید بزنم و هرچیزی رو در زمان انتخاب کنم بی شک بهترینی بوده که میتونستم سمتش برم.
ولی اون شبی که من این رو زدم میخواستم برم پیاده روی و یک ساعت بعد همسرم قرار بود بیاد دنبالم، من هم عطری میخواستم که برای پیاده روی پخش بوی زیادی داشته باشه و بعد از یک ساعت پیاده روی نظر همسرم رو جلب کنه با این حال که اون هم عطر خودش رو زده. همسرم هم عاشق کارهای گولتیری هست برای همین من این عطر رو انتخاب کردم.