من ۲ دسته آمواژ دارم. دسته اول شامل چهارتای قبلی که بلک ایریس، ممویر، لایریک و رفلکشن هستن، وقتی میگم نیش اونها به چشمم میان. و دسته بعدی شامل بی لاود، جوبیلیشن، پورتریال و بیچ هات که یک دفعه کار متفاوتی از آمواژ هستن چرا که خیلی ملایمن و از اون حالت نیش بودن فاصله گرفتن.
توی عطرهای آمواژ این یکی از بهترین هاش هست که من بلایند بای رو براش پیشنهاد میدم. یکم بوی سیتروس داره و در پشتش بوی گل و در آخر کلی چوب. ملایمه ولی در عین حال یک تندی توی خودش داره. تو مایه های بلو د شنلی هست که از دیزاینری خارج شده و به نیش رو آورده. حد فاصلی هست بین عطرهای اروپایی و خاورمیانه ای.
پخش بو: متوسط رو به کم. چهار پاف کافیه ولی بهتر بود پخشش بیشتر باشه.
ماندگاری: یک روز کاری رو به زور جلو میبره.
بویایی: خوشبو، همه پسند، فرش و گلی و در انتها شرقی چوبی. کار یک عطر رو انجام میده که همون بوی خوش هست و خبری از بوی عجیب نیست. من به شخصه عاشق بوی عجیبم ولی مابقی افراد؟ نه دیگران دنبال بوی خوب هستن.
بلایند بای؟ بلی.
ولی آیا ارزش خرید داره؟ یک روز یکی گفت عطری که بوش نه پخش بشه و نه بمونه باید بزنی دیوار بشکنیش…

من خیلی از مواقع صحبت رو با نیش یا دیزاینر بودن شروع میکنم، ولی این عطر مرز بین نیش و دیزاینر رو جا به جا میکنه. چرا که هم مثل یک عطر دیزاینری همه پسند هست و هم مثل یک نیش خاص.
به نظر من این عطر ملایم هست و مناسب همه روز، همه جا و همه وقت. سر کار؟ میشه زد. مهمونی؟ میشه زد. پیاده روی؟ میشه زد. فقط یک کارکتر به خصوصی نیاز داره. فردی که دست کم ۳۰ رو رد کرده. به لباسش خیلی اهمیت میده و میخواد متفاوت باشه. میخواد بدونه عطری که میزنه در عین حالی که مورد پسند همه هست، خاص هم هستش. فقط باید درآمد خوبی هم داشته باشه که صبح و عصر از این عطر مصرف کنه. (یکم پخش بو و ماندگاری کمی داره)
پخش بو: متوسط. ۴ پاف کافیه.
ماندگاری: انتظار داشتم بیشتر باشه. روی لباس اصلا خوب نیست. بهتره روی پوست زده بشه ولی ۴-۵ ساعت نهایت قدرتشه.
بویایی: همه دوسش دارن، بوی عجیبی داره و هیچ اشتباهی توی این عطر وجود نداره. یک مقدار پودریه. به شدت ترکیب پیچیده ای داره. از نظر من فلورال اورینتال و وودی اورینتال هستش. از عطرهایی هست که میشد بی جنسیت باشه چرا که این نوع بوها معمولا جنسیت نمیشناسن. ولی به عنوان مردانه تبلیغ شده. شاید دلیل اصلی این هست که اگر مینوشتن مردانه زنانه توی خاورمیانه کمتر فروش میرفت (اینجا مردها بیشتر دنبال کار مردانه هستن)
بلایند بای: نه. این عطر به عنوان سیگنچر بهتره باشه که پیشنهاد میدم قبل از خرید تستش کنین.

به نظرم توی کارهای YSL که دارم این عطر یکم پا رو فراتر قرار داده و یک مقدار پیچش جالبی به عطر اضافه کرده. این کار برعکس کارهای دیگه که چهارفصل هستن یک مقدار به سمت تابستون گرابش بیشتری داره تا زمستون. همچنین چون خیلی پر فروش نبوده کلی ازش فیک بیرون نیومده که ادم بگه نگاه کن کلی پول عطر دادم و یکی با کمتر از یک دهم قیمت هم داره این بو رو میده. دیروز یکی از عزیزان عطری رو زده بود که در نگاه اول بوی نکسوس از زرجوف رو میداد ولی انگار موادش اون کیفیت رو نداشتن. ازش پرسیدم چی زدی گفت اینو خریدم ۸۲۰ ولی نفهمیدم برندش چیه...
خلاصه اگر دنبال کار خاص هستین دقت کنین محبوب نباشه.
پخش بو: به نظرم متوسط هست. ۴ پاف کافیه.
ماندگاری: به شدت نوز بلایند داره. وقتی میزنی سریع به بوش عادت میکنی ولی بارها شده چند ساعت بعد بهم گفتن بوی عطرت خیلی قویه.
بویایی: از یک کار دیزاینری چه انتظاری دارین؟ اشتباهی در مورد این عطر وجود نداره ولی چیز عجیبی هم نیست. ساخته شده تا همه بگن خوش بو هست.
بلایند بای؟ خیلی خوبه ولی با این قیمت... نمیدونم بگم خوبه یا نه.
شاید اگر یکم دیگه پول بدین بلو د شنل بخرین یا یکم کمتر Y که انتخاب محکم تری هستن.

توی تمام عطرهایی که من دارم آمواژ از بهترین و گرون ترین مواد اولیه استفاده میکنه. من توی این عطر نتونستم هیچ بوی غیر طبیعی رو تشخیص بدم.
ولی طبیعت پیچیده هست و سرکش. انسان نمیتونه با ذهن کوچکش بدون ساده سازی شکار و شکارچی رو کنار هم قرار بده. مواد سنتتیک در صنعت عطرسازی خیلی مواقع به مثال همون میله ها هستن بین شکار و شکارچی.
این عطر رو وقتی اولین بار باز کردم شگفت زده شده. این مقدار بوی چوب هایی که ما به عنوان ادویه ازشون استفاده میکنیم رو به همراه سبزیجات تازه که در ابتدا خودشون رو نمایان میکنن با هم ترکیب کردن و با تندی فراوان یک عطر واقعا عجیب ساختن. عود، چوب و کهربا از نت های مورد علاقه من هستن.
وقتی میزنمش انتظار دارم همه بهم بگن وای چه عطر تندیه ولی در کمال تعجب بهم میگن بوی ملایمی داره. بارهای اول خیلی تعجب می کردم ولی کم کم متوجه شدم مشکل از پخش بوی عطر هست که دیگران اون بوی تند رو ملایم احساس میکنن.
انتظار داشتم پخش بوی این عطر بیست مود باشه ولی در عوض در حد متوسط و بعد بادی سنت هستش. البته شاید این هنر عطار هست که بویی چنین تند و ادویه ای رو برای مخاطب لطیف میکنه.
به شخصه علاقه خاصی به بوی این عطر دارم ولی وقتی قیمت از عددی بالاتر بره انتظارم اینه که عطر پخش بو و ماندگاری به خصوصی داشته باشه که این عطر در این دو مورد واقعا ضعیف کار میکنه. دلیل اصلی هم استفاده تمام عیار از مواد طبیعی هست.
این نکته ناگفته نماند که این عطر برای عمان ساخته شده. جایی که همیشه گرم هست و میتونه ساز و کار کاملا متفاوتی در مناطق گرمسیر داشته باشه.
پخش بو: اول متوسط و بعد بادی سنت. ۴ پاف کافی هست.
ماندگاری: تندی اول بعد از یک ساعت از بین میره، بوی ادویه تا ۵ ساعت بعدش در حد بادی سنت مشخص هست و بعد از اون جایی هست که عود باید خودنمایی کنه ولی چون عود این عطر خیلی کم هست پخش بویی نخواهد داشت.
بویایی: رسیدم به قسمت سخت ماجرا. خیلی تنده و خیلی ادویه ای. البته به مشام مخاطب شما این تندی نمیرسه بلکه یک بوی ملایم میرسه. دوست داشتم یک کار اگزاتیک باشه ولی نیست. با این قیمت به نظرم انتخاب های بهتری هم هستن مثل بلک ایریس چرا که اون بوی تند و قوی رو به مشام مخاطب میرسونه که البته باعث شده خیلی مواقع همه بگن این چیه زدی.
بلایند بای؟ نکنین.
تمام صحبت های من در مورد این عطر بی ارزش هست چرا که باید دونست واقعا عطار چی مد نظرش بوده. اگر عطار میخواسته این بوی تند انقدر ملایم بشه واقعا شاهکاری عجیبی ساخته که منی که میزنم از بوی تندش لذت ببرم و طرف مقابلم از بوی ملایمش لذت ببره.

من هم موافقم، اولی که زده بشه بوی عطرهایی رو میده که دور حرم میفروشن. از اونهایی که قبل از نماز استفاده میشه.
این یک عطر بیس هوی هست. اصلا نباید روی لباس زده بشه و بهترین جا براش قسمت های گرم بدن هست. بر خلاف بوی اولیه اصلا زمستانه نیست و باید در فصل های گرم زده بشه. من قبلا برای عطرهای عودی این صحبت رو کردم که عود سنگین هست و پخش بو نداره تا وقتی گرم بشه یا مجاور حرکت هوا قرار بگیره. این عطر هم به شدت سنگین هست، حتی با فشار بخاری ماشین هم علاقه ای به پخش شدن نداره. این کار برای عمان ساخته شده که همیشه گرم هست.
امواژ یکی از پرفیومری هایی هست که بیشترین استفاده رو از مواد طبیعی داره و هرچند همه وقتی اسم طبیعی رو میشنون میگن پس حتما بهتره ولی همیشه اینجوری نیست. برای اینکه این کار گلش به اندازه بیشتری بمونه خیلی خیلی ازش استفاده شده که بوش رو برای نیم ساعت اول زننده کرده.
پخش بو: متوسط رو به کم، ۴ الی ۵ پاف نیاز هست.
ماندگاری: حدود ۲ الی ۳ ساعت.
بویایی: خوب همیشه بلایند بای خوب پیش نمیره. لطغا اول امتحانش کنین بعد بخرین. من خودم خوشم نمیاد از بوش و همه بهم گفتن خیلی خیلی بد بو هست.
ولی ارزش خرید: این یک کار نیش هست و من برای قیمت نمیتونم از بو صحبت کنیم. برای این عطر از مواد واقعا عالی ای استفاده شده اون هم به حجم بالا، ولی اینکه کاری با این قیمت انقدر پخش و ماندگاری کمی داشته باشه درست نیست. عطر باید ساعت ها بو بده و قابل تشخصی برای دیگران باشه. مشکل اصلی این عطر عدم توازن در استفاده از مواد سنتتیک هست چرا که مواد سنتتیک تعادل و توازنی رو به کار میدن که در عطرسازی مدرن واقعا نیاز هست.
ولی اگر براتون مهم هست که عطری تا جای ممکن از مواد طبیعی استفاده کنه برند دیگه ای نمیشناسم که به این اندازه از مواد طبیعی استفاده کنه.

هرکسی دوست داره صحبت رو به روش خودش انجام بده تا اون چیزی که نظرش هست رو بتونه ارائه بده. ولی بیام و یک نکته بگم:
در این زمان عطرها به چهار نوع تقسیم میشن: عطرهای قدیمی، مدرن و پر فروش (یا همون دیزاینری و باربرشاپی و استریت پرفیوم) و در آخر تکامل نیافته های بین جدید و قدیم.
اول پرفروش ها: مثل دیور سواژ، بلو د شنل، YSL Y، اونتوس و بیش از ۹۰٪‌ عطرهای بازار. وقتی صحبت در خصوص این عطرها هست کسی به دنبال بوی خاصی نمیگرده. همه در خصوص اینکه این عطر چقدر همه پسنده صحبت میکنن علتش هم اینه که این عطرها ساخته شدن که عطر باشن و بوی خوب و همه پسندی بدن تا شرکت ها ازشون با تولید بالا بفروشن. این عطرها برای سال های درازی ساخته میشه و ری فرموله شدن توشون شایع هست. همیشه هم در طی زمان به روز شدن، مثلا شما میگین این بو قدیمی هست یا این بو جدیده ولی اون خاصیت همه پسندی هی تکرار میشه. همچنین برای این بوها به دسته بیشتر اشاره میشه: مثلا فرش، فورال، وودی و اورینتال. تغییر فاز هم توی این عطرها یا نیست یا خیلی کمه.
دوم قدیمی ها: دیدین برای یک عطری میگن بوی دریا میده، بوی جنگل میده، بوی رز میده و… این هنر عطرسازی قدیمی هست که تا قبل از ۱۹۹۰ بسیار رواج داشت. مثل کرید گرین ایریش که شما میگین این بوی آبشاری میده که زیرش خزه رشد کرده. یا کارون یاتاقان که بوی جنکل کاج و بلوط میده. مثال های زیادی در این خصوص هست. توی این عطرها هنر این بوده که به شما اون حس به خصوص القا بشه. نت ها توی این عطرها به صورت زیر مجموعه ای و تکی هستن مثل سیتروسی یا سافت فلورال که فقط در همین زیرمجموعه تقویت شده اند. این به این معنی نیست که هنوز از این عطرها ساخته نمیشه بلکه طرفدار خودش رو داره ولی مثل گذشته دیگه همه همین شکلی نیستن.
سوم عطرهای بین دو دوره هست: این عطرها بعد از سال ۹۰ روی بورس اومدن که شما عطر رو میزدین و عطرها با تغییر فاز بوشون به شدت عوض میشد. مثلا اول بوی سیتروسی میداد بعد میرفت توی فاز گلی و در آخر یک دفعه چوبی. میتونم به عطری مثل ارولفا، هیمالیا یا کجال هوم اشاره کنم که اینجوری هستن. این دوره خیلی کوتاه بود و خیلی هم طرفدار نداشت.
و در آخر عطرسازی مدرن: اکثر کارهای نیش قوی در حال حاظر توی این دوره هستن، امواژ، زرجوف، اورتو پاریسی، ممو و غیره. کارهاشون سمت داره ولی نه خیلی مستقیم. برای مثلا مگاماره از اورتو پاریسی: بوی نمک میده، بوی دریا میده ولی فقط بوی نمک و دریا میده؟ نه، یکم تنده، یکم ترشه، یکم سبزه، بنسدانول داره، ساندالور داره که نت های اصلی صندل هستن ایتل موتال داره و ایریس داره که کار رو کمی پودری کردن، عود، مشک و ایسوسوپر که کار رو ملایم کردن در او طرف نورلیمبنول و تیمبرول همراه با جاوانول که بوی عنبر رو کریستاله میکنه تا هم پخش بو داشته باشه و هم ماندگاری. وقتی بوش میکنین اون بوی کریستاله کاملا دماغ رو قل قلک میده. و یک کار اکواتیک، سبز، اروماتیک، چوبی هست.
یا همین کار، وقتی بازش میکنی بیشترین چیزی که نظرت رو جلب میکنه فلورال بودنه ولی فقط فلوراله؟ نه یک پخش بوی سیتروسی داره، سیتروس ملایم مثل پرتقال شیرین، لیموی سبک و یکم لیموی ترش در کنارش ته مایه چوبی شرقی، صندلش نه به صورت مواد اولیه بلکه خود صندل هستش، مشک و کهربا کار رو شیرین و صاف و یکم صابونیش کردن ولی نه اوقدری مشک داشته باشه که بخواد کار رو تمیزش کنه، ایتل موتال همیشه با اسطخودوس استفاده میشه که یکم هم کار رو پودری بکنه و ایسوسوپر باعث پیوند خوردن بوی سیتروس به فلورال میشه پس یک عطر فلورال، سیتروسی، اورینتال هستش.
ولی در این عطرها اینکه به این شکل بهشون اشاره بشه فایده ی چندانی نداره.
من میام و برای این عطرها از کلمه هایی مثل همه پسند، خاص پسند و اگزاتیک استفاده میکنم. اگر نتی نت اصلی باشه اون نت رو بیان میکنم و در خصوص ماندگاری و پخش بو صحبت میکنم. گاهی وقت ها ریز شدن در بوی عطر کار رو خراب میکنه و ذهن رو گمراه.
پس این عطر یک عطر گلی به حساب میاد با یک گل ملایم، اولش کمی سیتروسی هست و این بوی سیتروس تا مدتی با عطر هست، تقریبا بوی گلش تا آخر همراهیش میکنه و در آخر بوی گل صابونی شیرین داره.
عطر به شدت همه پسندیه. بیشتر زنانه حساب میشه چون بوی گلش نسبتا قوی هست ولی به اندازه کارهایی مثل رویال میرفیر و فرنچ لدر گلش زنونه نیستش.
وقتی عطری این قیمت رو داره من دوست دارم پخش بوی زیادی داشته باشه و ماندگاری بالا، ولی این عطر یکم از لحاظ پخش بو و ماندگاری ضعیف هست. البته کلا کار ملایمی به حساب میاد.
پخش بو: ۳ الی ۴ پاف برای پخش متوسط و متوسط رو به کم.
ماندگاری: حدود ۴ ساعت متوسط و متوسط رو به کم و ۲ ساعت در حد بادی سنت ولی محو.
بویایی: کار یونی سکسه ولی یکم به سمت زنانش بیشتره. به شدت همه پسنده مخصوصا برای سر کار یا مهمونی های خیلی رسمی. اگر علاقه به کارهای فلورال دارین پینهادش میدم.
بلایند بای؟ میشه انجام داد.

سلام. من به شخصه پارفوم رو پیشنهاد میدم.
هرچقدر به سمت پارفوم حرکت میکنیم عطرها ملایم تر و به زبانی بالغ تر میشن و هرچند که اون پخش بوی اولیه کم میشه ولی ماندگاری و پخش بوی بلند مدت بیشتر میشه.
برای این عطر تفاوت قیمتی هم بین این مدل ها واقعا ناچیزه. توی ایران هم مورد پسندتره.

متوجه منظور شما شدم.
قبل از شروع، این نکته رو بگم: این نوع صحبت کردن که با پراید هم میشه به مقصد برسی پس چرا ماشین گرون بخرین از نظر من توهین به افراد هست چرا که بعضی از اونهایی که دارن این متن رو میخونن توان خرید پراید رو هم ندارن و خیلی های دیگه به سختی تهیه اش میکنن لذا هرچند این نوع مثال ها در زمانی خیلی استفاده میشده ولی بهتر هست استفاده نشه.
همچنین این عطرها قابل مقایسه با مثال های ارزون نیستن چرا که عطرهایی با یک دهم قیمت این عطرها هم فروشنده و خریدار داره. اگر در باب مقایسه قرار بگیرم این عطرها رو به ماشین های کره ای و ژاپنی مشابه میبینم که از لحاظ امنیت، کیفیت و استهلاک از نظر معیارهای جهانی رو پوشش میدن ولی قیمت مناسبی هم دارن.
افراد هزینه ی خاصی رو به عطر، لباس و غیره اختصاص میدن که اون یک امر شخصی هست. ولی دلیل نمیشه چون من هزینه ی مختص خودم رو برای عطر کنار گذاشتم بیام و به کسی که از من کمتر میخواد هزینه کنه بگم این چه فکریه که میخوای کم هزینه کنی. تصمیم افراد برای تخصیص بودجه به نیازهای مختلف باید محترم شمرده بشه و اگر فردی میخواد توی این رنج قیمتی عطر تهیه کنه نه به عنوان ناتوان بلکه به عنوان یک تصمیم از سر برنامه های زندگی بهش نگاه بشه.
به نظر من افراد میتونن ساعت ۲۰ دلاری، ۲۰۰ دلاری ۲ هزار دلاری تا ۲ میلیون دلاری بخرن، ولی حتما لازم نیست یا ارزون ارزون رو بخر یا گرون گرون.
من هم وقتی میبینم این عطر یا هر عطر دیگه ای رایحه خوش رو داره پیشنهادش میدم چرا که افراد بی بها مبلغی که به این عطر میخوان بدن رو به دست نیاوردن. حالا اگر کسی نمیخواد این مبلغ رو تقبل کنه یا مبلغ بیشتری رو برای خرید عطر اختصاص داده که سراغ این عطر نمیاد.
و واقعا شما مخالف این صحبت هستین؟ (هنر اینه که با کمترین قیمت بهترین رو خرید) پس میرین مغازه و بدترین جنس رو با بیشترین قیمت انتخاب میکنین؟ بلاخره خودتون فرمودین مخالفین.
همچنین من مثال های بیشتری برای عطرهای گرون دارم که ارزش خریدشون رو ندارن یا همه پسند نیستن و فقط چند تا رو مثال زدم. (بیش از ۴۰٪‌ عطر های گرونم یا ارزش موادشون خیلی کمه یا همه پسند نیستن)

این عطر از شنل های قبلی که در موردشون صحبت کردم ملایم تره، سیتروسی تره، همه پسندتره و خوش بو تر. ولی در عین حال از نظر قیمت از اونها خیلی گرون تره. برای سیگنچر سنت ماندگاری و پخش بو خیلی خیلی مهمه برای اینکه عطری که ماندگاری نداره زود میره و دیگه سیگنچر شما بوش نمیاد. شنل از نظر سیگنچر انتخاب بهتری هست. و همچنین کاربردی تره و میشه تقریبا همیشه زدش ولی این عطر فقط و فقط برای تابستون هست.
من گفتم که مقایسه عطرها کار مناسبی نیست چرا که الان فکر میکنین این عطر به اندازه شنل خوب نیست ولی این فکر اشتباهی هست. این عطر تمیزتر و ملایم تره، همه پسندتره و همچنین درسته توی زمستون کارایی نداره ولی توی گرمای شدید تابستون این کارساز تره. مخصوصا اگر در شهرهای گرم زندگی میکنین این عطر از شنل انتخاب بهتری هست. برای عطر بلو د شنل گفتم که سواژ الکسیر رو بیشتر دوست دارم ولی چون خیلی قوی هست نمیشه همه جا ازش استفاده کرد. هر عطری در شرایط خاصی میتونه از عطر دیگه بهتر باشه.
پخش بو: متوسط. ۴ الی ۶ پاف نیاز هست.
ماندگاری ۳ ساعت سیتروسی و ۶ ساعت گلی، عنبری، شیرین.
بویایی: همه پسند، کاملا تابستانه. تا وقتی هوا گرم باشه جایی نیست که نشه این عطر رو زد حتی توی باشگاه.
بلایند بای؟ کلا این نوع عطرها برای بلایند بای عالی هستن.

و رسیدم به آخرین عطر شنلم. این عطر دی ان ای اصلی هر دو عطر قبلی هست. همونجور که عطر الور هوم ملایم شده ی بلو د شنل هست این عطر تندتر و غیر سیتروسی تره. البته این عطر EDT هست باید با بلو د شنل EDT مقایسه بشه چرا که همیشه برای پارفوم عطر رو ملایم تر میکنن.
خیلی تمیزه و خیلی فرش. اود تویلت بودنش فریبتون نده چرا که از نظر پخش بو از هر دوتای دیگه قوی تره. واقعا برای من سخته بگم این رو بیشتر دوست دارم یا بلو د شنل رو ولی این رو هم میدونم که به شدت مشابه هم هستن. دلیلی که بلو د شنل رو بیشتر دوست دارم ملایم و همه پسند بودنه و متفاوت بودنش از بعضی کارهام هست چرا که اگر برم سراغ این عطر که تندتره، کارهای تند خیلی قوی تری دارم که این عطر رو کنار میزنن. همچنین این کار یکم کلاسیک هست و چهار فصله در حالی که بلو د شنل تابستونه هست. همچنین این یک شاهکار قدیمی هست و از شاهکارها به شدت الهام گرفته میشه که باعث میشه ریشه های بویی این عطر در خیلی از عطرهای امروزی وجود داشته باشه. بعد از خشک شدن هم بلو د شنل حرف بیشتری برای زدن داره تا این.
میدونم میدونم من بارها گفتم عاشق بیست مود با ماندگاری فراوان هستم ولی همه جا که جای بیست مود نیست. عطرهای بیست مود هم اکثرا زمستانه هستن تا تابستانه. برای همین تفاوت در پخش بو باید برای من وجود داشته باشه تا برای مکان های متفاوت انتخاب ها مناسب بکنم.
پخش بو: متوسط رو به زیاد. ۴ پاف کافی هست
ماندگاری: ۴ الی ۶ ساعت
بویایی: خب یکم تنده. اگر عطرهای زیادی ندارین و به دنبال یک عطر همه فن حریف هستین این عطر از بلو د شنل و الور هوم بهتره چرا که نه فصل میشناسه و نه جا و مکان که در نهایت باعث میشه زودتر تموم بشه.
ولی بیام و یک پیشنهادی بدم. هر سه عطر شنل بوهای نسبتا یکسانی دارن و اگر از یکی خسته بشین و برین سراغ یکی دیگه اش میتونین همون سیگنچر سنت رو حفظ کنین. همچنین میشه این عطر رو برای زمستون زد و بلو د شنل رو تابستون.
این رو هم بگم که تمامی کارهای شنل من مشابه هم هستن و باید کنار هم مقایسه بشن که تفاوت ها معلوم بشه وگرنه تفاوت هاشون از فاصله قابل لمس نیست.
در انتها باید بگم شنل برای روزمره از تمامی عطرهایی که دارم مناسب تر هست. اگر میخواین با یک عطر جلو برین شنل رو انتخاب کنین.