ترکیبی متعادل وجذاب از فندق کارامل وکاکایو با ته بویی از تنباکو وعرق نیشکر .شیرین وفندقی(نه از نوع خام)اثری از مشک وچوب وانجیر وعنبر ندیدم مگه با تلسکوپ هابل دنبالشون بگردم صرفا زمستونیه

شروعی غلیظ و به شدت صمغی نه تلخه نه تنده و نه تاریک ترش ودم کرده . به مرور دودی و حیوانی هم میشه(این وازه کثیفو نفهمیدم یعنی چی کثیف توهری کثیف کلینت ایستوود بود)رز تو این عطر محسوسه اما غالب نیست رزهمیشگی نیست خوب با بقیه چفت شده فضای کلی عطر همینه صمغ عنبر وکمی دودی رزی .که تا پایان ادامه دارندماندگاری وپخش هردو مثل شب یلدا طولانیند

گنجه کستوری=کنو .کنو وبازم کنو(کنو به گویش خراسانی همون شاهدانه است) نقطه مقابل بلک افغانو که ابدا شاهدانه ای نداره جمعی به تو مشغول وتو غایب زبلک افغانو اگه نیمی از این عطرو بریزیم تو بلک افغانو ونیمه دوم بلک افغانو رو بریزیم داخل نیمه اول این اینجوری صاحب دو عطر نفیس ماورایی شدیم وباسرعت ضربه میگوی طاووسی وارد کتاب گینس شدیم واز اونورش بدر زدیم حالا این دو لعل بدخشانی رو چه بنامیم اسم اولی رو شاه افغانو میذاریم دومی روگنجه دانه کجا از وجودشون حض ببریم؟اولی رو میذارم برا اول و شب یلدا و زمستون سیاه دومی رو واسه چارشنبه سوری .اول چند پاف گنجه دانه میپاشیم رو اتیش بعد از روش میپریم با هر بار پرش یک قدم از جبروت دور میشیم دو قدم به هپروت نزدیک .نهایتا از وسط حلقه عطاران فری ماسون نقاب دار سر درمیاریم عینتا کروز فیلم چشمهای کاملا بسته استنلی کوبریک.یک قدمی رسیدن به کمال خودمون هم نمیدونیم خودمون هستیم یا همزادمون تازه میفهمیم در لایه زمانی گم شدیم یهو یاد دی کاپریوی اینسپشن می افتیم. چاره کار چرخوندن فرفرست اما فرفره کجا بود ؟ اینجاست که میپذیریم در لبه زوالیم زوال در طبقات زمانهای موازی که راه پله ای هم ندارن

یادم رفت بگم تو این عطر تباکو وقهوه رو ابدا حس نکردم شاید تو دوران میانی اصلا قهوه وتنباکو نبوده اگه هم بوده بیشتر بوشون یه جور دیگه بوده وبیشتر به درد پیپ جناب تیرانوسور رکس میخورده نه بنی ادم

پرین مندوداری شروعی متراکم گلی به خصوص یاس که فضایی زنانه ونا امید کننده داره اما این همه داستان نیست قلب عطر حیوانی خششاشیه که مدام در نوسان هستندخیلی تاریک وسنگین نیستن اما فضایی جالب و کمتر تجربه شده رو میسازن .عطری به شدت لایه بندی شده عین سایتهای دیرین شناسی. با لایه های غریب که ادمو مدام بین دوران حاضر وکرتاسه مزوزویک ورزوراسیک پاس کاری میکنه اخرش عین سریال دوران کهن نمیدونی سر از کدوم دوران در میاری وبا کدوم غول شاخ دم دار روبرو میشی پایان عطر خوشاینده وهمه چیز با خزه و چوب لطیف وخامه ای ختم به خیر میشه.نکته جالب این عطر ماندگاریشه به راحتی ۷۲ ساعتو رد میکنه اسمشو به جای مندو داری باید میذاشتن منو تو داری

شک ندارم اجداد پرین لومروس جایی بین تایلند وچین عطاری داشتن پرین از بچگی ول بوده بین انواع داروهای سنتی گیاهی وحیوانی پودر شده یه ذره از اینو با اون قاطی میکرده بالایی رو با پایینی قرمزا رو با زدا نهایتا همه رو با هم ومیذاشته تو صندوچه سالها از اون روزا گذشته در صندوقچه رو باز کرده ویکی یکی تبدیلشون میکنه به عطر دستش به کم هم نمیره چا تا چارتا برند راه میندازه دهها نوتو با هم قاطی میکنه عجیب اینکه بعضیاشون مثل همین عطر خوب در میان ومشعشع بعضیا بد ومزخرف مثل گنجاکستوری. واما وارک اولین پاف معادله با هجوم حیوانی وحشی که به ذهنم اشنا بودهر چه فکرکردم یادم نمیومد این بو رو کجا حس کردم اشنا بود اما غریب تا بالاخره یادم اومد چند سال پیش رفته بودم کوه که یهو خودمو دم لونه گرگ دیدم با سه توله(شانس اوردم پدر مادرشون نبودن)بویی که از اون لونه میومد دقیقا شروع این عطره.وحشی سرکش وتند اما انگار این حیوونو به زنجیر بستن هنوز چند ثانیه ای نگذشته که کمی عقب مینشینه و ادویه میاد جلو سردته ادویه ها دارچینه موم زنبور عسل هم میاد ومیره اما تا مدتها رایحه حیوانی و دارچین یال به یال میتازن پایان بندی عطر چوب ونعنای هندیه .امبر ودودی حس نکردم هر چی هست تک لایه ای و ساده نیست تکراری وکپی هم نیست کمی منو یاد برند کستوم نشنال انداخت

سلام به جز پچولی روما وهیندوگراس بقیه رو داشتم محصولات پفوموم سخت گیر میاد با گوالتیری میونه خوبی ندارم (ملنگ شتر سوار سالها پیش تیله هامو برد ونیاورد)با اینهمه اگه دکانتش گیرم اومد تستش میکنم.ممنون

یادم رفت بگمNo.04 Bois de Balincourt Maison Louis Marie چیزی بیشتر از سایه سانتال ۳۳ نیست با اینکه روغن عطره نه پخش سانتالو داره نه ماندگاری وشفافیت این عطرو سانتال ۳۳ تنها عطر چوبیه که سایه شو با بیل نمیزنم اگه قیمتش منصفانه بود فاصلمو باهاش کم می کردم

سانتال ۳۳ نمیدونم چرا هر وقت یاد این عطر می افتم ۳۳پل میاد تو ذهنم بگذریم.این عطر تا دلتون بخواد کپی وفیک داره بیشتر از صدام حسین.فروشنده هایی هستن پست میذارن وادعا میکنن سانتال ۳۳ اصل میفروشن میگن اصلش متمایل به زرده به اینا باید بگی یره هر وقت تونستی با شست پای چپت پشت گوش راستتو بخارونی لی لابو برا تجلیل از شق القمری که کردی یه سر قاشق زردچوبه قاطیش میکنه که دلت نشکنه اسمشو هم به افتخارت میذاره زردچال ۳۳یه حال دو فریتی هم ۴۴سالت که شد بهت میده فلکنرشو با اسم زردچال ۴۴ میده بیرون. واما خود سانتال مایع عطر کاملا شفافه عین اب توچال بدون هیچ رنگی با اولین پاف فضا پر میشه از رایحه ای نمدار تازه بویی شبیه کرم خیار ساویز قدیمی کل اتاقو پر میکنه چرم مهمان بعدیه که وارد اتاق میشه چرمی که نه تلخ وگزنده است نه تند وتیز در کنار صندل حالتی نرم وانعطاف پذیر داره پایان بندی عطر کهربایی با پس زمینه چرم وصندل.چوب نت من نیست ونبوده بخصوص عود از ام سون وگوچی پور هوم که هر دو سقط شدن و از شرشون راحت شدم تا بلک افغانوی سق سیاه نمیدونم این افغان سیاه کی به خاک سیاه میشینه کی مثل گوچی میرسه به پوچی کی مثل ام هفت شب هفت میگیرم براش اما این یکی انگار چغر تر وچگال تر از ای حرفاست تا رکورد ملکه انگلیسو نزنه رو به ممات نمیره

اگر ذهنیت شما از بخور فضای کلیساییه چیزی شبیه به لاین اونم این عطر با اینکه تو هر سه نوتش بخور ذکر شده چیزی متفاوته.قبل تست عطری فکر میکردم با عطری سنگین خفه ومتراکم رو برو خواهم شد اما ابدا اینطور نیست.عطر با فضایی شاداب شفاف شروع میشه چیزی مابین مرکبات ادویه سبز وخیار این شروع اونقد تر وتازه بود که فکر کردم با عطری کاملا تابستونی طرفم فکر کردم اشتباهی رخ داده اما قلب عطر گرمه هل وجوز هندی نمود بیشتری دارند وبخور در پس زمینه مثل هاله ای نمایان میشه این فضا تا پایان ادامه داره نت پایه چوب هم به جمع اضاف میشه چوبی نرم سبز وصمغی که تلخ نیست شیرین هم نیست.عطر با کیفیت و منحصر به فردیه رگه هایی غربی در بستری شرقی با ظرافت در هم می امیزن وفضایی مخملی وخاطره ساز میسازن