در پاسخ به نظر سولماز خانم
احسنت بر شما که هرچه نگفته بودم به زیبایی تکمیل کردین،حتما کتاب سینوهه ذبیح‌الله منصوری را از نشر تاو یا نشر نگاه مطالعه بفرمایید تا ببینید دنیا چقدر بی ارزش بوده و ما نمی‌دانستیم.نه پول نه عشق نه حتی حال فعلی ثابت باقی نمیمانند حتی زمان سینوهه که حدوداً چهار هزار سال پیش زندگی می کرده همین بوده همه یک دوره میان و میرن اما دچار بازی مارپیچی میشن تو دنیا و اصلا نمیفهمند دنیا چه بود!
البته من خودمم مثل بقیه بودم قبل خوندن این کتاب در ضمن میفهمید خدای واقعی اونیه که بالای آسمون هاست نه اونی که تو ذهن ما فرو کردند.
من بعد از خوندن این شاهکار میکا والتاری تا یکسال در فلسفه گیر کرده بودم که هدف واقعی انسان از زندگی چیست؟آخر هرچه گشتم پیدا نکردم جوابی که راضی کننده باشد،شاید آمده ایم که مجبورا بازی بخوریم!
وقتی به گندمزارها نگاه میکنم وقتی به درختان نگاه میکنم وقتی به آفتاب نگاه میکنم همه آن ها برای زنده بودن ماست اما چرا همان خدایی که می‌خواهد ما زنده بمانیم حتی به اجبار،چرا روزی خودش جانمان را میگیرد؟اگر هدفی در کار نیست پس اینهمه برای چیست؟
خلاصه اگر درگیری ذهنی و فلسفی یکساله میخواهید بسم الله.

بله کشور های اروپایی و آمریکایی سیستم خوبی برای لذت بردن از زندگی دارند!
چون خرید کالا و رفاه در حداکثر است و خرید ملک و املاک در حداقل و به حدی گران و مالیات دارد که انسان طمع‌کار که طمع او باعث آزار رساندن به خودش و لذت نبردن از زندگیش میشود مجبور است نهایت لذت را از زندگی ببرد و برای بچه های مفت خور و ارثیه بگیر نگذارد.
خیلی ها را در همین ایران خودمان میشناسم که تا روزی که گرفتار مرگ شدند کار میکردند و با اینکه ثروتمند بودند اصلا از زندگی لذت نبردند و همه را برای فرزندان بیعرضه و بعضا بی قید و بند خود گذاشتند!
جالب است الان همان بیعرضه ها فکر میکنند خودشان به دست آورده اند و ادعای زرنگ بودن و کاری بودن میکنند.

ولی حسین جان بی انصافی نباشد بعضی عطر های اجمل و رصاصی بد نیستند نسبت به برند های ایرانی و اماراتی دیگر،کلا عطر بدون عطار همین میشود

این نوع کالا های بدون قیمت منطقی معمولاً بیشتر از کارایی برای پز دادن افراد ثروتمند به همدیگر و دیگران ساخته شدن

یبار که این عطر منفور رو امتحان کرده بودم قرار بود با دوستان دور هم جمع شویم و کبابی به راه بیندازیم،چشمتان روز بد نبینه همینکه دور سفره نشستیم و شروع به خوردن کردیم همه دادشان درآمد!
این عطر چیه زدی گند زد تو طعم کباب ها(حداقل موقع غذا خوردن ساواج نزنید)
خودمم حالم داشت بهم میخورد از بوی تلخ و تیز این لعنتی و دیگه هرگز یک پاف هم از ساواج به خودم نمیزنم.
ساواج دیور و دار و دستش یک پسر حدوداً 25 ساله رو تداعی میکنن برام که شلوار لی آبی و پیراهن راه راه پوشیده با کفش های آل استار سفید و سیگار کنت میکشه،دست و دل بازه و آدم خسیسی نیست و کمی هم بد اخلاق و اهل کارای خلافه،باباشم یه ماشین اسپورت انداخته زیر پاش،پررو و اهل مسخره کردن و دست انداختن دیگرانه.
و در آخر اصلا مورد پسند من نیست اما قابل تحمله،تنها نتی که پسندیدم تو این عطر اسطوخودوس و برگاموت بود

منم همین حس رو نسبت به این دوتا دارم حتی بلک افغان بعلاوه حالت تهوع حالت گرسنگی هم برام میاره

منم یه زمانی از بعضی عطرا و خوردن شیرینی و ... خوشم میومد ولی الان قهوه بدون شکر میخورم و از بعضی عطرای گذشته بدم میاد،نمیدونم شاید میل انسان هم با هر موقعیت یا سن یا روحیات تغییر میکنه

یک خاطره جالبی من از این عطر دارم یادمه یک روز صبح که وان میلیون زده بودم سوار تاکسی شدم،یه دختر حدودا 17 ساله هم تو ماشین بود چند دقیقه بعد دیدم دختره خیلی نگاهم میکنه خلاصه در عین ناباوری دستش رو گذاشت رو دستم منم برگشتم چپ نگاهش کردم.شاید فکر کنید توهم زدم البته خودمم اولش فک کردم توهم زدم آخه تا حالا اینطوریش رو ندیده بودم،اما امروز که نظرات این سایت رو خوندم متوجه شدم وان میلیون جز عطرای س.....سی حساب میشه الان فهمیدم تقصیر کی بوده این اتفاق خخخخ.

اتفاقا این عطر بسیار پخش و ماندگاری داره به طوری که پیراهنت تا یک هفته پخش نیم متری خواهد داشت و رایحه هم شخصیت داره و بهترین نوت از نظر من نوت آخره.
بوی لذت بخشیه یکم احساس میکنم ته مایه عربی داره

از این نظر میشه همانندش کرد به عطر کارتیر پاشا همین حس رو میده(ثروت قدرت غرور)