به قول جناب سخی استاد بزرگوار که علاوه بر دانش فراوانشون در عطر و روایح برای من الگوی انسانیت هم هستند،در منزل یکی از دوستان نشسته بودیم و شربتی میخوردیم،بین همه شربت ها رام برای من دلپذیر ترین و مورد علاقه ترینه،داشتم در وصف رام و عطر و مزه اش میگفتم که دوست عزیزم رفت و از اتاقش یه عطر اورد و گفت این همونه که میخوای، روی مچشم اسپری کردم و با چشم بسته شروع به بوییدن کردم،بوی تنباکوی همراه با رام که به قول عزیزان تداعی کننده بوی آلبالوئه لذت عجیبی برام داشت،تا قبل از این به واسطه تست تام فورد لاست چری علاقه و رغبت چندانی به روایح آلبالویی نداشتم ولی بولگاری من این بلک نظرمو عوض کرد،شیفته‌ش شدم،طوری که یدونه ازش سفارش دادم و بیصبرانه منتظر خنک شدن هوا هستم.بعد از گذشت یه مدت رایحه آلبالویی کمتر شد و منو کمی یاد تام فورد بلک ارکید انداخت،میشه گفت بیست سی درصد شبیه بلک ارکید ولی بسیار دلنشین تر، برای منی که با عطرهای شیرین میونه خوبی ندارم این عطر اصلا آزار دهنده نیست و شیرینی مطبوعی داره.
خیلی از دوستان و اطرافیان برای لباسی که دارن دنبال عطر مناسب میگردن ولی من کاملا برعکسم،برای عطری که دارم دنبال لباس مناسبم :) از اسمی که این عطر داره مشخصه که باید یک مرد سیاهپوش بود، کت ماهوت مشکی ،یقه اسکی مشکی شلوار جین یا فاستونی ذغالی و یه جفت نیم بوت چرم مشکی ستی هست که من مناسب این عطر میبینم.

از همه دوستان و عزیزان عطرافشانی سپاسگزارم که همیشه از شما در حال آموختنم

اوضاع همیشه اینطور نمیمونه،
این روزا میگذره،
آبان میاد،آذر میاد،دی میشه،
بارون میاد،برف میشه،
شال میندازیم،پالتو میپوشیم،
از سرما لپامون گلی میشه.
بعدش وقت ساواج الکسیر و توسکان و افریکن لدر میشه.
اینا خیالبافی های این روزای منه :)
خیلی وقته دلم واسه عطرای زمستونی تنگ شده،
واسه خنکی هوا تنگ شده.
زمستون که میشه دلم واسه عطرای خنک تنگ میشه،
تابستون که میشه واسه عطرای گرم.
به حال اونایی که از زمان حال لذت میبرن غبطه میخورم.

امیدوارم دلتون همیشه شاد و پر از مهر باشه

سال ها پیش وقتی اولین بار اونتوس رو بوییدم چنان عاشقش شدم که هیچ عطر دیگه ای به چشمم نمیومد ، بعد از یه مدت خواستم تنوع بدم و چون اونتوس رو روی قله کوه میدیدم واسم سخت بود انتخاب عطر دیگه ای، و احساس میکردم که باید اون عطر رو توی خانه کرید جستجو کنم ، سیلور مانتین ، گرین آیریش ، وایکینگ ، ارولفا عطرایی بودن که بعد از اونتوس سراغشون رفتم و متاسفانه هیچکدوم منو راضی نکردن به خصوص گرین آیریش و ارولفا...
اون موقع ارولفا اصلا به دلم ننشست و گذاشتمش یه گوشه تا یکی دو ماه پیش که رفتم سراغش.
واقعا عجیب بود واسم ، با اضافه شدن سنم چقدر این عطر برام خوشایند شده بود..من هیچوقت دنبال تفکیک کردن و پی بردن به تک تک عناصر سازنده عطر نبودم و از کلیت یک رایحه لذت میبرم ولی بوی خربزه و زنجبیل این عطر واقعا واسم لذت بخشه و بیشتر از هر رایحه‌ی دیگه ای توی این عطر حسشون میکنم.
برای شامه من این عطر، عطر خنکی مثل سیلور مانتین نیست، بنظرم هم خنکه هم نیست و بیشتر معتدله تا خنک.
روی تیپ هایی مثل پیراهن و شلوار لینن و کنفی و کالج اسپادریل خوب میشینه و اغواگریش دو چندان میشه..با وجود اینکه سال ساختش واسه سی چهل سال پیشه ولی به هیچ عنوان کلاسیک و قدیمی بحساب نمیاد هرچند که مدرن هم نیست...
کلام آخر اینکه با این قیمتی که الان داره بنظر من هیچ توجیه اقتصادی نداره مگر اینکه شیدا و سرگشته‌ش باشید.

آرزوی شادکامی برای همه عزیزان دارم

هممون شنیدیم که در هر دقیقه فلان تعداد انسان متولد میشه و تعداد دیگه ای هم از بین میره،
جایی که ما هستیم با گذشت هر لحظه هزاران هزار آرزو و هدف داره از بین میره،
یه موقعی نزدیکای چهار میلیون درآمد داشتم و کرید اونتوس تقریبا ۶۰۰ یا ۷۰۰ تومن بود که میشه گفت عطر گرونی محسوب میشد و خریدنش برای من میشد یک ششم درآمدم.
شاید بجز عزیزان عطرافشانی و کسایی که مثل من هستن بقیه اینو درک نکنن و پوزخند بزنن، ولی برای من عطر یعنی زندگی،موقعی که غمگین ترین آدم دنیا بودم به عطرهام پناه میبردم، موقعی که خوشحال ترین بودم بازم کنار عطرهام بودم،شب به عشق اینکه زودتر صبح بشه عطر بزنم میخوابیدم.خیالبافی میکردم صبح که شد کدوم عطر رو با کدوم لباس بپوشم که میدونم شما میفهمین چی دارم میگم.
ولی تورم و گرونی داره این تنها عشق زندگیمو ازم میگیره،واقعیت اینه که درآمد من و امثال من به اندازه تورم که نه حتی یک پنجم اونم افزایش پیدا نکرده بلکه خیلی مواقع کمتر از قبل هم شده، و عملا دیگه جایی برای خرید عطر جدید یا تمدید عطر مورد علاقه باقی نذاشته،الان فقط از پس خورد و خوراک و بهداشت و درمان و مسکن بر بیای جز خوشبخت ها محسوب میشی که خیلی ها از پس اینا هم بر نمیان متاسفانه .
حالا شما ببین این یه علاقمندیه که از دید خیلی ها حتی از سر سیری هستش و نیاز مبرمی نیست که البته اونها هم درست فکر میکنن . حالا اون جوانی که سالها تلاش کرده تا بتونه هزینه ازدواج یا هزینه خرید یه پراید واسه مسافرکشی و خیلی چیزای دیگه ای رو جور بکنه ولی شب میخوابه و فرداش که بیدار شد ارزش پولش نصف میشه .
ماها نسلی هستیم که دیدیم طی ده سال ارزش پولمون تا همین امروز یک شصت و پنجم شد
 و به همین راحتی شدیم حسرت به دلان تاریخ

درود علی جان
ممنونم از مهر و محبت شما
پیروز باشید🌹

سه ماه اخیرِ من با این عطر گذشت،
سه ماه باهاش رفاقت کردم تا زیر و بمش رو در بیارم،
انصافا توی رفاقت کم نذاشت؛
پخش عالی
ماندگاری خیلی خوب
رایحه ای باوقار و خاص
شروع کار زعفران و هل بیش از هر چیز دیگه ای خودنمایی میکنه و این شروع چندان باب میل من نیست ولی اذیت کننده هم نیست،یجورایی یادآور دسرهای سنتی که با زعفران و هل درست میشن هستش ،
ولی...بعد از گذشت تقریبا بیست دقیقه یه رایحه جذاب متولد میشه که خیلی دوست داشتنی و خاصه،گرما بخشه،صمیمیت داره،
وقتی تنپوش تنت شده وقار و اصالت رو به اطرافیان و مخاطبینت ساطع میکنه.
توی این مرحله من بیشتر از اینکه بوی چرم ازش بگیرم بوی عود رو استشمام میکنم ولی نه اینکه تم عربی عودی داشته باشه ،نه،اصلا همچین چیزی نیست.
بعد از گذشت چند روزی از رفاقت من و افریکن لدر متوجه شدم باید لباسی درخور دوستی با ایشون داشته باشم؛
تهیه نیم پالتوی چرم با رنگ قهوه ای سوخته و یقه اسکی کرم شکلاتی و شلوار فاستونی ذغالی بهمراه یک جفت بوت چرم قهوه‌ای بخاطر سلام علیک و رفاقت با این پلنگ افریقاییه.

شاید نقطه ضعف یا نقطه قوتش اینه که با هر استایلی ست نمیشه.
"من خودم استایل نیمه رسمی و رسمی کلاسیک رو با این عطر میپسندم"
بنظرم مناسب استایل رسمی از نوع کارمندی نیست.

توصیه دوستانه در این شرایط اقتصادی :
" بدون تست کردن عطر در فصل ‌و دمای مربوط به خودش و از روی نظر دیگران خرید نکنید،گول بلاگرهای عطر فروش فضای مجازی رو نخورید،فقط و فقط به شامه و سلیقه خودتون اعتماد کنید و نه جملات فریبنده مثل این عطر رو بزن همه رو به خودت جذب کن "

و در آخر دلنوشته ای تقدیمِ شما که حوصله کردین و تا آخر خوندین:

تکانم بده
فریاد بکش
سپس جوری در آغوشم بگیر بسان کودک گم شده ای در ازدحام ، پس از پیدا شدن
و در گوشم بگو ؛
دیگر هرگز دستم را رها نکن
و من بگویم ؛
مرا به خودت سنجاق کن ،
دیگر هرگز نمی توانم تو را نداشته باشم.

زنده باد ایران،زنده باد ایرانی

درود
مهدیس جان خود کازاموراتی مفیستو شبیه کرید سیلور مانتین واتر هستش ولی من به شخصه خودم سیلور مانتین رو ترجیح میدم به مفیستو.
ولی در مورد اینکه الیزیوم شبیه مفیستو باشه اصلا همچین چیزی نیست از دید من.
الیزیوم روح و شخصیت کاملا متفاوتی داره ، رایحه خیلی یونیک و شیک در کنار شفاف بودن، بسیار دلپسندش کرده ؛طوری که کمتر کسی میتونه اونو نپسنده.ماندگاری و پخش چندان بالا نیست ولی راضی کننده و خوبه.
همونطور که گفتم اوپنینگ الیزیوم حال و هوای اونتوس رو داره ولی نه به این معنی که مشابه اونتوس باشه.
مطمئنا از داشتن و پوشیدنش لذت خواهید برد ، ولی با این ذهنیت که مشابه مفیستو هست سمتش نرید که انتظارتون برآورده نمیشه چون کاراکترهای متفاوتی دارن.

بسیار بسیار زیبا احساساتون رو به تحریر دراوردین.

و در این میان رایحه ای که خاطرات نزیسته مان را زنده میکند و حسرت به دلمان می گذارد،حسرت گذشته ای که گویی آینده‌است که آرزویش را داریم
دل نوشته ای از طرف خودم تقدیم به شما و همه دوستان عطرافشان:
دلم همچو ایستگاه قطاریست متروک
که در آن سوزنبان پیر در انکار حقیقت میکوشد
فقط خاطره مانده‌است و شعر
وااای پناه بر شعر
که خاطره،بد میسوزاند...

دوستان عزیزی که عطر توسکان لدر رو توی گوگل سرچ کردین و به این صفحه رسیدین دقت کنید که این عطر رایحه همه پسندی نیست پس لطفا این کار رو بلایند بای نکنید و قبل از خرید حتما تست داشته باشید.من خودم همونطور که قبلا گفتم عاشق این عطرم ولی کم نیستن از اطرافیانم که رایحه توسکان لدر رو دوست ندارن.
دلیل این کامنتی که میذارم اینه که مدتی میشه توی فضای مجازی و بویژه اینستاگرام یه قسمتی از یک سریال رو که در مورد پخش بوی این عطر هست ، مرجع قرار دادن و رگباری توی پیج های فروش عطر تبلیغشو میکنن،لطفا دقت داشته باشین که اول حتما قبل از خرید تست کنید و دوم اینکه حتما از جاهای معتبر خرید کنید که مبادا هزینه یک عطر اصلی رو پرداخت کنید و بجاش یک عطر طرح و فیک رو بهتون بدن که شاید یک صدم عطر اصلی قیمت نداشته باشه و همچنین از استشمام و استفاده از رایحه اصلی هم بی نصیب بمونید و سوم اینکه تحت تاثیر لفاظی و تبلیغات پیج های بی نام و نشان فروش عطر قرار نگیرید و عطر رو با تست کردن در زمان و فصل مناسب عطر و با توجه به علایق و کاراکتر خودتون و همچنین جایی که میخواید استفاده کنید انتخاب کنید.
آرزوی شادکامی برای عزیزان عطر افشانی و همه مردم ایران

در سال ۱۸۰۹ بتینا برای گوته نوشت: "تمایل شدیدی دارم که شما را برای همیشه دوست بدارم".
این جمله‌ی به‌ظاهر پیش پا افتاده را به دقت بخوانید. از کلمه‌ی عشق مهم‌تر، کلمه‌های "همیشه" و "تمایل" است!
آنچه بین آن دو جریان داشت، عشق نبود، جاودانگی بود...
(میلان کوندرا)
توسکان لدر عزیزم، من هم تمایل شدیدی دارم که شما را برای همیشه دوست بدارم،
الان که این متن را مینویسم ۳ آبان ۱۴۰۲ است.
پاییز و بارانِ نم نم و خنکای مطبوع.بوی برگ های خشکِ آمیخته با باران و فضایی بس دلتنگ کننده.پیاده روی فقط به قصد پر کردن ریه هایم از این هوای دل انگیز،البته نه به تنهایی،من و توسکان لدر باهم.عشقم به این عطر با کلمات قابل وصف نیست،این عطر اندازه آغوش منه ، اگر پرنده بودم دوست داشتم عقاب باشم،اگر ماشین می بودم دوست داشتم که کادیلاک سویل باشم و اگر عطر بودم دوست میداشتم که فقط و فقط توسکان لدر باشم و تن پوشی شوم به تن همه چشم انتظاران در پاییزِ دلتنگی.تن پوش همه دلتنگانِ عالم.تن پوش همه کسانی که رازی در قلب و غمی در نگاه دارند...