من به اینجا اومدم تا اعلام کنم افتخار میزبانی از این شاهکار فرانسیس کرکجیان رو در کلکسیون کوچکم دارم.
گمان نکنم همچنین بهار نارنجِ با کیفیت و طبیعی به معنای واقعی کلمه رو در عطر دیگه‌ای به‌مانند «فلور دو مال» داشته باشیم. باید هم بگم واقعا خوش شانس بودم که این عطرو در یک خرده‌فروشی پیدا کردم و با وجود بیش از ده سال دیسکانتینیو بودن تونستم بخرمش.

نکاتی که باید در مورد این عطر توجه کرد اینه که با اولین اسپری در همون لحظات اول ممکنه با یک بوی پلاستیک مانند روبرو بشیم ولی اینجا نباید قضاوت داشت چون به سرعت این بو از بین میره و رایحه برگ درخت نارنج جاشو میگیره. قلب نوت های عطر که بهار نارنج باشه از همون اول خودشو در کنار سایر نوت ها نشون میده و تا آخر هم به خودنمایی خودش ادامه میده. چرا میگم این نوت به شدت طبیعیه چون شما به راحتی اون حالت گرده گل و شیرینی شکوفه های درخت بهار نارنج رو میتونید حس کنید که به عطر هم یک شخصیت پودری و شیرین میده. البته به همین دلیل این ویژگی‌ها شایان توجهه که این عطر خیلی برای گرمای تابستان و زیر آفتاب مناسب نیست و شیرینیش ممکنه تو ذوق بزنه. برای همین کمی خنکی بهاری برای استفاده این عطر لازمه.

در مورد پخش و ماندگاری هم باید بگم که عملکرد هر دو کاملا قابل قبول و بالاتر از میانگینه اما در مورد شون زیاد اغراق شده که البته در مورد ماندگاری برای من همیشه این اتفاق مثبتی قلمداد میشه. این که رایحه یک عطر نهایتا تا ۲۴ ساعت روی پوست و لباس بمونه که این عطر هم به همین شکله.

به شخصه خیلی منتظر رسیدن هوای خیلی سرد هستم تا فلور دو مال رو داخل اون فضا هم امتحان کنم و بهار رو به خودم و دیگران هدیه بدم.
سپاسگزارم

از عطرافشان تقاضا دارم سایر عطر های این برند رو هم داخل پروفایل سایت قرار بدن.
سپاسگزارم

این عطر برای من عطر تند و تیزی بود و با اون عزیزی هم که گفتن اگه این عطر دهه ۹۰ یا ۸۰ میلادی به بازار میومد کاملا موافقم که اقبال خیلی بیشتری پیدا میکرد.
در نوت های پایانی هم من حس پیرهن و لباس یک فرد سیگاری رو از عطر حس میکنم. انگار که این پیراهن رو از کسی گرفتم و پوشیدم. نمیدونم برای سایرین هم به این شکل بوده یا نه ولی در کل ارتباط گرفتن با این عطر کار سختیه و به نظرم و نظرات در موردش بسیار polarizing خواهد بود.

عموما عطر های خنک یه حس شادابی و بازیگوشی و تازگی رو تداعی میکنن که این ویژگی های بیشتر همون عطر ها رو برای سنین جوانی و زیر ۳۵ سال مناسب میکنه.
ولی اگه بخوام یک عطر خنک بالغ و سنگین در عین حال با کیفیت و پخش خوب، با نیم‌نگاه شرقی رو برای افراد پا به سن گذاشته و پدران ایرانی معرفی کنم، بدون شک این بهترین گزینه‌ای هست که میشناسم و قطعا اگه پدرم در کنارم بود پولم رو جمع میکردم تا بهش هدیه بدم.

از بین ۶ ۷ عطر آمواجی هم که تست داشتم فقط از این عطر خوشم اومده.
پس بر شما باد که از این عطر غافل نشوید.

با سلام خدمت عطرافشانی های عزیز.
بنده سمپل این کار رو خریداری کردم چون مشتاق بودم برای اولین بار یکی از عطر های Loewe رو امتحان بکنم.
به محض اسپری کردن با رایحه تند و تیز کمی الکل مانند روبرو شدم و از همون اول کار نوت های هل، جوز هندی و میت با قدرت برای من خودنمایی کردن. حقیقتش چیزی از تاپ نوت های عطر دستگیرم نشد. شاید اون رایحه تند و تیز به خاطر لیمو و نعنا بوده باشه ولی حالت سیتروسی از شروع عطر بر من چیره نشد.
به هر حال نوت های میانی تا چندین ساعت با قدرت ادامه میدن تا عطر وقتی به فاز skin scent شدن برسه اونوقته که با نزدیک کردن بینیم میتونم نوت های پایه رو تشخیص بدم.
عطر از لحاظ عملکردی ماندگاری خوبی داره ولی پخش بوی خوبش در عرض دو ساعت به شدت فروکش میکنه.
عطر خیلی برای من یادآور لیتون پارفیومز د مارلی کمی معتدل تر بود و به نظرم شباهت خیلی زیادی با اون داره و اواخرش هم کمی به Y edp شبیه میشه.
به نظر من آنچنان ارزش خرید بالایی نداره مگر اینکه بخواید با قیمت بسیار ارزون تر عطری شبیه لیتون داشته باشید. البته که نصف قدرت لیتون رو در پرفورمنس داره.
سپاسگزارم.

من هم...
من هم.

نه

اتفاقا بنده عطر رو پسندیدم و همونطور هم که داخل نظرم نوشته بودم به دلیل گلی بودن این عطر و علاقه‌ام به روایح گلی و فلورال با آگاهی کامل تصمیم به تست این عطر گرفتم. در همان نظر هم ذکر کردم که به دلیل یکسان بودن برخی نوت های این دو رایحه با یکدیگر، فضای کلی این دو به هم شباهت داره. همونطور که داخل همین رشته نظر دو تن از سایر دوستان هم شباهت شون رو ذکر کردن.
ثانیا مسیر نظر بالا بدون جانبداری صرفا برای بیان شباهت و حد استفاده‌اش در مکان های عمومی بوده نه کوبیدن یا تمسخر عطر فلورز د اورنجر. عطر حرم درسته اسم باکلاسی نداره ولی برخلاف تصور عامه اتفاقا عطر بسیار با کیفیتیه و ترکیبات طبیعی زیادی داخلش استفاده شده به عبارتی یک نوع پارفیوم اویله.
پس نمیشه کسی روایح گلی رو دوست داشته باشه ولی از عطر حرم بدش بیاد. اگرم دوستش نداشته باشه حداقل براش زننده نیست.

پس سوالم از شما اینه آیا شما که حدس میزنم از روایح گلی خوشوتون بیاد، از عطر حرم بدتون میاد و اون رو عطری زننده میدونید که تصور کردید من برای تمسخر به بیان شباهت این دو پرداختم؟
و آیا نوت های مورد استفاده در این دو عطر با هم یکسان نیستن؟

پس‌ هر چه دایره تشخیص روایح مون بزرگتر باشه، باز هم نمی‌تونیم شباهت این دو رایحه و رویکرد اکتسابی جامعه نسبت بهشون رو انکار کنیم. بله من بخوام در مورد خود عطر صحبت کنم میشه صفحه ها در موردش حرف زد ولی اگه بخوایم در مورد versatility عطر در جامعه ایرانی صحبت کنیم باید خودمونو جای بقیه بذاریم نه کریستوفر شلدریک.
در آخر هم باید بگم که بله با شما موافقم که بهتره تا میشه بیشتر عطر تست کرد. چون تمرین بویایی به جز تست کردن عطر ها و روایح مختلف از روش دیگه‌ای انجام نمیشه.
سپاسگزارم.

سلام و درود به دوست عزیزم.
امیدوارم تام فورد عطر های قدیمیش رو دیسکانتینیو نکنه و ما همچنان بتونیم از شاهکار های قدیمیش بهره‌مند بشیم. چون خیلی از کار های قدیمی تام فورد به قول معروف Timeless هستن و بسیار ارزشمند و خاص هستند
یک نکته مثبت دیگه اینکه به جز تعداد معدودی مثل عود وود، کار های قدیمی در حال تولید تام فورد، افت عملکردی چندانی خوشبختانه پیدا نکردن.
امیدوارم از آفت دیسکانتینیو شدن عطر های خوب تام فورد در امان باشیم.

نه. انتظار یک عطر مرکباتی تا حداقل اواسط کار عطر رو داشتم که خلافش بهم ثابت شد. از همون ابتدا اسطوخودوس با قدرت بر سایر تام نوت های مرکباتی عطر چیره میشه و جالب اینکه تا نوت های میانی هم با قدرت به کار خودش ادامه میده و با بقیه رفقای گل خودش، بیشتر بنفشه و زنبق همراه میشه.
من یک اصطلاحی دارم به نام نوت های تو سری خور. متاسفانه تاپ نوت های مرکباتی عطر نمود خاصی توی عطر پیدا نمیکنن و توسط لوندر تو سری خور هستن و صرفا به سان ملحفه‌ای، بستر کار رو تشکیل میدن. در کل ما با عطری به شدت صابونی و همزمان پودری طرف هستیم که اصلا امکان استفاده در گرمای تابستان خاورمیانه رو نداره. ولی اگر به عطر های صابونی علاقه داشته باشید، برای بهار و پاییز گزینه خیلی مناسبیه.
چیزی که تا به اینجا از تجربه‌ام بهم ثابت شده اینه که تا میتونید از توصیف سایرین و حتی شرکت سازنده که سعی میکنن فضایی رو برای عطر ترسیم کنن، به شدت دوری کنید چون اگر به این علت عطری رو خریدید، سرخورده میشید. خصوصا از توصیفات مصرف کننده ها چون افراد فضایی که ترسیم میکنن یک فضای کاملا شخصی هست و به احتمال زیادی برای شما ملموس نخواهد بود. اون شخص متناسب با اون فضا با یک رایحه‌ای احساس نزدیکی میکنه که ممکنه کاملا با رایحه مورد نظر شما متفاوت باشه.
در مورد این عطر هم برند سرجوف فضایی رو با شرح فضای آرایشگاه های قدیمی ایتالیایی در قرن ۱۹ ذکر میکنه. این توصیف اگر یک جمله کاملا تبلیغاتی نباشه، چه برداشت دیگه‌ای میشه ازش کرد؟ اصلا از کجا میدونید که فضای آرایشگاه های بیش از صد سال پیش تو ایتالیا چه رایحه‌ای داشته؟ این تبلیغات پوچ و مسخره بیشتر reputation برند رو خدشه دار میکنه. شاید اگه سرجوف عطر کارخونه های پودر صابون در سال فلان در ایتالیا رو ذکر میکرد بهتر‌ بود. یا شایدم بوی گرمابه های قدیمی ایتالیایی.
در نهایت توصیه من اینه سعی کنید در عصر تبلیغات، این تعریفات و توصیفات روی انتخاب تون تاثیری نذاره. خصوصا با برچسب قیمتی این عطر و با این قیمت ها واقعا به ریسکش نمی‌ارزه و فقط ضرره.
سپاسگزارم.