نظرات | arexo
ترتیب نمایش
رویال توباکو از آن دسته عطرهاییست که سنگینی نام خود را با زنجیری مستحکم به خوبی پشت سرش می‌کشد. اشرافی و تاریک. عطر خوشبویی که بوی آن بیش از حد زیاد است و این بوی زیاد را بسیار تا بسیار دوست دارم! زاروکیان ترسی از شلیک نداشته و ندارد.
دود،دود،دود،دود،ادویه،ادویه،چوب،چوب. (به ضریب دو رساندن به دلیل لگد شدید زاروکیان است! آمواژ مثل همیشه لگد می‌زند، از ابتدا تا انتها) در واقع از دید من، چوب و یک شیرینی قشنگ و دلچسب ادویه‌ای، بر روی بستری ژرف و پهناور از تنباکو که فضایی سنگین و صمغی-رزینی را به همراه خواهد آورد.
یه مانند اکثر مواقع، حداقل برای من جراحی یک به یک روایح به کار رفته ممکن نیست. آمواژ استاد پنهانکاریست! نه این و نه جوبیلیشن. هیچ کدام قابلیت بررسی تک به تکی را حداقل برای من نداشتند و فقط دلبری کردند و بس!
پرفورمانس؟ یک ۱۰ کامل. بدون ذره‌ای نقص.
چند نکته:
بعد از اسپری ۵ دقیقه به رویال توباکو وقت بدهید تا روایح یکدیگر را پیدا کنند. عطر در شروع کمی سردرگم است.
بلایند بای نکنید که البته قطعا چنین قابلیتی دیگر برای هیچ کس از هیچ قشری فکر نمی‌کنم امکان‌پذیر باشد.
یونیسکس نیست؛ از دید من. به هیچ عنوان.
تا حدی آماده نظرات منفی از سایر اطرافیان از قبیل «چقدر بوی قهوه خونه می‌دی» باشید. کاش همه قهوه‌خونه ها همین بو رو می‌دادن!
آمواژ، ممنونم!
18 تشکر شده توسط : Alireza kh سعید بجنوردی
در ابتدا تشکر می‌کنم از جناب سخی عزیزم از بابت نگاهشون. لطف بی‌پایانتون رو می‌رسونه استاد.
دوست عزیزم مهیار جان؛ خدمت شما عرض کنم که خیر؛ سواژ قدیمی نشده. در واقع روایح قدیمی نمی‌شوند؛ حداقل برای من.
پرداخت به روایح، در واقع همیشه هنر بوده و بس؛ تنها تفاوت آن به نسبت سایر هنرهای حاضر در اطراف ما، نیاز به دستگاه های صنعتی برای مسئله تولید و پخش بوده تا من و شما بتوانیم از این هنر نهایت لذت را ببریم.
ته دلم، به شخصه «رایحه» سواژ را به مانند همیشه تحسین می‌کنم. سواژ، جذاب و سرکش است. اما سواژ اگر از یقه پیراهن پدربزرگ من شنیده شود، جذاب و سرکش نیست؛ حتی نمی‌دانم چیست!
به راستی ما عطر را با چه هدفی بر روی پوستمان اسپری می‌کنیم؟ عطر را می‌پوشند و همین! دقت بفرمایید: عطر را می‌پوشند؛ به مانند لباس.
یک فرد میانسال، کت و شلوار خود از برند لورو پیانا را به تن می‌کند و یک نوجوان ۱۸ ساله متمول شلوار کارگوی خودش را از بالنسیاگا سفارش می‌دهد و در تلاش برای ست کردن آن با یک تیشرت لانگ از برند امیریست. آیا می‌توان جای این دو را عوض کرد؟ بله می‌شود عوض کرد. آیا برای منی که علاقه‌مند به دنیای مد و فشن هستم این کار مقبول است؟ خیر! قطعا احساساتم آسیب خواهند دید.
برای عوام، سواژ یک رایحه جذاب به نسبت خنک، با مرکبات و فلفل است و تمام. شاید تنها ایراد وارده به عطور این باشد که عطور وقتی پوشیده می‌شوند، نه رنگ دارند و نه شکل! رنگ و شکلشان را من و شما می‌بینیم و بس که شیفته و علاقمند دنیای روایحیم و عوام خیر؛ عوام در حد بوی خوب و بد یک عطر را شناسایی می‌کنند و با این احتساب جایگاه ۸۰ درصد نیش های دوست داشتنی که همگی در این محفل عزیز روی سر می‌گذارندشان، ته زباله دانیست! زیرا بینی عوام، خود به خود روایح نیش را اکثرا پس می‌زند و این موضوع عجیبی نیست.
سواژ نه خز است، نه قدیمی و نه حتی همه گیر. سواژ تنها و تنها از شخصیت افتاده است بس که بر تن همه آن را دیدم و دیدید و سایر دوستان در این محفل نیز دیدند و خواهند دید. یه مانند ایرجوردن های سفیدرنگ های‌تاپی که از ۱۶ تا ۶۰ ساله می‌پوشند و با آن‌ها به خیابان قدم می‌گذارند و البته از نظر عوام این یک مورد چندان خوشایند نیست؛ زیرا قابل مشاهده می‌باشد!
فرض بفرمایید در یک مملکت، تعداد کثیری آدم از همه سن با هر شخصیت و حرفه‌ و روش گفتاری، یک آستین حلقه ای سفید بپوشند با یک بایکر جکت چرم مشکی و یک شلوار جین روشن و حداقل سه انگشتر برای دست ها و یک گردنبد نقره ای رنگ به همراه صلیب و چندین عدد دستبند چرم به دست بسته و سوار بر یک داج شارژر ۱۹۶۸ باشند! این چیزیست که من هر روز خدا مشاهده می‌کنم و ایران و اروپا هم ندارد! شما تحمل می‌کنید؟
موهبتیست وجود دنیایی به این زیبایی، که فقط باید شیفته آن باشی که بتوانی متصور شوی نقاشی یک رایحه را بر تن افراد که شما و سایر دوستان و اساتید عزیز و محترم در این محفل قطعا از این توانایی به طور ویژه‌ای برخوردار هستید و این حقیر هم به عنوان عضوی کوچک و شاگرد شما، چیزهای کوچکی را می‌تواند مشاهده کند:)
امیدوارم تونسته باشم منظور رو به طور صحیح و تمام و کمال خدمت شما دوست عزیزم رسونده باشم. ارادت.
9 تشکر شده توسط : مهریار الف ش
سواژ. همچنان فکر می‌کنم تا حدی کلیشه‌ایست نوشتن در مورد سواژ. هیچ وقت مشکلی با رایحه این عطر نداشتم و همچنان هم ندارم؛ نه برای من سردردآوره و نه مرکباتش زیادی هارشه. آمبروکسان به خوبی نام و مفهوم سواژ رو نورانی و روشن می‌کنه و در نسخه پارفوم، وانیل یک تریک بسیار قشنگ و زیرکانه از آقای دماشی بوده که رایحه رو جذاب‌تر از پیش کرده حتی. تمامی نسخه های سواژ کیفیت مناسبی دارن و همچنین به نسبت یک عطر دیزاینری که نام بزرگ دیور رو یدک می‌کشه از دید پرفورمنسی هم راضی کننده هست.
تمام اون ماجراها رو به خوبی به یاد دارم. سواژ با جانی دپ روی کار اومد، حواشی و دروغ جانی دپ رو از دید من به ناحق به عقب روندن و پس از تبرئه دوباره هنرپیشه هالیوودی، سواژ حتی بیش از پیش ترکوند و با قدرت در صدر پر فروش‌ترین عطرهای جهان قرار گرفت و میلیون میلیون باتل فروخت و همچنان هم می‌فروشه.
در شروع نام سواژ برای من برابر بود با بی‌قانونی. یک فرد که بر خلاف جهت شنای عموم به مسیر خودش ادامه می‌ده و بی‌پرده حرفشو می‌زنه؛ قوانین براش تعریف نشدن و خودش رو از واژه‌ای که این روزها با نام ماتریکس بیشتر در فضای مجازی می‌شنویم، جدا کرده و تک و تنها با سر بالا به مسیر خودش ادامه می‌ده. سواژ برای یک پسر بد و سرکش بود که خودش کتاب قانون خودش رو داشت و به هیچ صراطی مستقیم نبود!
سواژ اما روند افولی خودش رو به بدترین شکل ممکن از زمانی طی کرد که مانوور دیور بر روی این محصول با توجه به محبوبیت وحشتناک دپ، از شمال تا جنوب کره زمین رو فرا گرفت. سواژ دیگه متعلق به پسر بد و بی قانون ماجرا نبود. سواژ رو از اسلامشهر تا درکه می‌شد بو کشید. از دوبی تا زاربروکن آلمان ردشو زدم، از ۱۵ سال تا ۵۰ سال و از کژوال تا رسمی‌. بوی سواژ از نسخه اصلی گرفته تا نسخه های فیک و به اصطلاح شرکتی زمین و زمان رو ورداشت و من دیوانه‌وار و کلافه با چشمانی سرخ نگاهم رو هی به این ور اون ور دوختم و همچنان تا همین امروز هم باید بدوزم تا ببینم کی سواژ زده و چرا اصن زده؟
شخصیت سواژ مرد. از روزی که جانی دپ برای دومین بار باز هم برگشت روی تمامی صفحه نمایش‌های جهان و شروع کرد به دریفت و گیتار الکتریک زدن و نشون دادن بی‌قانونی به سبک خودش، شخصیت در این عطر به طور کل از هم پاشید.
دیگه نمی‌دونم سواژ مال کیه و نمی‌دونم کی مال سواژه. سواژ بی‌شخصیت‌ترین عطر دنیاست و دیگه هیچ هویتی نداره‌. سواژ بدترین زمین خوردن و سیر نزولی رو در تاریخ دنیای روایح تجربه کرد و از باهویت ترین عطر دیزاینری جهان که کاربر مشخص خودش رو داشت، سقوط کرد و سقوط کرد تا شد بی‌هویت ترین اثر خوش‌بوی جهان‌.
سواژ، اصلا دوستت ندارم. اصلا و اصلا...
6 تشکر شده توسط : محمد☆mm الف ش
Seminalis
لینک به نظر 27 اسفند 1402 تشکر پاسخ به saeidrostami118
دوست عزیز جناب رستمی درود بر شما.
متاسفانه هنوز نتونستم تستی از سادوناسو داشته باشم و در اولین فرصت سعی می‌کنم تست کنم این کار رو. دورادور نقد و تعاریف رو خوندم در مورد این کار.
و اما در مورد استرکوس هم باید بگم حق با شماست کاملا! هر چند استرکوس رو هم باز به صورت شخصی فکر می‌کنم من بتونم یکی دو باری ازش استفاده کنم. چرکین و کثیف و آزاردهندست استرکوس. شاید یک روز خواستم برم شکار! تو کلبه چوبیم بشینم و نگاه بندازم به برنویی که روی دیوار روبرویی آویزون کردم؛ از استرکوس به کت پشم خرسم بزنم و ادامه مسیر! هر چند احتمالش بسیار کمه ولی صفر نیست:) اما قطعا سمینالیس رو هیچ گاه نخواهم پوشید؛ یعنی چرا و کجا اصن میشه پوشیدش؟ پوشیدنی نیست... و عطر برای پوشیدنه بالاخره. سمینالیس عطر هیچ کس نیست.
10 تشکر شده توسط : الف ش بابک
آقای گولتیری، باید خدمتتون عرض کنم با این که بی نهایت دوستتون دارم ولی خیر! اون مرزی که باید رعایت می‌شده رعایت نشده و تنها و تنها در سمینالیس رعایت نشده از کارهای شما استاد بزرگ.
من فانتوماس رو هم میتونم بپوشم! هر چند نه زیاد، اما از دید من قابل پوشیدنه. فانتوماس رو در جلسات کاری که با دوستان نزدیک (دقت بفرمایید؛ دوستان نزدیک) داشتم پوشیدم. بیش از ۵ ۶ بار.
گولتیری تعادل را به خوبی می‌شناسد. عطرهای الساندرو گولتیری همیشه دقیقا روی مرز و طناب وسط به خوبی و روان حرکت می‌کنند که طرف راست طناب بعد هنری-آرتیستیک ماجراست و طرف چپ بعدیست که قابلیت مصرف عطر را تعریف می‌کند. عطور ارتوپاریسی و ناسوماتو، هنری و البته قابل مصرف می‌باشند و متعلق به من و شما هستند، بعضا در روزهای خاص و بعضا روزانه حتی. روز و شب بارائوندا به خود اسپری کنید و چیزی به جز تحسین دریافت نخواهید کرد. گولتیری بلو د شنل را به خوبی با بولز بلاد ترکیب می‌کند و به خورد من و شما می‌دهد و ما هم استفاده می‌کنیم و لذت می‌بریم از هنر این عطار.
سمینالیس اما مرزشکن است، حتی برای منی که عاشق بوهای لاکتیکی-خامه‌ای نیمه گورماند و گورماند هستم.
راحت بگویم، سمینالیس مستهجن‌ترین حالت ممکن از یک عطر می‌باشد و تمام. یکی از دوستان اشاره خوبی به اصل موضوع این عطر کرد. این عطر به معنای واقعی تنها و تنها رابطه جنسی را در سر می‌نشاند و تمام! تنها زمانی می‌شود سمینالیس را پوشید که یک سرمونی یا مراسم خاص برای اعزاز ارتباط جنسی داشته باشیم و به عنوان یک حامی بزرگ سردمدار مجلس باشیم!
رایحه لاکتوزی شیرین عجیب، آکوردی انیمالیک و بوی اوره دوستان! اوره!!
برای مصرف‌کننده عادی اما، یه عطر تقریبا نرم شیرین و خامه‌ای که پخش و ماندگاری وحشتناکی داره و ممکنه مغزو منفجر کنه‌.
از سمینالیس بدم میاد؟ نه اصلا. یک اثر هنری از آقای گولتیری. توضیحات وبسایت اورتوپاریسی رو هم در این مورد بخونید؛ حقیقتا از دید من نمی‌شه در کامنت توضیح کاملی ارائه کرد. هر چند تقریبا همه چیز گفته شد.
میخرمش؟ ببینید، من به شخصه دوست دارم عطرم رو بپوشم، ماشینم رو سوار شم، غذام رو بخورم و... علاقه‌ای به داشتن ماشین و عطر و غذایی که فقط نگاهشون کنم ندارم. به هیچ عنوان برای من نیستن این دسته از محصولات.
سمینالیس نه ناامید کننده بود برای من و نه خوشایند. احساسی به این عطر ندارم. نمیخوام بپوشمش و نمیخوام نظر منفی در موردش داشته باشم. فقط به زبان ساده بخوام بگم، سمینالیس اثر هنری بود که تماشا کردنش در موزه رو دوست داشتم و همین.
شاد باشید دوستان.
16 تشکر شده توسط : Mahmoudreza ganjali Maxxine
Isola Blu
لینک به نظر 26 بهمن 1402 تشکر پاسخ به ایکاروس
درود بر شما دکتر ایکاروس عزیزم.
جا داره ازتون تشکر کنم از بابت این نگارش این لیست. جای بررسی و معرفی کارهای اقتصادی این‌چنینی از جانب شما بسیار تا بسیار خالی بود در این محفل.
در راستای شرایط اقتصادی موجود از دید من بسیار واجبه که اساتید نقد و بررسی های خودشون رو کمی بیشتر به سمت کارهای اقتصادی سوق بدن و خیلی خوشحال شدم که شما استاد عزیز هم چنین لیستی رو ارائه دادید در این‌جا. از شما باز هم ممنونم.
زارا سام وودی رو به تازگی همین دو روز پیش از بین این کارها تست داشتم و خودم هم اگر جسارتی نباشه نظری رو در مورد همین عطر به انعکاس رسوندم در این محفل و بسیار سورپرایز شدم از شباهت مناسب و خوب این کار به الکساندریا دو و کیفیت بسیار خوبی که با چنین قیمت نازلی ارائه می‌ده این کمپانی در لاین جدیدش.
به مانند همیشه از کلمه به کلمه نقد و بررسی های جدیدتون لذت بردیم جناب دکتر.
امید است حتی بیش از پیش اگر مشغله ها اندکی مهلت بدهند، از حضور شما بهره‌مند شویم و لذت ببریم.🙏🏼
12 تشکر شده توسط : سورنا مقدم مجتبی
زارا سام وودی؛ یه مشابه فوق العاده از زرجوف الکساندریا ۲ئه با قیمت یک میلیون تومن!
مدتی پیش در همین محفل یه بحثی داشتم با یکی از دوستان در مورد کیفیت کارهای زارا در راستای این که ایشون فرمودن زارا سام وودی یه جانشین بسیار خوب برای زرجوف الکساندریا دوئه و به سختی میشه تفاوتشون رو گفت که من بدون تست این عطر از زارا، طبیعتا با نظر ایشون مخالفت کردم و از اون جایی که به غیر از زارا یومو که برای من به نسبت دلچسب بود تجربه خوبی از عطرهای زارا نداشتم با توجه به حمله سینتتیک ابتدایی این کارها، به طبع در مقابل صحبت های ایشون گارد گرفتم که البته این‌جاست که من اشتباه خودم رو به قطع می‌پذیرم.
نمی‌خوام کاملا به الکساندریا دو بپردازم از اون جایی که اساتید عزیز بارها و بارها این شاهکار رو نقد و بررسی فرمودن و می‌خوام به تفاوت ها و شباهت های این دو کار بپردازم به صورت مختصر.
تنها و تنها با یه بینی حرفه‌ای می‌شه به تفاوت این دو عطر در شروع پی برد و می‌تونم بگم در محصول زارا، اون احساس نیمه صابونی حاصل از نت سیب و لوندر که می‌شه از الکساندریا دو به طور محسوسی احساس کرد پس از اسپری اولیه، به صورت کمرنگ‌تری وجود داره و انگار محصول زارا مستقیما به میانه درای داون الکساندریا ۲ پا‌میذاره. عودی وانیلی همراه با دارچین، با اشاره‌هایی نیمه فلزی-خاکی از رز بلغاری و البته لوندر در شروع. داغ و سوزان در حالی که گرم‌ترین نیست. دقیقا همون چیزی که در الکساندریا ۲ دیده بودم. همچنین در پایان کار زارا (که خب قطعا ماندگاری کمتری هم نسبت به اثر زرجوف داره هر چند پرفورمنسش بسیار خوبه نسبت به قیمتش) اون بوی عود به صورت دقیق و کامل دیگه احساس نمیشه. همون بوی عودی که پس از سر و کله زدن ده ساعته با زرجوف، در یکی دو ساعت پایانی میشه از روی پوست حسش کرد که آرام گرفتن نهایی الکساندریا ۲ رو نشون می‌داد و یادآوری می‌کرد که بستر عود بوده و هست و سایرین روی همین بستر عرض اندام می‌کردند؛ که البته اصلا موضوع مهمی هم نیست و تنها و تنها یک تفاوت بین دو عطر هست و بس. در سایر موارد، رایحه دو عطر عینا شبیه به یک‌دیگر هستند و اغراقی هم وجود نداره! دوستان می‌تونن تست کنن تا متوجه بشن.
لاین جدید عطرهای زارا می‌تونه بسیار سورپرایز کننده باشه برای مصرف کننده‌ها به نظرم. خشکم زده بود از تفاوت ۹۰ درصدی بین این دو کار.
پرفورمنس؟ بسیار خوب! ماندگاری ۵ تا ۶ ساعته و پخش بوی مناسب ۲ تا ۳ ساعته.
لذت بردم. خوشحالم که لاین جدید کارهای زارا تا این حد خوب و قابل قبولن. سعی می‌کنم چند کار دیگه رو هم از این لاین تست کنم تا با دوستان به اشتراک بذارم.
19 تشکر شده توسط : Saba taheri هاشم پور
اورتوپاریسی کویوم، شلاقی از جنس چرم؛ دباغی و پرداخت شده توسط استاد گولتیری که بر روی بدن مصرف‌کننده و اطرافیان ردی سرخ و خونین بر جای خواهد گذاشت.
رایحه‌ای به شدت انیمالیک با محوریت سنگین و پر تلاطم چرمی و البته تا حد بسیار زیادی از نظر من، چرب.
گویی چرم مورد نظر من و شما، هنوز به طور کامل به مراحل پایانی پروسه خود نرسیده تا بتوانیم از آن برای تهیه یک پالتوی چرمی زیبا استفاده کنیم. در واقع غذای چرم، چربی طبیعی حیوانات می‌باشد و این چیزیست که گولتیری به خوبی می‌داند. می‌توانید کفش و یا پالتوی چرم خود را با مالیدن مقداری چربی حیوانی به رویه آن، برای همیشه سالم و سلامت نگه دارید.
کویوم به صورت کامل با نوعی چربی حیوانی پوشانده شده که همین حالا به دست عطار رسیده و البته چرم توسط یک خانواده روستانشین تهیه شده و همان طور که عرض کردم، هنوز عملی بر روی آن انجام نشده. این چرم، از آن لویی ویتون و گوچی نیست. رایحه آن شباهتی به توسکان لدر ندارد و بوی طبیعی همان حیوان زبان بسته را می‌دهد، از ابتدا تا انتهای آن تنها شلاق و البته احترام مشاهده می‌شود! احترامی که گولتیری برای هنر ارزشمند دباغی و همچنین خود حیوانی که در راه رسیدن به چرم قربانی می‌شود قائل است!
حیوانی، شدیدا تهاجمی، چرب، طبیعی، فوق‌العاده دوست داشتنی و حرص‌درآر!
وانیل و بنفشه؟ چرا که نه. البته نه در شروع و نه در درای داون حتی. شاید یک‌جایی در آن میانه‌ها از دور به شما سلام کنند و اما شما که هنوز در حال شلاق خوردن از چرم هستید و نگاهتان به سر تاکسیدرمی شده گاومیشیست که بر روی دیوار چوبی روبروی شما آویزان شده است، قطعا نه سلامی می‌شنوید به آن صورت و نه چیزی می‌بینید، فقط فکر می‌کنید که صدایی شنیده‌اید. به هر حال، فکر کنید چیزی نشنیده‌اید!
بازخورد؟ نه چندان مناسب:) دوستی به من گفت بوی باغ وحش می‌دهی و من هم در جواب گفتم کاش باغ وحش واقعا همین رایحه را به همراه داشت! (شاید هم تا حدی داشته باشد! جدی!)
رایحه؟ آقای گولتیری چطور این‌گونه به روایح می‌پردازی و چنین برداشت جذاب و زیبایی از روایح را ارائه می‌دهی؟ چطور این چرم در هیچ کجا و توسط هیچ عطار دیگری تابحال مشاهده نشده بود؟
پرفورمنس؟ فوق العاده.
بلایند بای نکنید.شمشیر دولبه است به مانند اکثر کارهای گولتیری... اگر لذت بردید درنگ نکنید در تهیه کویوم که چیزی مشابه آن پیدا نخواهید کرد.
23 تشکر شده توسط : Mahmoudreza ganjali سعید
ممنونم از نگاهت دوست عزیزم. چشم.
دو مورد می‌تونه وجود داشته باشه؛ یا من بینیمو از دست دادم یا جناب دماشی؛ که مورد اول البته محتمل‌تره قطعا. به هر حال ایشون عطار هستن و نصف بیشتر لاین پرایوت و جنرال دیور حاصل دسترنج آقای دماشی می‌باشد.
برای من و طبق تستی که دیروز از عود اصفهان داشتم، فاجعه تر از این عطر فکر نمی‌کنم دیگه استشمام کنم به زندگیم. من سوال یکی از دوستان که پایین‌تر از کامنت من درج شده رو دوباره تکرار می‌کنم؛ آقای دماشی، عود کجاست دقیقا؟ می‌شه عود رو به من نشون بدی؟ رگه های مرده‌ای از عود دقیقا زیر بستر کار وجود داره. دقت کنید: زیر بستر کار.
عود اصفهان یک شیشه گلاب کاشانه که مشخصا بر بستری از رز نهادینه شده و زیر بستر همون طور که گفتم مقداری عود وجود داره البته و نه روی بستر.
دقیقا انگار تام فورد عود وود ریفرموله رو اسپری کرده باشی روی لباس و بعد از این که لباس به مدت ۵ روز توی کمد مونده باشه و یه سنت بسیار ضعیف از عود وجود داشته باشه بر روی الیافش، یک شیشه گلاب رو با دست و دلبازی خالی کنی روش!
من همیشه با لویی ویتون امبره نومد مشکل داشتم، از دید من امبره نومد بوی رز غالب داشت و البته نتی برگرفته از یکی از سابستنس های خشخاش همراهیش می‌کرد و برای من اصلا مطلوب نبود، با این حال یک عطر عودی بود که من دوستش نداشتم. عود اصفهان حتی یک عطر عودی هم نیست و اسمش عود اصفهانه!
رز حالت فلزی نداره در این جا و با یه رز وحشی‌تر طرف هستیم که تا حدی همون طور که یکی از دوستان گفتن ممکنه انیمالیک حس شه و البته نمیتونیم کاملا انیمالیک بدونیمش. هاله‌هایی از این موضوع رو می‌شه حس کرد. و البته طرف زنانه‌ی این عطر بسیار بیشتر به طرف مردانش می‌چربه.
چوب صندل سفید؟:) فکر نمی‌کنم.
به هر حال من عذر می‌خوام اگر سایر دوستان و عزیزان حاضر در این محفل سنت عود رو دریافت می‌کنن از این عطر‌. من نمی کنم و خیلی هم تلاش کردم بکنم.
پرفورمانس بسیار خوب.
در پایان به دوستان پیشنهاد می‌کنم لدر عود رو تست کنید از لاین پرایوت دیور که عطارش هم همین جناب دماشی هست. یک عطر عودی فاخر و بسیار قدرتمند از همین برند که طرفداران روایح عودی لذت خواهند برد از این عطر قطعا.
9 تشکر شده توسط : س غ سام عبدی پور

تمامی خدمات این سایت، حسب مورد دارای مجوزهای لازم از مراجع مربوطه می باشند و فعالیت های این سایت تابع قوانین و مقررات جمهوری اسلامی ایران است.

هرگونه استفاده از مطالب این سایت بدون اجازه مدیران آن غیر مجاز بوده و تبعات آن بسته به نوع تخلف، متوجه افراد خاطی خواهد بود.

Iran flag  Copyright © 2007 - 2024 Atrafshan