برخلاف بای کیلیان ، «خمره» رایحه ی دلپذیری نیست!
شباهت ها در ابتدای نت آوازی به ۸۰ درصد هم میرسد ولیکن در دقایق بعدی با اضافات بی سلیقه و ناموزون ، غیر قابل تحمل و سر درد آور بود.
اگر از باتل بسیار زیبا و رخ دلربای کار بگذریم
این کار سزاوار جانشینی شاهکار خوردنی «آنجلزشیر» حتی در این بازه قیمتی نبود که هیچ‌، چه بسا قابل پیشنهاد هم نبود.

شیر گرم ، مربای گل محمدی ، کره گیاهی .
و سوپرایز اساسی و عجیب این کار (البته بیشتر برای ما ایرانی ها) بوی چراغ علاءالدین!
مثل عصر زمستونایی که از مدرسه با کاپشن نم زده برمیگشتیم خونه
و از دست مادر مهمون یه لیوان شیر داغ با قوری نشسته روی چراغ میشدیم ! ( اینجا کمی بغض محترم گرفت) و بچه های کوه آلپ ، بهونه ننوشتن مشق...

به نظرم عطر خوبیه اگه خاطره بازی با اشک اجین نشه
که انشالله دلتون همیشه سبز و مسرور باشه...💚

بغض کودک معصوم که غرق در دوده های سیگار پدر افیونی و‌ نحیفش شکست
نسیم غروب ، پاییز را با های و هوی درختان چنار برگ آمیزی کرد
و چه آتش هایی که با دلتنگی ملموس میشود و چه عطری که طعم واقعی زندگی را به ما بچشاند؟ او همین جاست.
و نهایت تلخی نجابت اوست...
اوپوس ۱۴ رویال ، نخواستنی من!

قبل از پیدایش ، سقوط آدم 🌿🍏
انسان را چه به صبر و‌‌ شکیبایی؟
حجت به اولین حضرتش"آدم"
که در نهایت روشنایی و نزهت روح متولد
و معشوقه ترین معشوق را نصیب
و میان آغوش سبز حضرت دوست سکنا پیدا کرد.
جا و همسایه کجا بهتر ازین؟
.
قسم به قلم جبر که انسان ، در بی نیاز انگاشتن خود سقوط خواهد کرد.
چه کس را غیر از او بی نیاز ؟
و عزازیل که خوب میدانست ، از در معشوق ورود کرد ...
که ای ماتریارک (مادر) ، چه بود به از این تک درخت معرفت، که حق از تو‌ دریغ کرد؟
آگاه باش که خدایت با بوی سیب خدا شد!
از جانب من یقین بدار که تو و آدم به آن مقام زیبنده تری!

بشارت باد برتو ای حوا
که ریح این میوه تورا به جلال دهر خواهد رساند،
چه رسد به تناول ...

و شد آنچه در کتاب محفوظ انگاشته بود. جامع تشریح بماند کنار حوض نعیم.

حقا که بوی سیب سبزستان عدن ، به لبهای معشوق فرصت خطا میدهد و به رنج ، نوبت پیدایش!
و بدان که قضاوت بر عشق ، تکرار بلاهت و شیداییست.

خلاصه و مفید : این عطر ، نسخه ی افراطی و چرک (هرمس کویر دی انج) میباشد.
شخصا شاهکار فرشتگان هرمس رو بهترین و شفاف ترین رایحه چرمی بین مدلهایی که تست کردم میدونم
ولیکن این اثر نهایت سخاوت و دست و دلبازی آقای گولتیری در تداعی سفر به به گرم ترین نقطه ی کارگاه تولیدی چرم حیوانی برای شما خواهد بود.

سلام
این رایحه رو زمانی استفاده میکنم که تنهام
اوج تاریکی و سکوت شب
جایی مثل کوه یا ارتفاعی که تموم شهر رو از بالا ببینم ساعتها خیره به شهر و آسمونش میشم
سو سو زدن چراغ های نارنجی و زرد
وسط انعکاس خاطره هایی از گذشته ی خیس و بارونیم.
ولی چرا این عطر توی دلتنگی شناورم میکنه ؟ نمیدونم
کلا جنس غم بهم میچسبه. انگار توی رگهام اصالت داره.
بگذریم
این ادکلن ، چرم رو مثل یه لایه نازک لواشک میچسبونه به هرجایی که پاف زدین
و اون قسمت براتون سراسر ولع و خوشمزگی میشه.
همه چیش به اندازه کافی پخش بو استاندارد و ماندگاری و تعویض نت ها عالی.

عشق براتون🌹


راستی تا الان مشابهی واسه این ادکلن پیدا نکردم.
کسی از دوستان تستی داشته ؟

درود بر شما دوست گرامی.
من هم با توجه به نظرات و تجارب دوستان در همین سایت ترغیب به خرید و تست چند مدل از این برند شدم ولیکن با رایحه های نسبتا خوب و ماندگاری بسیار ضعیف روبرو شدم.
برند های دیگری هستند که حوالی همین قیمت
و حتی ارزانتر
گزینه های بسیار بهتری تولید کرده که به شخصه تولیدات فعلی جگوار را در آخرین اولویتم قرار میدهند.

بنده تجربه شخصی خودم رو عرض کردم.
انشالله برای شما همانطور بوده باشه که گفتین.

اساسا با یه رایحه همه پسند طرف بودم. کمی آشنا ،کمی مبهم و تاریک...
شروعی با بوی تند و وحشی جنگل باران زده
بدون نت میانی با بوی کاغذ کاهی خیس خورده پایان میابد.
ماندگاری ۳ ساعته
پخش بو شاید نیم ساعت
بازخورد میانه.

ارزش در برابر قیمت ۴ از ۱۰

یه لقمه مدرسه ای
که از صبح جا مونده لای کتابات
حوالی ظهر شکم گرسنه یادت میاره که مامان یه چیزی پیچید گذاشت توی کیف
پلاستیک فریزریو باز میکنی
اه! چیه این ؟!
کره گیاهی با مربای هلو! چقدم زیاده مرباش!!
نونشم ماسیده و نارنجی شده.
با اکراه میای بخوری ولی میترسی
آخه مامان همیشه میگه شیرینی زیاد خنگی میاره!
یکم بو‌ میکنی ،نزدیکتر
نه بابا این خونگیه، عیب نداره
حداقل یکمشو میخورم تا انرژیم نیوفته برسم به ناهار...
.
فاصله بین گاز اول و آخر
اندازه پلی شدن ریتمیک این‌جمله معلم توی مغزم بود؛
( مادرت تو رو از خودت بهتر میشناسه ،اون بهتر میدونه تو چی دوس داری چی رو دوس نداری)!


پ.ن :