هدفش ظاهراً ساختن عطریست با عود ولی نرم‌تر، لطیف‌تر، نزدیک‌تر به پوست با لمس‌هایی شیرین و میوه‌ای، نه عود تند و خام. فارغ از نام نود که معمولاً به چیزی ظریف‌تر و کمتر آشکار اشاره داره، این عطر همچنان عود دارد اما در پس‌زمینه‌ای از میوه و وانیل و بادام که آن را قابل‌پوشش‌تر میکند برای کسانی که عودهای خیلی سنگین را دوست ندارند.
وقتی اولین اسپری میکنی بوی تمشک واضح و شیرین حس میشود همراه با بادام که کمی حس گرم و خوراکی دارد عود آنچنان خودنمایی نمیکند بلکه در پشت قرار دارد عود ملایم‌تر با ترکیبی از میوه و شیرینی.با گذشت زمان شیرینی میوه کم‌ رنگ‌تر میشود، عود، وانیل و چوب‌ها بیشتر وارد میشوند. رایحه نرم‌تر میشود دیگر آن حس تمشکی برجسته نیست بلکه بیشتر به سمت یک بوی گرم و لطیف با پس‌زمینه عود میرود.در پایان چیزی که میماند بویی ملایم از عود،وانیل و چوب گرم است عود زیاد تهاجمی نیست بویی که نزدیک پوست است، نه خیلی حجیم و نه خیلی تیز حس گرم، کمی شیرین، راحت برای استفاده در شب‌ها، فصول سرد یا میانه فصل‌ها.
عطری معتدل‌تر از عودهای کلاسیک سنگین برای کسانی که عود دوست دارند ولی فشار زیاد نمی پسندند و لایه‌ها به تدریج باز میشوند نه همه چیز یکباره تجربه تعویض رایحه دارد.
پخش بو متوسط و نزدیک به پوست داره و ماندگاری خوبی دارد.

سلام وقت شما هم بخیر باشه.
درباره اسانس ها هیچ وقت دوست نداشتم حرفی بزنم ولی خوب شد و ممنون ازت که این فرصت پیدا شد چند کلامی عرض کنم.
اسانس ها دو نوع پایه دارند.1. بر پایه روغن اینا معمولاً چرب‌تر، سنگین‌تر و ماندگارتر هستن ولی پخش بوی کمتری دارن، چون روی پوست میچسبن و بخار نمیشن به اون سرعت.
2. بر پایه الکل شبیه تر به ساختار عطرهای واقعی هستن چون عطرهای اورجینال هم همیشه پایه الکلی دارن. در نتیجه رایحه زودتر باز میشه، پخش بو بهتره، اما ماندگاری معمولاً کمتر از اسانس‌های روغنی.
تقریباً هیچ شرکت مادر (مثل جیووادان،لوزی و...) اسانس عطرهای برندهای معروف رو مستقیما به مغازه‌دارها نمیفروشه.
اینا فقط به خود برندها مثل (دیور،شنل،آمواج و...) فرمول و اسانس اختصاصی میدن که قراردادهای محرمانه دارن.
بنابراین وقتی فروشنده میگه از شرکت مادر خرید می‌کنیم ۹۹٪ مواقع منظورش اینه که از تامین‌کننده‌هایی خرید میکنه که ادعا دارن فرمول مشابه از همون شرکت‌ها دارن.در واقع نسخه‌ی کپی یا مشابه‌سازی‌شده است نه اصل فرمول برند.
درباره‌ی غلظت که فرمودید،ممکنه اسانسشون واقعا غلیظ‌تر باشه (یعنی مثلا ۳۰٪ اسانس و ۷۰٪ الکل) ولی این لزوما نشانه‌ی کیفیت بالا یا نزدیکی به عطر اورجینال نیست.
اگه ترکیب نت‌ها، بالانس، و مواد خامش دقیق نباشه، حتی غلیظ‌ترین اسانس هم میتونه بوی مصنوعی یا سنگین بده.
درباره غلظت هم خیلی ها روغن اضافه میکنن که مثلا به مشتری نشان بدهند که خلوص بالاتری دارند.
حال و روز جامعه متأسفانه به سمتی رفته که نباید اصلا سمت اسانس های به اصلاح مترویی رفت ولی به ناچار انگار گریزی نیست ولی باز پیشنهاد بنده این اگر واقعا یک عطرباز حرفه ای هستید و میخواهید حرفه ای بررسی کنید نه صرف بازخورد و لذت موقت با این شرایط حتما دکانت اورجینال حتی به مقدار کم تهیه فرمایید و مورد بررسی قرار دهید.ولی اگر هدف صرفا لذت از رایحه مشابه با قیمت پایین‌ تره و حساسیت پوستی نداری استفاده‌ اشکالی نداره.ولی باید حتما این موضوع درک شود
کیفیت مواد معمولا پایین‌تره،بالانس روایح کمتره،
ماندگاری و پخش بعضا زیادی دارند ولی مصنوعی یا خسته‌کننده است.بعضی اسانس‌های فیک ممکنه باعث تحریک پوست بشن چون از مواد تست‌ نشده ساخته میشن و میتوانند به ریه ها آسیب وارد کنند.موفق و سلامت باشی دوست عزیز

سلام عرض ادب و احترام بزرگوار.رویال توباکو عالیه عطر امضا بنده است که بحثش جداست ولی سیلور عود هم کار خوبی به نظرم هر دو خانم زاروکیان ساخته مگه میشه بد باشه.قطعا انتخاب اول من و شما رویال توباکو خواهد بود ولی پیشنهاد میکنم دکانت از سیلور عود برای تجربه تهیه کنید،تست فرمایید و حتما نظرتان اعلام فرمایید.موفق و سلامت باشی دوست عزیز

راز مُر یا مُرِ اسرارآمیز:
این نام به وضوح بیان میکند که این عطر تفسیر مدرن و مرموزی از رایحه کهن و سنتی مُر است. تام فورد در این عطر، ماده شناخته شده مُر را از حالت کلاسیک خود خارج کرده و با ترکیب آن با سایر مواد به آن بعدی تاریک، جذاب و پیچیده بخشیده است.میرح میستری از کلکسیون پرایوت بلند تام فورد، یه عطر صمغی‌ـ‌چوبی‌ـ‌وانیلی که با محوریت صمغ مر ساخته شده. رایحه‌ای تاریک، مقدس، پر رمز و راز داره انگار توی یک معبد قدیمی پر از بخور و چوب‌های گرم قدم میزنی.
تام فورد گفته هدفش خلق عطری بوده که حس عرفانی و درونی مر رو منتقل کنه ولی با امضای مدرن و لمسی از لذت و وانیل.
شروعش سنگین، عمیق و دودی‌ـ‌رزینی اون صمغ مر در لحظه‌ی اول بهت حس بخور کلیسا، چوب‌های سوخته و بخار گرم میده.یه تلخی خشک و کمی خاکی داره ولی در همون حال یه گرمای لطیف در پس‌ زمینه حس میکنی انگار از همون اول وعده‌ی یه درای‌داون نرم و آرامش‌بخش رو میده.
چند دقیقه بعد که رزین‌ها مینشینن، چوب صندل با یه بافت کرمی و نرم خودش رو نشون میده. در کنارش یاسمینی خیلی لطیف و تقریبا پنهان حس میکنیم که فقط نقش زنده‌کردن ترکیب رو داره.
در این مرحله عطر از حالتی تاریک و مذهبی به سمتی حسی‌تر و انسانی‌تر میره. اون مر دیگه خشک نیست بلکه دودی‌تر و شیرین‌تر شده.یه حس لمس چوب گرم در نور شمع بهت میده پر از سکوت و عمق.این بخش زیباترین نقطه عطر از نظر من.
درای‌داون فوق‌العاده آرام، وانیلی و خامه‌ای،وانیل و چرم مشکی با هم ترکیب میشن و یه حس مخملی و مرموز به جا میذارن. اون تلخی بخور حالا با نرمی چوب صندل و وانیل درمی‌آمیزه و یه آغوش گرم و عمیق خلق میکنه.آخرش یه بوی پوست انسان بعد از لمس بخور داره خیلی شهوانی، دودی، درونی.
عطری که بین دو دنیا قرار داره جهان معنوی تاریک مر و جهان لذت و گرمای وانیل.اگر بخوای با یه عطر نشون بدی که عمق داری، درونت پر از راز و سکون و شعله‌ی درونی،این دقیقاً انتخاب توئه.تعجب میکنم دوستان به تفسیر و شرح این عطر نپرداخته.
پخش بو متوسط و ماندگاری بالایی دارد.

کمتر کسی هست که به این عطر خاطره نداشته باشه تو بازارچه های قدیمی اطراف حرم ها یه پا ثابت بود.حیف که این قطار بی توقف زندگی ما رو اسیر روزمرگی های دیجیتالی کرد.خوش باد یاد آن دوران خوش باد،بریم برای تفسیر این نوستالژی:
در آغاز بوی مرکباتی و گل‌آلود با کمی تلخی مرکبات و شیرینی ملایم.مرکبات (لیموی امالفی، پرتقال ماندارین) باعث میشه شروع طراحانه و زنده باشه.
بعد از گذشت چند دقیقه، ادویه‌ها وارد میشن معمولا دارچین، هل، ترکیب گرم ادویه‌ها همراه با یاسمن. اینجا عطر تبدیل میشه به چیزی گرم، کمی شیرین، کمی گل‌آلود و قابل لمس. وانیل، تونکا، چوب صندل و پچولی با همراهی عسل و کمی تنباکو، حس گرم و عمیق به عطر میده. بعد از چند ساعت شکلی تقریباً شبیه کارامل یا عسل شیرین محسوس‌تر میشه با حس چوبی نرم و کمی دودی در پس‌زمینه.
پراکنش و سیلاژ قوی داره و ماندگاری خوبی داره.

این عطر یکی از هنری‌ترین و جدی‌ترین کارهای آمواج، از سری لایبری کالکشن یعنی مجموعه‌ای فلسفی و مفهومی که هر کدوم ازش مثل یک کتاب عطر.با اینکه اسمش عود نقره‌ای هست ولی در واقع یه ترکیب بسیار پیچیده از عود، بخور، سیپریول، وانیل، چوب و عنبر حیوانی که حال و هوایی تاریک، سنگین، فلسفی و در عین حال روحانی داره.
شروع سیلور عودمثل باز شدن در یک معبد قدیمی شرقی بوی بخور، چوب و عود فوراً به مشام میرسه
اما بر خلاف خیلی از عودها، اینجا بوی نظافت‌شده و متعادل داره نه تلخ و نه کثیف، بلکه ساختارمند و باشکوه.در پس‌زمینه یه وانیل شیرین و خامه‌ای میاد که تمام تیزی بخور و عود رو نرم میکنه.که ترکیب تضادها میشود تاریکی و روشنایی کنار هم.در میانه مسیر بخور سلطنتی آمواج کاملاً خودشو نشون میده اون حس مذهبی و باشکوهی که از کارهای آمواج میگیریم اما اینجا عمیق‌تر و متفکرانه‌تره.در کنار اون، چوب سیپریول و پچولی فضای خشک، خاکی و دودی خلق میکنن.
اینجا انگار داری در یک کتابخانه قدیمی پر از بخور و چوب صندل قدم میزنی که هر کتابش از راز و تاریخ حرف میزنه.وقتی میرسه به درای‌ داون، ترکیب شگفت‌انگیزی از وانیل و عود باقی میمونه.
این وانیل اصلاً شیرین یا خامه‌ای نیست بلکه عمیق، تاریک و چوبی، مثل وانیلی که در بشکه‌های عود کهنه شده.بوی کاستوریوم هم ته‌ته‌ها یه حس حیوانی خیلی ظریف و طبیعی میده که به پوست گرما و عمق میبخشه.نت پایانی سیلور عود از اون دسته رایحه‌هایی‌ که بعد از چند ساعت روی پوستت بوی خود تو اما باشکوه‌تر رو میسازه طبیعی، چوبی، دودی، کمی شیرین و بسیار مجلل.
ترکیب استادانه‌ی وانیل بوربون، عود لائوسی و بخور باعث شده یکی از شاهکارهای مدرن آمواج به دست استاد زاروکیان خلق شود.
پرفورمنس خوبی داره،پخش بو سیلاژ قوی و ماندگاری بالایی دارد.

یعنی آبی سلطنتی ولی برخلاف اسمش بوی آبی و خنک نداره. اینجا با یه ترکیب میوه‌ای،عودی،چرمی و چوبی طرفیم که تضاد نور و تاریکی، نجابت و وحشی‌گری رو کنار هم میذاره.یه عطر با امضای خاص آمواج پیچیده، پرلایه و پرابهت.
شروعش میوه‌ای، تیز و پرانرژی. ترکیبی از ماندارین، انگور سیاه و فلفل صورتی فوراً تو بینی میزنه.
اولین بو یه حس ترش و کمی تلخ میده، مثل شراب سیاه تازه که تو بشکه چوبی نگهش داشتن.
اما پشت همین میوه‌ها، همون لحظه بوی عود و چرم حیوانی از دور خودشو نشون میده.حالت اون حس عود طبیعی خام و کمی حیوانی.
وقتی حدود نیم ساعت میگذره اون تیزی اولیه نرم میشه و عطر وارد فاز دودی، رزینی و چوبی میشه.
کندر و عنبر شروع میکنن به درخشش حس بخور مقدسی از کلیسا یا معبد رو تداعی میکنه، اما نه خشک بلکه گرم و لطیف و عمیق.
عود و چرم هم اینجا به اوج میرسن یه حس سلطنتی و تاریک مثل کت چرمی مشکی با رایحه بخور و دود ازش بلند میشه.
در این بخش نشون میده چرا اسمش پادشاه آبی چون درون این تاریکی، یه خنکی ذهنی و آرامش خاص وجود داره، مثل آرامش پادشاهی که میدونه قدرتش تثبیت شده.
وقتی چند ساعت بگذره کینگ بلو روی پوست به یه بوی چوبی،دودی،شیرین ملایم تبدیل میشه.
چرم و عود نرم‌تر میشن، و چوب صندل با پچولی و بلوط یه پایه مخملی درست میکنن.
اون حالت میوه‌ای و رزینی هنوز یه ته‌مایه‌ی ظریف داره مثل بوی میوه خشک‌شده در بشکه چوب بلوط.
نت پایانی بسیار مردانه، ماندگار و اصیل حس جاودانگی میده مثل عطرهایی که یادشون میمونه و با گذشت زمان بهتر میشن.
آمواج تو این کار از عودی استفاده کرده که اصطلاحاً بوی اصطبل یاحیوانی داره همون بویی که بعضیا میگن عود کثیف یا چرم مرطوب.
این بو دقیقاً همون امضای انیمالیک باوقار و واقعی که فقط عطرسازهایی مثل آمواج یا ناسوماتو و چندتا برند دیگه جرات استفاده ازش رو دارن.
به زبون ساده اون بوی کثیفی که حس میکنیم اتفاقاً نشونه‌ی اصالت و قدرت این عطر نه ضعفش.
پرفورمنس خوبی داره پخش بو بالا و ماندگاری خوبی داره.

وقتی اسپری میکنی بوی خیلی سبز، گیاهی و تند وارد میشه مثل این که وارد جنگلی تاریک شی که برگ‌ها در حال لرزش‌اند. گالبانوم خیلی سبز و تهاجمی ظاهر میشه،هل و فلفل صورتی تیزش میدن شنبلیله به ترکیب طعمی تلخ و تند اضافه میکنه که گاهی یادآور ادویه‌ها یا ترکیبات گیاهی خاص میشه.
این شروع سرسبز و کمی روح‌داره نه یک چرم نرم صاف و صیقلی.به نظرم این مرحله بمب گالبانوم هست. بعد از مدتی عنصر چرم و عود شروع به نمایان شدن میکنن اما نه به سبک چرم متداولی که شاید توقع داشتی این چرم همراه با دود، عود و پچولی در میان نت‌های سبز و تند ادامه می یابد. ترکیبش پیچیده‌ است نه صرفاً چرم سنگین بلکه چرم آلوده به دود و ادویه. به مرو نت‌های پایه مثل ریشه کاستوس، مشک و صندل به کار میان تا ترکیب سبز و ادویه‌ای رو به سمت حالت خاکی، گرم و حیوانی ببرن. در این مرحله عطر ملایم‌ تر میشه، اما هنوز تاریکی، گرما و پیچیدگی در فضا حس میشه. در مواردی عطر میتونه حس خام و گیاهی و حتی گاهی تلخی ادویه‌ای،گیاهی بده. نت اصلی و هسته اصلی این عطر زردچوبه است که پیوند میخوره با دیگر نت ها و از شروع تا انتها داریمش.
از نظر پخش بو و ماندگاری خوب عمل کرده.

مواد به کار رفته مثل مشک، صندل، عود، بخور، عصاره‌های گل‌ها کیفیت بالایی دارند و به عطر حس لوکس و پیچیده میدهند. این عطر خیلی پودری و گل‌دار است. افرادی که بوی پودر، گل زیاد یا عطرهای قدیمی رو دوست ندارند ممکنه حس کنند این عطر زنانه است. در لحظه‌ی اول بوی رز خشک،گل برف و یه لایه‌ی بخور خوشبو و کمی تلخ میزنه بیرون.شبیه قدم زدن تو یه عمارت طلایی با پرده‌های مخملی، جایی که هوا پر از بخور و گرد گل‌های خشک‌شده‌ است.نت‌های ابتدایی خیلی کلاسیک، فاخر و سنگین شروع میشن اینجا خبری از طراوت یا شیرینی نیست یه شروع خشک و مجلل ولی نه چندان باب میل ما ایرانی ها بخاطر اون تم گلاب گونه بودن سنگین و خشک.
وقتی چند دقیقه میگذره عطر نرم‌تر میشه و زنبق و یاس خودشون رو نشون میدن.زنبق باعث میشه حس پودری، کرمی و مخملی به وجود بیاد.
میره سمت حال‌و‌هوای قدیمی‌تر عطرهای دهه ۸۰ با شخصیتی باشکوه و مردی که کت سه‌ تکه پوشیده، عصا در دست با وقار.بعد از یکی دو ساعت بخور و مشک با صندل و کهربا ترکیب میشن.
نت‌های حیوانی میاد بالا و با یه حس خامه‌ای، گرم و در عین حال خاکی میده.
آخرش میمونه بویی از پودر، چوب، بخور و پوست تمیز شبیه کت قدیمی که همیشه بوی ادکلن اصیل مردانه میداد.من بیشتر این عطر مشابه عطرهای کلاسیک آرامیس و... دیدم عطری فاخر که هوادارای خاص خودشو داره.
پخش بو قوی و ماندگاری بسیار بالایی دارد.

ارادتمندم آقا سهیل شرمنده میفرمایید،خوشحالم که قدم هر چند کوچک در این محفل برداشتم تا مفید واقع باشه.موفق و سلامت باشید شما هم عزیز