سلام کاربر گرامی
چطور می توانیم به شما کمک کنیم؟
بکاپ های انبار شده در محل کارم با رایحه های گرم و تلخ و تند و تیز و خنک و ترش و شیرین، برای تن‌پوش شدن در محل کار برای تمام روزهای سال.
جناب دکتر جناااب دکتر 💐
نکنید قربان ب خدا مام دل داریم اجمل چمیستری / اجمل یوتوپیا / بک های شادوو به به ( البته فکر کنم شادوو جایگاه خاصی داره نسبت به تعداش براتون )
از شوخی گذشته جناب دکتر ، تنها از یک عطر باز واقعی عاشق چنین کاری بر میاد ، بک اپ گیری راحیه های مورد علاقه ش 👍🏼
ارزو میکنم همیشه به سلامتی ، خوش خرمی بپوشید 💐
با احترام و عرض ادب
از نگاه زیبای شما و از درک والای شما بسیار سپاسگزارم. من اعتیاد دارم به عطرها بخصوص عطرهایی که برام بسیار مورد پسند باشند واسه همین ازشون به تعداد انبار میکنم. اجمل شادو جدا از رایحه ی خاص خودش، اون ترکیبات خشک موجود در داخل شیشه ی عطرش منو مجذوب میکنه و هر بار اتمام یک شیشه از اجمل شادو، اون ترکیبات خشک رو از داخل شیشه خارج میکنم و داخل یه صندوقچه نگهداری میکنم.
انشالله شما هم همیشه سلامت باشین و بهترین عطرها را تن‌پوش فرمایید. سپاس مجدد از همراهی و همدلی شما دوست فرهیخته.....
وقت بخیر 💐
نظر لطفتونه سپاس گذارم ، درست میفرمایید قطعا درست ترین کار رو میکنید ، این کار شمام عاشقانه س کاملا واضحه تو این دورانی که فقط ری فورمولاسیون اتفاق می افته / بله اون ترکیبات قسمت بالای شادوو ممنونم منم این کار و انجام بدم پس 🙏🏼 دوتا شیشه خالی دارم که البته اگر رایحه ی براشون مونده باشه
همچنین شما سلامت تن درست 💐
با احترام
از لطف شما کمال سپاس دارم دوست فرهیخته
جناب دکتر عزیز
بنظرم یه ادکلن فروشی هم راه بندازید ؛
من خودم جزو مشتریان ثابتتون خواهم شد 🙂
با احترام و عرض ادب
حیف که زمان مناسب برای این کار ندارم اما بسیار علاقه دارم به عطر فروشی البته بیشتر به مخاطبان در مورد روایت های عطرها صحبت کردن رو علاقه مندم تا فروش.
سپاس از همراهی و همدلی شما دوست فرهیخته....
مبارک باشه جناب دکتر به شادی بپوشید
با احترام و عرض ادب
خیلی سپاس از همراهی و همدلی شما بانوی ارجمند.....
سلام وقتتون بخیر.
الان که دارن اذان صبح رو میگن ، وقت شد سری به عطرگرام شما بزنم که در ایام عید ، دیدنشون رو از دست داده بودم.
ماشالله بک آپ😍 ان شاءالله همه رو در کمال شادی استفاده کنید.
در ضمن اگر مقدوره توی این روزها و ساعتهای عزیز ، منو از دعای خیر خودتون بینصیب نگذارید که معتقدم هرکس علم بیشتری دارد ، خدا را بهتر میشناسد و به او نزدیکتر است.
سپاس از شما💐
با احترام و عرض ادب
بانوی فرهیخته و ارجمند از عنایت و قاب نگاه شما کمال سپاس دارم. همه ی ما به دعا نیاز داریم و لطف و موهبت خداوند.... فلذا منم فکر میکنم خداوند بیشتر در قلب های شکسته دعاها را اجابت میکند. منم از شما تقاضا دارم شما هم برای من و تمامی عزیزان دعای نیکی و رستگاری از خداوند طلب کنید.
در تمام سالهای جوانی ام که مشغول علم ژنتیک بودم از خداوند همیشه خواستم که خدایا من عشق و زندگی ازت نمیخوام در عوض هرگز علم و تحقیقات و تالیفات و جوایز علمی را از من دریغ نکن...... خداوند هم خوب شنید و بر من اجابت کرد و قدرتش را بر من نشان داد که یهو به خودم آمدم و دیدم چقدر تنهام.... چقدر در لا به لای کتابها و مقاله ها مدفون شده ام..... چقدر در پشت دوربین میکروسکوپ ها، خودمو غرق کرده ام..... الان میفهمم که نباید اون دعا را به خداوند میکردم، من هرگز فکرشو نمیکردم بتونم چیزی را بالاتر از علم ژنتیک بدونم اما الان متوجه شدم که هیچ ارزشی در این دنیا، والاتر از داشتن عشق و عاشق شدن نیست...... خداوند بهم علم داد بهم هر سال جوایز علمی هدیه میکنه اما در تنهایی و بی کسی...... مونا خانم دیگه دچار نیهیلیسم شدم، دیگه نمیدونم چیکار کنم...... دیگه نقطه ی آغازی برام نمونده تا دوباره از اون نقطه، آغاز کنم و عاشق بشم.....
در محل کارم هم در بیمارستان هایی که فعالیت میکنم و هم مراکز تحقیقاتی و دانشگاهی، هستند از بانوان بسیار شایسته برای زندگی، اما نمیدونم چرا من عاشق نمیشوم..؟؟؟؟ سعی میکنم عاشق بشم ها، اما بازم نمیدونم چرا این حس عاشقی برام تداعی نمیشه؟؟؟؟ خودم هم کلا مخالفم با ازدواج بر مبنای اینکه برویم خواستگاری و اگه از همدیگر خوشمان آمد، اونوقت ازدواج کنیم..... چون من ازدواج رو تنها بر مبنای عاشق شدن دو طرف قبول دارم... هر چی از خداوند طلب بخشش میکنم که خدایا من حرفمو پس میگیرم، تو قدرت خودتو به من نشون دادی، بزار عاشق بشم، بزار یکی رو عاشق بشم و ستایشش کنم برای تمام عمرم.... اما نمیدونم چرا به من توجه نمیکنه؟؟؟ خیلی دارم رنج میکشم مونا خانم...... از نظر مادیات غنی هستم بواسطه ی شغلم و فروش کتابهام در تمام جهان اما از نظر عشق و زندگی عاشقانه، در فقر مطلقم........ به عطرهام پناه میبرم باهاشون درد و دل میکنم، براشون حرف میزنم، براشون شِکوِه میکنم، براشون میخندم و ......
دیگه نمیدونم باید چیکار کنم.......
سپاس از همراهی و همدلی شما بانوی محترم.....
قلبم به درد اومد. میفهمم.
عشق یک اتفاق هست. مطمئن باشید هر وقت ، زمانش برسه ،خودتون هم تعجب میکنید که چه شد؟! عشق یک حس نزدیکیِ روحانی است با کسی که شاید فرسنگها با شما فاصله ی فیزیکی داشته باشد. واسم خیلی جالبه که من کاملاً برعکس شما هستم. در دوران نوجوانی همیشه از خدا میخواستم که یک عشق واقعی نصیبم کنه و همینم شد. ولی متاسفانه به خاطر همون عشق ، نتونستم با وجود نمرات خوب و هوشی که دیگران ازم تعریف میکردند در درس و دانشگاه موفق باشم. تحصیلم در دانشگاه را به خاطر درد عشق که تماماً سوز و گداز بود، نیمه کاره رها کردم... حال من دقیقا بر عکس شما، گاهی فکر میکنم کاش بیشتر به تحقیقات و مطالعه میپرداختم.
من اصلا نفهمیدم چه شد که مبتلای عشق شدم؟! من جوان بودم ، دختری پر شور و نشاط بودم ، تابع مد روز بودم ، ولی به خودم آمدم و دیدم یک نفر شده شب و روزم. حتی از اینکه به ایشون فکر میکردم لذت میبردم. راستش را بخواهید از اهالی هنر بودند ومن اول عاشق شهرتش شدم. حتی شاید خودِ شما چهره ی ایشان را بشناسید ولی عذر من را برای معرفی نکردن بپذیرید. برای نزدیک شدن به ایشان خیلی تلاش کردم. خیییلی. ولی ایمان و خودداری ایشان ،منو بیشتر حریص و دیوانه میکرد. اینکه به خاطر اعتقاداتش از خیلی کارها دوری میکرد ،باعث میشد بیشتر دوستش داشته باشم.جوری شده بود که مریض شده بودم. باهاش که صحبت میکردم تمام وجودم آرامش میشد و وقتی تلفن رو قطع میکردم سراسر تنش و التهاب بودم. تا این حد وابسته و مبتلا بودم.انگار روحم به روحش قفل شده بود.
خلاصه جانِ کلامم در این هست که مطمئن باشید ، حتما برای شما هم اتفاق خواهد افتاد. ولی کجا و چه موقع؟ فقط خدا میداند.
و در آخر میخواهم شما اینو بدونید که در قلب یکایک ما جایگاه ویژه ای دارید و باعث افتخار ما هستید. شاید با خدمت شما به علم کشور ،یک ملت به وسعت یک ایران عاشق شما باشد...
بهترین ها رو برای شما از خداوند مهربان خواستارم.
از موهبت شما سپاسگزارم بانو...... 20 فروردین 38 ساله میشم و حس میکنم دیگه برام دیر شده و هرگز عشق را تجربه نخواهم کرد..... کاش یه پسر بیسواد بودم.... کاش یه کارگر ساده بودم.... شاید الان خیلی راحت عاشق شده بودم و با همان زندگی ساده، عاشقانه زندگی میکردم....
به به! پس تولدتان پیشاپیش مبارک باشه💐
تو رو خدا اینجوری نگید. هرگز برای عاشق شدن دیر نیست. اتفاقا ۴۰ سالگی آقایون بسی جذابتر هست.
خوبه منم بگم یه خانم ۳۹ ساله ی در آستانه ی ۴۰ سالگی، ولی بدون مدرک دانشگاهی هستم؟!😂
هر کدام از ما مسیری را که زمانی فکر میکردیم بهترین برای ما بوده را رفته ایم. هیچگاه برای هیچ کاری دیر نیست. مثلا من خودم خیلی دلم میخواد دوباره درس را شروع کنم و میدونم اگر تصمیم قطعی بگیرم حتما این کارو خواهم کرد. شما هم امیدوار باشید.
با آرزوی بهترین ها برای شما🌺
با احترام
بله واقعا حق با شماست و قطعا باید ادامه بدین مسیر دانشگاه رو که یقین دارم موفق خواهید شد. نمیدونم شاید بخاطر مسیر سخت زندگی که سپری کردم و به اینجا رسیدم حس میکنم سنم خیلی زیاده یا خیلی وقته زنده هستم. دلم میخواد عاشق بشم اونم عاشقم بشه.... بخدا من اصلا از اون آقایانی نیستم که انتظار چهره ی خیلی زیبا یا ثروتمند بودن دختر خانم رو مد نظر قرار بدم.... یه بانو با یه چهره ی ساده و حتی از طبقه ی متوسط و حتی اگه سواد ابتدایی یا راهنمایی هم داشته باشه برام مهم نیست.... واسه من فقط قلب و روحش مهم هست که با قلب و روح من آمیخته بشه و تا زنده هستیم عاشقانه باهم زیست کنیم و حتی بعد از مرگ هم پیش همدیگه باشیم حتی اگه بیابان خشک و سوزان هم باشیم اما با همدیگه باشیم....
برام دعا کنین بانو که شما نزد خدا، منزلت خاصی دارید.....
از لطف و محبت شما بسیار سپاسگزارم.
من مطمئنم به زودی با کسی آشنا خواهید شد که اتفاقا هم چهره ی زیبایی خواهد داشت و هم سیرت نیکویی و هم معرفت عشق را درک خواهد کرد. عاشق شدن معرفت میخواهد و نوری است که هرکسی قادر به درکش نخواهد بود.
اگر قابل باشم حتما در این شبهای عزیز و مخصوصا شبهای قدر به یادتان خواهم بود و دعا گو هستم.
سپاس از همراهی پر مهر شما.
سپاس از موهبت شما بانوی ارجمند....
بهترین ها برای شما....