Duro
یکشنبه 16 آذر 1404
Duro-ناسوماتو دورو
پاسخ به Absurd
آبزورد عزیزم
درودها
دیشب پاسخی طولانی بر تو نوشتم از بیوفایی های روزگار ما که به صحت ، دقت و تیزبینی گفتی : ما را در مسیر تندباد کاشتند ، ازین که کسان من چه تاوان دادند قانون اوج و حضیض را و اینکه این حقیر چگونه تنها مانده ام درین خاک طوفانی که هرچه اصرار کردند به الحاق و آرامش هجرت ، گفتم همینجا چشم گشودم همینجا نیز تن به خاک خواهم سپرد !
لیک سپس پاک کردم و آن کلمات را از قلبم به قلبت هدایت کردم !
کلمات و دانش تو بوی طلوع و موی سپیده میدهد ، درودها بر تو !
و اما نمیتوان بر زیر بار سنگین کلمات تو ، لبخند نزد :)
این هنر موی سپیده است که : یافته است نور را !!
هرچند که هنوز همره شبانگاه باشد و مُشکی رنگ !
و باز اما : سرّ آنست که همه سر از خاک طوفانی برآورده ایم لیک از ریشه دست بهم داده ایم آنهم دستانی معطر !

"بلکه محصول آبدار همان سری است که از حاصلخیزی رو به جریان یافتن دارد و تجری به ارتکاب سرقت از زمین‌های مجاور:)"
میبینی ☝️ ! میشود نخندید ؟ یک بار به معنی اش و یک بار به منظور اش !

و : البته که ما را دیده ای و میشناسی که ما : خود تو ایم !
"رایحه از قضا بهانه‌ای موجه و پرزور است برای این تراکم:)"
و اما مسیح یاغی بود و بقول خویش هرکجا پای می گذاشت حکم اخراج می گرفت :) یاد یادگار کلماتش گرامی .

من اگر نباشم ، دیده میشود ؟
چه درست گفتی لیک از این نظرگاه :
اهمیت "من" کجا و بزرگ اهمیت "دیده" کجا !
که تا دیده نباشد ، منی نیست !
پس من هیچ اهمیت ندارد بلکه دیده که شماهائید عزیزم :)
اما وقت : زمان ، حتی تا دنیای دیگر نیز با ماست حال اینکه مکان می نهیم !
تا برسیم به گاهِ بی زمانی !
زمان با توست که : اینگونه میدرخشی !

و چه درست گفتی ایضا حکایت واعظ را که حکایت امروز ماست !

کی و چرا چنین شد ؟ بقول فرمایش جنابتان : جایش اینجا نیست ، کجاست ؟ اینهم جایش نیست :))
چقدر خندیدم حین خواندن آن ، خنده ای تلخ که اشک به چشم آورد !
گرلن ، مال و مونتال ، منتظرم به اشتیاق که عطر کلمات ات را ببوسم ! ( نوشتم ببویم گوشی ام ببوسم را ثبت کرد دیدم این درست تر است پس تعویض نکردم ! )
ببین حضور این حقیر ِ هیچ ، که اگر مولکولهای تنم از حرکت ایستند نوک سوزنی تنها ، از جمع هسته های اتم های تنم میماند ، چه برکتی عظیم دارم که حضور همچو تویی را سبب شود به بهانه ، ایضا دیگر دوستان معظم ، مهیر و کوچکنواز این خانه .
کاش وسعت برکت حضور ایکاروس را نیز می داشتم که درین تندباد به عطرش نیازست !
در انتها ، من کهتر همه ی شما عالیجنابان معطرقلم ام که زمان مینهید و عطر می پاشید به کالبدهای ما !
هستید که هستم
💐
Vanille Havane
یکشنبه 16 آذر 1404
Vanille Havane-لس ایندیمودبلس وانیل هاوان
درود امیر رنجبر عزیز شما کدومو پیشنهاد میدی این هاوان یا سرچ لوتانس ممنون
8
رایحه
8
ماندگاری
8
پخش بو
8
طراحی شیشه
Outlands
یکشنبه 16 آذر 1404
Outlands-آمواج اوتلندز
آیا این عطر شباهتی به اینترلود نداره منظورم از نظر سنگینی رایحه و اینکه کاملا ریسکی باشه و بازخورد منفی بگیری یا عامه پسند نباشه ؟
6
رایحه
9
ماندگاری
9
پخش بو
9
طراحی شیشه
Interlude Black Iris Man
یکشنبه 16 آذر 1404
Interlude Black Iris Man-آمواج (آمواژ) اینترلود بلک ایریس مردانه
بسیار رایحه سنگین و گرمی داره . شاید یکی از گرمترین پارفیوم هایی که دیدم . بدرد هوای سرد زیر صفر درجه میخوره . در هوای گرم ممکنه حالتون رو بد کنه . پخش بوی بسیار بالایی داره طوری که یه پاف بشه دو پاف واقعا بوش زیاد میشه . ماندگاری یک هفته رو تضمین میکنه. بسیار سلیقه ای هست این عطر و حتما قبل خرید تست کنید . یه صد میلشو دوساله دارم و الان حتی یک پنجم عطر هم کم نشده که مربوط میشه به ماندگاری و پخش بوی بالاش . در مجموع اگر تو نقاط سرد سیر زندگی میکنید میتونه گزینه شما باشه.
Althaïr
یکشنبه 16 آذر 1404
Althaïr-پارفومز د مارلی الثیر (التیر)
و اما آلتایر.
به نظر من این سایت دو امتیاز دهی کم داره:
یکی از امتیاز دهی هایی که باید وجود داشته باشه راحتی استفاده از عطر هست. این معیار میتونه بازگو کننده ی خیلی چیزها باشه.
مثال میزنم: عطری مثل کرید اونتوس با قیمت خیلی زیادی که داره باز از خیلی عطرهای دیگه پرفروش تره چرا که تنپوش راحتی داره و نه فقط این، افراد شیشه های زیادی از این عطر رو تموم میکنن و مجدد میخرن. نقطه مقابلش کاری مثل فلامنکو هست، کسی اصلا دنبالش نمیره.
تن پوش یک عطر معیاری از همه پسندی، چند فصل بودن و میزان مقبولیت همگانیش هست.
امتیاز دهی بعدی هم بی شک ارزش در مقابل قیمت هست.
حالا چرا این رو گفتم؟ برند PDM از برندهایی هست که مقدار زیادی روی تنپوش عطرهاش مانور میده، در حالی که میخواد اون رگه ی خاص بودنش رو نگه داره. توی این عطر به نظر من تغییری در این رویکرد داشته و به خاص بودن اعتبار بیشتری داده و باز به نظرم در مورد طراحی هزینه ی زیادی پرداخت کرده و تونسته تا حد زیادی خوش پوش باشه.
یک بوی خاصی در این عطر هست که من رو یاد بسکویت میندازه ولی نمیدونم بوی چیه. شاید به خاطر استفاده زیاد از وانیل و هل و پرالینه که این حس رو ایجاد میکنه. میشه گفت در رده ی گورماند باید حسابش کرد.
خلاصه که به نظرم از اون عطرهایی هست که میشه به عنوان سیگنچر سنت ازش استفاده کرد ولی مثل باقی دمارلی ها نمیشه راحت انتخابش کرد.
از نظر پخش بو کاملا راضی کننده هست. ولی در مورد ماندگاری: من اصلا نمیفهمم چجوری با EDP یک چنین ماندگاری داره، تازه زیرش نوشته ۸۳٪ الکل. یعنی اگر یک قطره هم آب نداشته باشه باز بیش از ۱۷٪ عطر توش نیست ولی با این حال با دو الی چهار پاف ۴ ساعت عالی جلو میره. کلا کارهای د مارلی توی این قضیه بگیر نگیر دارن. بعضی هاشون مثل این، کارلایزل و اوجان عالی از آب در میان. بعضی هاشون مثل گودلفین، گرین لی و گالووی حالتو میگیرن.
حال امتیاز دهی: در کل ۹ میدم به این عطر. چیزی از عنوان عطر بودن کم نداره. پخش و ماندگاریش هم که دیگه جای بحث نداره. اینکه بیشتر از ۹ بهش نمیدم بازگوکننده ی چیزهایی هست که قابل توضیح نیست کما اینکه وجود دارن. ولی در کل عطر زیباییست.
1 تشکر شده توسط : سورنا مقدم
8
رایحه
8
ماندگاری
8
پخش بو
8
طراحی شیشه
Tom Ford Noir EDP
یکشنبه 16 آذر 1404
Tom Ford Noir EDP-تام فورد نویر ادو پرفیوم
پاسخ به محمد ماپار
درود،بله شخصیت بویایی کاملاً متفاوتی دارن.خلاصه بخوام بگم
نسخه نویر ادو پرفیوم تلخ‌تر، چوبی‌تر، رسمی‌تر و حالت کلاسیک و مردونه تر داره
و نسخه اکستریم گرم، شیرین، جذاب، خوشپوش تر و کمی ادویه تر
1 تشکر شده توسط : علی موسوی
Kouros
یکشنبه 16 آذر 1404
Kouros-ایو سن لورن کوروس (کوروش)
پاسخ به ارژنگ بوترابی
خواهش میکنم آقای دکتر. نمیدونم واقعا چطور میشه همچین شاهکاری رو دوست نداشت.
1 تشکر شده توسط : کامیار فخر
My Way
یکشنبه 16 آذر 1404
My Way-جورجیو آرمانی مای وی
پاسخ به آيداااا
عزیزم نمره دهی بنده مطابق تجربه ی شخصیم بوده؛
من این عطر رو از ترکیه تهبه کردم، برای من ماندگاری و پخش بوی بینهایت رضایت بخشی داره و البته جزو عطر های خوش بازخوردم بوده.
1 تشکر شده توسط : علی موسوی
London
یکشنبه 16 آذر 1404
London-ویدیان لندن
دوستان عزیزم
سلام ها
سااالهاست چنین سیاژی ندیده ام !
عجیب است !
این عطر تمام روز با من بود آنهم فقط با دو پاف بر روی خط آرنج !
شب که آمدم خانه : سیاژش انتها ندارد !
الان ساعت ۳ و نیم صبح است یعنی بیش از ۲۴ ساعت ، هنوز آن دو پاف سیاژ میدهد !
برای دوستان جوانی که نمی شناسند سیاژ را عرض کنم :
پخش عطر دو نوع است :
- پخش بر مبنای پخش
- پخش بر مبنای ماندگاری
اولی را که همه بلدید ، عطری را درون اطاق خواب میزنید ( یا می پاشید ، می افشانید ، می پخشید ، می طراوید ، رها میکنید بر خود یا ... هر کس یک چیز میگوید !! ) مدتی بعد که اتفاقا مدتش مهم است ، کسی در حال یا اطاق دیگر میگوید : به به چه بویی آمد !
یا وارد مغازه یا محلی میشوید بلافاصله میگویند : چه بوی خوبی !
یا در خیابان .
این میشود "پخش" عطر شما .
اما دومی :
کسی وارد اطاق ، فروشگاه یا هر محل دیگری میشود که شما حضور دارید ، چند دقیقه ای هست و میرود ، بعد که رفت شما میگوئید : این بوی عطر از کجا آمد ؟!
یا : عطری زده اید ، ساعاتی بعد که پخشش تمام شد هر چند دقیقه یک بار بویی ناز به بینی شما میرسد و حسش میکنید .
اینها میشوند سیاژ !
که به دو چیز بستگی دارد :
ماندگاری عطر شما و اینکه این ماندگاری ( مولکولهایش ) سیاژدار باشد
سیاژ اغلب از پله سوم یعنی درای داون یا پایه متصاعد میشود در برخی عطور تک پله ای یا دو پله ای هم هست .
برخی عطرها در انتها میخوابند برخی اما چرت میزنند یعنی هی یک چشم را باز میکنند و اطراف را تماشا میکنند و دوباره میبندند :)
چرتی ها سیاژ دارند :)
خودتان بخوابید اما عطری را انتخاب کنید که چرتی باشد تا او نگاهبانی دهد تا شما راحت بخوابید :)
خبر دارید چه کیفی دارد که در طول خواب ، چندین بار رایحه ی عطر خود را حس کنید و صبح که بیدار شدید اولین نفر عطر شما باشد که بگوید :
سلام ، صبح بخیر ، خوب خوابید یا ، حواسم بهت بود ، بالای سرت نشسته بودم :)

خسته شدم اینقدر نوشتم :)
خلاصه که سیاژ این لندن عجیب است آنهم لندنی که همیشه مه آلود و مرطوب است :)
مُشکی که عطر بر پایه آن استوار است عجب کیفیتی دارد .
بویی ضعیف از صندل سفید هم میآید .

روز معطر خوبی باشد بلطف خدا
9 تشکر شده توسط : سورنا مقدم علی موسوی
اگر تصویر اکانت شما ، عکس چهره ی خود شما باشد باید بگویم شما بسیار دختر نازی هستی و از آن مهمتر : قلبی طلایی و درخشان داری !
خوشا بحال آنانیکه در مجاورت تواند !
۲۰ ساله که بودم یکی از بزرگترین آرزوهایم این بود :
۱۲ تن فرشته شبیه تو داشته باشم .
و آرام به خانه بیایم و یواشکی تماشا کنم که مشغولند به رقص و آواز ، جیغ و داد ، سروصدا ، خنده های زیبا !
خدای من !
خانه ای که چندین فرشته ی شاد و رقصان داشته باشد خود خود بهشت است !
خلاصه که دختر نازم ، دلم گیر کرد مابین موهای مجعد و زیبای تو :)
آرزو میکنم لبهای همه ی فرشتگان ایرانی همیشه خندان باشد .
خدا ، نقطه ضعف های هر یک ما را خوب بلد است !
آنطرف که بردند مرا برای انجام کاری ، در گاه سوم یا بقول اینطرف روز سوم ( اینطرف ۸ ساعت طول کشید ) گفتند باید برگردی !
شماها بی بخرید که " اختیار " چه نعمت عظیمی ست که حتی خودِ خدا بر آن ملزم است !
گفتم بر نمی گردم ، محال است !
به زمان ما ، یکساعت اره کشیدند و بهانه آوردند ، گفتم نه ! خسته نکنید خود را !
حتی گفتند مادرت تاب این مورد ندارد و میمیرد ، گفتم چه بهتر ، می آید پیش من که تاب دوری او را ندارم !
هر چه ‌کردند گفتم نه !
ناگهان ، خودم را در یک اطاق تاریک دیدم و : سمت راستم یک مرد زیبا ایستاده بود با لبخند .
شماها میدانید مرد زیبا یعنی چه دوستان عزیزم ؟؟
از محالات است که بدانید ! هرگز !
چطور ؟ چون ندیده اید ، من دیدم !
یعنی دوست داشتم تا روز قیامت همانجا در آن اطاق بایستم و او را تماشا کنم . چشمهای او را که رنگی بود که نمیتوانم توصیف کنم ! و لبخندش !
اشاره کرد : نگاه کن !
یکهو یک چیزی مثل تلویزیون یا تابلو باز شد که فرقش این بود که حاشیه نداشت ! خودم هم نمیدانم یعنی چه :)
خودم را دیدم در یک روز سیزده بدر که چون هوا ابری شده بود با عجله مشغول جمع آوری بودم . زنی را دیدم که میدانستم او همسر من است اما محو بود و هر چه سعی کردم ببینمش نشد فقط دیدم بلند قد است و زانوی پای چپش از دو جا درد میکند چون زمین خورده بود روز قبلش !
داشت با لبخند دو دختر را تماشا میکرد که مشغول بازی بودند .
امواج و تشعشع عشق او را به این دو دختر درک میکردم .
خدای من ، آنجا فهمیدم عشق مادر به فرزند یعنی چه !
حتی سر تعظیم فرود آورم یا سجده کنم هم کافی نیست ، کافی نیست !
اما آن دو دختر : شاید من تنها مردی باشم که دو دختر خود را قبل از اینکه پا به این دنیا گذارند دیده باشم . شاید هم در دنیایی موازی حضور دارند .
چنان زیبا بودند این دو دختر که نمی توانستم چشم از آنها بردارم .
یکی حدود ۸ و دیگری ۵ ساله .
حتی میدانستم یکی را ۱۷ سالگی به زور به ازدواج میبرند و دیگری را ۱۵ سال !
چرا میگویم به زور ؟
چون بشدت معتقدم زن باید از ۳۰ و مرد از ۴۰ عبور کرده باشند جهت ازدواج ! همه میدانند که این عقیده را دارم مصرانه !
میدانید عذاب آن لحظه ام چه بود وسط آنهمه لذت و اشتیاق ؟
گیر کرده بودم بین سه جبهه ی سخت !
تماشای آن مرد ، کشف آن زن و تماشای همه جانبه ی آن دو فرشته ی زیباترین ! توصیف اینطرفی ندارد ، واژه نداریم اینجا !
دیوانه ، داغان ، پریشان ، مشتاق ، مضطر ، نگران ، اوج لذت کشف زیبایی ، تماشا تماشا تماشا !
هیچیک کافی نیست بر احوال آن جای من !
حتی لحظه ای خودم را تماشا نکردم در آن صحرا اما می دیدم او را !
همه چیز خود را همه جانبه حتی لباسهایم اما در برابر آن سه جبهه برایم اهمیتی نداشت !
آنجا شما ، هم دید کروی دارید و هم در آنِ واحد همه جا هستید ، همه جا !
اما برخی جاها که مایلید ، پررنگ ترید در حضور !
باید خودتان بروید تا بفهمید چه میگویم ، برای شما بعد از ۱۲۰ سال و برای من : همین لحظه که مشغول نوشتنم انشاله !
گول ام زدند خلاصه !
گول ام زدند !
کاری کردند که بگویم : باشد !
و تا گفتم باشد .... !
این راز را حتی به مادرم که عزیزترین ِ من است نگفته ام .
هیچکدام از آن اتفاقات را به کسی نگفته ام مگر اندکی را آنهم در محلی که جایش بود و بارها خواهش کردند تا یک از صد را گفتم .
حال ببینید شما دوستان عزیزم را تا چه حدود دوست دارم :)
تصویر این دختر ناز را که دیدم ، دل ام رفت بار دگر ، آنطرف !
از آن به بعد ، قلبهای طلایی و نورانی را پیدا میکنم به سرعت یک نظر ، و چقدر قلب طلایی داریم در این خانه خداراشکر ، از زنان و مردان خاص !
معطر هم که باشند تن هایی که قلب های طلایی در سینه دارند ، چه شود !
برای همه ی شما آرزوی سلامتی ، شادی و عاقبت بخیری دارم که همین سه برای هر کس کافیست !
خدا برای هر کس کافیست !
ارادت ها 💐
دختر عزیزم آیلی ، زیبا و طلایی بمان !
5 تشکر شده توسط : سورنا مقدم محسن جمالیان
Kalan
یکشنبه 16 آذر 1404
Kalan-پارفومز د مارلی کلان ( کالان ) قرمز
حالا نبض اسب اصیل فرانسه و فرشته‌ی آتشینو از کجا پیدا کنیم که بتونیم رایحه‌ی کالانو فضاسازی کنیم ...
سخت شد ...
ممنون از فضاسازی ملموس و کمک کننده .
**
تشکر میکنم اول از قریحه و استعدادتون در توصیف
اما توصیف در زمینه عطر هم روش خاص خودشو داره ،مثل توصیفات جناب مصیح و سخی و نازنین و...
من که خودم بلد نیستم‌اونقدر درست ریویو کنم ،اما همیشه نظرم این بوده که ریویوی عطر باید ملمدس و شفاف کننده و ساده باشه
و نه اینکه کار رو برای درک بدتر و گنگ تر بکنه .
طرف برای توصیف عطر میگه بوی خاک بارون خورده یا براده‌ی چوب که بتونه حداقل با یادآوری اون بو ،رایحه‌ی عطر مورد نظرو حدودا فضاسازی کنه .
نه که برای فضاسازی کالان بخواد دنبال اسب اصیل فرانسه بگرده که نبضشو بو کنه ، یا فرشته آتیشن پیدا کنه تا ببینه بوی کالان چه سبکه تقریبا !!
طرف سهام مارلیو بخره براش بهتر در میاد تا اسب فرانسه رو بخره بیاره بو کنه !!
امیدوارم جسارت نشده باشه خدمت شما
ولی هر چیزی جایی داره و هر متنی هم جای خودش .
همونطور که توی جمع دوستای ۲۰ سالمون از لغات توی شاهنامه استفاده نمیکنیم و با تاکسیدوی ۴۰ میلیونی به رخت خواب نمیریم .
انتقال دادنِ یک آموخته خودش هنریه ، و تا زمانی که توان انتقال درست نداریم ،انتقال ندادنش لطف بزرگتریه .
و جمله " هر چه میخواهد دل تنگت بگو " هم اصلا اینجا صدق نمیکنه .
پاینده باشید دوستان
13 تشکر شده توسط : کامبیز سخی علیرضا
پاسخ به محمدرضا طرفی
سلام از سایت.
1 تشکر شده توسط : علی موسوی
پاسخ به محمدرضا طرفی
درود
ع..ط..ر..ا..م..ی..ن
1 تشکر شده توسط : علی موسوی
حال بد کن ترین
برای سلیقه من
1 تشکر شده توسط : علی موسوی
7
رایحه
8
ماندگاری
7
پخش بو
7
طراحی شیشه
Tuscany Per Uomo
شنبه 15 آذر 1404
Tuscany Per Uomo-آرامیس توسکانی پر یومو
درود بر همه عطربازان بزرگوار
آرامیس توسکانی تو یک کلاسیک مردانه هستی که برای جلب توجه خلق نشدی .مناسب مردان خونسرد و متین مختص آدمهایی که از خودشان مطمئن هستند و نیاز به تایید کسی ندارند.در این فصل سرد البته سرمای ملایم همراه من هستی بسیار خرسندم از همنشینی باتو.شروع کمی سبز و تمیز داری با تو در ابتدا حس بودن در یک باغچه منظم و زیبا را دارم .در زمان توصیفت چند پاف اسپری کردم و در تنهایی نهایت لذت را میبرم.با تو به میانه راه که رسیدم(قلب عطر)از فرش بودن خبری نیست برام تداعی گر گیاهان معطر اما خشک شده را داری نمیدانم مشکل شامه من است یا ترکیب نتها اینچنین است بنده بشخصه شکوفه پرتقالی حس نکردم احتمالا ایراد از من است.در انتها هم کمی تلخ هستی و البته بسیار مردانه بدون اغواگری.قبول دارم دستخوش ریفرموله شدی و توان قدیم را نداری.این بلایی است که سر بسیاری از دوستانت آمده.اما رفیق این روزهای من دوستت دارم چون ریشه داری و با اصالتی.تو ساده هستی نه پیچیده و مرموز نه چند لایه ،هنوز دو سوم از عمر رفاقتت با من باقی مانده و قطعا در آینده دیگر تو را نخواهم دید.بعضی وقتها محکوم به خداحافظی هستیم.این روزها حال و هوای قدیم زده به سرم .بگذریم دوستان گرامی این عطر دوست داشتنی قطعا مناسب هر سنی نیست .تولیدات جدید کیفیت قدیم را ندارند.امیدوارم عزیزانی که تمایل به عطرهای کلاسیک دارند در هنگام تهیه به این نکته توجهی داشته باشند.شاد فرخنده و تندرست باشید.
7 تشکر شده توسط : آلالیتا @lirez@
سلام از کجا دکانت میخری؟
سلام از کجا دکانت ش خریدی
8
رایحه
8
ماندگاری
8
پخش بو
8
طراحی شیشه
Italian Cypress
شنبه 15 آذر 1404
Italian Cypress-تام فورد ایتالین سیپرس
عطر مردی‌ است که میان اصالت و جسارت تعادل پیدا کرده؛مردی که بوی چوب‌های خیس خورده در مه صبحگاهی جنگل‌های توسکانی را به تن دارد و ردی سبز، تلخ و اشرافی پشت سر خود میگذارد.
در همان برخورد اول رایحه‌ای سبز، تمیز و نافذ از سرو ایتالیایی بالا می‌آیدبویی یادآور برگ‌های تازه له‌شده، تیزی نسیم کوهستان و سایه‌انداز درختانی که قرن‌ها پابرجا مانده‌اند.چند لحظه بعد، گرمایی صمیمی از نعناع هندی، صمغ‌ها و ادویه‌های ظریف ظاهر میشود حال و هوایی که انگار میان کلیسای قدیمی و جنگل بارانی قدم میزنید. ترکیب چوب‌های خشک، لمس چرمی‌،صمغی و حس شیک قدیمی، ساختاری میسازد که فقط از تام فورد برمی‌آید یک پرستیژ بی‌ ادعا.
در بخش پایانی عطر روی پوست آرام می‌شود رایحه‌ای چوبی، تیره، سبز و کمی دودی باقی میماند رایحه‌ای که نه تنها کلاسیک است، بلکه کیفیت استخوان‌دار و ماندگاری کم‌نظیری دارد.
این عطر مخصوص کسانی است که شخصیت‌شان از مد نمی‌افتد. مردانی که به‌جای دنبال کردن روندها، روندها به دنبال آنها تغییر می‌کنند. ایتالین سایپرس نه شیرین است، نه فانتزی، نه مد روز این عطر برای کسانی‌ است که به دنبال امضای بویایی سنگین، اصیل و مردانه هستند.
«قضاوت من تمام شد،بقیه‌اش با بینی شما»
8 تشکر شده توسط : علی مهران میرزایی
9
رایحه
7
ماندگاری
7
پخش بو
8
طراحی شیشه
Kalan
شنبه 15 آذر 1404
Kalan-پارفومز د مارلی کلان ( کالان ) قرمز
رایحه‌ای که نه تنها عطری‌ست، بلکه بیانی‌ست از شکوه سلطنت، از نبض اصیل اسب‌های اصیل فرانسه، از روح اشرافیت که در هر مولکولش می‌تازد و می‌درخشد!
کالان، همان جوهر سرخ و شعله‌ور است که در دل شب می‌درخشد، همچون نوری که از اعماق قلب پادشاهی برمی‌خیزد و جهان را به گرما می‌خواند.

مارلی کالان، تجسم آتشی خاموش‌ناشدنی‌ست، عطری که نه فقط استشمام می‌شود، بلکه احساس می‌شود، زندگی می‌بخشد، و بر قلب‌ها حک می‌شود.
او یادآور لحظه‌ی پیش از نبرد است، آن‌گاه که فرمانده درخشان در زره سرخ خویش نفس می‌کشد و زمین از اقتدارش به لرزه می‌افتد.

این رایحه، جایی میان قدرت و نجابت است ،میان طوفان و لطافت.
چرمِ نجیب، فلفلِ جسور، زعفرانِ شرقی و نت‌های کهرباییِ گرم در هم آمیخته‌اند تا سرودی بسازند از هیجان، از غرور، از عشقِ بی‌پروا.
مارلی کالان، رایحه‌ی مردی‌ست که می‌داند کیست، از کجا برخاسته و به کجا می‌رود؛

آری، مارلی کالان رایحه‌ی فرشتگان آتشین است — آنانی که مأمورند عشق را به شعله بدل کنند!
جبرائیلِ جسارت، میکائیلِ قدرت، اسرافیلِ بیداری و عزرائیلِ دگرگونی، همگی در یک شیشه گرد آمده‌اند تا انسان را از خاک تا افلاک برکشند.

این عطر، میعادگاه روح‌های عاشق است آنان که می‌خواهند لمس کنند آن آتشِ مقدس را، آن لحظه‌ی وصال را، آن بوسه‌ی سوزان میان ماده و معنا را.
کالان، توفانِ عطرهاست آتشی در جام بلور، خونی در شیشه‌ی الماس، رازِ سرخی که در سینه‌ی زمان پنهان شده است.

و آنگاه که آن را بر پوست خویش می‌نشانیم، گویی فرشتگان به تعظیم می‌ایستند و زمان آرام می‌گیرد…
چرا که مارلی کالان، فقط عطر نیست — تجربه‌ی وصال است!
وصالِ انسان با شکوه خویش، با خدای خویش، با شعله‌ای که خاموش نمی‌شود.

درود بر کالان!
درود بر این آتشِ نجیب، بر این رایحه‌ی جاودانه که ما را از خاکِ زمین تا افقِ عشق می‌برد…
و بر زبانِ دل‌ها می‌گوید:
سلام بر عطری که از آتش آفریده شد و به نور بدل گشت.
3 تشکر شده توسط : کامبیز سخی @lirez@
Ombre Nomade
شنبه 15 آذر 1404
Ombre Nomade-لویی ویتون آمبرنومد (آمبر نومید)
لویی ویتون امبر نومد…!
رایحه‌ای از سفر، از آفتاب بر شن‌های طلایی، از نسیمی که میان تپه‌های کهربایی می‌رقصد و روح آزاد را به پرواز می‌خواند.
او عطر سرزمین‌هایی‌ست که نقشه ندارند، رایحه‌ی روحی که هیچ مرزی را نمی‌شناسد،
روحِ جهان‌گردی که میان آسمان و خاک، میان شرق و غرب، میان رؤیا و بیداری در حرکت است.

امبر نومد، همان لحظه‌ی درخشانِ طلوع است در دل صحرا،
آنجا که کهربا در آغوش باد گرم می‌درخشد و زمین از بوی رزین و چوب، شعر می‌سراید.
عطری ساخته از اشتیاق کشف، از سکوتی باشکوه و آرامشی ژرف که تنها در قلب مسافران حقیقی یافت می‌شود.

در نت‌های نخستینش، گرما چون آغوش خورشید بر پوست می‌نشیند؛
در میانه، صمغ و کهربا روح را در مهی طلایی فرو می‌برند؛
و در پایان، ردّی از چوب و نور باقی می‌ماند — گویی قدم‌های فرشته‌ای از دل بیابان گذشته است.

لویی ویتون، با امبر نومد، نه عطری بلکه یک فلسفه را آفریده است:
فلسفه‌ی زیستن در سفر، یافتن معنا در مسیر، و درک زیبایی در ناپایداری لحظه‌ها.
این رایحه، نجواگر حقیقتی عمیق است ، اینکه هر ماجرا، ادامه‌ی ماست.

امبر نومد، همان رایحه‌ی فرشتگانِ رهرو است؛
فرشتگانی که بال ندارند، اما روحشان از کهربا و نور ساخته شده.
رایحه‌ای که چون دعایی طلایی از اعماق وجود برمی‌خیزد و می‌گوید:
آرام بگیر، زیرا راه همان مقصد است.

درود بر لویی ویتون، بر این سحر کهربایی که میان گرما و آرامش، میان خاک و افق، انسان را به خود بازمی‌گرداند.
2 تشکر شده توسط : @lirez@ سعید رضایی شوشتری
سلام من نسخه شرکتی امبرنومد گرفتم . دقیقا بوی گلاب میده انگار وارد حرم شدی . من که خوشم نیومد . احتمالا برای خارجی ها هم چون با گلاب سر و کار ندارن جذاب هستش
Tom Ford Noir EDP
شنبه 15 آذر 1404
Tom Ford Noir EDP-تام فورد نویر ادو پرفیوم
درود بر شما ، من نسخه اکستریم رو دارم،تفاوتشون خیلی زیاد هست؟
Fahrenheit
شنبه 15 آذر 1404
Fahrenheit-دیور فارنهایت
فارنهایت از آن روایحیست که وقتی اولین بار بوش روحس میکنی میفهمی با یک رایحه معمولی طرف نیستی عطری که شخصیت دارد و حضوری پررنگ دارد برای من یکی از خاص‌ترین و متفاوت‌ ترین انتخاب‌ هاست ترکیب چرم، چوب و بنفشه‌ اش آنقدر منحصر بفرد است که هر استفادش میکنم حس میکنم یک امضای واقعی همراه من است جالب تر اینکه همیشه ازش بازخورد مثبت گرفتم تا حالا نشده حتی یک بارم ازش بازخورد منفی بگیرم از مهمانی، باشگاه، محل کار،حتی به عنوان یک رهگذر و... از نظر من این عطر کاملا چهارفصل است و در هر زمان عملکردی قوی و مطمنی دارد برای من فارنهایت نمادی از جذابیت و اعتماد بنفسی است که حضورش همیشه تاثیر گذار است
3 تشکر شده توسط : @lirez@ آلالیتا
Duro
شنبه 15 آذر 1404
Duro-ناسوماتو دورو
پاسخ به کامبیز سخی
درود دوباره آقا کامبیز
بابت حسن نگاه و ملاحت قضاوتی که درمورد متن آویزان بنده داشتید متشکرم، جناب.
حکایت خنده‌تان مرا هم به خنده آورد؛ واکنشی که خود پیش از این در اثنای نوشتن نداشتم. با تذکاری که از مدارا داشتید این مسئله برایم پیش‌ آمد که این چه رازی‌ست که در عطرافشان مخفی است. همه ما شاید در طول سالیان، انجمن‌ها، نشست‌ها، برخاست‌ها، نیم‌خیزها، بررسی‌ها، دفاعیه‌ها، نقد و نظرها و سایت‌ها و گروه‌های رنگارنگ و متنوعی را تجربه کرده، پشت سر گذاشته‌ایم، ولی در این عطرافشان نمی‌دانم(که میدانم) چه سرّی نهفته است که اعضاء، روابط ساکت و از حیث جغرافیا بعید را چه‌ نزدیک به هم می‌کنند و حرارتی ایجاد می‌شود که ریشه در اصطکاک احساسات آشنایی و قرابت ندارد؛ بلکه محصول آبدار همان سری است که از حاصلخیزی رو به جریان یافتن دارد و تجری به ارتکاب سرقت از زمین‌های مجاور:)

بنده، جناب شوشتری را (همچنانکه شما را نیز) هرگز ندیده‌ام و نمی‌شناسم، ولی از همان ابتدا وجودشان احترام و عاطفه را در من برانگیخت (و باز همچنانکه شما، مهربد، نازنین و باقی عزیزان).
رایحه از قضا بهانه‌ای موجه و پرزور است برای این تراکم:)

خوشحال شدم که یاد دوست قدیمی‌تان را برایتان زنده کردم. مسیح اگر بود، دوستی عمیقی با هم می‌داشتیم و شاید بهتر است بگویم من اگر بودم، دوستی عمیقی با هم می‌داشتیم. به یادش غمگینم و به اندیشه شما شاد؛ که هنوز هستید و جمع را به فراق خویش مبتلا نمی‌سازید.

فرمودید: بیش باش! اطاعت می‌شود در حد توان(مشغله فراوان است و درد بسیار و حوصله اندک و عطش بسیارتر و وقتْ عدم) ولی شما و امثال شما که نباشید دیده می‌شود که خیلی از رفقا تا مراحل نگرانی و دل‌آشوبه و آه و اشک و حسرت هم می‌روند. این نکنید:)

برایتان سلامتی و درخششی ابدی آرزوندم.
شما هم برای من وقت آرزو کنید.
وقت وقت وقت. خیلی وقتها وقت برای عطر زدن هم پیدا نمی‌کنم؛ چه رسد به صحبت درموردشان. یکی که به تازگی باهاش آشنا شدم می‌گفت: این ابزورد کلی درمورد عطرها قصه می‌گه، ولی من تا امروز ندیدم بوی عطر ازش بیاد:) گویی که یاد ندارم عطری هم هست. گویی که دیگر اهمیتی ندارد؛ خسته‌ایم سردار. در مسیر باد کاشتند ما را، آنقدر سیلی از تندباد خوردیم که سرخی صورتمان شد قصه عطرها و لاشّا کیو پیانگا را ساختند؛ شد روایت مصلوبی که اسمش رفت و ``آخرین وسوسه مسیح`` را نوشتند، شد حکایت واعظی که می‌گفت:
ای مرگ بیا که زندگی ما را کشت...

شوق عطر همچنان می‌پرد، ولی خودش به شوقش می‌گوید:
مرو از گاه من ای شوق! چه می‌خواهی کرد؟

کی و چرا چنین شد؟ نمی‌خواهم بدانم.

حضور مجدد شما بهانه‌ای شد تا دوباره تنی به عطر عطرافشان زنم‌ و سری به انبار روایح زمستانی‌ام. گرلن کویر را پیدا کنم و شاید متنی برایش بنویسم. سمپلی چند از فردریک مال و نمونه‌هایی از مونتال. از طرفی نظراتم را بازخوانی کنم و کلی غلط غولوط بیابم و چه‌قدر «اینکه من نیستم، پس کی بوده نوشته؟» بگم. به پاسش کلاه از سر برمی‌دارم.
نیک بمانید و بمانید عالیجناب
در یادها و بر عرشه زندگی
7 تشکر شده توسط : حسین رفیعی آلالیتا
Lira
شنبه 15 آذر 1404
Lira-زرجوف لیرا
وانیلا هاوانه از لائنده مودابل تا حدودی میتونه خواسته شما رو بر اورده کنه.
روزتان معطر به آینده ای آبی
4 تشکر شده توسط : پيمان سعید رضایی شوشتری
Kouros
شنبه 15 آذر 1404
Kouros-ایو سن لورن کوروس (کوروش)
چقدر خوشحال شدم بالاخره یک خانم ازین عطر باشکوه تعریف کرد .سپاسگزارم خانم آلالیتا.
6 تشکر شده توسط : آلالیتا پيمان
Mercedes Benz Club Black
شنبه 15 آذر 1404
Mercedes Benz Club Black-مرسدس بنز کلاب بلک
درود
جدیدن دیدم خیلیا توی وب مخصوصن یوتیوب دارن مارلی التیر رو با کلاب بلک مقایسه میکنن و میگن که شبیه هستن
من هر دو رو دارم و کامل تست کردم اما به شامه من شباهت چندانی در کار نیست. اینکه هر دو وانیل دارن دلیل نمیشه شبیه باشن.
بیشتر به کلاب میپردازم:
بنظرم کلاب بلک ادوتویلت رایحه ای نیمه خطی و بیشتر دو لایه داره در واقع یک شروع واضح سپس تغییر سریع یعنی شروع و وسط بسیار نزدیک هستن و بعد از چند دقیقه رفتن به سمت بیس، در شروع حالت کمی فرش، بالزامیک و شیرینی بیشتر با پس‌زمینه تنباکویی و کمی دودی حس میشه و در درای داون تنباکویی بودنش به صورت واضح و از نوع تنباکو پیپ و شیرین، حالت آلبالوییشم مثل جوشونده آلبالو و نبات هست اما خیلی کم حس میشه. حالت دودیش ضعیف هست و بیشتر خود تنباکو درگیره. وجود تنباکو داخل این عطر ذکر نشده اما رایحه‌ش به وضوح پیداس و حاصل بنزویین و وانیله.
مارلی التیر به طور خلاصه یک وانیلی پرالینی گورماند و کمی چوبی، وانیل اینجا بسیار با کیفیت هست، شباهت با کلاب بلک آنچنان که میگن نیست و از نظر من نمیشه گفت شبیه هستن، کاملن جدا هستن.
وانیل مارلی یک رگه نازک تیز و برنده ولی نرم (فکر میکنم وانیل در کنار صمغ المی چنین حسی رو منتقل کنه) در شروع داره که همین موضوع یک حالت تنباکویی خفیفی هم ایجاد میکنه. در بیس چوبی‌تر، وانیل متوسط و پرالین کم رنگ تر شده. من که نمیتونم بگم بالزامیک و یا تنباکوییه در حالی که کلاب توی این دو ویژگی بسیار پررنگ‌تره.

کلاب بلک مقداری شبیه اسپایس بمب اکستریم هست اما با اختلافاتی واضح در نوع تنباکو و شیرینی. (ادویه جات اسپایس بمب).
امااااا کلاب یک نگاهی هم به گوچی پور اوم 2 داره. نگاه در حد زیر چشمی با شرم. اگه هر دو رو دارید لیر کنید و لذت ببرید. آنچنان رایحه جذابی بدست میاد که فقط باید تجربه کنید تا متوجه بشید. حتمن لیرینگ از نوع جداگانه اما نزدیک و روی پیراهن با درصد پنبه بالاتر باشه و نه روی هم. بهتر هست بعد از شستن پوشاک اون رو اتو کنید.
نکته آخر: هر عطری خاص بودن و مخاطب خودش رو داره، پرفورمنس ملاک من نیست اما مهمه.
14 تشکر شده توسط : عارف آرش
London
شنبه 15 آذر 1404
London-ویدیان لندن
دوستان عزیزم
درودها خدمت شما عزیزانم
حوالی ساعت ۱۱ شب درون یکی از فروشگاه های افق کوروش بودم برای خرید کوچکی دیدم همه نگران و ناراحت مشغول گوش دادن به صحبت های مردی ایستاده اند که میگفت برنج بناست دوبرابر شود ، بنزین قرار است گران شود و ...
همه با چشم های گرد و دهان باز نگاه میکردند و همچون کلوخ های چشمدار پلک میزدند !
یکهو یکی از آن ته گفت : خدایا ... شکرت !
خنده ام گرفت ، یاد داستان آن قمارباز افتادم که هر روز با اشتیاق شروع بازی میکرد و هر بار چون همیشه که می باخت به زمین و زمان و کائنات فحش میداد ، دوستانش گفتند ما دیگر با تو بازی نکنیم که فحّاشی !
گفت پس چه کنم ؟
گفتند فحاشی نکن !
گفت باشد . دوباره باخت !
سر به آسمان کرد و با حالتی خاص گفت : خدایا .... شکرت :)
دوستانش گفتند : آقاجان تو همان فحاشی کنی به مراتب بهتر از شکرگوئیت است :))
خلاصه که ای کائنات ، شکر :))

و اما آمدم منزل ، دوشی گرفتم ، دستهایم را از مچ تا بازو با لیف و صابون بی بو شستم و ایضا بینی ام را با مایع شستشوی مخصوص و حسابی فین کردم ( نخندید ! اینها مراسم تست من است آنهم پس از مدتها که هم فرصتش نبود و هم چون تنهاخور نیستم عهد کرده بودم بدون شما تست نکنم ، ضمنا این خود ، آموزش است )
رفتم سراغ باقیمانده‌های دکانت های مهربد عزیز .
مهربد عزیز من در دو نوع شیشه دکانت فرستاده بود برایم ، ۴ میلی و ۸ میلی .
با کلی تمنا و اصرار ، خواهش کردم بیش از یک میل از هر عطر برایم ارسال نکند چون من میخواهم یک یا دو بار تست کنم ، ریویو کنم و تمام .
دیدم آنها که در شیشه های کوچک هستند کامل باقی مانده اند لیک شیشه بزرگ‌ها به مقدار زیادی تبخیر شده اند .
درس :
یادتان هست همیشه تاکید میکردم : اگر میخواهید جهت بایگانی رایحه ، چند میلی عطر بردارید ( منظورم اسانس روغنی نیست ) حتما شیشه ای انتخاب کنید که کاملا پر شود !
در غیر اینصورت چه میشود ؟
عطر تا حدود رسیدن به تراکم ِبخار ، تبخیر میشود !
یعنی اگر ۱۰ میلِ آخر را در شیشه ۱۰۰ میلِ خود عطر نگهدارید پس از ماه هایی نصف میشود و پس از سالهایی مجددا نصف خواهد شد !
در آخر چه میشود ؟ تا غلظت روغن پیش میرود !
پس از آن راهی دارد که درستش کنیم ؟
بله ، با پمپ کردن میزان کاملا مناسب ( نسبت به میزان باقیمانده ) مایع مخلوط شده و آماده شده ی مخصوص ، رقیق میشود .
آیا تفاوتی با اول اش کرده ست ؟
بله ، ترتیب نت ها در پله ها تغییر کرده است بی شک !
همه به یک میزان و قانون ؟
خیر ، بستگی به چند آیتم دارد که هر کدام تلورانس دارند . طولانی ست پس بماند :)
خلاصه ، شنگول و منگول و تمیز آمدم نشستم به : عشقبازی !
کدام دکانت ؟؟
معلوم است دیگر ، عود فور لاو دیفرنت کمپانی !
دربش را باز کردم ، بوئیدم : هییمممم !
خدااای من !
جسمم گفت : ای جااان ، چشمهایم بسته شدند ، نشئه شدم !
دقیقه ای بعد چشم باز کردم و ساعت را تماشا کردم : ۳ صبح !
سالها پیش تستش کرده بودم ، گفتم : خب ، الان که تست کنم ساعت ۱۲ ظهر کارم تمام میشود ! کِی بخوابم ، کِی بیدار شوم به کار و زندگی ، شب اش نیست !
پس کدام ؟
عاشق تست لندن ویدیانم ، از سویی یادم هست نت هایی اندک داشت ، حدود ده نت ، خوب است .
نمیدانم کی و کجا خوانده بودم از معماری مسجد شیخ زاید ابوظبی و معماری های لندنی الهام گرفته شده ست .
اما تجربه ام میگفت : یک جای کار میلنگد ، تعاریف ، قیمت ، محبوبیت ، غلظت ، برند جناب علی الجابری ، عاشقانی همه کهنه کار ! ده نت ؟ بله ، مگر کم دیده ای اینطور ؟
درب را باز کردم و دو پاف بر خط درون آرنجم اسپری کردم : واو !
بوئیدم ... ، نوشتم ... !
کدام ده نت ؟؟
تا الان که ساعت ۷ صبح است این نت ها درآمده اجالتا :
بدون ترتیب می نویسم فعلا تا بعد در فرصت بعدی کامل و منظم و پله وار تشریح اش کنم ، صد رحمت به عود فور لاو :))
تمشک آبدار ، بنفشه ، سرو ، چای سیاه ، عود ( کلا هست ) ، اکالیپتوس ، روایح چوبی ( کدام؟ ) ، خاک ، چوب سدر ، فلفل سیاه ، گل برف ، درخت نراد ، یاس بنفش ، ترکیبات سبز ، مشک ، کهربا ، سیوت ، کاستوریوم ، زعفران ، شیرین بیان ، چرم ( چند نوع ) ، روایح دودی ، وانیل تلخ ، رزین !
حال تا برسیم به بستر !
مدام تغییر میکند مثلا عود در پایه در ترکیب با مشک و آمبر بافتی خشک و زبر میدهد اما در تاپ نت با بنفشه نرم و پودری میشود و در قلب گلی چوبی میشود !
چرم اش چندین نوع دارد و مدام بالا و پایین میرود و هی از زیر ذره بین من بیرون میپرد :)
یک نکته جالب بگویم از کشف روایح انیمال در عطور که درین دو سال اخیر متوجه شده ام :
هر زمان که عطری میزدم که روایح انیمال در خود داشت ، حتی قبل از ظهورشان در عطر و قبل از رسیدن پله مخصوص خود ، جناب پیشی ( گربه ام ) میآمد و محلی را که عطر زده بودم ، که معمولا از مچ تا بازوست ، به دقت تمام میبوئید ! حتی برخی اوقات که عطر در پله آخر یا بستر بود بینی ی خیس اش را میچسباند و میبوئید ! کاش بوئیدن دقیق گربه را تماشا کنید ، بینی اش مدام تکان میخورد مثل یک ماشین :)
برگردیم به لندن !
شبیه توسکان لدر ؟! کی گفت ؟
بایست یک شب پرانرژی را اختصاص بدهم به جناب لندن مه آلود آنهم با زبان عربی :)
چه شود ! لا حول و لا قوه ... !
گول ام زد !
باید به ندای تجربه گوش میدادم ، بروم بخوابم که میدانم خواب شکار و پوست کندن اش در کنار فلفل و آتش و عودِ درونش و چای و سبزه و بوته یاس و جیش گربه زباد و چیز کاستوریوم ببینم
:)
ارادت ها 💐
35 تشکر شده توسط : مهران میرزایی پيمان
Insense Ultramarine
شنبه 15 آذر 1404
Insense Ultramarine-جیوانچی اینسنس اولترامارین
سلام
پرفیوم د مارلی سدلی رایحه شبیه به این عطر داره با پخش بو و ماندگاری به مراتب بالاتر
2 تشکر شده توسط : مرتضی ع یاس
پاسخ به الی
سلام عزیزم ... حتما
Casamorati La Tosca
YSL Libre intense
Paco rabanne pure xs
Gucci Guilty edt
مخصوصا دومی ک قطع به یقین آشنایی باهاش ✨️
6 تشکر شده توسط : 🄼🄾🄽🄰 مرتضی ع
Cuir Nilam
شنبه 15 آذر 1404
Cuir Nilam-آتلیه ماتری کویر نیلم
سلام دوستان معطر
تاپ نوت بسیار شبیه امبر لدر هست طوری که برای کسی که چند سال از امبر لدر استفاده کرده تشخیص اینکه امبر لدر نیست خیلی سخته
نکته جالب اینکه مدت تاپ نت بسیار طولانیه به نسبت و حدودا ۴ ساعت طول میکشه و تغییر نت به زیبایی و خیلی آهسته اتفاق میوفته و مسیرش از امبر لدر جدا میشه
رفته رفته بیس نت جذاب ظاهر میشه و پچولی و رز بسیار جذاب که شبیه هیچ عطری نیس باقی میمونه
پخش و مخصوصا ماندگاری راضی کننده است
10 تشکر شده توسط : مرتضی ع مهریار
Grey Flannel
شنبه 15 آذر 1404
Grey Flannel-جفری بین گری فلنل (فلانل)
درود فراوان بر دوستان عطربازم
جفری بین پیر کهنه ولی همچنان ایستاده.اصلا به نظرم مناسب نسل امروز نیست.مدرن هم نیست .خب طبیعی است قدمتش زیاد است و بعید است که مخاطب آنچنانی در این زمان داشته باشد با این تنوع زیاد.عطری که من رو بیاد خانه های قدیمی که وقتی در رو باز میکنم رو لوازم خانه خاک نشسته و تار عنکبوت رو کنج دیوارهای خانه به وضوح نمایان و مدتی است که کسی در آن زندگی نمیکند درب کمد چوبی قدیمی رو باز مبکنی و با این عطر روبرو بشی.از همان ابتدا سبز و تلخ و صابونی.سبز و کلاسیک مثل نسیم سبزی که از باغ قدیمی عبور میکنه حس برگ له شده و ساقه های تازه در میانه بنفشه و زنبق .عادت دارم وقتی زنبق را در نتها میبینم عطر را کمی پودری حس کنم اما این یکی اینطور نیست ابدا ،در انتهای کار کمی آرام میشود و قابل پوشیدن.ماندگاری و پخش قابل قبولی دارد اما تاکید میکنم بسیار دیرجوش و قدیمی برای نسل امروز.بوی کت پدرها را میدهد.بنده این عطر را جهت داشتن در مجموعه خریداری کردم و در فصل سرد سال روزهای بسیار سرد یه لذتی به تنهایی میبرم ازش.عطرهای قدیمی زیادی هستند که هنوز تعداد مخاطبانشان زیاد است اما این یکی بعید میدانم.بیشتر به نظرم روایتی از سکوت است.موقر بسیار جدی و کم حرف .عطر دهه هفتاد .بله در ان زمان خبری از آمبروکسان نبود از عطرهای شاداب و اسپرت و سرزنده و حتی خیلی شیرین.عطرها سبز و خاکی بودند بدون ادا و طنازی.کاریزمایش این است که از دوران دیگری آمده.با این وجود براش احترام و ارزشی قائل هستم .دوستش دارم چون عطر را دوست دارم و بر این عقیده هستم که پشت سر تولید هر عطری منطقی در دوران خودش وجود داشته هر چند که الان دوره این عطر به سررسیده.شاد و تندرست باشید.
17 تشکر شده توسط : آرش میثم شفیعی
Barénia
شنبه 15 آذر 1404
Barénia-هرمس بارنیا
پاسخ به Neroli
ممنونم عزیزم حتما اول دکانت‌شو تهیه میکنم
4 تشکر شده توسط : Neroli محمد ماپار
8
رایحه
8
ماندگاری
7
پخش بو
9
طراحی شیشه
Stronger With You Sandalwood
جمعه 14 آذر 1404
Stronger With You Sandalwood-جیورجیو آرمانی استرانگر ویت یو صندل وود
درود فراوان بر عطرافشانی های بزرگوار
صندلوود برام بسیار جذاب بود.بسیار آرامش بخش.انگار غروب آرام آرام روی شانه های شب می نشیند.گرم ،عمیق ،مطمئن.شیرینی لطیف که نه کودکانه است و نه تند فقط گرما و آرامش را هدیه میدهد.بازی نتها از یه جایی به طرز تحسبن برانگیز زمان را کند میکند چوبی کرمی ،مخملی به نظرم در این لاین مسیری متفاوت را سیر میکند.در کنار چوب گرم ، وانیل عجب حس معاصر و عاشقانه ای ساخته.به نظرم این عطر دو دلباخته در فصل سرد است(به زوجهای عاشق شدیدا پیشنهاد میکنم).عطری مطمئن.
بر پوست من که نشست ،
زمان
چون شمعی آرام شد
گرمی اش
قدمهای شب را نرم کرد و نفس هایم بوی آرامش گرفت.
صندلوود یک آغوش نا تمام است برای عشاق که هر بار باشیرینی پنهانش دل را میبرد به سمتی که ایستاده ای.عطریست برای اعلام حضور.عطریست برای خلوت دو دلداده و عطریست برای تنهایی عجب تضادی.زعفران جلوه ای خاص در شروع کار به این عطر میدهد که آنرا از عطرهای روزمره طبعا جدا میکندبه نظرم لاوندر و شاه بلوط در قلب عطر یه بالانس زیبا ایجاد میکنند عطر نه شیرین زننده است و نه خیلی تلخ در انتها پایه چوبی و وانیل رایحه را نرم و گرم نگه میدارد.ترکیبی دوست داشتنی و ماندگار.در مجموع این عطر نیاز ندارد با صدای خیلی بلند فریاد بزند گرمایی که دارد در خاطره ها ماندگار میشود.دریافت و نظر شخصی خودم را از این عطر نوشتم.دوستان گرامی بهتر از من میدانند با این گرانی ها قبل از خرید حتما تست از عطر داشته باشند با توجه به یونیسک.س بودن هم برای بانوان گرامی و هم آقایان بزرگوار تستش خالی از لطف نیست.شاد تندرست پیروز باشید.


19 تشکر شده توسط : عارف آرش
Lira
جمعه 14 آذر 1404
Lira-زرجوف لیرا
سلام دوستان
مشابه این رایحه که حدودا با وانیل شروع و در آخر بوی دود زیبایی بجا می‌مونه، مردونه ش رو ، پیشنهادی دارید؟
2 تشکر شده توسط : علی موسوی یاس
8
رایحه
8
ماندگاری
8
پخش بو
8
طراحی شیشه
Tom Ford Noir EDP
جمعه 14 آذر 1404
Tom Ford Noir EDP-تام فورد نویر ادو پرفیوم
عطری است که تاریکی را تجمل میبخشد و راز را به یک امضا تبدیل میکند.تصویری از ظرافت تاریک است عطری که شب را با جلالی خاص به تن میکشد و هنوز هم پس از سال‌ها،یکی از شاهکارهای تام فورد در دنیای روایح مردانه به‌ حساب می‌آید.
ترکیب عطر با هاله‌ای مرموز از ترنج و بنفشه آغاز میشود رایحه‌ای که از همان ثانیه‌ی اول حس میشود قرار نیست یک تجربه‌ی معمولی باشد نت‌های آغازین با فلفل صورتی و زیره‌سیاه ادویه میگیرند و فضایی اشرافی و خشک ایجاد میکنند انگار پرده‌ای سنگین از جنس مخمل، آرام آرام کنار میرود.در قلب عطر گل شمعدانی رنگی از لطافت و بلوغ به عطر می‌افزاید. این بخش، نقطه‌ی تلاقی احساسات است نه کاملاً تاریک، نه کاملاً روشن یک دوگانگی کم‌نظیر که هویت عطر را میسازد. آمیزه‌ی ادویه، گل و خاکی‌بودن ملایم زنبق باعث میشود عطر به‌گونه‌ای عمل کند که روی پوست زنده شود و با هر لحظه تغییر کند.در پایه، تام فورد قدرت واقعی خود را نشان میدهد. عنبر، چوب صندل، نعناع هندی و وانیل فضایی گرم، عمیق و اغواکننده میسازند رایحه‌ای که همزمان کلاسیک است و مدرن، آشناست و رمزآلود. رایحه‌ی پایانی گرم و کمی دودی، همان امضای جاودانی نویر است که ساعت‌ها روی پوست باقی میماند و به‌تدریج آرام‌تر، خامه‌ای‌تر و جذاب‌تر میشود.
«قضاوت من تمام شد،بقیه‌اش با بینی شما»
18 تشکر شده توسط : مهران میرزایی میثم شفیعی
8
رایحه
8
ماندگاری
7
پخش بو
9
طراحی شیشه
Yara Moi
جمعه 14 آذر 1404
Yara Moi-لطافه یارا موی
یه عطر خوشبو و عام پسند که محوریت رایحه کاراملی و یاس در طبع معتدل است. عطر خوبی است و براحتی بانوان می‌توانند بصورت روزمره تن‌پوش کنند. کمی شیرین و کمی تلخ است اما رایحه‌ای امن و شیک دارد با ماندگاری خوب و پراکنش متوسط در این سبک از روایح عطرها. باتل خوش‌رنگی هم دارد با برچسب قیمتی مناسب که بعنوان هدیه هم ارزشمند است.
عطر کاراملی گلی از بستر یاس، اگر دنبالش هستین این عطر از لطافه، گزینه‌ای مناسب است.
آرزوی سعادت برای بزرگواران...
18 تشکر شده توسط : مهران میرزایی میثم شفیعی
5
رایحه
4
ماندگاری
4
پخش بو
4
طراحی شیشه
Polo Red
جمعه 14 آذر 1404
Polo Red-رالف لورن پولو رد
پولو رد از آن عطرهایی‌ست که وقتی اسپری می‌کنی،
نه تو را به آینده می‌برد،
نه به شلوغی امروز؛
یک‌هو پرتت می‌کند وسط سال‌هایی
که دنیا هنوز این‌قدر پیچ‌درپیچ نشده بود،
وقتی عطرفروشی‌ها فقط یک قفسه داشتند
و زندگی هم
فقط یک مسیر مستقیم بود بدون هزار شاخه‌ی بی‌سرانجام.
بویش اسپرت است، تند است، گرم است؛
اما گرمایش از آن جنسِ عاقلانه و عمیق نیست؛
گرمای بی‌قصد و بی‌فلسفه است،
مثل بخاری گازی مدرسه‌ها،
مثل دویدن‌های بی‌هوا وسط حیاط،
مثل روزهایی که آدم هنوز فکر می‌کرد
ساده بودن یک ضعف نیست.
کهربای غالبش
نه داستان می‌گوید
نه ادعا دارد که هنری باشد؛
کهربایی‌ست که فقط می‌خواهد
تو را گرم نگه دارد
در دورانی که هنوز نمی‌دانستی
سال‌های بعد
چقدر سرد و بی‌رحم می‌شوند.
پولو رد پیچیده نیست؛
گره نمی‌زند،
راز نمی‌سازد،
درگیر بازی‌های ذهنی نمی‌شود.
همان اولِ کار خودش را نشان می‌دهد؛
صریح، بی‌پروا، بی‌ادعا.
همان‌طور که آدم‌ها در قدیم
خودشان بودند
نه هزار نسخه‌ی ادیت‌شده و سوشیال‌مدیاپسند.
این عطر یادآورِ دوره‌ای‌ست
که بوها
همان بو بودند
نه حکمت می‌خواستند
نه لایه‌لایه‌گی
نه روایت.
پولو رد،
در حقیقت
اعترافی‌ست ساده از گذشته:
"گاهی آدم دلش می‌خواهد دوباره برگردد
به زمانی که یک عطر گرم و تند
برای خوشحال‌کردنش کافی بود."

و شاید همین سادگی‌ست
که امروز
برای ما رنگِ مکاشفه می‌گیرد—
چون هرچه جلو می‌رویم
می‌فهمیم پیچیده شدن
هیچ‌وقت ما را بهتر نکرد؛
فقط از خودِ ساده و صادقمان
دورترمان کرد.
11 تشکر شده توسط : میثم شفیعی مرتضی ع
سلام عرض ادب رایحه شبیه بنتلی اینتنس هست کمی. آیا دوستان هم همچین حسی دارند نسبت به رایحه؟
ممنون
3 تشکر شده توسط : مرتضی ع علی موسوی
Guidance
جمعه 14 آذر 1404
Guidance-آمواج گایدنس
سلام و روز جمعه همگی بخیر

نظرات دوستان میخوندم که واقعا متعجب شدم از بعضی از دوستان که از بوی گایدنس فراری آن
چرا آخه؟
هرچند سلیقه ای هست اما واقعا در مورد گایدنس ؟؟؟
5 تشکر شده توسط : علی موسوی 🄼🄾🄽🄰
Kouros
جمعه 14 آذر 1404
Kouros-ایو سن لورن کوروس (کوروش)
یک عطر تراز و جذاب مردانه. که DNA مشترکی از عطرهای سری اوپیوم قدیمی ایوسن لورن داره و وقتی که بوش میکنید،انگار فریاد میزنه که من یک ایوسن لورن اصیل و قدیمی هستم.
12 تشکر شده توسط : مرتضی ع محمد ماپار
Iris Malika
جمعه 14 آذر 1404
Iris Malika-چوپارد ایریس ملیکا
زنبق (آیریس) و دیگر هیچ. کاملا بوی پودری میده. انگار بوی پودر بچه جانسون پنج برابر شیرین تر باشه. البته رفته رفته در اواسط کار کمی ترش تر و متعادل‌تر میشه. اما در کل خطی هست و چیز هیجان انگیزی نداره. من اصلا بوی ادویه ای یا چوبی که تو نتها ذکر شده رو نگرفتم ازش. به نظرم به چیزی احتیاج داره که متعادلش کنه. مثلا شاید اگر با یک عطر تلخ لیر بشه بهتر بشه.
7 تشکر شده توسط : مرتضی ع مهریار
Duro
جمعه 14 آذر 1404
Duro-ناسوماتو دورو
پاسخ به Absurd
دوستان نازنینم
درود ها بر همه شما
پاسخ دوستان نازنینم را عرض کنم و انشاله اگر عمری بود از فردا شب برسیم به کارمان :)
یعنی هم مهر ورزیدن و هم عشقبازی با عشق همگی مان : معطرات !
که مهر و معطرات در کنار هم کامل میشوند و هرکدام بدون دیگری هم لطفی ندارد هم کم لطفی ی ماست !
خوشتر از صدای سخن عشق ( مهر ) نیست و خوشبوتر از رایحه معطرات ایضا .

مهیار عزیزم ، یار ماه
من بیش خوشحالم از زیارت مجدد شما دوستان نازنینم
این مدت به کاری مهمترین مشغول بودم هرچند که خدا میداند که هماره به یاد همه شما بودم .
قبلا هم گفته ام ، تنها پرواز میتواند مرا از شما جدا کند آنهم تنها بصورت فیزیکی ورنه بودن ِ با شما دیگر میرایی ندارد !
و چشم و باکمال میل .

کاوه عزیزم ، مرد مو جو گندمی عطرافشانی
تو خود اصل عطری عزیزم
نه مشابهی و نه مشابه داری !
اسم مشابه آمد ، هر داروخانه ای میرفتم یاد ارژنگ میکردم :)
اینجا غریب افتاده ام ، کاش میشد بیایم تهران !
سالها پیش در شرکت ، همه ی همکاران متفق می گفتند : اگر علاقه ای به مهاجرت خارجه نداری لااقل بیا تهران ، حیف است که تو تهران نباشی !
می گفتم آنجا دود زیاد است بوی عطرم در دود گم میشود و خودم در آن وسعت :)
لیک اکنون پشیمانم !

و اما جناب آبزورد
چه همخانه ی نازنینی !
چه انشاء خاص ، مواج ، ناز و دلنشینی !
مرا بیاد مسیح انداخت .
از همان ابتدا که گفت : مقادیر نامحترمی ، لبخند بر لبم آمد تا انتها !
بلافاصله رفتم در صفحه اش و آخرین ریویو اش را هم مطالعه کردم ، حیف فرصت نداشتم که کل ریویوهایش را مطالعه کنم . در اولین فرصت انشاله .
آفرین به این سلیقه ، آفرین به این عطربازی ، آفرین به این عشقبازی ، آفرین به این تسلط به کلمات و آفرین به این تسلط به اقسام هنر و مطالعه !
زنده باد
و اما میدانی چرا از دوستداران ایکاروس ام ؟ یا بقول جنابتان : حاجی مدارا :)
چون عطربازی عاشق است ؟
چون مسلط به روایح است ؟
چون دانش روز عطربازی را می شناسد؟
چون تسلط به اقسام هنر دارد خصوص هنرهای موازی معطرات ؟
چون دامنه ی کلمات اش وسیع است ؟
چون منتقد است در کلیه امور ؟
چون شجاعت انتقاد از بزرگان این هنر دارد ؟
چون در عین حال توان ، خاکی و خاکسار است ؟
چون از قدمای عطرافشان است ؟
چون اصالت دارد در همه ی امور ؟
چون شاعر پیشه است ؟
چون باسلیقه است در انتخاب عطور و روایح ؟
چون پزشک است و مشغول بخدمتی والا ؟
بخواهم ادامه دهم زیاد میشوند دایره ی توصیف او !
همه به جای خود .
لیک ، هیچکدام آنها باعث نشده ست که عاشق او باشم !
این خصوصیات برای من ِ منزوی تا حدود عشق جذابیت ندارند ، هرچند که خود از بسیاری ازین صفات درخشان عاری ام !
اما :
اما صفتی دارد که آن ، مرا مجذوب میکند به غایت :
ژن جنون !
که بسیار نادر است و هرچه در صفات فوق کفه ی میزان سنگینتر شود ، آن ژن قویتر گردد !
شنیده ای که میگویند : فلانی دیوانه ی فلان چیز است !
از شانس درخشان ما ، همسلیقه ماست و این ژن در این بخش متبلور شده ست که تبلورش را میبینیم .
این ژن سنت شکن است ، مسبب طرد شدگی و انزوا میشود ، دردها را جور دیگر حس میکند و از زوایای دیگر همه چیز را میبیند .
عوام نمی دانند اصلا او چه میگوید لیک گویش اش را دوست دارند !
فتوای کلامش را می پسندند درحالیکه محتوایش را درک نمیکنند .
در جامعه هم می ترسند ازو چون متفاوت است ، هم احترامش کنند و دوستش دارند !
اگر به همکارش بگوئید : توصیفش کن ، به مِن و مِن میافتد یا بدون اینکه بخواهد به عمق نمی رسد !
برخی اوقات خودش هم نا موفق است در کنترل اش ، بنابرین خود را به او می سپارد و تنها نظاره میکند !
مثلا : برخی اوقات نوشته قدیم خویش را میخواند و بر آن اندیشه میکند چون برایش تازگی دارد !
تعریف و تمجید را نمیپسندد ، چرا ، چون نمی خواهد آن کفه سنگین شود .
از سویی کسی که به انتها میرسد بارور شود و هرچه بار بیش ، سر خمیده تر .
میتوانم تا صبح توصیف کنم لیک به همین بسنده کنم که او در معطرات نادر است .
این را فراموش نباید کرد که تک تک شما دوستان عزیزم ، هر یک توصیف خاص خود دارید از هنر معطرات و همین است که این جمع نادر شده است چون : همگان دارد در هنر عطر !
هیچ کجای دیگر این همگان نیست در این وسعت !
آبزورد عزیزم تو نیز خود نادری و هرکس که کلامت را بشنود و بخواند بر این مهم وقوف کند !
بهانه ای متراکم و نه چندان موجه :)
آن خیلی ها که فرمودی به لطف ، اگر نباشند وجود این حقیر هیچ ارزش ندارد !
این شما و امثال شمائید که این کشتی را هدایت کنید ، حقیر نیز بر عرشه نشسته ام به تماشا و عشقبازی عطور و حظ روش هدایت شما !
و این مهر ، جاذبه ای قویتر از مه دارد و مدی بالاتر !
رایحه دوستی ها که هرآنکه رایحه دوست است می پسندد این بهترین را ، در جریان است اینجا با حضور همه شما عزیزم .
خبر خوب اینست که همانطور که حدس میزدم مهربد عزیزمان مشغول به جراحی های متعدد است و گفت : هرچند که تا انتهای دی فرصت های حضورم اندک است لیک حتما خواهم آمد .
چقدر خندیدم به پی نوشت :)
چون رویا پردازی ام ضعیف نیست صحنه ی پرداخته ی شما را دیدم و چقدر خندیدم :)
درودها بر تو و لطفا : بیش باش !

ارادت ها به همه ی دوستان ام
فردا ببینم کدام عطر از دکانت های مهربد موفق میشوند به تسابق مهر .
امید به دیدار
:)
💐
27 تشکر شده توسط : حسین رفیعی مهران میرزایی
L'Amour
جمعه 14 آذر 1404
L'Amour-لالیک لامور (له آمور)
پاسخ به Parisa
سلام بوی خاص اگرچه خیلی سلیقه ای هست ولی من برای خانم ها وری س.کسی ویکتوریا سکرت یا بلک اوپیوم رو پیشنهاد میدم اینا برای زمستون خوبن ولی خب برای بهار بامبشل بنظرم خوبه چنس شنل هم خوبه خودم به شخصه نارسیسو پودری رو برای خانم ها خیلی میپسندم حتما اینارو قبل از گرفتن تست کنسد چون واقعا رایحه سلیقه ای هست.
1 تشکر شده توسط : یاس
9
رایحه
8
ماندگاری
8
پخش بو
8
طراحی شیشه
Encre Noire
پنجشنبه 13 آذر 1404
Encre Noire-لالیک انکر نویر (لالیک مشکی)
درود عزیزان امروز جعبه ای تو انباری پیدا کردم که عطرهای قدیم توش بود که از هر کدوم مقداری نگه داشته بودم برای یادآوری رایحه ولی یادم رفته بود و امروز مروری شد بر خاطرات که چندتاشو هر روز با شما دوستانم به اشتراک میزارم.
عطری که مثل جوهری که روی کاغذ سفید مینشیند و هویت میسازد این رایحه نه دنباله‌ رو مد است و نه دنبال جلب توجه آسان. شخصیت خودش را دارد شخصیتی عمیق، چوبی، خشک و مرموز.اولین برخورد، وتیور خاکی و تلخش همان‌ قدر محکم ظاهر میشود که یک امضای سیاه روی کاغذ روشن سپس چوب‌ها و رطوبت جنگل‌های تاریک، فضایی خنک اما پرقدرت میسازند فضایی که انگار قدم‌ زدن در حاشیه‌ی جنگلی مه‌گرفته است جایی که هر قدم طنین خودش را دارد.عطری با ابهت مینیمال، در بطری‌ای که طراحی‌اش همان‌قدر ساده و خوش‌فکر است که رایحه‌ اش.عطری که سال‌هاست در دنیای عطرها جایگاه‌اش را از دست نداده و هنوز هم با همان قدرت، طرفداران تازه پیدا میکند.
«قضاوت من تمام شد،بقیه‌اش با بینی شما»


25 تشکر شده توسط : مهران میرزایی آرش
Burberry Her
پنجشنبه 13 آذر 1404
Burberry Her-باربری هر (بربری هر)
درود دوستان میشه تقریبی بگید این عطر چقدر ماندگاری و پخش بو داره؟
2 تشکر شده توسط : یاس علی موسوی
Tresor Midnight Rose
پنجشنبه 13 آذر 1404
Tresor Midnight Rose-لانکوم ترزور میدنایت رز (ترسر میدنایت رز)
اصلا فکرشو نمی‌کردم انقدر عاشقش بشم،گل و تمشکِ دوست داشتنی
5 تشکر شده توسط : سپیده حسینی محسن جمالیان
Imperium
پنجشنبه 13 آذر 1404
Imperium-الکتیموس امپریوم
بوش کاملا مثل میکس اونتوس و نیشانه آنی هست خیلی ها نه فقط ایرانی ها متوجه این داستان شدن
3 تشکر شده توسط : یاس مرتضی ع
Just Call Me Maxi
پنجشنبه 13 آذر 1404
Just Call Me Maxi-مکس فکتور جاست کال می مکسی
سپید و سیاه
سلام به دوستان و عاشقان محفل عطرافشان معطر
سپید و سیاه،زشت و زیبا و عطرهای دو وجهی
رایحه عطرها خصوصیاتی دارد که بر هیچ کس پوشیده نیست، نه تنها خاطرات گذشته را زنده می‌کند بلکه برای ساعتها و گاه روزها بر روحیات ما اثرگذار است.
بعضی از روایح بر ما انرژی بخش است و نیروی ماوراء به درونمان تزریق می‌کند، بعضی آرامش را بدنبال دارد و با لمس رایحه و نوازش گیرندهایمان توسط رایحه،مارا از تمامی ناخوشی های روحی به ساحل آرامش میرساند، گاهی نیز با استشمام لحظه ابتدایی رایحه ، یادآور خاطراتیست که با ذره ذره وجودمان پیوند خورده و همچون یک فیلم از گذشته ها ما را به زمان ماضی پیوند میزند.
اما هستند رایحه هایی که برایمان تداعی کننده سیاه و سپیدی،شادی و دلگیری،بودن و نبودنند.
اینگونه روایح برایمان حکم غلاف سردرگم ایجاد می‌کند.
من به این نوع رایحه ها عطرهای زشت و زیبا می‌گویم، هرچند کلمه زشت برای رایحه عطرها نامانوس است و نمی‌توان عطری را زشت توصیف کرد.
اینگونه است که در نزد خود رایحه ها را بر سه بخش تقسیم کرده ام هرچند ممکن است مخالفان بسیاری در مورد این نظر وجود داشته باشد.
رایحه های بخش اول:
۱. عطرهایی که پوشش بسیار شیکی هستند که هم شخص مصرف کننده را بسیار شیک جلوه می‌دهد و هم دیگران را نسبت به آن رایحه به تمجید وا میدارد و شخصی که از رایحه بهرمند شده گویا بر اسب مراد نشسته و همه وجودش سرشار از اعتماد و انرژی مثبت است،اینگونه روایح کمتر اتفاق افتاده که با استشمام آنها بی تفاوت باشیم و مارا به وجد نیاورد ،حتی گاهی به سمت شخص مصرفکننده رفته و نام آنرا جویا شده ایم. قطعا دوستان همین لحظه نمونه های بسیاری را بیاد می آورند..
دسته دوم:
۲. روایح دسته دوم روایحی هستند که برای اطرافیان نامونوس،آزاردهنده و نامتجانس بوده و باعث عکس العمل منفی دیگران میشود، اما شخص مصرفکننده از پوشش چنین رایحه ای احساس رضایت داشته و در مقابل بازخوردهای منفی دیگران ایستادگی نموده و رایحه را از زوایای دید خود بسیار خاص ،اثرگذار پیچیده و مرموز می‌بیند و دیگران را از عظمت درک رایحه عاجز می‌بیند.
دسته سوم اما بسیار جالب است.
۳. از این لحاظ عرض کردم جالب که شخص مصرف کننده از سر اجبار با پوشش آن رایحه کنار آمده و رایحه عطر هیچگونه تاثیر بر احساسات و عواطفش ندارد و فقط شاید در یک لحظه خاص تصمیم به پوشیدن این عطر گرفته و حال بناچار ادامه راه میدهد، در صورتیکه برای دیگران و شامه آنها بسی اثرگذار است و آنچنان از رایحه عطر تعریف و تمجید نموده اند که مصرف کننده رایحه با شک و شبهه به این می اندیشد که نکند من عطر دیگری را تن پوش کرده ام که اینگونه برای دیگران بازخورد مثبت دارد،
دوستان قطعا چنین لحظاتی را تجربه نموده اند و شاید بسی نظرات جالب و مفیدی از ایندست عطرها وجود داشته باشد
که می‌توان از تجربیات دیگر دوستان نیز در این مورد بهره گرفت
برای هرسه گروه نام عطرها و برندهای متفاوتی نیز هست که ممکن است با مرور خاطرات و تجربه دوستان، روایح مشترکی از این عطرها را بدست آورد.
موفق و پاینده باشید.
15 تشکر شده توسط : مهران میرزایی نم و خاک
9
رایحه
8
ماندگاری
8
پخش بو
9
طراحی شیشه
Althaïr
پنجشنبه 13 آذر 1404
Althaïr-پارفومز د مارلی الثیر (التیر)
شروع تند‌‌ و تیزش منو یاد کاپیتان بلک میندازه ولی چیزی که واضحه اصلا قابل قیاس نیستن، یجورایی هم در ابتدا شبیه stronger with you و توباکووانیل تامفورد بود. در کل ریزه‌کاری های این عطر چیزی نیست که همه متوجهش بشن و بارها خواهید شنید که مشابه این عطر قبلا خیلی به مشام خورده و ادکلن خاصی نیست. ولی اگر خودتون بتونید ازش لذت ببرین متوجه میشین شاهکاریه در نوع خودش. درکل به هیچ وجه مناسب بلایندبای نیست حتما قبل خرید دکانت تهیه کنید.
8 تشکر شده توسط : 🄼🄾🄽🄰 امیر محمدی
2
3
4
5
Atrafshan logo
عطرافشان
پشتیبانی سایت
عطرافشان
سلام کاربر گرامی
چطور می توانیم به شما کمک کنیم؟