سلام کاربر گرامی
چطور می توانیم به شما کمک کنیم؟
رایحه ی ترش و شیرین و خوشمزه که شروعش لیمو ترشی و بعد وانیلی و شیرین و بادامی که من اصلا متوجه گلابی و گل ش نمیشم. ماندگاری و پخش بوی متوسط در ماه های سرد اما در ماه های گرم پخش و موندگاری زیاد در صورتیکه این عطر مناسب زمستونه.شیک و خانومانه .مناسب +۳۵.بازخورد مثبت زیاد .اما به دلیل شیرینی زیاد شاید برای بعضیا زننده باشه .
سولماز خانوم دیگه دارین دست فشن شوها رو هم می‌بندین‌ها
زیباست ، با هارمونی👏🏻
جناب مهرداد عزیز .ممنون از نگاه زیباتون
و ذوق و هنری که همچنان تراوش میکند از دریچه‌ی عکس‌هایتان بانو👌🏻
رایحه‌ی عطرها به کنار، من غرق بوی خوش هارمونی جاری در تصاویرتان میشوم...
( #بدون_تعارف)
💕🦋
شقایق جان عزیزم ممنونم بخاطر اینکه عکسای من رو میپسندی و منو مورد لطفت قرار میدی دوست عزیزم 💕💞🌹🌷😍💖
درود خدمت بانو سولماز گرامی و هنرمند
باید اعتراف کنم بسیار با سلیقه و چشم نواز ایتم هارو در کنار هم میچینید و عکس میگرید. حس آشنا و عزیزی در عکسهاتون هست که قلوب رو نشانه گرفته
پاینده باشید 🌷🌷🌷
آقای آرش عزیز درود .ممنون بابت این همه محبت و احساس زیباتون.همیشه شاد و سلامت باشید .🌷🌹
سلام:
سولماز جان تصویر هاتون همونطور که دوستان هم اشاره کردند، بسیار هنرمندانه و مارکتینگ طور هست . بسیار زیبا و عالی
لذت می بریم از این ذوق هنریتون
آقای شوشتری عزیز سلام و عرض احترام .خوشحالم که مورد توجه شما واقع شده و باعث افتخار منه.سپاسگزارم
به به !
همه چیز با سلیقه !
زن که باسلیقه باشد خودبخود فرزندان ، همسر ، خانواده ، منزل و وسایل و کلا زندگی بر مدار سلیقه میگردد !
و آنوقت واژه ی " متفاوت " در بین سایرین به درستی دیده و اطلاق میشود .
ضمیر شما روشن است . ساده اما شلوغ ، بی آلایش اما پرآرایش ، درخشان ، نورانی ، زیبا ، پر جنب و جوش !
و از همه مهمتر : معطر !
بسیار فراتر از خوشبو !
زنده باد :)
جناب سخی عزیز درود و احترام .شما و عزیزان دیگه تنها کسانی هستید که منو مورد لطف خودتون قرار میدید و ارزش قائلید .چه فایده داره وقتی زندگی بر مدار سلیقه بگرده و چه نصیب اون شخص میشه ؟چه ارزشی میذارن فرزند و همسر برای وجودش.وقتی همه چیز ازهر نظر باهم در تضاد باشه مثل تقابل روشنایی و تاریکی .مثل دید مثبت و دید منفی.متاسفانه اینجا مجال بحث نیست و بعضی مسایل باید مخفی بماند .ای کاش همه مثل شما روح لطیف داشتن .دنیا گلستان میشد .هر بار با خوندن نوشته های شما لبخند به صورتم میاد .چقدر خوب منو شناختید.امیدوارم لحظه لحظه زندگیتون پر از آرامش باشه تا ابد 🌷🌹🌺
سولماز عزیز
پاسخ شما در بین جملات خودت نهفته است !
سلیقه چه فایده دارد ؟؟ به تو میگویم :
سلیقه همچون آهن ربایی تو را به منبع اصلی متصل میکند ! یعنی چه ؟ یعنی مدام آنچه که یافته اید به سلیقه ، کهنه میشود و مدام بالاتر میروید ، تا برسید به منبعی که باید !!
مدت اش بستگی به هوش شما و عطش شما دارد . برخی باسلیقگان در لحظات آخرین عمر می یابند و غرق میشوند در لذت یافتن و برخی زودتر .
یادت نرود : همسر تو خداست ، فرزندت خداست ، پدرت خداست مادرت خداست ! همه ی کس ات خداست . او همان منبع سلیقه است .
با سلیقگانی که هنوز نیافته اند همیشه عطش دارند ، نمیدانند به چه ! حالشان خوب نیست ! چیزی کم دارند !
تاااا زمانی که می یابند ! سپس در نشئه ی خلسگی فرو میروند و چناااان آرام میشوند که همه ی اطرافیان متوجه تغییر شگرف ایشان خواهند شد .
این یعنی چه ؟ یعنی لمس میشوند ؟ یعنی ساکت و ساکن میشوند ؟؟
کاملا به عکس !
ول کن شوهر و فرزندان را ! آنها خدای خود دارند . تنها و تنها به مسئولیت خود در برابر ایشان بپرداز !
آیا تو اینجایی که نوکر ایشان باشی ؟ برای " تو " ، نه !
اگر به قضاوت بندگان ( که خانواده هم از ایشان است ) دل بسپاری سرخورده میشوی ! چرا ؟ چون مسیر اخذ قضاوت را به اشتباه رفته ای !
به منبع اصلی ی سلیقه متصل شو . قرآن بخوان به معنی ! این یعنی چه ؟ یعنی چادر چاقچول کنی و پای نوحه بنشینی ؟ خیر ! یعنی فقط بدانی که برای چه اینجایی . یعنی بدانی که :
برای مطالعه و کشف اینجایی . کشف جهان هستی !
جدا شو از متعلقات پوشالی ی آدمها . که روزی بر آنها قهقهه میزنی و تاسف میخوری بر احوالاتشان :)
مسیرت تا کنون اشتباه بوده . بزرگترین نشانه اش همین است که حال ات خوب نیست . اسباب آرامش را داری اما آرام نیستی ! این یعنی : باید به منظور و هدفی برسی که نرسیده ای .
حافظ بخوان مولانا سعدی . با شعر مانوس شو که شعور اش داری .
همیشه یک سوال از خودت بپرس :
این راهی که الان میروم ، آخر اش کجاست ؟؟
این سوال تو را راهنمایی خواهد کرد به مسیر !
تو عزیز منی جوان رعنای زیبا
سلیقه ات را جای دیگر خرج کن
تا بیابی منبع را انشاله :)
شمع به اطرافیان نمیگوید بیایید و بیابید مرا ! بلکه دوست تر دارد کسی مزاحم خلسه اش نشود !
لیک آب شدن در عشق ، مرحله ای ست که نور تراوش کند همچون خروج نور از قویترین جاذبه ی سیاهچال های " مرکز " هر کهکشان !
و سپس گرد شمع جمع شوند آنها که مسیر یافته اند ، میچرخند به شادی گرداگرد اش و حتی پر و بال سوزانند از لذت یافتن و وصال !
تو کار خود کن !
کسان تو آنانی اند که هم مسیر و هم مقصد و هم مقصود تو اند !
سنگین که شوی خود بخود بر جاذبه ات افزوده میشود !
ارادت ها
جناب سخی عزیز ممنون از راهنماییتون .متاسفانه در بحرانی ترین روزهای زندگیم هستم و چهار ماه فعلا توو این بحران دست و پا میزنم و خودمو مشغول کردم .متاسفانه قدرت تمرکز ندارم بسکه ذهنم مشوش و درگیره .سعی میکنم طبق فرموده شما حافظ و سعدی و ..بخونم .البته من هیچ اعتقادی به مقدسات ندارم .و خدای من پدرم بود که رفت .خدای من مادرمه که با وجود ضایعه نخاعی در گردن با نفساش نفس میکشم و خواهرام و پسر بیست و دوساله م که ایشون رو هم یه ساعتی میبینم در طی شبانه روز که دل مشغولی های متناسب با سنش رو داره و گهگاهی یاد پدر و مادرش میفته😊.آقای سخی عزیز من همچین جوان هم نیستم .من مال دوران قبل جنگم 😅😊.آقای سخی عزیز دیشب پیام شما آب روی آتیش بود .گویا خدا شما رو فرستاده بود .چون چیزی رو از دست دادم که برای به دست آوردنش جنگیده بودم و بعد هشت سال دوباره از دست دادم بخاطر یه اعتماد بیش از حد .اما همچنان معتقدم دوباره به دست میارم چون ما به کسی بدی نکردیم .خیلیییی سخت بود وابستگی و از دست دادن چیزی .خیلییی.ممنون از پیام های پند آموز تون 🌺🌹🌷💐
خوووب :)
چیزی از دست داده ای ؟؟
اینکه تازگی ندارد ! ما هر ثانیه در حال از دست دادنیم !
اصلا چه داریم از خود که حال بخواهیم از دست بدهیم ؟؟
واقعا چه از خود داریم ؟؟!
و اما مقدسات !
فعلا برای شما درس اول این است :
دنیا را یک هوش بزرگ رهبری میکند !
اسمش را هر چه میخواهی بگذار .
قوانینی گذارده و توازنی . در ایشان استثنا نیست .
اتفاقا به تو بهره ای بیش داده از هوش ! هوشیاران همیشه از تردید شروع میکنند .
جا مانده ای که جوان قدیم :))
شک ندارم روزگار را به تفکر نگذرانده ای بلکه به روزمرگی و تکرر مکررات ! از روزمرگی خارج شو !
ما حتی اختیار خود و جان خود نداریم . آنوقت تو از ، از دست دادن میگویی ؟؟ چه داشته ای که اکنون از دست داده ای ؟ آیا مطمئنی که از متعلقات تو بوده ؟؟
ضمنا پدرت جایی نرفته . هر روز با توست . با تو سخن میگوید . روزی عینا خواهی دید و خواهی فهمید !
دیگر : باید از دست بدهی تا برهی ! از تعلق !
غلام همت آنم که زیر چرخ کبود
ز هر چه رنگ تعلق پذیرد آزاد است !
تعلق ات مال کسی دیگر است . تقصیر او نیست که تو نیافته ای !! تقصیر توست !
بیاب ! بیاب ! بیاب !
و سپس معنی ی تعلق و آرامش اش را درک کن !
ارادت ها جوان قدیم رعنا :))
اگر آنسوی گوشی بودم گفتگویی کوتاه بر آرامش شما بانوی هوشیار کفایت میکرد !
نشان دادن مسیر بر شمای هوشیار دشوار نیست که نعماتی بالقوه در وجود شما هویداست به استعداد .
شاید روزی نزدیک انشاله .
هرچند خوشحالتر خواهم شد که آن روز آموزگار انتقال تجربه ی راهیابی شما باشید و من محو شنیدن آن داستان زیبا که هر داستانی از سرنوشت آموزه ای ست به سوی او :)
که من خود گم کرده راهی نادان ام !
با خدا باش و پادشاهی کن
جناب سخی عزیز درود و عرض ادب .ممنون از راهنماییتون .برای جوان جامانده قدیم دعا کنید که آرامش بیابه .تعلقات وقتی با مبارزه باشه دل کندن ازش یعنی خرد شدن یکباره از پایه .تلاشم رو میکنم .ما بازمانده های آخرین نسل مبارزه هستیم که همه چیز رو با سختی و امید به دست آوردیم.دعام کنید.متاسفانه از داخل تهی شدم.ممنون از شما جوان قدیم 🤗😅🌹🌷