بلایند بای ناموفق
نه به دلیل اینکه عطریست بی کیفیت، اتفاقا با یه کار خوش قیمت سبز مردانه همراه با رگه هایی مدرن که از قضا کیفیت نسبتا خوبی هم دارد و به زیبایی بیانگر برگ های له شده سوزنی برگ ها در تابستان است طرف هستیم.اما من رو پرت میکنه به شب های بیمارستان نمازی شیراز در انتظار و تعلیقی کُشنده، له کردن برگ درختان سرو و کاج صد ساله آنجا در شبی کشدار و ناتمام.
در غم انتظار سوختنم
با دل بی قرار و مضطربی
چشم بر گردِ راه دوختنم
وه چه گویم که انتظار چه کرد...
این یکی درست شد شبی کشدار و محزون
خدا حفظ کنه شمارو🌹
سلام نازنین جان
گاهی زندگی وَرَم میکند، ناچار در سکوت تحمل میکنیم.
شعر بسیار زیبایی بود .
ممنون نازنین عزیز
عکس هم همین فضا را تداعی می کنه...👏👏👏
شاد و سلامت باشی امیر جان 💐💐💐
سلام محسن جان
راستش من از عکاسی چیزی سر در نمیارم و همینطوری عکس میگیرم . نوع نگاه شما را در عکاسی دوست دارم و همیشه دنبال میکنم عکس های زیباتون رو . تاثیرش در این عکس هویدا شده است گویا :) .
ممنونم از لطفت.
امیدوارم همه ی عزیزانم در این خانه ی معطر ، شب طولانی بیمارستان را فقط برای به دنیا آمدن فرزندانشون تجربه کنند...که انتظارشون ، انتظاری شیرین باشد. آمین🤲🏼
سلام مونا عزیز
امیدوارم ، انتظاری شیرین و خاطره انگیز ....
آمین به ارزوی زیبای شما.
آقای امیر رنجبر عزیز ایستاده با چپق شکسته .متاسفانه بیشترمون این لحظات عذاب دهنده و شکنجه گر روح و جسم رو بارها دیده ایم.گاهی میگم ای کاش انسان نبودم مگه یه انسان چقدر تحمل و ظرفیت و عذاب داره .امیدوارم همیشه در باغ و بوستان و سفر باشید .💐🌹
سلام سولماز خانم گرامی
زندگی راه خودش رو میره، ادما به دنیا میان و از دنیا میرن، وقتی که میرن بعد از پنجاه سال انگار هیچ وقت اینجا زندگی نکردن، کمی عجیب هست :). رفتن عزیز هامون با اون همه خاطراتشون روی قلبمون سنگینی میکنه، چاره ای نیست...
ممنون از لطفتون، ارزوی شادی و سلامتی دارم براتون.