مشکی رنگ عشقه !!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!........
کاکاسیاه !
هییییچ واژه یا کلمه ای در هیچ زبان زنده یا مرده ای در جهان تا این اندازه درد در خود حبس نکرده به تجمیع !!
عجب دردی دارد این کلمه !
در طول سالیانی دراز ، چقدر رنج در خود جمع کرد !
حتی میدانم وقتی یک سیاه ( که اغلب سپید دل اند معکوس ما ! ) که عمر خود به بردگی و تحمل شکنجه گذرانده ، روبروی خدا می ایستد و میگوید :
سلام میگویم بر تو ای خدای بزرگ و مهربان ، من یک برده ی کاکاسیاه ام ! بیش از این حدی ندارم به صحبت !!
دل خدا به درد می آید !!
چه داستانها خوانده ام از سرنوشت ایشان و چه فیلمها دیده ام ! حال آنکه همگی به تجمیع ، نتوانسته اند مشتی نمونه ی خربار باشند !
و اما در عطور :
در عطور ، هر سه کالبد ( تن ، روان و ذهن ) هماهنگ اند اغلب ، در بازده رنگ !
همگی تاریک اند و بر بُعد تاریک نظر دارند که دانشمندان قدیمی نام مزدا بر آن نهادند .
میدانی که جهان در تصرف دو نیرو است در تضاد با هم !
لیک اشتباه نگیری :)
هر دو زاییده ی خدای واحد اند !
و دلیلی دارد که برخی میگویند مشکی رنگ عشق است :)
میتوان ساعتها در خصوص همین یک جمله سخن گفت و تبادل رای کرد :)
خلاصه که با شما موافق ام در خصوص این دو عطر !
زیبایند در رایحه و هر که رایحه ای زیبا داشت جلوه ای از عشق میپراکند !
زنده باد :)
زنده باد استاد سخی عزیز و مهربان..............کاملا با شما موافقم استاد عزیز..........مضاف بر اینکه از همه عزیزانی که این مطلب رو می خونند خواهش می کنم نگاهی به زندگی بانویی به اسم Harriet Tubman بندازند..........این زن بزرگ ملقب به" موسی" یا "نجات بخش " صدها برده سیاه پوست رو از طریق راههای مخفی فراری می داد و به ایالت های شمالی راهی می کرد ....تا اونجا که کارخانه دارها و فئول دارهای سفید پوست جنوبی برای سرش جایزه تایین کرده بودند !......همینطور چون می دونم با استادی طرف هستم که هم در زمینه ادبیات و هم در زمینه هنر هفتم حرف های زیادی برای گفتن داره ، اشاره می کنم که دو فیلم " 12 سال برده " و " Django unchained " فیلم هایی بسیار تاثیرگذار در این مقوله هستند که مطمئنم شما هم تائید می فرمایید......البته فیلم دیگر تارانتینو ، the hateful 8 هم در دل خودش نقد عمیقی داره به مسئله نژاد پرستی و مشکلات رنگین پوستان در امریکا...........فیلم American history X هم خالی از لطف نیست...........از طرفی استاد عزیز مستحضر هستید که واژه nigger از لغت negro که در زبان اسپانیایی معنی رنگ سیاه می ده اومده.........اشاره من هم به این موضوع بوده........یعنی منظورم سیاه بودن این عطرهاست .........در تایید فرمایش شما همین بس که امروز در ایالات متحده این واژه رو مستقیما به کار نمی برند و به جای اون از لغت N-word استفاده می کنند.........هر چند جدیدا شاهد افزایش استفاده زیاد این واژه در موسیقی رپ امریکا و فیلمها یا حتی جمعیت های سیاه امریکا هستیم ......یعنی در گویش مدرن و slang مخصوصا مردم سیاه پوست این واژه کم کم داره به شکلی نو و با معنی جدید باب می شه که دیگه مثل قدیم حالت توهین آمیز نداره.....مثل واژه bastard که یک زمانی واژه ای شدیدا توهین آمیز محسوب می شد ، اما امروزه دیگه اون بار معنایی منفی گذشته رو نداره .......لذا تعجبی نداره اگه بشنویم کسی به دوست خودش بگه : you lucky bastard .......و خون از دماق کسی هم جاری نشه ! 😅😅😅...واژه نیگر هم بسته به مدل استفاده و گویش می تونه برخورنده و توهین آمیز نباشه ....اما باز هم کاملا با شما موافقم و نظر استادم رو با کمال میل می پذیرم ......اگه عطرافشان عزیز اجازه می داد این اسم رو تغییر می دادم ، ولی ظاهرا نمی تونم...............ممنون از وقتی که گذاشتید و نوشتید استاد سخی عزیز..........همیشه من رو با معلومات زیاد و قلم زیبای خودتون تحت تاثیر قرار می دید.........استاد سخی عزیز ، ارادت من رو به عنوان فردی که شدیدا برای مناعت طبع و سواد فوق العاده شما ارزش زیادی قائله پذیرا باشید.......توصیف عطرها هم که مثل همیشه بی نقص و شاعرانه..........فدای شما !
بله دوست عزیزم جناب کنعانی
ماجرای آن زن را میدانم . فیلم اش را نیز دیده ام
دوازده سال بردگی ساخته ی استیو مک کوئین ( که این ، آن استیو مک کوئین مشهور و بازیگر نیست ! وی کارگردانی سیاه پوست است همنام با او ) که بی نظیر است و چندین اسکار گرفت خصوص بهترین فیلم و ایضا بازیگر آن خانم لوپیتا که در اولین نقش آفرینی اسکار گرفت !
و اما جانگوی آزاد شده که ساخته ی کوئنتین تارانتینوی بزرگ است که خود اشاره فرمودید و مشخص است پیگیر آثار اوئید ! در سینما صاحب سبک است . لیک این فیلم انتقامی ست سینمایی بر بردگی !
در بردگی جنایاتی اتفاق افتاد که قابل به نمایش عمومی نیست . مثل همان صحنه ی دریده شدن توسط سگ ها در جانگو که لسیاری بر تارانتینو خرده گرفتند از بس ناراحت کننده است . تجاوزها ، دار زدن ها طوری که به سختی بمیرند ، آتش زدن ها ، شلاق ! کار اجباری که بهترین نوع آزار بوده ! خلاصه که درد زیاد دارد !
هنوز هم آثار اش هست .
شما عزیز من اید جناب کنعانی بزرگ اندیشه .
خیر ! منظورم اصلا این نبود که چرا این اسم !!
اتفاقا اسمی شایسته بود بر این دو عطر که یکی آفریقایی ی خالص است و دیگری افریقایی امریکایی ی دو رگه :)
سیاه اند ، کاکاسیاه اند ، لیک قلبی سفید و خونی معطر دارند !
من هر وقت عطری سیاه پوش میبینم یاد دو مطلب میافتم :
مزدا و روایح اش
سیاهان و معطریت شان !
درودها بر شما با احترام
:)