این عطر یه غول افسار گسیخته امبری اینسنسی هست که واقعا سخت پوش هست و بازخورد گیر نیست. شروعی سیتروسی رزینی چوبی داره که بعدا در دریایی از کندر (اولیبانوم) و امبر غرق میشه. بدون چندین بار تست اصلا سمتش نرید احتمال اینکه پس بزنتتون زیاده، من دوسش دارم و تو سرمای زمستون تو محیط باز میپوشمش و لذتشو میبرم ولی تو محیط بسته کندرش خیلی غالب میشه، کله آدمو دِوَنگ میکنه.پرفورمنسش متوسط مایل به خوب هست.
اقا امیر عریز درود و عرض ادب خدمت شما
این کار رو چند روز پیش تست داشتم و به نظرم خیلی جون دار و با کیفیت بود.به نظر میرسه که در طراحی این کار از فیلیپه سورچینلی اونوم کواندو الگوبرداری شده چرا که شباهت بسیار زیادی وجود داره و به نسبت قیمت واقعا راضی کنندست.
امیدوارم به شادی و خوشی تن پوش بفرمایید دوست عزیزم
سلام و عرض ادب مهربد عزیز
مهربد جان این عطر در شروع خیلی پروجکشن قویی داره و باعث میشه که قویتر از آنچه که هست به نظر برسه ولی در ادامه بعد یک ساعت از سرعت و قدرت نشرش کاسته میشه، درست در جایی که کندر قدرت نمایی میکنه، شباهت هایی با کواندو راپیتا داره، هردو امبری اینسنسی هستند با دو روایت و حس متفاوت. فضایی که کواندو برای من خلق میکند روایت لحظه ای است که کشیشی پدوفیل نگاه سنگینش را از پشت پرده به دختر بچه ای بی خبر از همه جا دوخته است،دخترک دستش در دست مادر است و با خوشبینی دخترانه خود در حال مکیدن آبنباتش است، سقوط.
انچه که کاستوم نشنال روایت میکند بیست سال بعد از آن واقعه شوم است، بچه خود را از همه باید ها و نباید ها رهانده است. بر خودش و بر انچه بر اوگذشته است مسلط شده است ، برای آخرین بار جلو درب کلیسا ایستاده و جنازه آنچه که روحش را آشفته میکرد با نگاه سردش خاک کرد. رها و آزاد به سمت زندگی بالهایش را گشود، پرواز.