چگونه عطر را درک میکنیم؟
عطر چیست؟
عطر ترکیبی از مواد معطر است که ما آن را به صورت ترکیبی واحد میبینیم. جدای از این واقعیت که عطر باید هویت زیبایی شناختی خاصی را تحقق بخشد ، یک عطر باید خواستههای فنی خاصی را برآورده کند، مانند: ماندگاری، قابلیت شناسایی و انتشار.
عطر با روشهای مختلفی از جمله شیمیایی ، هنری، اجتماعی یا از طریق فرهنگ قابل درک است، اما در این متن، از دیدگاه روانشناختی و به روشی بسیار خاص-استعاری- به آن خواهیم پرداخت.
عطر را میتوان درست مثل یک شخص، به صورت جداگانه از طریق اجزای آن یا به طور کلی با تمام قسمتها دید. اما در عین حال، عطر چیزی بیشتر از مجموع اجزاء خود میباشد. و این همان چیزی است که به عطر، هویت میبخشد و آن را خاص میکند- زیرا اگرچه همه اجزاء را میشناسیم، نمیتوانیم تصور کنیم که در واقع چه بویی خواهد داد. درست مانند مردم، ما میتوانیم تمام خصوصیات و ویژگیهای شخصیتی آنها را بشناسیم، اما دانستن اینکه چگونه آنها را درک میکنیم و واکنش آنها پس از برخورد با ما چگونه خواهدبود، چیزی کاملا متفاوت است.
درک عطر
وقتی عطری را بو میکنیم، تمایل به درک آن چیزی که عطرساز از ما میخواهد را داریم. میتواند یک ترکیب با بوی خاص و بدون نتهای تکی قوی(لینن وایت از کمپانی استی لودر و شنل شماره 5)، یا اجزائی با نتهای گلدار، گورمند(حاوی نتهای غذایی)، تند (گرلن بلک پرفکتو، جزمین اِت سیگارت از اتات لیبره د اورنج)، یا ترکیبات تکگل و یا ترکیبی با یک نت غالب باشد (جیونچی پی، هلیوتروپ از کمپانی رمینیسنس). اگرچه، حقیقت کاملاً متفاوت است. به منظور درک روشی که ما عطر را تجربه میکنیم، مثالی از ذهن آگاه و ناخودآگاه زیگموند فروید که در روانکاوی خود استفاده میکرد، کمک کننده خواهد بود.
مثالی از زیگموند فروید
فروید، ذهن، زندگی روانی و شخصیت را همانند کوه یخی شناور روی آب در نظرگرفت، که تنها بخش کوچکی از آن روی سطح آب (میزان هوشیاری) قرار دارد، در حالیکه بزرگترین قسمت آن در زیر آب میباشد. قسمت روی آب بخش آگاه شخصیت ما و قسمت زیر آب بخش ناخودآگاه شخصیت میباشد. ما با قسمت آگاه خود درک میکنیم، در حالیکه قسمت ناخودآگاه زیر سطح آگاه قرار دارد و رسیدن به آن با روشهای خاص، حتی اگر غیر ممکن نباشد، دشوار خواهد بود.
تعریف بخش آگاه و ناخودآگاه عطر
یک عطر، درست مثل یک شخص، از بخش آگاه و ناخودآگاه تشکیل شدهاست.
بخش آگاه، قسمت روی آب، بخشی است که میتوانیم آن را احساس کنیم، خواه صحبت از رایحههای عطر، آکوردها یا ترکیب کلی باشد.
بخش ناخودآگاه، قسمتی که نمیتوانیم ببینیم، که در زیر آب پایینتر از آگاهی قرار دارد، همه این مواد شیمیایی هستند که عطر را تشکیل داده و فقط برای سازندگان عطرها شناخته شده میباشند.
قطعاتی که فرمول عطر را تشکیل میدهند. میتوانیم این موضوع را به بهترین شکل از طریق مثال نت رایحه انجیر که اغلب در عطرها استفاده میشود درک کنیم. همه ما میدانیم که انجیر چه بویی میدهد، اما نمیتوانیم مثل لیمو از میوه آن، رایحه را استخراج کنیم. بنابراین، تمام سازندگان عطر از ترکیب موادی مانند گاما اکتالاکتون ، ایزو ای سوپر، استمون و هدیون استفاده میکنند تا به آن عطر و بوی قابل تشخیص انجیر اضافه کنند.
وقتی عطری با رایحه غالب انجیر مانند دیپتیک فیلوسیکوس را بو میکنیم، فقط قسمت آگاه، بخش بالای آب، که رایحه انجیر است را درک میکنیم. درحالی که تمام آن موادی که قبلا به آنها اشاره کردیم زیر آن نهفته است. آنها کوه یخی بزرگ و گستردهای را زیر قسمت آگاه تشکیل میدهند.
همانطورکه در علم روانکاوی برای رسیدن به عناصر ناخودآگاه از تکنیکهای خاصی استفاده میشود، عطرسازان نیز از روشهایی استفاده میکنند که باعث آگاه شدن قسمتهای ناخودآگاه عطر میشود
- از طریق تجزیه و تحلیل شیمیایی، کروماتوگرافی گازی و طیفسنج جرمی یا از طریق اعمال ادراک بویایی (یا با استفاده از تکنیکهایی که در فصلهای آینده روانشناسی عطر ارائه خواهند شد).
بنابراین، دفعه بعدی که عطری را بو میکنید، فراموش نکنید، آنچه که بو میکنید تنها بخش کوچکی از عطر است. امیدوارم این کار به شما اعتماد و تحسین جدیدی نسبت به مهارت سازندگان عطر بدهد، زیرا به منظور رسیدن به این دانش(عطرسازی)، باید عطری درست کنید که نه تنها اصیل، بلکه با همه مصادیق شیمیایی و هنری و کیفی سازگار باشد، که نیازمد سالها یادگیری و آزمایش است.
همچنین فراموش نکنید، آنچه که شما درک میکنید فقط بخش کوچکی از شما و آن چیزی است که تشکیل دهنده شخصیت شماست. امیدوارم با درک این نکته، بیشتر از قبل، قدردان خود، دیگران و سازنده، هرکس ممکن(خدا ، طبیعت یا چیز دیگری) باشید. پیچیدگی عطر، دقیقاً مانند روان آدمی وسیع است و تا مدتها موضوع تقکر و الهام خواهد بود.