واژه perfume که برای نامیدن عطرها استفاده میشود، در اصل از واژه لاتینی per-fumum گرفته میشود که لفظبهلفظ یعنی «بهواسطه دود». همین ریشه زبانی است که سرچشمه جادویی و اسرارآمیز عطرها را نشان میدهد که به سوزاندن روغنها و بخورها در آیینهای باستانی برمیگردد، یعنی زمانی که این روغنها و بخورها به خدایان و اجداد کهن تقدیم میشدند (این روغنها و بخورها در هوا پخش میشدند تا یک ماده ساکن و مشخص به چیزی معلق در هوا تبدیل شود).
با گذر زمان و در طول قرنها، هنر آفریدن عطرها هرچه بیشتر پیچیده شد و به یک هنر ناب و خارقالعاده تبدیل گشت، چیزی که Ars Mirabile Profumatoria نامیده میشد. چهکسی فکرش را میکرد که نام برند ما «آرس میرابیل» از طریق قرنهای کهن و جاودانه به جهان عطرها پیوند خورده باشد، به آن الهه الهامبخش عطرها که صنعت عطرسازی را به اوج رساند و به چیزی تحسینبرانگیز و خواستنی در سراسر جهان تبدیل کرد. این الهه الهامبخش درواقع در فلورانس زاده شد، در 13 آوریل 1519، در خاندان مدیچی. نامش کاترینا مدیچی بود و خیلی زود یتیم شد، زیرا هم مادر و هم پدرش دقیقا در سال زاده شدن او از جهان رفتند. کاترینا مدیچی از همان دوران کودکی، به لطف راهبان و کیمیاگران درباری که عصارههای تقطیرشده شگفتانگیزی را از گیاهان میساختند، با جهان عطرها ارتباط برقرار کرد. در ایتالیای آن دوران، استفاده از عطرها به کاری معمولی اما ضروری برای خانمها و اشراف تبدیل شده بود، زیرا جایگاه اجتماعی باوقار و معتبر آنها را نشان میداد. بنابراین میتوان چنین نتیجه گرفت که عطرها همیشه بخشی از زندگی کاترینا مدیچی بودند.
در سال 1533 میلادی، در بازی اتحادهای سیاسی میان دولتها، خاندان مدیچی تصمیم گرفت که کاترینا مدیچی با دوک اورلئان، یعنی پادشاه آینده فرانسه، ازدواج کند. کاترینا مجبور شد که جهان شخصی خودش و همه چیزهایی که علاقه زیادی به آنها داشت را همراه با خودش به فرانسه ببرد تا احساس دوری از فلورانس را کاهش بدهد.
بنابراین او از بهترین سرآشپزها، شیرینیپزها، بستنیسازان، موسیقیدانان، ستارهشناسان، هنرمندان و بهویژه عطرساز شخصیاش که رناتو بیانچو نام داشت، درخواست کرد که با او به فرانسه بروند (سرشت فلورانس در آن روزگار باعث میشد که کاترینا به همه هنرها علاقه داشته باشد). اینگونه شد که رناتو بیانچو در تمام عمرش همراه کاترینا ماند و اختراعات فراموشنشدنی ویژهای را در قلمروی عطرسازی پدید آورد. پس کاترینا همراه با تعداد زیادی از همراهان، شوالیهها و نگهبانان به مارسی رفت و سپس به اقامتگاه دوک اورلئان رسید. این ماجرا به روح و روان کاترینا آسیب زد. او که به عطرها و عصارههای ناب و باکیفیت عادت کرده بود و این عطرها همیشه دورتادور او را فرگرفته بودند، باید از شهری بدبو و کثیف میگذشت که البته بدبختانه همه مردم هم کنجکاوانه میخواستند در این مسیر او را از نزدیک ببینند. افراد گوناگون با اشتیاق و علاقه به کاترینا نزدیک میشدند اما بوی بد و ناجور آنها شدیدا کاترینا را آزرده میکرد. در آن دوران، عدم رعایت بهداشت و استفاده محدود از آب حتی در میان ردهبالاترین اشراف هم امری عادی بود، زیرا حمام کردن (مخصوصا در زمستان) در اتاقهای سردی که خوب گرم نمیشدند (حتی اتاقهای لوکس و مجلل) میتوانست به ذاتالریه و مرگ تبدیل شود.
توجه: شما با ارسال عکس، موافقت خود را با قوانین قرار دادن عکس پروفایل در عطرافشان اعلام می دارید.