موتیس نووا گرانادا مجموعهای از عطرهای هنری را در اختیار شما میگذارد که از اعماق رویاهای هانسن دیاز (یک هنرمند کلمبیایی) متولد شد. این برند از غنا و تنوع پوششهای گیاهی سرزمینهایی الهام میگیرد که روزگاری توسط فاتحان اسپانیایی، نووا گرانادا نامیده شدند.
افزودن واژه موتیس به نام این برند درواقع نوعی ادای احترام به سلستینو موتیس (گیاهشناس) است که بهدستور پادشاه اسپانیا در قرن هجدهم میلادی توانست که گونههای گیاهی مختلفی را در این سرزمینهای شگفتانگیز و عجیبوغریب کشف کند و فهرست مستندی از آنها بهدست بیاورد.
عطرهای موتیس نووا گرانادا میخواهند که فضای گرم و دلفریب این قلمروی استوایی را نشان بدهند. همان حس جادو و شگفتی که توسط گابریل گارسیا مارکز (رماننویس مشهور و برنده جایزه نوبل ادبیات) مشهور و جاودانه شد، درحالی که خودش هم زاده همین سرزمینها بود و با آثار ادبی و رئالیسم جادویی توانست که همه جهان را در این رویا سهیم کند.
خوزه سلستینو موتیس و اکتشاف در جهان گیاهشناسی ــ
سلستینو موتیس، یکی از نوابغ چندوجهی دوران خودش بود که زندگیاش را وقف گیاهشناسی، ریاضیات و پزشکی کرد و میراث باشکوهی از خود باقی گذاشت: «پوشش گیاهی کشفشده در برنامه سلطنتی گیاهشناسی در پادشاهی گرانادای جدید» ــ مجموعهای خارقالعاده از گیاهان امروزی کلمبیا و ونزوئلا. این اثر با بیش از ۶ هزار طراحی آنقدر گسترده بود که دولت اسپانیا تا مدتی برای انتشار آن به مشکل برخورد کرده بود.
این پروژه عطرسازی از تصاویر باشکوه گیاهان الهام میگیرد و میخواهد که با استفاده از نامخانوادگی موتیس بهعنوان یک جزء کلیدی در نام برند به این دانشمند برجسته ادای احترام کند. لینائوس (یکی از شاگردان موتیس) که در سال ۱۷۶۱ در آمریکای مرکزی ساکن بود، نخستین باغ گیاهشناسی را در نووا گرانادا تاسیس کرد و فلسفه محافظت از گونههای طبیعی را چند قرن زودتر از فرارسیدن چنین مفهومی به اجرا گذاشت.
گرانادای جدید ــ
اصطلاح نووا گرانادا برای اشاره به منطقه گستردهای کاربرد درد که شامل بخشهایی از کشورهای امروزی مانند کلمبیا، ونزوئلا، پاناما، گویان، اکوادرو و بخشهایی از برزیل، نیکاراگوئه، کاستاریکا و پرو میشود. پایتخت نووا گرانادا، بوگوتا بود، اما گستردگی این قلمرو و ریختشناسی پویا و سرزنده آن ــ که سفر و ارتباطات عادی را دشوار میکرد ــ باعث شکلگیری مراکز قدرت خاصی مانند کوئیتو و کاراکاس شد. قلمروی نووا گرانادا درواقع منبع ثروت عظیمی برای فاتحان اروپایی بود و بهطور سیستماتیک توسط آنان غارت میشد. اما برای بومیان، ورود اروپاییها باعث بیماریهای فراگیر، جنگها و تخریبهای سیاسی و فرهنگی بود. با اینحال، بقایای زیبایی هم از این برخورد تاریخی سخت و دشوار باقی ماندهاند: شهرهای باروک از دوره استعمارگرایی با فضایی کهنه، جایی که معماری اروپایی با رنگهای سرزنده روشن میشود و سنگهای تراشیده هم تکامل جدید و شکلهای بیسابقهای پیدا میکنند. با اینحال، بیشازهمه شکوه و جلال طبیعت است که به چشم میخورد ــ نوعی تنوع زیستی شگفتانگیز و مهارناشده که با استانداردهای اروپایی همخوانی ندارد. ثروتی که اکنون در معرض تهدید قرار گرفته، درحالی که نوعی میراث جهانی است و بومیان هزاران سال است که از آن محافظت میکنند و به آن احترام میگذارند.
گابریل گارسیا مارکز و رئالیسم جادویی ــ
جایزه نوبل ادبیات در سال ۱۹۸۲ به گابریل گارسیا مارکز (مشهور به گابو) اهدا شد ــ یکی از بهترین نویسندههای مشهور در سراسر جهان؛ کلمبیایی، نماینده اصلی جریان ادبی «رئالیسم جادویی»؛ کسی که در رمانهایش، واقعیت و تمثیل و همچنین افسانه و تاریخ بهطرز بینقصی با همدیگر پیوند میخورند. در این آثار است که قلمروی نووا گرانادا در صفحاتی شدیدا باورنکردنی و شگفتانگیز توصیف میشود. او در توصیفات جذابش به کارتاخنا (طبیعت کلمبیا)، آسمان آن و تغییرات آبوهوایی شدید این منطقه نیز توجه دارد.
«صد سال تنهایی» که مشهورترین رمان مارکز است، بهعنوان دومین اثر ادبی اسپانیاییزبان بعد از دون کیشوت شناخته میشود. عطرهای موتیس نووا گرانادا تحت تاثیر این فضاها قرار دارند و بین اسطوره و واقعیت معلق هستند. سرشت غلیظ این عطرها همراه با سویههای هوسانگیز و اغلب ارو.تیک، فضای درحال تغییر این جهان شگفتانگیز را نشان میدهند که انگار در زمان معلق است ــ انگار در آن همیشه فضاها ژرفای متفاوتی به خود میگیرند، زمان آهستهتر میگذرد و عقل نیز تسلیم احساس میشود.
توجه: شما با ارسال عکس، موافقت خود را با قوانین قرار دادن عکس پروفایل در عطرافشان اعلام می دارید.