سلام کاربر گرامی
چطور می توانیم به شما کمک کنیم؟
دنیای عطرای نیش فرصتی به عطربازا داد که بتونن روایح خاص و خارج از تصور رو امتحان کنن.موضوعی که یه مقدار ذهنمو مشغول کرد اینه که ایا رایحه ای وجود داره که این برندها نزده باشن.مثلا در گروه بویای انیمالیک کارایی مثه (لویی مازولاری،عقاب پیروزی رنس،هاردلدر ال ام)یا در گروه بویایی جنسی(اسمش مندراوردی بود) مثه سمینالیس و سکرشنز مگنفیکز.گروه خاکی مثل فیگمنت و گروهای دیگه..
چیزی که هست اینه که در ژانرهای مختلف بدبوترینشون(خاصترینشون)وجود داره ودیگه اون برند یا برند دیگه نمیتونه تو گروه بویایی مدنظرش خاصترینشو بسازه با وجود عطرایی که نام بردم. مگر اینکه یه گروه بویایی جدید مثلا بوی م د ف و ع انسانی،بوجود بیاد که برندها بتونن روایح جدید خلق کنن.
برای خود من که عاشق روایح انیمالیکم احساس میکنم کارایی که نام بردم دیگه ته روایح انیمالیکن هستن و رو دستشون کار بهتر و خاصتری نمیتونه بیاد اگرم بیاد با تغییرات جزیی.
حالا سوالم اینه که دیگه عطربازی واسه ادما معنی داره یا نه???
نه دیگه هیچی نمونده...بوی غذاها رو هم که زده ن...پیتزا و باربیکیو و سوشی و...فقط مونده قورمه سبزی و کشک بادمجون و کله پاچه :))
سلام جناب ذبیحی عزیز
سوالی که پرسیدین رو کامل درک میکنم چرا که چند روز پیش از افراد بسیار با تجربه در این راه همین سوال رو کردم و حقیقت امر همین هست . با یک سری عطرها (به اصطلاح غول مرحله آخر) در یک زمان متوالی ( که مثلا شاید باید در طی حداقل 5 6 سال تست میشدن) تست شدند و این یک مقدار باعث شد ما ته یک فیلم رو دیده باشیم و بی مزه بشه از اونجا برامون .
کاملا طبیعیست و بخاطر تغییرات و تکامل شامه این اتفاق ها میفته . یک پیشنهاد بسیار جالبی که به بنده توسط افراد مجرب داده شد روی اوردن به یک سری کارهای دیزاینری با کیفیتی هست که شاید قبل ها به چشم یک عطر صرفا ساده نگاه میکردیم بهش . من تست کردم و واقعا وضعیت بهتر شد و پیشنهاد میکنم انجام بدین
اما راجب اینکه عطربازی معنی داره یا نه برمیگرده به زندگی خودتون . اینکه هدفتون از تست یک سری روایح طلسم کننده چی هست ؟ آشنا شدن ؟ علاقه مفرط؟ نیاز داشتن به یک عطر و خریداری کردنش ؟ و یا خدای نکرده داخل یک دور باطلی افتادین که بدون اینکه تصمیمی بگیرین محکوم به تست اون رایحه هستید چون شامه شما اینجور تربیت شده ؟
راجب سوال اولتون که ممکنه روایحی جدید بسازند باید بگم این دنیا ته نداره . شاید 5 6 سال قبل کسی فکر نمیکرد یک مجنونی مثل گوالتیری بیاد و از بدن یک انسان رایحه بسازه . یا کسی فکر نمیکرد از بدن یک اسب کسی یک عطر بسازه . یا از یک سری تعفن ها یک عطر بسازند . برای مثال همین سال 2020 عطری از برند اونوم به اسم نوتردام اومد که در سبک خودش رایحه جالب و نویی زده بود . بدون شک عطارهای مجنون همیشه کار خودشون رو جلو میبرن ولی قبول دارم که سخت و سخت تر شده . یک سری عطار ها مثل گوالتیری که خیلی ساختار شکن هست پس از یک لاین سعی میکنه یک سری تغییرات زیبا در نسخه های دیگر اون عطر بده بیرون و بعد وارد رایحه جدید بشه . بلک افغان ساخت و بعد با کارهای دیگه از اورتو که از اون خط میگرفت کار داد بیرون . سمینالیس زد و باز همین امسال با فانتوماس یک سری تغییرات داد بیرون و ... اینکه کی تصمیم بگیره باز یک رایحه ای نو بسازه و چه سبکی چیزیه که بی شک اتفاق خواهد افتاد .
عرایض بنده زیاد شد ، کل مطلبم این هست که اگر احساس میکنید یک جور دور باطلی در ذهن شما و با اراده کمی برای تست روایح جسور و ساختار شکن شکل گرفته ، یک مقدار به خواسته های دیگر ذهنتون در یک سری روایح دیگه بپردازید و بخوام بهتر بگم زیر پستی یک مطلبی رو چند روز پیش خطاب به یکی از دوستان کامنت کردم که در زیر با اجازتون پیست میکنم و فکر میکنم جالب باشه . موفق باشی دوست خوش سلیقه
" . یک قانون نانوشته ای هست که میگه اگر خیلی چیزها رو انسان ها ندونند زندگی بهتری خواهند داشت . روز بروز با تست یک سری عطرها واقعا واسم بی معنی میشه عطرهای دیگه و چه روزهایی که یه ساواج میزدیم و احساس رضایت خوبی داشتیم تا امواج ها اومد . اینترلود میزدیم و احساس خوشحالی داشتیم . اوپوس اونوم اومد . ویکتواغ رنس اومد . لویی مازولاری اومد . و روز بروز عطرهای پشت سرش رو کمرنگ و کمرنگ تر کرد تا جایی که شاید نشه دیگه عطری رو زیاد دوست داشت . به نظرم گاهی مواقع باید استپ زد . " مرز بین ساعات به شکنندگی اونه " این جمله معروف "شاید" مصداق این زمینه باشه .گاهی "شاید" بهتره یکم عقب وایساد و سراغ همون عطرهایی رفت که اولا حال میکردیم باهاش . اون روزایی رو تکرار کرد که مثلا لاکوست سفید میزدم. و پس از مدتی با شکلی بهتر این قضیه عطرهای نیش رو ادامه داد . "شاید" ... شایدم نه
فکر نمیکنم این بازی ته داشته باشه . حتی اگر زندگی روزانه بعضی عطار های مطرح و بزرگ رو هم نگاه کنید باهم در تکاپو و تلاش هستند برای کشف روایح جدید و پردازشی جدید . اونها هم با صرف زمان بیشتری روی بعضی عطرها ذهنشونو درگیر میکنند و تا کاری نکنند به ارامش موقت نمیرسند . مثل مسیری یک طرفه هست که ته نداره . یه جاهایی باید زد کنار و با خاطرات خوشی که از یک سری عطرها داریم نفسی تازه کنیم تا بشه این راه رو ادامه داد . یکی از مهمترین زیباییای این راه حس کردن تغییر شامه شماست. بسیار زیبا متوجه تکامل شامه تون میشین توی این راه و گاهی حس میکنین که دیگه یه استراحت واسه شامه لازمه . ولی ایا ممکنه برای کسی که خو گرفته ؟ "جاست وان مور پرفیوم " ""
سلام جناب ذبیحی عزیز
سوالی که پرسیدین رو کامل درک میکنم چرا که چند روز پیش از افراد بسیار با تجربه در این راه همین سوال رو کردم و حقیقت امر همین هست . با یک سری عطرها (به اصطلاح غول مرحله آخر) در یک زمان متوالی ( که مثلا شاید باید در طی حداقل 5 6 سال تست میشدن) تست شدند و این یک مقدار باعث شد ما ته یک فیلم رو دیده باشیم و بی مزه بشه از اونجا برامون .
کاملا طبیعیست و بخاطر تغییرات و تکامل شامه این اتفاق ها میفته . یک پیشنهاد بسیار جالبی که به بنده توسط افراد مجرب داده شد روی اوردن به یک سری کارهای دیزاینری با کیفیتی هست که شاید قبل ها به چشم یک عطر صرفا ساده نگاه میکردیم بهش . من تست کردم و واقعا وضعیت بهتر شد و پیشنهاد میکنم انجام بدین
اما راجب اینکه عطربازی معنی داره یا نه برمیگرده به زندگی خودتون . اینکه هدفتون از تست یک سری روایح طلسم کننده چی هست ؟ آشنا شدن ؟ علاقه مفرط؟ نیاز داشتن به یک عطر و خریداری کردنش ؟ و یا خدای نکرده داخل یک دور باطلی افتادین که بدون اینکه تصمیمی بگیرین محکوم به تست اون رایحه هستید چون شامه شما اینجور تربیت شده ؟
راجب سوال اولتون که ممکنه روایحی جدید بسازند باید بگم این دنیا ته نداره . شاید 5 6 سال قبل کسی فکر نمیکرد یک مجنونی مثل گوالتیری بیاد و از بدن یک انسان رایحه بسازه . یا کسی فکر نمیکرد از بدن یک اسب کسی یک عطر بسازه . یا از یک سری تعفن ها یک عطر بسازند . برای مثال همین سال 2020 عطری از برند اونوم به اسم نوتردام اومد که در سبک خودش رایحه جالب و نویی زده بود . بدون شک عطارهای مجنون همیشه کار خودشون رو جلو میبرن ولی قبول دارم که سخت و سخت تر شده . یک سری عطار ها مثل گوالتیری که خیلی ساختار شکن هست پس از یک لاین سعی میکنه یک سری تغییرات زیبا در نسخه های دیگر اون عطر بده بیرون و بعد وارد رایحه جدید بشه . بلک افغان ساخت و بعد با کارهای دیگه از اورتو که از اون خط میگرفت کار داد بیرون . سمینالیس زد و باز همین امسال با فانتوماس یک سری تغییرات داد بیرون و ... اینکه کی تصمیم بگیره باز یک رایحه ای نو بسازه و چه سبکی چیزیه که بی شک اتفاق خواهد افتاد .
عرایض بنده زیاد شد ، کل مطلبم این هست که اگر احساس میکنید یک جور دور باطلی در ذهن شما و با اراده کمی برای تست روایح جسور و ساختار شکن شکل گرفته ، یک مقدار به خواسته های دیگر ذهنتون در یک سری روایح دیگه بپردازید و بخوام بهتر بگم زیر پستی یک مطلبی رو چند روز پیش خطاب به یکی از دوستان کامنت کردم که در زیر با اجازتون پیست میکنم و فکر میکنم جالب باشه . موفق باشی دوست خوش سلیقه
" . یک قانون نانوشته ای هست که میگه اگر خیلی چیزها رو انسان ها ندونند زندگی بهتری خواهند داشت . روز بروز با تست یک سری عطرها واقعا واسم بی معنی میشه عطرهای دیگه و چه روزهایی که یه ساواج میزدیم و احساس رضایت خوبی داشتیم تا امواج ها اومد . اینترلود میزدیم و احساس خوشحالی داشتیم . اوپوس اونوم اومد . ویکتواغ رنس اومد . لویی مازولاری اومد . و روز بروز عطرهای پشت سرش رو کمرنگ و کمرنگ تر کرد تا جایی که شاید نشه دیگه عطری رو زیاد دوست داشت . به نظرم گاهی مواقع باید استپ زد . " مرز بین ساعات به شکنندگی اونه " این جمله معروف "شاید" مصداق این زمینه باشه .گاهی "شاید" بهتره یکم عقب وایساد و سراغ همون عطرهایی رفت که اولا حال میکردیم باهاش . اون روزایی رو تکرار کرد که مثلا لاکوست سفید میزدم. و پس از مدتی با شکلی بهتر این قضیه عطرهای نیش رو ادامه داد . "شاید" ... شایدم نه
فکر نمیکنم این بازی ته داشته باشه . حتی اگر زندگی روزانه بعضی عطار های مطرح و بزرگ رو هم نگاه کنید باهم در تکاپو و تلاش هستند برای کشف روایح جدید و پردازشی جدید . اونها هم با صرف زمان بیشتری روی بعضی عطرها ذهنشونو درگیر میکنند و تا کاری نکنند به ارامش موقت نمیرسند . مثل مسیری یک طرفه هست که ته نداره . یه جاهایی باید زد کنار و با خاطرات خوشی که از یک سری عطرها داریم نفسی تازه کنیم تا بشه این راه رو ادامه داد . یکی از مهمترین زیباییای این راه حس کردن تغییر شامه شماست. بسیار زیبا متوجه تکامل شامه تون میشین توی این راه و گاهی حس میکنین که دیگه یه استراحت واسه شامه لازمه . ولی ایا ممکنه برای کسی که خو گرفته ؟ "جاست وان مور پرفیوم " ""
امیرمحمد عزیز خیلی کامل و زیبا موضوع رو باز کردید.بعضی وقتا باخودم میگم اخه اینهمه چیز تو این دنیا هست چرا گیر دادی به عطر.ولی بعد چندساعت میرم تو سایتا سر میزنم که کار جدید اومد یا نه. یه وقتایی هم میگم یدونه عطر امضا همه پسند واسه خودم پیدا کنم تموم بشه بره پی کارش ولی کو گوش شنوا.گاها دستریزارو میخرم ولی استفاده نمیکنم حتی برای تست یا فقط واسه یبار تست میکنم وبعدش فقط از رو دربش بو میکنم.یعنی هیچ هدفی ازینکار ندارم.
احساس میکنم تو یه منجلاب گیر کردم که رهایی ازش خیلی سخته.
بهرحال ممنون از پاسخت.اگه یه نفر تو این سایت باشه که بتونه به بقیه چه از نظر کمک به انتخاب عطر چه جنبه روانی کمک کنه اون شمایین.
امیرمحمد عزیز خیلی کامل و زیبا موضوع رو باز کردید.بعضی وقتا باخودم میگم اخه اینهمه چیز تو این دنیا هست چرا گیر دادی به عطر.ولی بعد چندساعت میرم تو سایتا سر میزنم که کار جدید اومد یا نه. یه وقتایی هم میگم یدونه عطر امضا همه پسند واسه خودم پیدا کنم تموم بشه بره پی کارش ولی کو گوش شنوا.گاها دستریزارو میخرم ولی استفاده نمیکنم حتی برای تست یا فقط واسه یبار تست میکنم وبعدش فقط از رو دربش بو میکنم.یعنی هیچ هدفی ازینکار ندارم.
احساس میکنم تو یه منجلاب گیر کردم که رهایی ازش خیلی سخته.
بهرحال ممنون از پاسخت.اگه یه نفر تو این سایت باشه که بتونه به بقیه چه از نظر کمک به انتخاب عطر چه جنبه روانی کمک کنه اون شمایین.
خواهش میکنم جناب ذبیحی عزیز ،
تمامی مواردی که میفرمایید دقیقا برای بنده اتفاق افتاده و حتی بدتر هم ممکنه بشه و یک سری تنش هایی در داخل ذهنتون شکل بگیره . احساس میکنم این راه با شیبی که امثال من و شما میریم نتیجه خوبی نداره و ممکنه روزی برسه که به طور کل زده بشیم از عطر کما که من بسیار شرف هستم در این مرحله و با صحبت هایی که با افراد با تجربه که اعتماد دارم باهاشون به این نتیجه رسیدم که برای مدتی ( چندین ماه ) دست بکشم از تست های تند و بی شمار روایح بسیار نیش . انتخاب کردم که یه مدتی با عطرهای آروم ، دیزاینری ، و چیزهایی که یه عالمه سمپل و دست ریز در ابتدای راه داشتم رو مصرف میکنم . اون راه باید برای مدتی توقف بکنه وگرنه همون دور باطلی که گفتم برای ما شکل میگیره . هزینه + زمان زیاد + یک سری تنش ها و چراهایی بی پاسخ = دلسرد شدن از دنیای عطر و از دست دادن یک سری ارامش های دیگه
بیاید بررسی کنید که واقعا چی نیاز دارین و چقدر نیاز دارید . اگر قصدتون تهیه کلکسیون نیش هست ( هزینه بسیار هنگفتی میخواد که به زندگی شخصیتون برمیگرده ) خب خیلی کار بدی نیست . اگر قصدتون حرفه ای شدنه با تست روایحی که من از شما دیدم به نظرم شامه تون داره کم کم به تکامل میرسه و وقتی تونستید فیگمنت ، لویی ، عقاب پیروزی رو درک کنید در درجه بسیار بالایی هستید. خودتون بهتر میدونید وقتی اینا رو میزنیم با حجمه بسیار تندی روبرو میشیم از 99 درصد افراد . پس این توانایی خاص رو بدست اوردین و هزینشم که هم پول بوده هم زمان پرداخت کردین . پس خودتون رو سرزنش نکنید خیلی و راضی باشید که به این مرحله خواسته یا ناخواسته رسیدید. همچنین همون کارها حداقل یک سال دو سال باید بوییده بشن توسط شما . صرفا بوییده ! بعد میشه یک مقدار بهتر تصمیم گرفت .
یک سری ایتم مد نظر داشته باشید . یک عطر همه پسند و خاص برای روزا و مراسمای خاص + یک عطر دم دستی برای کاربرد روزانه . این همه چیزیه که ما نیاز داریم . تبلیغات کامرشیال و وسوسه هایی که متاسفانه شکل میگیره باعث نباید بشه شما از این دو ایتم دور بشید چون نیازی نیست واقعا.
خودتون بهتر میدونین همون دست ریز عطرها دربشون هم یک سال بعد بیاید بوشون نرفته . پس هروقت دلتون رایحه نیش خواست بو میکنید و روحتون ارضا میشه . پس دیگه خیلی نیازی نیست برای یه مدت که وارد کارهای تازه و جدیدی بشید تا یه چند ماه یا یک سال دو سال بگذره و باز رو بیارید با انرژی بیشتر و شامه بهتر به روایح نیش جدید و البته با سیو مانی زیاد. و بجاش میتونید به کارهای دیزاینری و خوشبو هر از گاهی ورود کنید و در اون حوالی بپردازید و واقعا ارامش بسیار خوبی بهتون میده .
خواهش میکنم جناب ذبیحی عزیز ،
تمامی مواردی که میفرمایید دقیقا برای بنده اتفاق افتاده و حتی بدتر هم ممکنه بشه و یک سری تنش هایی در داخل ذهنتون شکل بگیره . احساس میکنم این راه با شیبی که امثال من و شما میریم نتیجه خوبی نداره و ممکنه روزی برسه که به طور کل زده بشیم از عطر کما که من بسیار شرف هستم در این مرحله و با صحبت هایی که با افراد با تجربه که اعتماد دارم باهاشون به این نتیجه رسیدم که برای مدتی ( چندین ماه ) دست بکشم از تست های تند و بی شمار روایح بسیار نیش . انتخاب کردم که یه مدتی با عطرهای آروم ، دیزاینری ، و چیزهایی که یه عالمه سمپل و دست ریز در ابتدای راه داشتم رو مصرف میکنم . اون راه باید برای مدتی توقف بکنه وگرنه همون دور باطلی که گفتم برای ما شکل میگیره . هزینه + زمان زیاد + یک سری تنش ها و چراهایی بی پاسخ = دلسرد شدن از دنیای عطر و از دست دادن یک سری ارامش های دیگه
بیاید بررسی کنید که واقعا چی نیاز دارین و چقدر نیاز دارید . اگر قصدتون تهیه کلکسیون نیش هست ( هزینه بسیار هنگفتی میخواد که به زندگی شخصیتون برمیگرده ) خب خیلی کار بدی نیست . اگر قصدتون حرفه ای شدنه با تست روایحی که من از شما دیدم به نظرم شامه تون داره کم کم به تکامل میرسه و وقتی تونستید فیگمنت ، لویی ، عقاب پیروزی رو درک کنید در درجه بسیار بالایی هستید. خودتون بهتر میدونید وقتی اینا رو میزنیم با حجمه بسیار تندی روبرو میشیم از 99 درصد افراد . پس این توانایی خاص رو بدست اوردین و هزینشم که هم پول بوده هم زمان پرداخت کردین . پس خودتون رو سرزنش نکنید خیلی و راضی باشید که به این مرحله خواسته یا ناخواسته رسیدید. همچنین همون کارها حداقل یک سال دو سال باید بوییده بشن توسط شما . صرفا بوییده ! بعد میشه یک مقدار بهتر تصمیم گرفت .
یک سری ایتم مد نظر داشته باشید . یک عطر همه پسند و خاص برای روزا و مراسمای خاص + یک عطر دم دستی برای کاربرد روزانه . این همه چیزیه که ما نیاز داریم . تبلیغات کامرشیال و وسوسه هایی که متاسفانه شکل میگیره باعث نباید بشه شما از این دو ایتم دور بشید چون نیازی نیست واقعا.
خودتون بهتر میدونین همون دست ریز عطرها دربشون هم یک سال بعد بیاید بوشون نرفته . پس هروقت دلتون رایحه نیش خواست بو میکنید و روحتون ارضا میشه . پس دیگه خیلی نیازی نیست برای یه مدت که وارد کارهای تازه و جدیدی بشید تا یه چند ماه یا یک سال دو سال بگذره و باز رو بیارید با انرژی بیشتر و شامه بهتر به روایح نیش جدید و البته با سیو مانی زیاد. و بجاش میتونید به کارهای دیزاینری و خوشبو هر از گاهی ورود کنید و در اون حوالی بپردازید و واقعا ارامش بسیار خوبی بهتون میده .
امیدوارم ههمون تو زندگیمون تعادل داشته باشیم.گهگداری لازمه ادم یه سری کارا انجام بده که زندگیش از حالت عادی خارج شه ولی خب نباید بیش از حد باشه.غیر از مساله عطر خودم الان تو به بحرانی هستم که امیدوارم پشت سرش بذارم.یه تکون نیازه واقعا.
ممنون امیرمحمد که با صبر و حوصله جواب میدی.
نه دیگه هیچی نمونده...بوی غذاها رو هم که زده ن...پیتزا و باربیکیو و سوشی و...فقط مونده قورمه سبزی و کشک بادمجون و کله پاچه :))
طنز قشنگی بود ماری خانوم.ممنون از شما
امیدوارم ههمون تو زندگیمون تعادل داشته باشیم.گهگداری لازمه ادم یه سری کارا انجام بده که زندگیش از حالت عادی خارج شه ولی خب نباید بیش از حد باشه.غیر از مساله عطر خودم الان تو به بحرانی هستم که امیدوارم پشت سرش بذارم.یه تکون نیازه واقعا.
ممنون امیرمحمد که با صبر و حوصله جواب میدی.
ارادت دارم دوست خوبم
انشالله که تمامی مسائل برای همگی با گذر زمان رنگ و روی بهتری به خودشون بگیرن .
سلام جناب ذبیحی عزیز
امروز داشتم با یه شخص مجرب در زمینه عطر که خودشونم توی کارِ فروش هستن صحبت میکردم؛ نکاتِ جالبی راجع به مسئله پرفورمنس گفتند، گفتن در ایران پرفورمنس (اجرا) اشتباها به ماندگاری (Longevity) ، پخش (Projection)، خط بو (Sillage) تعبیر میشه!
در حالی که پرفورمنس در عطر مثل اجرای موسیقیه ... مثل فرم در سینما میمونه؛ پرفورمنس به معنیه شیوه اجرای اون عطر و تغییر و تحولش هست از تاپ نوت تا بیس نوت ... بنظرم اگه شما تمرکزتون رو از « ایده خاص » به سمتِ « شیوه اجرا » ببرید واردِ مجموعه عمیق تر و گسترده تری میشید که خودتونم لذت بیشتری ازش میبرید ...
مثلا فرض کنید اگه انسان همش به دنبال ایده خاص و عجیب و آوانگارد باشه بالاخره یه جا تموم میشن ...
فرضا شما دنبال اهنگی بگردید که با کیفیت ترین متریال ها اجرا شده باشه، بالاخره یه روز یک گروه خفن با کلی ساز خفن اینکارو میکنه خب بعدش چی؟؟ ولی اگه دنبال اجرای خوب باشید ممکنه از گوش دادن به یه آهنگ ساده که یه نفر با یه گیتار زده در حالی که دارید چایی میخورید لذتی رو تجربه کنید که در صدها کنسرت گرون قیمت تجربه نکنید.
یا در زمینه سینما اگه همش دنبال ایده های اگزوتیک و عجیب باشید بالاخره یجا دلتون رو میزنه ولی اگر دنبال اجرا و فرم باشید، در فیلمی سیاه سفید غنا و انسانیتی میابید که در صدها فیلمِ پر هزینه و پر تکنولوژی امروزی ممکنه حس نکنید.
در زمینه عطر هم همینه ... بنظرم یه جا باید بیخیال «بو خاص» شد و دید اجرای کار چطوره ...
آیا فرضا کارِ X تونسته از مرحله بو فراتر بره و به کاراکتر نزدیک شه؟ بعد از کاراکتر چی؟ آیا تونسته از کاراکتر رد شه و به داستان تبدیل شه؟ از داستان چی؟ میتونه رد شه و به آرکی تایپ تبدیل شه؟ آیا این رایحه در اجرا به کمال خودش نزدیکه یا نه؟ و بحث هایی ازین قبیل ...
پیشنهاد من اینه همه سمپل ها و دستریز ها و عطرهایی که دارید رو یبار دیگه بررسی کنید، اینبار ازین دید ... اونموقع شاید فلان کار که الان خیلی واستون خاصه، صرفا به دلیل موندن در مرحله بو، واستون تبدیل به یک رایحه معمولی شه ... و عطر معمولی که الان حسی بهش ندارید بدلیل کمال در اجرا و شیوه بیان تبدیل به شاهکاری دوست داشتنی شه ... اونموقعس که در وارای رایحه پوست پرتغال در تغ هرمس یک عطر جاویدان حس میشه و در ورای فلان کارِ در ظاهر اگزوتیک و خاص یک طبل توخالی!
سلام جناب ذبیحی عزیز
امروز داشتم با یه شخص مجرب در زمینه عطر که خودشونم توی کارِ فروش هستن صحبت میکردم؛ نکاتِ جالبی راجع به مسئله پرفورمنس گفتند، گفتن در ایران پرفورمنس (اجرا) اشتباها به ماندگاری (Longevity) ، پخش (Projection)، خط بو (Sillage) تعبیر میشه!
در حالی که پرفورمنس در عطر مثل اجرای موسیقیه ... مثل فرم در سینما میمونه؛ پرفورمنس به معنیه شیوه اجرای اون عطر و تغییر و تحولش هست از تاپ نوت تا بیس نوت ... بنظرم اگه شما تمرکزتون رو از « ایده خاص » به سمتِ « شیوه اجرا » ببرید واردِ مجموعه عمیق تر و گسترده تری میشید که خودتونم لذت بیشتری ازش میبرید ...
مثلا فرض کنید اگه انسان همش به دنبال ایده خاص و عجیب و آوانگارد باشه بالاخره یه جا تموم میشن ...
فرضا شما دنبال اهنگی بگردید که با کیفیت ترین متریال ها اجرا شده باشه، بالاخره یه روز یک گروه خفن با کلی ساز خفن اینکارو میکنه خب بعدش چی؟؟ ولی اگه دنبال اجرای خوب باشید ممکنه از گوش دادن به یه آهنگ ساده که یه نفر با یه گیتار زده در حالی که دارید چایی میخورید لذتی رو تجربه کنید که در صدها کنسرت گرون قیمت تجربه نکنید.
یا در زمینه سینما اگه همش دنبال ایده های اگزوتیک و عجیب باشید بالاخره یجا دلتون رو میزنه ولی اگر دنبال اجرا و فرم باشید، در فیلمی سیاه سفید غنا و انسانیتی میابید که در صدها فیلمِ پر هزینه و پر تکنولوژی امروزی ممکنه حس نکنید.
در زمینه عطر هم همینه ... بنظرم یه جا باید بیخیال «بو خاص» شد و دید اجرای کار چطوره ...
آیا فرضا کارِ X تونسته از مرحله بو فراتر بره و به کاراکتر نزدیک شه؟ بعد از کاراکتر چی؟ آیا تونسته از کاراکتر رد شه و به داستان تبدیل شه؟ از داستان چی؟ میتونه رد شه و به آرکی تایپ تبدیل شه؟ آیا این رایحه در اجرا به کمال خودش نزدیکه یا نه؟ و بحث هایی ازین قبیل ...
پیشنهاد من اینه همه سمپل ها و دستریز ها و عطرهایی که دارید رو یبار دیگه بررسی کنید، اینبار ازین دید ... اونموقع شاید فلان کار که الان خیلی واستون خاصه، صرفا به دلیل موندن در مرحله بو، واستون تبدیل به یک رایحه معمولی شه ... و عطر معمولی که الان حسی بهش ندارید بدلیل کمال در اجرا و شیوه بیان تبدیل به شاهکاری دوست داشتنی شه ... اونموقعس که در وارای رایحه پوست پرتغال در تغ هرمس یک عطر جاویدان حس میشه و در ورای فلان کارِ در ظاهر اگزوتیک و خاص یک طبل توخالی!
بسیار عالی...کاملا درست میفرمایید...هنر عطرسازی هم مثل باقی هنرها داره به سمت هنر مفهومی و کانسپتچوال پیش میره...تبدیل وقایع تاریخی و داستانها، افسانه ها و اساطیر، فیلمها و رمانها، به یک ماجراجویی بویایی با بازی گرفتن از نتهای تکراری...مثل نتهای تکراری در موسیقی یا فرمهای تکراری هندسی و غیر هندسی در هنرهای تجسمی، که نحوه ترکیب یا تقدم و تاخرشون میتونه هربار حرف و روایت جدیدی برای گفتن داشته باشه
سلام جناب ذبیحی عزیز
امروز داشتم با یه شخص مجرب در زمینه عطر که خودشونم توی کارِ فروش هستن صحبت میکردم؛ نکاتِ جالبی راجع به مسئله پرفورمنس گفتند، گفتن در ایران پرفورمنس (اجرا) اشتباها به ماندگاری (Longevity) ، پخش (Projection)، خط بو (Sillage) تعبیر میشه!
در حالی که پرفورمنس در عطر مثل اجرای موسیقیه ... مثل فرم در سینما میمونه؛ پرفورمنس به معنیه شیوه اجرای اون عطر و تغییر و تحولش هست از تاپ نوت تا بیس نوت ... بنظرم اگه شما تمرکزتون رو از « ایده خاص » به سمتِ « شیوه اجرا » ببرید واردِ مجموعه عمیق تر و گسترده تری میشید که خودتونم لذت بیشتری ازش میبرید ...
مثلا فرض کنید اگه انسان همش به دنبال ایده خاص و عجیب و آوانگارد باشه بالاخره یه جا تموم میشن ...
فرضا شما دنبال اهنگی بگردید که با کیفیت ترین متریال ها اجرا شده باشه، بالاخره یه روز یک گروه خفن با کلی ساز خفن اینکارو میکنه خب بعدش چی؟؟ ولی اگه دنبال اجرای خوب باشید ممکنه از گوش دادن به یه آهنگ ساده که یه نفر با یه گیتار زده در حالی که دارید چایی میخورید لذتی رو تجربه کنید که در صدها کنسرت گرون قیمت تجربه نکنید.
یا در زمینه سینما اگه همش دنبال ایده های اگزوتیک و عجیب باشید بالاخره یجا دلتون رو میزنه ولی اگر دنبال اجرا و فرم باشید، در فیلمی سیاه سفید غنا و انسانیتی میابید که در صدها فیلمِ پر هزینه و پر تکنولوژی امروزی ممکنه حس نکنید.
در زمینه عطر هم همینه ... بنظرم یه جا باید بیخیال «بو خاص» شد و دید اجرای کار چطوره ...
آیا فرضا کارِ X تونسته از مرحله بو فراتر بره و به کاراکتر نزدیک شه؟ بعد از کاراکتر چی؟ آیا تونسته از کاراکتر رد شه و به داستان تبدیل شه؟ از داستان چی؟ میتونه رد شه و به آرکی تایپ تبدیل شه؟ آیا این رایحه در اجرا به کمال خودش نزدیکه یا نه؟ و بحث هایی ازین قبیل ...
پیشنهاد من اینه همه سمپل ها و دستریز ها و عطرهایی که دارید رو یبار دیگه بررسی کنید، اینبار ازین دید ... اونموقع شاید فلان کار که الان خیلی واستون خاصه، صرفا به دلیل موندن در مرحله بو، واستون تبدیل به یک رایحه معمولی شه ... و عطر معمولی که الان حسی بهش ندارید بدلیل کمال در اجرا و شیوه بیان تبدیل به شاهکاری دوست داشتنی شه ... اونموقعس که در وارای رایحه پوست پرتغال در تغ هرمس یک عطر جاویدان حس میشه و در ورای فلان کارِ در ظاهر اگزوتیک و خاص یک طبل توخالی!
In the dark بنظرم در وهله اول مهمترین چیز تو انتخاب عطر رایحه و بو هست و اگر رایحشو دوس نداشته باشم میزارمش کنار و درمرحله بعد پرفورمنس که حالا میخاد پخشو موندگاری باشه یا بقول شما تغییر نتها و تنظیم بقول اهل موسیقیها.
بین انتخاب چندین عطر در یک تم بویایی بنظرم حرف شما کاملا درسته و انتخاب باید براساس اجرای کار باشه ولی بین انتخاب گروهای مختلف سعی میکنیم اول رایحه ای که دوست داریم انتخاب کنیم بعد سراغ اجرا میریم..
مثلا ما درموسیقی باید ببینیم به چه سبکی علاقه داریم بعد ازبین خواننده های اون سبک یکیوانتخاب کنیم و بهش گوش بدیم.
از دید باز شما کمال تشکر رو دارم.