LALIQUE - Encre Noire

لالیک انکر نویر؛
سمپل اوریجینال این عطر امروز رسید. من عاشقش شدم، با اینکه اولین باری نیست که این بو به مشام میخوره اما فوق العادست. کامنتارو خوندم، مثبت و منفی داشتن ولی من پیشنهاد میدم به مردایی که عاشق عطر تلخن اما میخوان تلخیش، چوبی و زیبا و مقدار کمی شرینی همراه داشته باشه، این عطر عالیه. موندگاریش بد نبود اما پخش بوش اصلا خوب نیست و از اطرافیام پرسیدم، گفتن بویی حس نمیشه کلا. به نظر میاد ورژن ۲۰۱۳ که تو همین سایت موجوده، به گفته دوستان نسخه خوبیه اما قیمتش ۱۳ میلیون!!! خدای من!

سلام دوستان یه سوال دارم ، یه نت داخل این کار هست که فوق العاده برای من دلنشینه ، فکر میکنم میتونه توی انتخاب عطر جدید بهم کمک کنه، وقتی در چوبیشو بو ‌میکنیم اولین نتی که استشمام میکنیم ( سرو ) هست ؟؟
این نت بی نظیره ، بین سرو و وتیور ‌( خس خس‌) شک دارم
اگر هم غیر از نسخه اسپورت این کار، برای این فصل انتخاب هایی هست با این نت معرفی کنید 🌹

عاشق اینم فقط در ادکلن لالیک رو باز کنم و بوبکشم اینقدر که این رایحه برای من حس خوب میاره :))
قسمت عجیب این برخلاف طبع گرمی که ذکرشده ازش حس خنکی میگیرم شخصا، میدونید مثل اینکه تو وسط زمستون که بخاری روشنه از لای درز پنجره یا در یه باد خنک هم بیاد که زیاد از گرمای اتاق یا خونه کلافه نشیم برای من همچین حسی رو تداعی میکنه.
به شخصه خیلی دوست دارم بدونم این بوی تلخ و گس اولیه همراه با خنکی که در انتها حس میشه دقیقا مربوط به کدوم نت یا نت‌هاس

دوستان عزیزم سلام
چون این چند روزه ی اخیر تعداد پرسشگران در خصوص ترتیب نت های احساس شده ایضا درب عطرها بیش از یک نفر شد بد ندیدم که پاسخ این پرسش ها را عرض کنم اگر لایق باشم .
اولا اینکه وقتی درب عطری را میبوییم ( پس از بارها استفاده از عطر ) در اصل نت های کدام پله را میبوئیم ؟ پاسخ :
درب عطرها ، زندان نت هاست !
یعنی چه ؟
یعنی تقریبا پس از بارها استفاده از عطر ، همه ی نت های عطر در تله ی درب زندانی میشوند !
اما :
ترتیب و تقدم و تاءخر احساس آنها ، منوط به قدرت ( غلظت ) آنهاست !
یعنی نت های درای داون همیشه در درب عطرها نمایان تر اند و در ابتدا آنها هستند که احساس میشوند ! و سپس قلب عطر .
نخست ستون های عطر ! مثلا برای لالیک :
عطر بر فونداسیون مشک استوار است .
از سویی غلظت وتیور ( خصوص هائیتی ) در عطر بالاست و قویترین رایحه لالیک نوآر رایحه ی وتیور است خصوص هائیتی .
از سویی :
نت سرو در پله ی نخست تنهاست !
این یعنی چه ؟
وقتی نتی تنها در یک پله فرمول شود بسیار قوی ظاهر میشود حتی به قدرت قلب !
یعنی میتواند در کل پله ها ظهور کند !
خود سرو نتی گس است حال وقتی با رام تلفیق شود گس بودن آن مضاعف میشود !
و یادتان باشد :
نت های گس ماندگار اند .
پس پاسخ چگونه شد ؟
وقتی درب عطر لالیک نوآر را میبوئیم این روایح پدیدار اند :
- مشک ( که تاریک شده )
- وتیور ( که غلظت مضاعف دارد و نمور است )
- سرو ( که مزید شده به گس بودن توسط رام )
- چوب کشمیر هم که چنان عمیق است که ته ندارد !
کدام نت در درب ظهور بیشتری دارد ؟
وتیور !
پرسشی دیگر : لالیک نوآر گرم است یا خنک ؟
لالیک نه گرم است و نه خنک !
لالیک تاریکی ای نمور و عمیق است !
درست مثل یک چاه !
مشک و کشمیر قاعدتا باید حداقل پله ی خود را گرم کنند ، لیک بدلیل مه آلودگی ی سرو و وتیور از سویی و تاریکی رایحه از سوی دیگر ، خروجی ی رایحه گرم نیست ، خنک هم نیست !
لالیک نوآر را میتوان معتدلی تاریک و مه آلود فرض کرد که در آن خنکا ، دود سوختن چوبها نیز پخش است !
چنان که حتی نت دود هم در آن خنک جلوه میکند !
توصیف رایحه : نیمه های شب ، غروب باران باریده ، جنگل انبوه سرو و ریشه های وتیور خیس شده اند ، آن دور دست ها کسی آتش روشن کرده و دود آن همراه نسیمی مه آلود و ملایم در جنگل و محضر شما پخش است ، رایحه ی تنه ی همه ی درختان نمور شده را احساس میکنید ! مرغ شب نیز یا هو میگوید و شما تنهائید و به آسمان صاف و شفاف که لبالب ستاره و کهکشان است خیره شده اید !
این ، عظمت گوهر سیاه است !
این سِر را دو عطار کشف کرده اند :
ناتالی لارسون و سیسیل زاروکیان !
ما مردان رازها را " کشف " کنیم لیک اسرار در بطن زنان آرمیده اند !
از همین است که مهمترین هوشیاری و شاید وظیفه بر مردان این است : کشف زنان !
پرسش :
راز موفقیت آونتوس و لالیک نوآر در چیست ؟
پاسخ : دود خنک !!
قبل از آن همه ی دودها گرم بودند و دود خنک همه را غافلگیر کرد و چنان لذتی به مخاطبین داد که همه گیر شدند !
پرسش جناب علی احمد :
بوی تلخ و گس اولیه از چیست ؟
پاسخ : نت سرو گس شده با رام .
و خنکی ؟ از دبل وتیور غلیظ شده .
پرسش جناب احسان هم که عرض کردم که وتیور غلیظ و دبل شده است .
پرسش دیگری به ذهن ام نمی آید از دوستان در خصوص این عطر بی همتا .
امید که همه را پاسخ داده باشم .
ای همه ی دوستان عزیزم :
روزتان سراسر شکوفه و گل های بهار و شبهایتان خنکای جنگلهای انبوه باران خورده و چشم هایتان به آسمان و گوشهایتان به نجوای مرغ حق و قلبهایتان داغ به عشقی بی همتا انشاله
روزی تان فراخ باد
:)

این عطر نسبت ب عطرای ۱۰ میلیونی هم ارزش خرید بیشتری داره
واقعا کمتر رایحه ای وجود داره ک انقدر حس خوب و عمیقی بده
اگر تام فورد همچین چیزی میداد راحت ۱۵ تومن قیمت داشت

لالیک عطری بسیار جذاب و خوش بو با ماندگاری عالی

جناب لارسن اومده به تنه‌ی چوبیِ سرو، یه دست کت‌و‌شلوار مشکی پوشونده؛ پس‌زمینه‌ی تصویر یه کوه از تنه‌های بریده‌ و انباشته‌س و سرو زل زده تو عمق تاریکی.

تصور کنید یک قطعه چوب سوخته رو که وسط جنگل زیر بارون مونده و خیس خورده!
انکر نویر رو تقریبا همه یک بار بوییدن ولی اگه کسی هست که تست نداشته باید بگم چنین رایحه ای داره.

سلام دوستان گرامی
در لالیک های تولید جدید تغیراتی داشتیم؟
تولید ۲۰۲۳ رو گرفتم بچ کد زیر شیشه حک نشده فقط روی برچسبه
و اینکه والفش رو برمیداری یک سوراخه به جای سه سوراخ.
ممنون میشم راهنمایی بفرمایید.

سلام بر دوستداران عطر
لالیک انکر نویر

پسری دوازده ساله بودم که توی اتاق برادرم یه شیشه مکعب مشکی زیبا با درب چوبی قهوه‌ای سوخته دیدم، هیجان آن سن و سال تحریکم میکرد برای ماجراجویی اما صبر کردم تا اجازه بگیرم و امتحانش کنم، انتظارم به سر رسید و بلاخره بویش کردم، گفتم خدای من این دیگر چیست چقد تلخ و زیباست،

چندی قبل فکر میکردم چگونه یک پسر دوازده ساله میتواند عاشق یک‌ عطر شود؟ آن هم تلخ و دودی! خالق این عطر چگونه توانست همچین ترکیبی بسازد که تمام سنین میتوانند آنرا دوست داشته باشند؟ چگونه توانست عطری بسازد که در هر شرایطی میتواند جذبه خودش را داشته باشد؟ فضای کار، مراسمات خاص، حتی مجلس دوستانه یا رسمی، قرار عاشقانه، فصل سرد یا گرم و...

سالها گذشت عطرها داشتم و لذت میبردم تا بعد از پانزده سال در خانه مادری و لابلای وسایل قدیمی چشمم به همان شیشه عطری خورد که سالهای دور مرا عاشق خود کرد، گرد و خاکش رو پاک کردم دربشو برداشتم و بوی قشنگش به مانند آتشفشان خشمگین که سالها در انتظار فوران بوده خودش‌ رو به بیرون پرتاب کرد و آن چنان حس عمیقی به من داد که تاب باز گذاشتن چشمهایم را نداشتم، چشمهایم را بستم و خودم‌ را در موج های پر تلاطم و زیبای عطر رها کردم، نه بویش تغییر کرده بود نه حس عمیقش‌ بعد از آن سالیان...

دستم رو مانند عاشقی که بعد از سالهای دور معشوقه را میبیند به روی شیشه میکشیدم، لمس درب چوبی قهوه‌ای سوخته چنان لطیف بود که گویی درحال لمس گونه معشوق هستی، تمام نوشته هایش را خواندم از سریال و ساخت پاریس‌ و در همین حین به ذهنم آمد که چقدر این عطر دارک هست و چقدر تاریک هست فضای پشت این بوی وسوسه آور، این عطر آنقدر برای من دارک هست که اگر هرشخصی اورا بپوشد برای دیگران قابل حدس زدن نیست؛ نه میتوانی شغلش را حدس بزنی نه بقیه خصوصیاتش را، جالب است که نه میتوانم اسمش را سپر دفاعی بگذارم نه مایه جلب توجه، جفتش را انگار باهم دارد ولی خودت باید تصمیم بگیری نقش سپر را برایت داشته یا ابزار دلربایی...

اسپری را پشت سرهم فشار میدادم تا شاید نیم قطره‌ای به بیرون راهنمایی کند و موفق شدم، آن بوی دودی ساعت ها روی پوست خودنمایی میکرد و اصلا قدیمی نشده بود بلکه حس میکردم پخته تر شده است، برای من یکی از قشنگترین و مرموزترین عطرهای دنیای عطرسازی هست، رنگ و طراحی شیشه عطر و درب آن بطرز عجیبی خبر از مولکول این عطر میدهند...

تصور کنید: در هوای تاریک و نخ نمای قبل از طلوع آفتاب، در قلب جنگل های آمازون با مِه نیمه غلیظ تنها هستید در حالی که از کلبه چوبی خود بیرون زده اید و صدای چوب های زیر کفش با صدای ضعیف جغد مخلوط شده، در نزدیکی خود درختان سر به فلک کشیده سرو را میبینید که انتهای آن در مه غرق شده است و بوی سوختن چوب رو میشنوید که گرمای آن با خنکی هوا ترکیب شده است...

از شکیبایی و وقت گرانبهایتان سپاسگذارم
پایدار باشید.