سلام کاربر گرامی
چطور می توانیم به شما کمک کنیم؟
توجه کنید این کالا توسط خود کمپانی بدون سلفون عرضه می شود
نوع عطر | ادو تویلت |
برند | میلتون لوید |
گروه بویایی | شرقی فوژه |
کشور مبدأ | انگلستان |
مناسب برای | آقایان |
اسانس اولیه | ترنج ، پرتقال، لیمو ترش، لیمو ترش سبز، ادویه جات معطر، میوه های جنگلی |
اسانس میانی | ترکیبات سبز ، تنباکو ، گل سوسن، زالزالک |
اسانس پایه | کهربا، وانیل ، روایح چوبی |
گاهی تنها که میشم موسیقی گوش میکنم یا به مجموعه هام نگاه میکنم یا کتاب میخونم... اما گاهی عمیق به فکر فرو میرم و به اخلاق و خصوصیات افراد مینگرم.
شخصی درآمد خوب داره و شیک و معطر میپوشه و از بهترین عطرها استفاده میکنه که آدم نمیخواد ازش جدا بشه...
شخصی هم با در آمد متوسط و حتی پایین از خوراک و رفاهش میزنه مثلا بجای تاکسی یا اسنپ مترو سوار میشه اما خرید لباس نو و عطر و ادوکلنش ترک نمیشه...
بعضی ها هم عطر خاصی مد نظرشون نیست اما معطر میگردن و فقط بوی خوش براشون کافیه که این هم در نوع خودش خوبه...
اما کسانی میشناسم که با وجود داشتن چندین ملک و آپارتمان و مغازه و درآمد بالا متاسفانه با لباسهای کهنه و رنگ و رو رفته و سر و صورت ژولیده میگردند و خوراکی ناچیز دارند و فقط به فکر گرفتن پول اجاره و پس انداز و رهن خانه هستند تا بتوانند یک ملک دیگری بخرند و اضافه کنند. تو کل عمرشون حتی یک عطر پنجاه هزار تومنی هم از یک دستفروش نخریدند. جالبه به امثال ما عطر دوستان میگن خرید گل و عطر و ادوکلن پول هدر دادنه...
بنده در جواب به این افراد گفتم:
پس برای چی انقدر کار میکنید؟
پول جمع میکنید؟
شما که نه خوراک و پوشاک و استراحت خوبی دارید نه تفریح میکنید؟
پس آدم برای چی زنده ست؟ فقط پول جمع کنی و یک عمر حسرت همه چیز به دلت بمونه و آخرش هم نصیب وارث بشه؟
بنده خدا رو شکر میکنم که به یک منزل دوطبقه قانع هستم اما خودم رو در حسرت چیزهایی که برای من با ارزش هستند و دوست دارم و میتونم بخرم نذاشتم...
واقعا اگر کسی از این روایح ناب لذت نبره کلا تعطیله و چیزی از زیباییهای دنیا نفهمیده... قبلا هم عرض کردم سال ۷۲ یک برج حقوقم رو به مبلغ ۷۰۰۰ هزار تومن دادم یک جاز ۱۰۰ میل سیاه و سفید قدیمی که اگر نخریده بودم الان در حسرتش مانده بودم. شخصی بهم گفت دلت اومد این عطر رو با یک برج حقوقت بخری و کسانی هم بودند که چقدر از عطری که میزدم لذت میبردند و تعریف میکردند.
یادمه دوران نوجوانی با مادرم عصر خونه همسایه رفته بودیم. از اون همسایه های قدیمی که باهم رفت و آمد داشتیم. یک پیرزن مسن بسیار تمیز و وسواسی با دو فرزند پسر و دو دختر که همگی و کلا فامیل هاشون عطر و ادوکلن براشون مثل غذا و پوشاک واجب بود. در ایوان حیاطشون نشسته بودیم و چای میخوردیم... دختر بزرگش و دامادش هم که بسیار شوخ طبع بود در ایوان نشسته بودند. خانمش دو ادوکلن که نمیدونم اسمشون چی بود از کیفش در آورد. دامادشون یکی رو گرفت که بزنه. در همین حال خانمش گفت علی این رو نزن گرونه این یکی رو بزن 😄 علی آقا هم گوش نداد و گفت پس برای مردنم میخوام؟ و دو اسپری به پیراهنش زد و ایوان رو از بوی خوش آن عطر پر کرد. پس از چندین سال حدود ۱۰ سال پیش آن پیرزن دوست داشتنی و مهربان در سن حدود ۱۰۰ سالگی فوت شد و دخترش هم متاسفانه حدود ۶ سال پیش فوت شد. خدا روح هر دوشون رو شاد کنه. اما علی آقا به شکر خدا هنوز میگه و میخنده و خوب میخوره و میپوشه و اصلاح صورت با ماشین فیلیپس سه تیغه اش و ادوکلن زدنش هنوز تو سن بالای ۷۵ سال ترک نشده... جالبه که بوی ادوکلن در لباسشون پخش و ماندگاری بالایی داره 😍 من هنوز اون حرفی که علی آقا گفت: پس برای مردنم میخوام؟ تو گوشمه و درس عبرتی شد که تا زنده هستم و نفس میکشم از روایح و عطر و ادوکلن ها و چیزهایی که دوست دارم لذت ببرم. گاهی به خونه شون نگاه میکنم و خاطرات خوش اون دوران برام زنده میشه. البته اون خونه رو دختر همون دخترش که فوت شد از وراث خریده و به یادگار نگه داشته...
با آرزوی بهترینها برای دوستان معطر عطر افشان 🌱🌹