SERGE LUTENS - Écrin de Fumée

دوستانی که باتل این کار ( یا هر کار سرژ لوتنس) رو داشتن ، این باتلها که درشون گرد هست افشانه ندارن؟
یعنی باید توی شیشه دکانت جداگانه ریخته شه یا مالشی به پوست هستن؟!!

سلام و احترام خدمت دوستان عزیزم:
Écrin de Fumée جذابی خاص و نجیب است که ماهیت خودش را با نفوذ به سلول های مغز مخاطب به تدریج به اثبات می رساند.
با شروعی نیمه هارش و گزش دار،گورماند و شهدگون که از ادغام رام ،تنباکو و کاکائو رقم خورده است، ماجرا آغاز می شود.
رایحه ایی لیکوری و چوبسان که علیرغم شدت اولیه ایی که در معرفی خود دارد، در پس زمینه ظرافت و خوشمزگی خاص و گیرایی را به همراه دارد.
بعد گذر زمانی حدود 5 دقیقه، آکوردی بسیار کنترل شده و یونیک از روایح دودی به شاکله اولیه عطر تزریق می شود و همین موضوع باعث پخته تر شدن عطر می شود.
از نظر شخصی بنده تلفیق رام با تنباکو، جنس تنباکو را تا اندازه ایی گورماند و مارمالادی کرده و این موضوع جذابیت خاصی را در رایحه این عطر ایجاد کرده است.
Écrin de Fumée عطری آرام و منظم و بسیار خوش ساخت است که با آرامش و متانت خاصی، مخاطب را درگیر خود خواهد کرد.روایح اسموکی بسیار کنترل شده فرموله شده اند و بیشتر به منظور متعادل کردن فضای الکلیک و تنباکویی عطر در نظر گرفته شده اند.
عطری بسیار بی حاشیه و خوش بو که بدون اضافه کاری و شلوغ بازی، کار خودش را انجام می دهد.
عطری کاملا یونیسکس و خوش پوش با فرمولاسیون و طراحی خیلی خوب که در پخش و ماندگاری کاملا متوسط عمل خواهد کرد.
شاد و مانا باشید.

این عطر فوق العاده است. خیلی شبیه رایحه خیلی شبیه لدربلند دیویدوف هست ولی شیرین تر و قوی تر

با عرض سلام و تبریک نوروز،

از روایح تنباکویی همیشه لذت میبرم اما نه هر نوع تنباکویی. مثلا تنباکوی نمدار پیپ و یا تنباکوی سیگاری که هنوز روشن نشده باشد (و ای‌کاش هیچ تنباکویی با شعله آتش همنشین نشود که نتیجه‌اش برایم سردرد است و سردرد). به نظرم اما مسئله تنها خوش آمدن از یک نت یا رایحه نیست. باید آن رایحه بیانگر تیپ و شخصیت مصرف کننده آن رایحه هم باشد (نظر کاملآ شخصی). من شخصیت و ظاهر و طرز پوشش خودم را طوری نمیبینم که بتوانم از یک رایحه تنباکویی سنگین استفاده کنم و فکر کنم دوستانم هم سر این قضیه با من متفق‌القول هستند. همچنین روایح تنباکویی در ذهنم برای کاراکترهای بسیار مردانه تصویر سازی و حک شده است. همیشه دلم هم میخواسته که یکی دو کار تنباکویی که مطابق کاراکتر خودم باشد پیدا کنم. خوب دل است و کارش خواستن و خوش آمدن، من چه کنم؟! به این منظور کارهای تنباکویی زیادی رو تست کردم تا به این نتیجه رسیدم که تنباکو اگر با نت‌های میوه‌ای مثل آلو ترکیب شود از آن خشونت و مردانگی‌اش کاسته می‌شود مثل گرلین ایدیال اکستریم که من دیوانه‌اش هستم. این اواخر بود که به طرز اتفاقی با این جعبه دود( Écrin de Fumée ) از سرج لوتانس آشنا شدم. اسمش اول من را کمی نگران کرد که تم کار باید خشن باشد و این یعنی سردرد، چون بالاخره جعبه دود است و بیانگر همنیشینی تنباکو و آتش!
تستش کردم و در جا عاشقش شدم! دلم خواستش نمیدانستم تنباکو در کنار کاکائو هم میتواند انقدر دلپذیر باشد.
تولدم نزدیک بود و بر اساس سنتی که بین ۶ دوست صمیمی داریم (ویش لیست تهیه میکنیم از کادوهایی که میخواهیم هدیه بگیریم!) این معجون زیبا رو کادو گرفتم.
مخلص کلام اینکه نت کاکائو (به حالت خشک و تلخ و نه شیرین) از اول کار تا پایان فاز دوم به خوبی در کنار بوی رام و تنباکو دلبری میکند و اما حضور دود که در اسم این عطر بولد شده از نظر من آنچنان قوی نیست! پایه‌های این رایحه بر اساس روایح چوبی و تنباکو شکل گرفته طوری که با جان دادن تنباکو رایحه هم جان میدهد.
دوستی به زیبایی اشاره کرد که این عطر طرفداران هر سه ژانر تنباکویی، بوزی و گورماند رو راضی نگه میدارد و چه گل گفت!
رایحه همه پسندی دارد و پخش بو در سه چهار ساعت اول با سه تا چهار اسپری یک هاله در اطراف شما ایجاد میکند به قطر تقریبی دو متر. بعد ضعیفتر میشود. ماندگاری تا تقریباً ٨ ساعت در زمستان و هوای نزدیک به صفر درجه و رطوبت ٧٠ درصد.

با آرزوی سربلندی و آرامش 🌸

به به عجب عطری؛شروع شلوغ و آزار دهنده اش رو که کنار بذاریم،واقعا عطر زیبا و جذابیه.
شبیه یک آدمی هست که وقتی باهاش هم صحبت میشی،اولش بد اخلاق و نچسبه اما وقتی باهاش گرم می گیری،اون هم دل به دل ات میده و حسابی رفیق میشید و دیگه دلت نمی خواد از جات بلند بشی و باز هم باهم قرار بذارید.

شروعی تند و تیز و مشروبی که بیشتر شبیه سیروپ یا همون شربت خودمونه البته منظورم حس دارویی نیست و بیشتر اینجا شبیه شربت های شیرین کننده قهوه و دسر و ... هست که فرمی کاکائویی_تنباکویی داره.این وسط برای من رز بالزامیک و ترش ای هم حضور داره که با گذشت زمان از بالزامیک بودن اش کاسته میشه و کمی حتی تم گلی می گیره.توی یک بازه کوتاه شبیه عطرهایی میشه که رز و عود توش داره اما به هیچ وجه تم عربی یا حرمی نداره.
بی نهایت زیبا و صمیمی هست.
بوی تنباکوی سوخته و کاکائو که حس شیرینی و وانیلی هم توش داره.
هرچی به انتها نزدیک میشیم رایحه از بوزی بودن به کاکائویی شدن و البته چوبی شدن میره و تغییر نت های این عطر بسیار زیبا و جذاب اجرا شده.

یونی سک.س هست به نظرم و مناسب فصول سرد.
پخش و ماندگاری خوبی هم داره اما انتظار بیشتری ازش داشتم.
تا گرون نشده بخرید و زمستون سال بعد باهاش کیف کنید.

مخلص

آب دستتون بزارید زمین تا هوا سرده این عطر تست کنید
خیلی خوبه خیلی خوبه
ترکیب رایحه دودی مشروبی تنباکویی خارق‌العاده
شاید ترکیب آشنا باشه اما رایحه یونیک و خیلی خوش مزه ایی از کاکائو دودی داره
این چند روز برفی تهران رو با این عطر زندگی کردم
🥶🌱🩸

جعبه‌ دود
از معدود عطرهایی ست که با حفظِ تعادل میانِ جنبه‌های شخصیتی، پله پله همگی اون‌هارو به نمایش می‌ذاره..
از نمایان شدنِ نیمه تاریک وجودش واهمه نداره.. میل به کناره‌گیری داره.. در عین جدیت مهربان، به هنگام تاریکی مسکوت و وزین، و به وقتش کمی بازی‌گوش و صمیمی است.. حالاتی شاعرانه داره؛ و مهم‌ ترین و محترم‌ ترین خصلت‌اش برای من اینه که، به هنگام فراغ هم متفکره! خودش رو غرق نمی‌کنه.. از لذت‌های دنیوی بی‌زاره، و این خیلی با ارزشه..!
قطعه‌ی آداجیو در سُل ماینِر (Adagio in G minor) به ساختِ آلبینونی رو گوش بدید که برای ساز‌های زهی، ویولن، چلو و ارگان نوشته.. ایکخان د فومی اون رو می‌نوازه.. این نوایِ عارفانه که جنس غمش متفاوته و به جست و جوی غیب و معبود است. و این غم، شادمانی‌ ست..
..................
فاز اولیه: ابری حجیم به رنگ قهوه‌ایِ سوخته از پودر کاکائو به همراه دانه‌های ریز و نامعلومِ قهوه، در آغوشِ باز و مهربانِ تنباکو..
این حجمه، آزرده و در اتاقکی تیره، فلزی‌باروتی، و انبوهی از دوده حبس میشه.. سویه‌های بوزی‌الکلی به کار تزریق می‌شن به همراه وهم گذرایی از لاک‌الکل برای من..
این اتمسفر، جایِ پای خودش رو محکم کرده و به این منوال ساعاتی مهمان شما خواهد بود..
از سوی دیگه بخورِ کندر و خطوطِ لامی شعاعِ قابل توجهی از ترکیب رو دست میگیرن..
این آمیزه، فضا رو مخملی‌تر و نرم‌تر خواهد کرد؛ چاره اش صبره..
صندل وود، بخور، چرم و باده؛ یک تلفیقِ بی بدیل و با مسما پدید میارن..
بخشِ فلزی دودی‌‌باروتی رو مرکز ثقلِ این هنر می‌دونم.. این بخشِ آزاردهنده تاریک که از بطنِ صفحات گورماند پدید اومده.
اون صفحات تبدیل به کاغذی کاهی می‌شن، و از نقطه‌ای شروع به سوختن می‌کنند که ذره‌بینی اونجا، حائل میانِ خودش و نور است..
اخطار؛ شاید در این قسمت فضای بیمارستان براتون تداعی بشه.. انگار قشنگ نشستید وسطِ راهرو و سرم به دست، شکلات میل می‌کنید. اگر چنین چیزی رخ داد، ذهنتون رو متمرکز کنید و به ابعاد دیگرش توجه کنید.
طیف رنگیِ خاصی داره..
به ترتیب؛ مشکی، قهوه‌ای سوخته، نقره‌ای، خاکی، و خاکستری..!
این تناژ، فاش کننده سیرِ شخصیتیِ اوست!
یونیسکس.‌. بسیار توانا در ساخت کرکتر و قادر در خلقِ کانسپت..
ماندگاری‌ بسیار خوب.. پخشِ متوسط
حرکتِ قدوم و رقصِ نت‌ها بسیار عالی..
ویولن سل رو بدیم بهش بنظرم. منتهی قبل از تک نوازی‌اش صبا به زیر گوشش خواهد خواند:
زین باده می‌خواهی برو اول تُنُک چون شیشه شو
چون شیشه گشتی بر شکن بر سنگِ ما بر سنگِ ما...

سلام کسی تست کرده ازین عطر؟