HERMES - Terre d'Hermes Parfum

تق هرمس پرفیوم (تغ دی هغمس پارفوم)

مردانه
کد کالا : ATR-31170
نوع عطر : پرفیوم
check icon ضمانت اصالت کالا
مشخصات رایحه
گروه بویایی : چوبی چایپر
طبع : معتدل
مشخصات تولید
نام برند : هرمس
کشور مبدأ : فرانسه
سال عرضه : 2009
کد کالا : ATR-31170
check icon ضمانت اصالت کالا
تعداد بن این کالا : 140
بن های فعلی شما : 0
می‌توانید مصرف کنید : 0
قیمت پس از مصرف بن ها
7,000,000 تومان
رای کاربران
  • عاشقشم
    174
  • نمی پسندم
    70
  • - 25 سال
    11
  • + 25 سال
    116
  • + 45 سال
    21
  • روزانه
    75
  • رسمی
    69
تعداد رای های ثبت شده : 743
ترکیبات اعلام شده
توضیحات

رایحه ای واقعا استثنائی و به معنای کلمه خاص که میتواند روح آسمان را به زمین پیوند بزند، عطری کاملا تک مخصوص همه سلیقه هایی که تا بحال بدنبال محصولی منحصر بفرد، عالی، ماندگارو بسیار شیک بودند، روح جوانی و آزادی و عشق را با تمام وجود به روح انسان پیوند میزند این عطر کاملا خارق العاده نسخه پرفیوم (درصد الکل بسیار پایین)  از شرکت هرمس میباشد که در سال 2008 وارد بازار شد.

«تق هرمس پرفیوم» گرما و چگالی چوب را با نرمی لوبان و درخشش گیاه شیسو آمیخته می‌کند. بطری شیشه‌ای این عطر با طراحی و معماری خاصش در قسمت‌هایی به فلز تبدیل می‌شود، بافتی صیقلی به خودش می‌گیرد و سپس حالتی حکاکی‌شده پیدا می‌کند تا شکل‌وشمایل یک اسپری فلزی دوباره پُرشدنی را پیدا کند. سطحی از بطری هم به‌واسطه پتینه‌کاری حالت درخشان‌تری به خود گرفته است تا ظرافت و شخصیت متفاوتی به بطری این عطر بدهد.

«تق هرمس پرفیوم» این حس را به شما منتقل می‌کند که انگار روی زمین دراز کشیده‌اید، حرکت زمین را لمس می‌کنید و به آسمان‌ها خیره می‌نگرید. این عطر همچون روایتی نمادین از کاوش در جهان ترکیبات خام و دگردیسی آنها شما را به‌سوی خودش جذب می‌کند؛ ‌همچون رمانی که از قدرت کیمیاگری عناصر ناب با شما صحبت می‌کند و میان زمین و آسمان معلق می‌ماند؛ ‌همچون سفری به‌سوی قدرت‌های ناب و شاعرانگی. عطری چوبی و سرشار از نت‌های گیاهی و معدنی.

با معرفی این ادکلن در سایت عطر افشان میتوانید با استفاده از آن  روزهای خوبی را داشته باشید .

نوع عطر پرفیوم
برند هرمس
عطار ژان کلود النا
طبع معتدل
سال عرضه 2009
گروه بویایی چوبی چایپر
کشور مبدأ فرانسه
مناسب برای آقایان
مناسب فصل پاییز
اسانس اولیه پرتقال، گریپ فروت
اسانس میانی سنگ آتشزنه
اسانس پایه لوبان ، خزه درخت بلوط ، روایح چوبی
نمره کاربران
Terre d'Hermes Parfum-تق هرمس پرفیوم (تغ دی هغمس پارفوم)
رایحه
8.2
223 رای
ماندگاری
7.6
281 رای
پخش بو
7.3
278 رای
طراحی شیشه
7.3
222 رای
این عطر برای من یاد آور ...
محصولات دیگری از برند هرمس
اخبار برند هرمس
عطرگرام
نظرات کاربران (349 نظر)
راهنمایی مطالعه نظرات :
* نظرات اصلی که بدون خط آبی هستند نظرات مرتبط با محصول می باشند. نظرات پاسخ که با خط آبی هستند ممکن است از بحث در مورد این ادکلن فراتر رفته باشند.
** برای مطالعه نظراتی که صرفا مرتبط با این محصول هستند نظرات اصلی را مطالعه نمایید.
درود بر همه ی دوستانِ عزیزِ عطر افشانی.

شـیشـه ی عـطرِ بهـار، لـبِ دیـوار شـکسـت
و هـوا پُـر شـده از بـوی خــدا......

تق هرمس ادوپرفیوم،
عطری خوشبو، معتدل، باکیفیت و شیک،، عطری که از همون ابتدای استفاده تا حال و بعد از این، عاشقش بودم و هستم و خواهم بود... عطری شیک و باوقار و مجلسی و مناسب روزهای پیش رو،

پیشاپیش سال نو را به همه دوستان عزیز و مهربان و معطّر عطر افشانی، تبریک عرض میکنم.
امیدوارم سال ١۴٠١ سالی خوب، همراه با صحّت و سلامتی، سالی پُر از خیر و برکت و سالی معطّر برای همه ی شما دوستانِ عزیزم باشه.
در پناه حق.
27 اسفند 1400 پاسخ تشکر
47 تشکر شده توسط : فرهاد مهریار

تِغ‌هرمس…
قد بلندو رشید با موهای صاف خرمایی که نیازی به شانه کردن و سشوار ندارن و همیشه لحضه آخرررر جلوی آینه همراه سوت زدن با فرو بردن دستش لای موهاش مرتبطشون‌میکنه…
تک پوش ساده سرمه ای و شلوار جین آبی ملایم…،
سدان آلمانی( ب‌ام‌و سری پنج E60 ترجیحا نوک‌مدادی) که هنوز هم بعد ازگذشت یک دهه چشمای هرکسی رو برای لحظه ای خیره خودش میکنه!
تاخیر های ده دقیقه و یک ربع همیشگی!
تلفن جواب ندادن های حرص دربیار…
«ببخشید موقعیتش رو‌نداشتم» های آبکی…
یک سر و هزار سودا !
قرار های کوتاه و توام با عجله ،مفید و بی سوتفاهم!

+ : کی وقتت آزاده باز همو ببینیم؟
_ : خبرت میکنم …

(پ‌ن : تِغ‌هرمس رو انتهای بهار بپوشید تا اواسط پاییز، ادغام رایحه این عطر با بوی برخاسته از تریم چرم خودروهای آلمانی توام با رایحه میکاپ نیمه غلیظ همدم محترمتان ، فضایی بسیار دلنشین برای شما به ارمغان خواهد آورد خصوصا درمسیر رفتن به یک شب‌نشینی نیمه رسمی!)
28 مهر 1401 پاسخ تشکر
31 تشکر شده توسط : فرهاد Rezvani
اتفاقا برعکس اگه باهاش رفیق شی و سرو کله بزنی از کالبد رسمیش بیرون میاد و خیلی متواضع باهات خودمونی میشه و یه رایحه مرکباتی چوبی شیکی میشه که همیشه دوستش داری ولی غیر مستقیم میگه منو با یه تیپ رسمی خوب بزن
19 فروردین 1402 پاسخ تشکر
4 تشکر شده توسط : Rezvani nazanin

تو را من چَشم در راهم؛ شباهنگام
که می‌گیرند در شاخِ تَلاجَن سایه‌ها رنگِ سیاهی
وَزان دل خستگانت راست اندوهی فراهم
تو را من چشم در راهم؛ شباهنگام
در آن دم که برجا دره‌ها چون مُرده ماران خُفتِگانند
در آن نوبت که بندَد دستِ نیلوفر به پای سَروِکوهی دام
گرم یادآوری یا نه؛ من از یادَت نمی‌کاهم؛ تو را من چشم در راهم!


مخلوقی بسیار همجوار، مُقارن، هم‌نشین وَ معاشر که عمیقا میل به سازش با آدمیزاد دارد! شبیه به تماشای نورِ آفتابِ روشن، طلایی رنگ، نیمه گرم وَ پاییزی است که اطرافِ سایه‌ی نمورِ یک تکه سنگِ بزرگ و یخ‌زده را درخشان کرده! شبیه به مراوده وُ آمیزشِ پوستِ صورت با علف‌های نیمه مرطوبِ جنگلی که نورِ آفتاب را از لای شاخ وُ برگِ درختان بلند به سرقت می‌برند! ارگِ باشکوهی که در آن مرکبات از میوه به پیام‌آور تبدیل می‌شوند وُ گریپ‌فروت شاه و پرتقال ملکه‌ی آتش آن هستند. رایحه ای مرکباتی چوبی خاکی اسپایسی نمدار که در قلب خودش یکی از معصوم ترین رگه‌های تلخی را جاداده وَ در ماورایِ یک خیالِ شیرین آدمی را به مرزِ بازیابیِ واقعیت می‌برد و دوپای مغموم را از رویِ دیوارِ کشف به دشتِ وسیع و پُراُبهتِ حقیقت پَرت می‌کند!
اکتشافِ شیرینی‌ها مابینِ تلخی‌ها و بالعکس!
تغ درنگاه کوچک من شبیه به خود زندگی است. تولد، ایجاد، حضور... شبیه به لمسِ چگونگیِ بودن است!
فهم آن است که ای آدم بدان این تلخی شیرینی در سر دارد و آن شیرینی تلخی وُ هر دو به خاک می‌انجامند...
پس لذت ببر از رطوبت باران و میوه‌های درختِ حیات را بدون ترس بچین و گاز بزن! از سقوط نترس. از هبوط نرنج.
آدم تو حوا داری وُ حوا تورا! وَ هردو یک زندگی پیش رو...
تغ یعنی ای آدم معاشقه کن و لذت ببر.

تلخِ بَلد وُ بالغی که تو باشی وُ تشنه‌ی نابلد وُ نوباوه ی کشفِ شیرینی که من! رطوبت جان داری که تو... خاک بر باد رفته ای که من!

در دورترین اتم‌هایِ آن شریانِ تلخ یک سرزمین ناشناخته‌ی قطبی درانتظارِ کشف شدن است. سرمایی که از دل افسانه‌ها بیرون زده و با رطوبتِ چوبی و خاک خورده‌ی خود همان نور آفتابِ پاییزی را ارزانی آدمیزاد می‌کند. در جان این اثر رایحه ای وجود دارد از جنسِ سلوک و آرامش. چیزی شبیه به بوی سنگ مرمر و گرانيتِ تازه استخراج شده از معدن که مدت‌ها زیر آفتاب رها شده و حال تلفیقی است از فوتون های بازیگوشِ نورباستانی و رایحه ی کهنِ زمین! به حدی آن رایحه ننامیدنی است که توگویی میل به القا و آموختن دارد. شبیه به ذِن بودا که در پی نورحقیقت، تفکر را به اعماق سکوت تزریق می‌کند!

تغ فهمِ فاصله‌ی خورشید است تا اعماق زمین.

حیف که در جهان آدم جمله‌ها باید به نقطه برسند.
ما تشنگانِ رهاکردن و از سرخط دوباره شروع کردن هستیم! که اگر نبودیم، من تا به آخرم برای تو مینوشتم ای افسانه.
مرسی ژاون کلود عزیزم. مرسی هرمس محترم. مرسی ای هنر. مرسی ای هنرمندان. ممنون که مارا رها نکردید.

من اینجا از فراموش شده‌ترین خاک زمین!
از رها شده های در باد...
از میان نان های قرضی و لاله های از خون شکوفه زده
با تو می‌گویم وُ از تو برای تو می‌نویسم.
از تاریکیِ دوران و حصارِ کشیش‌هایِ ناجور
از میان غدغن های دائم و سبزهای به سرخ رسیده
از این بغض خانمان سوز. به توی ای نور؛ سلام.
از فَرای اشک؛ از آنجا که دستِ دختران را پسران نگرفتند وَ انحنای آتش کمر آنها را جای بازوی مردان چماقِ سردِ جهل شکست
از این جغرافیای وارونه ی چماق به دست؛ به تو ای آزادی؛ سلام.


عصیانِ نوشیدن در سَر داشت.
در گوش او نجوا می‌کردند فرشتگان... شیطان فَرای آن‌ها
بنوش بنوش بنوش! سَر بکش این سیالِ فراموشی را
خدا کنارش نشست و با خشم گفت : ننوش ای فرزند خاطی!
گفت : همین‌گونه که هستم مرا دوست بدار ای خالق
خدا گفت : ساکت! ننوش. دم نزن...
گفت : من آزادِ افسانه ام وَ تو در همین قامت یا عاشقم باش یا ترکَم کن! و خدا او را ترک کرد..
از آن پس او ماند، شیطان، سیالِ جادویی و رقص با فرشتگان...
اما شنیدم در بین ابرها کسی می‌گفت
خدا با لبخند و شادی به آن رقصِ مستانه تماشا می‌کرد!

تغ سیالِ فراموشی است!
رقص اشک آلودِ بشر است با فرشتگان سقوط کرده...
اُپرای باشکوه هبوط؛ جاری در سالن انتظارِ صعودِ آدمی...!!
27 دی 1400 پاسخ تشکر
29 تشکر شده توسط : مهریار حسین رفیعی

8
رایحه
7
ماندگاری
7
پخش بو
4
طراحی شیشه
درود
سال‌ها پیش وقتی ۱۸ سالم بود عاشق این عطر بودم. اما خب وضعیت مالی هیچوقت اجازه نمیداد که یه بطری رو بخرم.
یه روز یکی از دوستان گفت برام از فرانسه یه عطر آوردن که بود آب پرتقال میده. خیلی حال به هم زنه 😂
گفتم میشه ببینم؟ باورم نمیشد به تق هرمس می‌گفت آب پرتقال😂😂 گفتم من عاشق این بو هستم و این‌جوری شد که اون بطری رو به رایگان هدیه گرفتم.
هرسال لحظه شماری میکنم که نسیم‌های خنک پاییزی شروع بشه و بتونم از این شاهکار استفاده کنم.
تق یه شمشیر دولبه‌ست؛ بازخوردها اینجوری بوده که یا عاشقش میشن یا ازش بدشون میاد. اما یه چیز خیلی مهمه. عطر باید اول روح خودمو جلا بده و بعد دیگران …
12 مهر 1401 پاسخ تشکر
28 تشکر شده توسط : nazanin حسین رفیعی

8
رایحه
5
ماندگاری
6
پخش بو
8
طراحی شیشه
امشب، شب تولدم. روی مبلی در هتلی نشسته ام و ساعت کوکی ام را کنار گوشم گذاشتم. صدای موتور ای تی ای دهه شصت میلادی داخل ساعت کوچک و مشکی وستندواچ، نوازشم میکند. به زمان فکر میکنم، به فکر های احمقانه، به اشتباهات و خوشی ها. این صدا، زمان، گذشت زمان، صدای موتور پیچیده ساعت، صدای ثانیه ها، حرکت، تولد.

و بوی تق هقمس، که وادارت میکند فکر کنی، به حرکت؛ به پویایی، سکوت، پرتاب شدن، غرق شدن، زنده شدن و مردن.

به زندگی.
11 فروردین 1403 پاسخ تشکر
27 تشکر شده توسط : محمد هاشم پور
همه چیز در آخرین آدمی خلاصه می‌شود که در تنگنای شب به یاد می‌آورید، قلب شما آنجاست..
"چارلز بوکوفسکی"
11 فروردین 1403 پاسخ تشکر
22 تشکر شده توسط : هاشم پور My2
سلام و تبریک.
برای ساعت عقربه‌ای ارزش قائل هستید، موومنت‌ش رو میدونید،همین کافیه که پی ببرم مفهوم ارزش‌مندی جدای از ترندینگ رو به خوبی آشنایی دارید.
ساعت پیچیده‌ای که ما رو وادار به این اعتراف میکنه انسان در طول تاریخ،پیشرفت کرده و راه حلی برای انفجار جمعیت پیدا میکنه. هرچند مشکل لاینحل، مسئله‌ی بودن و زمان هست که فکر کردن بهش،ابعاد زندگی رو گسترش میده.
تق هرمس پارفوم رو دیشب،پس از سه سال اسپری کردم. دیشب دکانت بود از سایت محترم آ.م‌ین. مرتبه اول سمپل یود از همین عطرافشان.
دوز ادویه‌ای کمتر به مشامم میخورد و یک بوی دلنشین کهربایی و خاکی به ریه‌هام تزریق شد.
تق هرمس پارفوم لبخند به سنگین ترین روح میاره.
11 فروردین 1403 پاسخ تشکر
19 تشکر شده توسط : هاشم پور فرهاد
مخلصیم
11 فروردین 1403 پاسخ تشکر
2 تشکر شده توسط : complihanicated بابک

یک عطر عالی و محشر برای آقایون.
به شدت بوی صمغ و چوب میده و کنارش بوی مرکبات هم میاد. اگه بخوام با کلمات معمول توصیف اش کنم یه عطر تلخ و نمناک هست فاقد هر نوع نت شیرین، یا ادویه. فک میکنم خیلی بوی خاص و اروپایی ای داره. دقیقا حس قدم زدن در هوای گرفته و ابری و بارونی جنگل های اروپا.
نسخه پغفوم و ادو تویلت بسیار شبیه هم هستن. من فک میکنم که نسخه تویلت، فلفلی تر و مرکباتی تر هست در بستر بوی خاکی. اما پغفوم بیشتر بوی چوب و صمغ میده و کمی هم مرکبات.
ضمن اینکه به نظر من نسخه پغفوم همه پسندتر باید باشه نسبت به تویلت. چون دومی، بوی محکم تر و خاص تر و خاکی تری میده به نظرم.
واقعا عطرهای زیبایی هستن و لذت بردم. فک میکنم از طرفداران پر و پا قرص رایحه های چوپی چایپر که از نت های شیرین فراری ان هستم!
08 مرداد 1402 پاسخ تشکر
27 تشکر شده توسط : حسن شجاعی کوروش

واقعا ازون عطراییه که کرکتر خاص خودش رو میطلبه، در تصوراتم یه آقای میانسال هنرمند و آروم و باپرستیژ و خوش‌پوش این بو رو میده :) بهتره که در فصل مناسب خودش و به مقدار کم اسپری شه تا جذابیتش دو‌ چندان شه
19 اردیبهشت 1403 پاسخ تشکر
22 تشکر شده توسط : inas مهریار

$
10
رایحه
8
ماندگاری
9
پخش بو
9
طراحی شیشه
به نام خدا
درود خدمت تمامی دوستان
من به شخصه عاشق این عطرم
ممکنه شما هم همینطور باشید
محدود افرادی اند که از تق هرمس بدشون بیاد
خیلی از افراد این عطر رو میزنن اما با این وجود ، هیچوقت هیچوقت برای من تکراری نمیشه ...
اشخاص خیلی خاص معمولاً از این عطر استفاده میکنند
همه هم اگر تو عطر فروشی این عطر رو بو نکرده باشن ، حداقل یک بار یک نفر این بو رو میده
شاهکاره واقعا
حتی اون بوی خاک نم خورده روح و روان منو آرامش میده
15 تیر 1403 پاسخ تشکر
20 تشکر شده توسط : هادی موسوی اسماعیل کبیری سامانی
درود.کاملا موافقم باهاتون.بی نظیر خاصه و رایحه ش برای من تقریبا هیچ جایگزینی نداره.عطری بود که توی قرار اولم پوشیدم و اون روز رو بهترین روز عمرم کرد.همچنان هم برای دو نفرمون یاد آور خاطره اون روز خوبه
18 تیر 1403 پاسخ تشکر
14 تشکر شده توسط : inas یاس

8
رایحه
3
ماندگاری
3
پخش بو
7
طراحی شیشه
سلام دوستان جان .
تغ دی هغمس پاغفوم عطری نیست که نیاز به معرفی داشته باشه .
با لطفی که همه دوستان داشته اند و حاصل دلنوشته هایشان سی صفحه شده است.
و با سال ها خوشنامی و بلندآوازگی.
و با لشکری از دوستدارانش در سراسر جهان.
در شناسنامه خود قصیده ها دارد این رایحه ی دلنشین .

حال وقت آن است که پا بر زمین بگذاریم و آنچه را امروز در دستانمان است بیازماییم .

نتیجه آزمون سمپل خریداری شده از عطر افشان :
حجم تستر 1.5 میل.
بچ کد : CDBBS
تاریخ ساخت : 04-2018
تاریخ خرید سمپل : 05-2022
اصالت : تایید شده.
متریال محل آزمون : دو مرتبه : پیراهن تترون مردانه ، کت پشمی مردانه.
تعداد پاف در هر بار آزمون : سه پاف استاندارد.

نتیجه ارزیابی :
اوپنینگ : به شدت ضعیف است. اثری از فوران بوی مرکباتی دیده نشد. در حدود پنج دقیقه بوی الکلی به همراه بوی مرکباتی خفیف و پس از آن رایحه مرکباتی خیلی خفیف با پخش بسیار ضعیف که فقط از فاصله چند سانتیمتری قابل استشمال است. این مرحله در حدود نیم ساعت تداوم داشت.

نوت دوم : با توجه مستندات مرجع، نوت دوم سنگ آتشزنه است که حداقل در نسخه بررسی شده ، رایحه مشخصی از آن مشاهده نشد، و عطر مستقیما به نوت سوم منتقل گردید.

نوت پایه : نوت پایه ای به صورت مشهود مشاهده نشد، صرفا تداوم نوت اولیه (رایحه مرکباتی بسیار خفیف) که به صورت خیلی کم محسوسی ، حال و حوای چوبی کمرنگی به آن افزوده شد. قدرت عطرافشانی در این مرحله هم بسیار ضعیف و فقط از فاصله یکی دو سانتی پارچه قابل استشمام است. این شرایط هم مجموعا در حدود پنج ، شش ساعتی تداوم داشت.

جمع بندی :
از نظر رایحه : تقریبا خطی و بدون تغییر، دارای رایحه مرکباتی بسیار ضعیف و با مقدار خیلی کمرنگی روایح چوبی.
از نظر قدرت عطرافشانی : بسیار ضعیف ، تقریبا فاقد قدرت پخش، فقط از فاصله چند سانتی متری قابل استشمام است.
از نظر ماندگاری : تا حدود شش ساعت روی پارچه پشمی و تا حدود سه ساعت روی پارچه تترون (این آیتم نیاز به این توضیح دارد که ماندگاری به معنای عطرافشانی نیست، بلکه با توجه به قدرت عطرافشانی بسیار ضعیف، فقط خود پارچه مقداری معطر است که با بوییندن پارچه از نزدیک قابل درک است)

افسوس ، شاید باید به روزگارانی قبطه داشته باشیم که عطرهای استوره ی مان زندگی می کردند و بر سرزمین روایح حکمرانی داشتند...

روزگارانتان عطرآگین.

[EDITED] 1401/02/31 11:15
30 اردیبهشت 1401 پاسخ تشکر
19 تشکر شده توسط : خاطرات یک گور کن مهریار
درود بر شما

بنده نسخه EDT رو دارم و واقعا لذت میبرم از رایحه‌اش، نسخه Parfum تست نکردم ولی باید این موردُ مد نظر قرار بدید که بخاطر غلظت بالا نباید تعداد پافُ کم کنیم و توقع پخش و ماندگاری داشته باشه... با توجه به گذشت بیش از یک دهه از تولید این عطر قطعا مثل سایر عطرهای قدیمی ریفرموله شده و قدرت سابقُ نداره، پس تنها یک راه میمونه برای بالا بردن پخش و ماندگاری عطر که اونم بالا بردن تعداد پاف عطر هست...

موفق باشید
30 اردیبهشت 1401 پاسخ تشکر
13 تشکر شده توسط : مهریار علیرضا موسوی
سلام جناب محبی عزیز.
ممنونم عزیز دل.

حق با شماست، این روش جواب می دهد.

اما بگذار کمی با هم درد دل کنیم.

همه ما به دنبال راه کارهایی برای ادامه زندگی مان با دنیای روایح هستیم.
در زمانه ای که از دوران طلایی «پرفورمنس» فاصله گرفته ایم.

این عطر و بسیاری از عطرها را هنوز هم می توان با تعداد زیاد پاف روی پوست، در نقاط گرم و نبض دار، پشت گوش ها، روی موها و سایر روش هایی تهاجمی، استفاده کرد،
و مخاطبین را از لذت رایحه دل انگیز آنها بهره مند ساخت.
اما بسیاری از عطرها قدرت عطرافشانی از روی پارچه را تا حد زیادی از دست داده اند،
به شکلی که حتی با تعداد پاف بالای روی پارچه نیز، انتشار درخور توجهی ندارند. 

وقتی برای استفاده از یک عطر، سر و بدنمان را به این شکل عطرآگین و عطرباران می کنیم، اطرافیانمان از رایحه آن بهره مند می شوند،
اما خودمان به میزان قابل توجهی لذت بهره مندی از رایحه را دست می دهیم.
گرچه بی لذت هم نیست، اما به میزان زیادی شامه مان پرمی شود،
حرکات زیبای نت ها را از دست می دهیم،
روایح غالب، چنان پرفشار در حس بویایی می آمیزند که روایح ظریف مجال درک شدن را از دست می دهند.
و حتی بسیاری از اوقات حس بویایی، در وفور رایحه، خاموش می شود،
و دیگر خودمان لذت و حظی از عطری که پوشیده ایم نمی بریم.

من در دوران طلایی عطرهای اصیل و قدرتمند زیسته ام،
روزهایی که وقتی چند پاف روی آستین تیشرتت میزدی،
و پا در خیابان می گذاشتی،
تو می رفتی و عطر محبوبت، همچون طاووسی زیبا به دنبال تو روان بود،
و گاه بگاه، حرکت دستی، وزش نسیمی، رایحه دل انگیزش را به مشامت می رساند،
و غرق در لذتت می کرد.

ما اینجاییم که تجربیاتمان را با هم زندگی کنیم،
لذت هایمان را،
لحظات زیبایی را که با روایح گذرانده ایم،
دعوت کنیم از دوستان دیگر برای پیوستن به شادی هایمان،
برای لذت بردن از میهمانی روایح روح نواز،

و البته حسرت و غم هایمان را،

امروز دوباره نقد کردنِ عطرهای اسطوره ای مان،
نه تحقیری ست بر آنان،
نه افتخاری ست بر نقاد،
که مرثیه است و حرمان، 

حق با شماست عزیز دل،

همچنان تغ را خواهیم پوشید،
به همان شیوه ای که فرمودید،
و به هر مقداری که لازم باشد،
حتی نه برای خودمان،
بلکه به احترام یک دوست،
همانطور که خودمان را می آراییم،
برای دوستی عزیز،
با لباسی برازنده،
مویی آراسته،
و البته رایحه ای دلنشین.

روزگارت عطرآگین.
03 تیر 1401 پاسخ تشکر
27 تشکر شده توسط : مهریار حسین رفیعی
جناب کوروش عزیز،
سلام و وقت بخیر
نکته خوبی فرمودید! با زیاد زدن عطر، خودمون لذت عطر رو از دست میدیم.
البته یک نکته رو در نظر بگیرید، پاف های سمپل از پاف های ادکلن بزرگ کمتر هستند!
مثلا ۳ پاف از سمپل (به طور معمول) اندازه یک پاف ادکلن بزرگ هست.
تق هرمس هم پخشش اون قدر که فرمودید ضعیف نیست، این احتمالا به خاطر تست از روی سمپل بوده، و یا اینکه در هوای گرم بوده .
معطر باشید🌹
03 تیر 1401 پاسخ تشکر
4 تشکر شده توسط : 𝐴𝑟𝑑𝑒𝑠𝒉𝑖𝑟 𝑆 علیرضا
سلام و عرض ادب

به چه نکته خوب و درستی اشاره فرمودید...

بنده هم زمانی که پاف زیاد بزنم از عطرم ( برای پخش بیشتر ) اون لذتی که باید رو نه تنها نمیبرم بلکه حتی ممکنه آزار دهنده هم بشه برای خودم...

چون نزدیک ترین فاصله از عطر اسپری شده رو خود فرد داره با عطرش و بالطبع نزدیکی فاصله و پاف زیاد ممکنه چندان برای خود فرد خوشایند نباشه و لذتی که باید رو نبره ولی خب چه میشه کرد عطرهای امروزی متاسفانه اکثرا پخش ضعیفی دارند.

باتشکر از نکته سنجی شما... روزتان بخیر
10 دی 1401 پاسخ تشکر
11 تشکر شده توسط : کورش اچ محسن
سلام ایلیا جان.
ممنون از لطف شما.
شاد و سربلند باشی.
12 دی 1401 پاسخ تشکر
1 تشکر شده توسط : بابک

واله
حیران و ایمن
با خیالی آسوده از عادت
تنها و در گرد کویر
با مرقّعی پر از وصله و نعلینی سفت و فولادی.
غبارآلود و خاکی... اشک می‌ریزی؟
گِل می‌شوند در این عرصات هیچ در هیچ و پر پیچ و در نپش گونه می‌خشکند.
تشنگی، اقیانوسی محیط بر جزیره‌ی حلقوم.
سیرابی، معجزه‌ای نامعقول و بعید.
بی‌آبی‌ی که نه می‌کشد نه رها می‌کند.
سیزیف را حق اعتراض نیست.
پرومته را جگر دریده‌اند.
سایه‌‌ساری نمی‌توان یافت جز سایه‌‌ی خود:
تنها خنک‌جغرافیای در دسترس، ولی باز دورترین

گفتم:
_دمی به زیرش بشین
آسوده باش!
گفت:
_نمی‌شود! باید از خویش جدا شد...
_از خویش جدا شو!
_نمی‌شود! خورشید بی‌امان می‌تابد.
_بهانه می‌آوری!
_نه!
_پا برای دویدن که داری؟ به سمت آن تپه بدو!
_ آن تل بی‌سایه؟
_ آری. به سمتش بدو! چیزکی آنجاست.
_'چیز'؟ مزاحی‌ست بیابانی؟
سال‌هاست که فارغ از وجود و موجود، 'چیزی' به چشم ندیده‌ام. 'چیز' دیدن در این هیچستان عجبی‌ست، ولی می‌روم. به نظر که بیارزد.
_می‌ارزد.

رفتم یا ... رفت. بی‌خیال! مدت‌هاست که دیگر نمی‌دانم کدام ضمیر را برای 'فعل‌'هایم استفاده کنم.
تلی بی‌چیز
مجرد از سایه
خالی از موجود
فارغ از هویت؛ که هیچ تپه‌ای جز انباشت میلیاردها غبار روی هم نیست.
من نیز می‌روم که بخشی از آن شوم
شاید خلائی که بین این غبارگان لیز می‌خورد و می‌لغزاندشان. پس از سال‌ها هنوز جز خلائی بیش نیستم.

هممممممم... بگذار ببینم... گفت: اینجا، کنار تپه، چیزکی هست...
کنار تپه بنشسته همی گفتم که کو کو؟ کو کو؟
دنبال چه باید گشت؟، وقتی نمی‌دانی به شوق کدام 'چیز' آمده‌ای؟
ولی نه! گویی چیزکی هست واقعا!
صبر کن!
اینجا بویی می‌آید...

خستگی، بهترین واژه برای توصیف 'میلی' که هر چه می‌دود به 'کام' نمی‌رسد، نیست... خستگی مزخرف است، ناقص است، ملوّث است، هیچی نیست؛ خستگی نه!
حیرانی چطور!؟ اشباع غریزه! تموّج میل! تشدید هوس! انبساط سودا! رغبت بی‌مرز!
ولی کام؟
خیر!
سالها دل طلب جام جم از ما می‌کرد
ولی ما را توان دهش و سرمایه‌ی تمهید و تامین نبود.

اینجا کویر ناکامی‌ست؛ که اگر کام داشت، کویر نبود و اگر کویر است، خودش گل در بر و می در کف و معشوق به کامست، ولی سلطان جهانم در این کویر، ز چنین کام بی‌نصیب است.
افسانه‌ها می‌گویند جناب دانته هم از برزخ این کویر عبور کرده [و نغمه‌هایش هنوز هم ریگزارها را به رقص می‌آورد] و تق هرمس، این دوشیزه‌ی نجیب، بئاتریسی‌ست مشتعل و منتظر در این کویر ممتد، که شاید روزگاری دانته‌ای ویرانی و حیرت و غربتش را به پیشگاهش عرضه دارد.
چه‌قدر عطش که در این مواجهه به اقیانوس وصال خواهد ریخت؛ صفرهایی که به یک لحظه با قامت نحیف یک حائز معنی می‌شوند؛
عدد می‌شوند و به چشم می‌آیند؛ تو گویی چیزی شبیه به بی‌نهایت باشند؛ پرده‌ای که از میان دو آینه کنار می‌رود؛ انفجار سال‌های انبوه غربت از اصابت تیزی ناگهانی پیوند آتشین عشق
و ... ظهور تق هرمس در بینی‌‌.
البته نه هر دماغی:
بینی آن باشد که او بویی برد.
رایحه‌ی تق هرمس به دماغ خیلی‌ها خورده و خواهد خورد، ولی ادراک این گزاره که بعضی عطرها صرفا عطر نیستند و اوه اوه چه اعجازی درون این چراغ جادو خوابیده و چه قیامتی بپا خواهد کرد، وقتی اولین رهایی به جهان بیرون را تجربه خواهد داشت، خود مسئله‌ای‌ست غامض که فقط با خیالی شورانگیز و رها و آزاد از قید و بند است که می‌توان به آن نائل آمد.
باید درید این حریم مه‌آلود سلیقه‌ی شخصی و با نگاهی جویان به روایح نگاه کرد. رفقا حقیقت را نه در سیاهه‌ی الفاظ و متون؛ که در سفیدی زیر و بم و لای خطوط باید جست‌وجو کرد‌. آنجاست که حقیقتی نهفته، لذتی غنوده، معنایی نشسته، شهیدی افتاده و شیشه‌ی عطری شکسته. متن را بدرید تا به حقیقت برسید. روایح را بکاوید و بنوشید و ببوئید و نت‌ها را با گوشت‌کوب دماغ له کنید و از زیبایی‌اش لذت ببرید. آب در عمق خاک است‌. بکَنیم تا بیابیم.

تق هرمس با افتخار از این عطور است:
چه‌قدر رویش، چه‌قدر حرکت، چه زیبا دلبری و اشراق و مکاشفه‌ای. لبریز از هستی، جوش و نوش و شور و شوق و شعف و مستی!

در عرفان می‌گویند یقظه: بیداری. شکوفایی، آگاهی، التفات ...
چه سهل و صاف و ساده. بی‌آلایشی از وجنات این عطر می‌بارد.
یادم نمی‌آید در کدام کتابِ کدام نویسنده می‌خواندم(نقل به مضمون):

کمال یک اثر هنری به این نیست که حفره‌هایش را مدام پر کرد و به آن افزود؛ بلکه کمال یعنی [دانستن این نکته که] چه چیزی را درست در جای خود از اثر هنری حذف کنیم.
یکی از نمونه‌های عالی این روش، مولکول ۰۲‌ئه که معرف حضور هست و تق هرمس هم چه زیبا همه چیز را کنار گذاشته و چه خرامان و معتدل از بین میوه‌ها و چوب و خس‌خس و پچولی و فلفل عبور می‌کند و از هر کدام مشتی به نیاز خود می‌گیرد و شفاف و عفیف، رقصان و لطیف به مقصد خود می‌رسد:
نه چون سالومه‌ی سلطیه؛ که مانند بئاتریسی فریادرس و هرمسی دانا و حکیم:
در نهایت اعتدال!

چکیده‌ی متن:
هانس کریستین اندرسون.
تق هرمس پرتابی‌ست به بافت کلاسیک، سرشار از خوشبختی، بی‌آلایش، روان و پر از رنگ داستان‌های این بزرگوار.
بخوانیم تا بفهمیم!
02 آبان 1403 پاسخ تشکر
19 تشکر شده توسط : 🄼🄾🄽🄰 Mahmoudreza ganjali

Atrafshan logo
عطرافشان
پشتیبانی سایت
عطرافشان
سلام کاربر گرامی
چطور می توانیم به شما کمک کنیم؟