The Zoo - No Perfume

سلام و احترام خدمت دوستان عزیزم:
No Perfume عطریست چوبی - چرمی که در هاله هایی متناقض از دود و بخور تنیده شده است.
یک آنتی Perfume که خشن و عصیانگر است.
یک ناهنجاری جذاب برای انفجار سلول های مغزی!!
شروعی کمپلکس از چرم با سویه هایی بسیار انیمالیک و مرطوب دارد که در همان آغاز حسی چوبسان و دودی آن را درگیر کرده است.
مثلا چی رو میخوای ثابت کنی ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ خیلی خفنی ؟؟ تاریک و بیروحی؟؟؟؟ ترسناکی؟؟؟؟
آره واقعا همه این صفات لایق توست..... ولی آخه چرا؟؟؟؟ چرا اینقدر غلیظ و بی ملاحظه خلق شده ایی ؟؟؟؟؟
روایح دودی با حالاتی گداخته و نیمه سیال ، آکورد زنده و پویایی را رقم زده اند که از اواسط عمر عطر حسی شبیه به سوختن جسمی پروتیئنی و چرب را به مخاطب القاء خواهد کرد.
اینقدر روایح دودی پر فشار و قوی فرموله شدند که هر از چند گاهی از لابه لاشون تک نت هایی قابل تشخیص خواهند بود.
از دهان این هیولای تاریک دودی، چرمی تازه و مرطوب و نیز چوبی ذغال گون فوران میکند و کل ماجرا تا آخر عمر عطر اینگونه خواهد بود.
طراحی رایحه خیلی جذاب و طبیعی است ولی جنس کار به هیچ عنوان عامه پسند و خوشبو نیست.فقط خلق شده برای بازی با شامه مخاطبین خاص خودش.
شخصا این سبک روایح برام جالب هستند و علی الخصوص نوع فرمولاسیون و طراحی های مبتکرانه خانه عطر The Zoo برام جذاب است.
پخش و ماندگاری این کار بالاست و خود این موضوع تاکیدی بر تحمیل رایحه و مازوخ درونی این عطر خواهد بود.

نو پرفیوم عطری خاص اما سنگین وبد پوش (مثل این میمونه که شورتو رو شلوار بپوشی شایدم روزی روزگاری مد شد کی میدونه)
شروعی سنگین ترکیبی از دود و چرم با ته بویی نفتی که به مرور اروم تر میشه حس نفتی محو میشه اما همچنان سنگینه در ادامه کمی چوبی میشه ودر انتها حالتی ادویه ای هم پیدا میکنه ماندگاری وپخش بالایی هم داره. اگه رو لاشه حیوون کمی نفت بریزن واتش بزنن همچین فضایی ایجاد میشه.کسی که این عطرو ساخته یا حسابی مست بوده بعدا فهمیده چی ساخته اسمشو هم گذاشته No Perfumeیا خیلی حس طنزش گل کرده بوده .اگه عبید زاکانی به عنوان شغل دوم میرفت عطار میشد یه همچین چیزی میساخت

no perfume
چه اسم برازنده ای

اولین تصویری که بعد از اسپری کردن عطر اومد جلوی چشمم فیلم روح سوار با بازی نیکلاس کیج بود.تنی آتشین،کت چرمی و سیاه،فضای هولناک و تیره،شیاطین در لباس های گوناگون و تسلیم کردن روح ات به شیطان.اونجایی که نمی دونی از شرارت و قدرتی که در تو به وجود اومده احساس لذت داشته باشی یا سرگشته و حیران در جست و جوی روشنایی .
اینجا همه چیز رو به افول و خاموشی است.

شروعی آکنده از دود در قالبی چرمی،حیوانی و چوبی.انگار همه این حا در حال سوختن هستند.گاهی شبیه سوختن چوبی نمناک و خیس،گاهی بوی چوب سوخته که خاموش شده و نصف شاخه همچنان از گزند آتش مصون بوده،گاهی بوی گوگرد و گاهی هم بوی سوختن پوست و کباب شدن میده.چرم سرکش و دودی مجال نفس کشیدن به شما رو نمیده تا شاید بعد از یک ساعت فروکش کنه و آروم بشه.اما همچنان همه چیز در حال سوختنه.بعد از گذشت یک ساعت کمی از غلظت دود کاسته میشه و چرم حالتی نرم و صیقلی پیدا میکنه؛انگار که آتیش اون رو رام کرده و مو های روی پوست اش رو از بین برده.
پشت بعضی از عطر ها فکر و مضمون هست و قطعا برای این کار هم وقت و دقت و هنر هزینه شده.
پوشیدنش بسیار سخته و شاید ندونید که کی و کجا باید ازش استفاده کنید.
شباهت هایی به بویس سیکار از آتلیه دز اوغز داره.
حتما تست اش کنید.

مخلص