سلام کاربر گرامی
چطور می توانیم به شما کمک کنیم؟
گرمای عود بهواسطه موجی از نت دانههای باطراوت فلفل صورتی تقویت میشود، درحالی که بلسان درخت نراد و عنبر نیز تضادهای خاکیـزمینی و دریایی را به تعادل میرسانند. موجی از چوبهای دودی هم با جلوههای هوسانگیزی که جاذبه خاصی به پوست میدهند، آمیخته میشود تا آمیزهای متضاد از عناصر گوناگون در این عطر شکل بگیرد.
برند | تام فورد |
سال عرضه | 2023 |
گروه بویایی | چوبی آبزی |
کشور مبدأ | ایالات متحده |
مناسب برای | آقایان و بانوان |
اسانس اولیه | مشک ، کهربا، آب دریا ، جلبک دریایی، درخت نراد، فلفل صورتی ، عود، بوته وحشی جاوی ، نمک |
اندیشه ثمره تفکر است و تماشا میوه اقدام به نگاه. و صد عقل را وزنِ یک اندیشه نتوان کشیدن!
عمیق شدن در معنا، وحدت میآورد و در هر زمینه و پیشه و حرفه ای، سببِ یگانگیِ اثر خواهد شد.
............................
عطرها اغلب به جهان مُد متصل اند و پوشیدنِ اونها نیازمند رعایت یه سری مواردی هست که در فشن هم این اصول حائز اهمیته!
مخاطب- موقعیت- رنگ و نوع پارچه- ارتباط و پرزنت..
با توجه به رایحه و نتها، تگِ قیمت، نام برند، تبلیغات شکل گرفته برای عطر مورد نظر، رنگِ باتل، تست رایحه توسط خودتون روی پوست و پارچه در سرما و گرما و غیره؛ موارد بالا رو تشخیص بدید!
یعنی: کجا بپوشم؟ در چه موقعیتی و کنار چه افرادی؟ با چه لباسی؟ چه رنگی؟ چه جنس پارچه ای؟ این عطر رو میپوشم که من رو چطور پرزنت و توصیف کنه؟ آیا اصلا اون کرکتری که من از عطر انتظار دارم به مخاطب نشون بده در من میگنجه؟ و و و
با یه بررسی کوتاه و چند سوال و جواب قطعا به مقصد میرسید و با رعایت نکات محاله بازخورد بد بگیرید! بهتون قول میدم!
باید یادمون باشه؛ همونقدر که عطر ها مارو کامل میکنن و ابعادی از شخصیت مارو بُلد و موَجه میکنن، ما هم باید برای عطرمون شخصیت قائل بشیم و همراهاش باشیم!
این موارد، اجزای کوچکی اند که با چینشِ درست و به جا در کنار هم، یک کُلِ منظم وُ واحد رو تشکیل میدن که به اصطلاح بهش میگیم 'هارمونی'!
..........................
و اما :)
باریکلا به تامفورد که با عود مینرال و رنگبندی بطری و جاگذاری نتها، این هارمونی رو رعایت کرده!
آراسته و متعادل و شفاف. و درسته؛ بر روی خط صاف حرکت میکنه و یکنواخته اما راه رفتن اش زیباست و بینینواز :)
یک شروع اینسنسی بسیار انعطاف پذیر داره وُ نمک بارون میشه بینیتون قشنگ :) نمکِ خالص دریا، نه این سدیمکلرید های شیمیایی که فشار و میبرن تا بیست و آدمو تبدیل میکنن به تشنهای سیراب ناپذیر :/
یک جریان گرمِ دلپذیر داره این نمک و خونو بر اندام کهربا به جریان میاندازه.. پودری- شیرین- بسیار لطیف و دلچسب.. سپس قدمهاش به حرکت در میان و غَلت میخوره تو ماسههای دریا به وقتِ یک بعد از ظهرِ تابستانی.. دستانش رو مثل کاسه میبره توی دریا و حجم گُنگی از اون آبیِ عظیم رو دوان دوان با خودش حمل میکنه.. به کاجای میرسه و شادمان از اینکه دریایی کوچک با خودش به همراه داشته، به دستانش نگاه و جز ردِ مرطوبِ خاک و ماسه چیز دیگری نمیبینه.. تکیه میده به درخت، و نسیم برگِ کاج همونطور که نرم اشکهاش رو پاک میکنه، به خاطرهی یک جریان آبیِ خُنک با گونههای گرمِ کهربا و حلقهی آفتاب گوش میده.. تا ساعتها.. چندین و چند باره.. آرام و یکنواخت اما، زیبا...!
یونیسکس.. برای تابستان بر پارچه لینن (خصوصا متراکم) خیلی خوب میشینه.. خاکی، قهوهای، کاراملی، خردلی، عنابی، فندقی، سفید.. برای سرما هم بر چرم زیباست..
اکسسوری هم طبق معمول، مختصر.. لِس ایز مور یا همون زیبایی در سادگیست ؛)