سلام کاربر گرامی
چطور می توانیم به شما کمک کنیم؟
Maison Martin Margiela Music Festival - میسون مارتین مارگیلا موزیک فستیوال عطری مردانه - زنانه ، شیک و خوش بو می باشد که در سال 2017 به بازار عرضه شده است .
میسون مارتین مارگیلا موزیک فستیوال در دسته عطر های چوبی چایپر قرار می گیرد
اسانس های بکار برده شده در این عطر برگ بنفشه ، سیب سرخ ، نعناع هندی ، تنباکو ، روایح دودی، سدر ، چرم ، سرو می باشد.
نوع عطر | ادو تویلت |
برند | میسون مارتین مارژیلا |
سال عرضه | 2017 |
گروه بویایی | چوبی چایپر |
کشور مبدأ | فرانسه |
مناسب برای | آقایان و بانوان |
اسانس اولیه | برگ بنفشه ، سیب سرخ |
اسانس میانی | نعناع هندی ، تنباکو ، روایح دودی |
اسانس پایه | سدر ، چرم ، سرو |
جناب مسیحعزیز احاطه شما بر فلسفه بافث فخر ماست. بنده در حد مطالعات خودم البته میدونم که بین اگزیستانسیالیسم متعالی که اساتید اون مد نظر داشتن با اگزیستانسیالیسم عامیانه ای که نتیجه ش شد واقعیت برداشت تو از واقعیت است تفاوت از زمین تا اسمان است. و حتی منظور نیچه از جمله خدا مرده است اشاره به خالی بودن ذهن بشر اونروز از معنی بود.
اگزیستانسیالیسم که مسلما معنا ستیز نبود و اتفاقا دقیقا براین نکته متمرکز بود که هرکسی خودش باید معنای زندگی خودش رو پیدا کنه.اما به نظر من نگاه خاصی که برخی شاخه های این تفکر به بحث معنا داشت منجر به پیدایش دیدگاه افرادی مثل البر کامو شد. درواقع منظور من اون شاخه ای از اگزیستانسیالیسمه که وجود هدفی از پیش تعیین شده برای زندگی انسان رو نفی میکنه.
درواقع این نوع ازاگزیستانسیالیسم با اصالت دادن به ازادی فردی بیش از هرامری باعث تکلیف ستیزی بشر شد.
و با تقدم وجود مادی انسان بر ماهیتش به وضوح باعث مرگ زندگی معنوی بشر شد.
توجه به وجود انسان از نکات مثبت اگزیستانسیالیسم هست اما این وجود از نگاه این مکتب مادی بود که خوب نقش باگ های الهیات مسیحی ( اول ایمان بیاورید و بعد تعقل کنید) در شکل گیری این دیدگاه رو نمیشه نادیده گرفت.ولی خوب البته در بحث نظریات من فقط میتونم بگم که موافق بی حکمت و بی تکلیف بودن زندگی بشر نیستم.
اما سرکار خانم الالیتای گرامی منظور من از انقلاب جنسی فروید نیست بلکه از کنزی به بعد هست.و البته که فروید فردی بس پرهیزکار بود. مسلما این جنبش ابتدای امر ایده های مثبتی هم داشته. اما مگه میشه تاثیر این جنبش رو درامار ۵۰ درصدی تولدهای بدون ازدواج در امریکا و از اون عجیبتر امار ۵۰ درصدی تنهایی همین مادران بعد از تولد فرزند ندید؟
در روانشناسی پیش نیاز سلامت روحی و روانی در هرزمینه ای زندگی سالم در خونواده و برخورداری از حمایت پدر و مادر هست. حالا چطور روانشناسی اگزیستانسیال در برابر این امار ۵۰ درصدی مادران تنهای بدون ازدواج! که سایت alonemothers امریکا منتشر کرده سکوت کرده؟ ایا این سکوت به معنی رضایت از این وضعه یا نمیخوان قبول کنن که این مکاتب خطایایی هم داشتن.
من بر خلاف برخی مکاتب اگزیستانسیال به شخصه معتقدم که هر پدیده ای در خلقت هدف و مسیری از پیش تعیین شده داره و اگه به هر عنوان فریبنده ای من جمله به اسم ازادی از این مسیر خارج بشه تبعات خودش رو خواهد داشت.
البته که محدودیت های میل جنسی در برخی مذاهب و علی الخصوص تقدیس پرهیز جنسی که شاید تحت تاثیر تجرد مسیح در مسیحیت شکل گرفت باعث طغیان و شکل گیری جنبش هایی مثل انقلاب جنسی شد اما ایا جا نداره که برخی روشنفکران لااقل در مقوله ای مثل تولد فرزند قایل به هدف و حکمت باشن و برای اون فرایندی و چارچوبی متصور باشن؟
در هرصورت من به شخصه معتقدم که بشری که وجودش رو مقدم بر ماهیتش میدونه و از اون مهمتر به وجود حکمت و هدف در هستی معتقد نباشه مسلما روز به روز هر انچه که احساس کنه مقابل ازادی و لذتش قرار داره رو کنار خواهد زد و در این افق هیچ جایی برای مفاهیمی مثل عشق و خونواده و..نخواهد ماند. همچنان که بزرگان رشته خودتون پیش بینی میکنن که در اینده نزدیک بشر در بحث خانواده به روش اجداد اولیه ش باز خواهد گشت.
بنده البته به اندازه شما دوستان به روانشناسی و فلسفه تسلط ندارم ولی بیانیه دکتر فرانکل و مکتب معنا گرایی ایشون رو بسیار می پسندم. معتقدم در شکل گیری و تاثیر هر نظریه ی فلسفی و حتی روانشناسی در این باب بیش از هرچیز موضع اون تفکر نسبت به هدف خلقت و چیستی منبع قدرت خلقت اهمیت داره که اتفاقا به دلیل تعصباتی که نسبت به مذهب وجود داره این مورد معمولا مسکوت میمونه. البته امیدوارم که این نظر من رو تعبیر به تعصب های مذهبی نکنید.
و البته سپاس از جناب سلطان عزیز که در این هیاهو و روزمرگی از خدا نام بردند