TOM FORD - Oud Wood

درودهای صمیمانه حضور عطرافشانی های عزیز
دیروز این عطر رو به یک چهارم قیمت از یکی از دوستان که در حد پنج میل مصرف کرده بود خریدم.
نت اولیه یه خورده خشن و سنگینه و اروم اروم بهتر میشه.از یک عود کاملا متفاوت استفاده شده که در کل فکر کنم کسی نباشه که بدش بیاد ازش.
از لحاظ پخش و ماندگاری هم در دمای -3 شیراز یه پاف روی مچ دست 24 ساعت ماندگاری و پخش راضی کننده در 6 ساعت اولیه.
شاد و تندرست خوش بو و خوش تیپ باشید

در لحظات ابتدایی، ترکیبی از فلفل و هل حس می‌شود که رایحه‌ای تند، ادویه‌ای و کمی تلخ ایجاد می‌کند. این ترکیب حس لوکس و مردانه‌ای را در همان لحظه اول منتقل می‌کند.
در میانه راه چند رایحه اصلی یعنی عود نمایان می‌شود، اما بر خلاف بسیاری از عطرهای عودی که رایحه‌ای سنگین و دودی دارند، در اینجا عود ملایم و کاملاً متعادل است چوب صندل و خس‌خس نیز به این ترکیب اضافه می‌شوند و حس چوبی و گرمی به عطر می‌دهند.
در انتها رایحه‌ای گرم و شیرین از وانیل، کهربا و دانه تونکا باقی می‌ماند این ترکیب باعث می‌شود که عود و چوب صندل نرم‌تر و جذاب‌تر شوند و رایحه‌ای لوکس، گرم و جذاب ایجاد کنند.
نسبت به دیگر عطرهای عودی دیگر ملایم تر و حتی کسانی که رایحه عود را دوست ندارند می توانند بهره ببرند.
مناسب افرادی که عود را دوست دارند اما نمی‌خواهند رایحه آن خیلی تند یا سنگین باشد.
ماندگاری و پخش بو متوسطی داره.
(خوش بو،خوش رنگ،خوش قلب باشیم)

عطر سلیقه ایه دوستان
و اما عودوود
تنها عطریه که نمیتونی نپسندی...
نمیتونی ازش ایراد بگیری...
یه پرفکت به تمام معنا
مست میکنه آدمو
روزی یه پاف میزنم به مچم و لذت میبرم
انقد روش حسودم که دلم نمیخواد کس دیگه ای ازش خوشش بیاد
یه عود ملایم و چوب تلخ و هیچی نمیتونم بگم...تنها عطریه که میشه بلایند بای کرد...

عرض ادب و احترام خدمت دوستان
میخواستم یک ریویو از این عطر بنویسم اما دیدم دوستان به خوبی این محصول رو بررسی کردن اما دیدم یک تضادی در مورد، میزان پسند دوستان از این عطر وجود داره و عده ای به شدت از این عطر تعریف کردن و عده ای برعکس بودن و یا عده ای نظرشون این بوده که این کار معمولی هست، لذا گفتم در این خصوص توضیحاتی بدم.
معمولا ادراکات انسان برای هر کسی سابجکتیو هست، یعنی هر شخص محرکات بیرونی رو به گونه ای ادراک و تجربه می‌کنه که مخصوص به خودش هست، اما در زبان علم می بایست برای توصیف این محرکات خارجی به صورت آبجکتیو عمل کنیم، مثلا در زبان علم نمیگیم رنگ قرمز، میگیم نور مرئی با طول موج ۶۵۰ نانومتر، یا مثلاً نمیگیم فلان چیز سرد هست یا گرم هست، بلکه میگیم دماش اینقدره یا مثلاً نمیگیم فلان چیز شیرین هست یا تلخه، بلکه میگیم فلان مولکول های شیمیایی در این ماده وجود داره. از طرفی با توجه به اینکه ادراکات درصد بسیار بالایی از انسان ها شبیه به هم هست، لذا میشه با یه تقریب قابل قبولی بگیم مثلا فلان ماده دارای طعم شیرین هست و یا مثلاً فلان رنگ قرمز هست و از این طریق به اتفاق نظر برسیم که فلان ماده طعمی شیرین و رنگی قرمز داره به استثنای افرادی که مثلا کوررنگی رنگ قرمز دارند و موارد استثنای دیگر.
ادراکاتی که ما از محرکات محیطی دریافت می‌کنیم، در پنج دسته ی بینایی، شنوایی، بویایی، چشایی و لامسه هست اما در کل ادراکات ما بسیار بیشتر از این پنج تاست اما فعلا با این پنج تا کار داریم. از بین این پنج حس یاد شده که از محرکات بیرونی تحریک میشن، به جز حس بویایی، مسیر عصبی تمامی چهار حس دیگر از تالاموس در مغز رد میشه و سیگنال ایجاد شده از طریق تحریک گیرنده ها، در تالاموس بسیار تقویت میشه و سپس برای پردازش وارد قشر مغز میشن. اما مسیر عصب های مربوط به سیستم بویایی انسان از تالاموس رد نمیشه و برای همین سیگنال های بویایی تقویت نمیشن، و دلیل اینکه انسان نسبت به سایر پستانداران از لحاظ بویایی ضعیف هست، همینه. پردازش سیگنال های بویایی در قسمتی از قشر مغز صورت میگیره که مسئول پردازش سیگنال های بینایی هم هست، لذا معمولا ما زمانی که بو یا رایحه ای رو می‌خوایم به یاد بیاریم شکل اون گل یا گیاه یا غذا یا میوه به ذهنمون میاد.
اینارو گفتم که این نتیجه گیری رو انجام بدم که ادراک بویایی برخلاف سایر ادراکات از جمله بینایی، شنوایی، لامسه و چشایی در انسان ها به دلیل اینکه از تالاموس رد نمیشه و تقویت نمیشه، لذا بین انسان ها تفرق و تفاوت های بعضا زیادی داره و ممکنه اشخاص مختلف نسبت به یک رایحه، ادراکات مختلفی داشته باشند و نمیشه به یک اتفاق نظر رسید که مثلا فلان عطر دارای نوت های فلان می باشد. هر شخص به صورت سابجکتیو یک رایحه رو ادراک می‌کنه و علم برای آبجکتیو کردن این مسئله صرفا مولکول های شیمیایی تشکیل دهنده اون ماده رو بیان می‌کنه. لذا بهترین راه برای تشخیص نت ها و آکوردهای یک عطر که نیاز به تخصص بسیار بالایی هم داره، بررسی مولکول های تشکیل دهنده ی عطر هست. من اگه با فلان مولکول شیمیایی آشنایی داشته باشم و بدونم چه بویی می‌ده، بدون نیاز به نظرات سابجکتیو شده ی دیگران میتونم حدس بزنم که این عطر چه نت هایی داره.
اما در مقیاس جمعیتی بالا، معمولا میانگین نظرات افراد میتونه کمک کننده باشه برای تشخیص نت های یک عطر، اما باز هم به علت عدم تقویت سیگنال های بویایی ممکنه فرد رو به اشتباه بندازه. چیزی که ما در سایر ادراکات بسیار کمتر میبینیم.
من خودم بعضا نت هایی در بعضی عطرها حس میکنم که در توصیف سازنده از اون عطر اون نتها نیست.
افرادی که میخوان عطربازی رو شروع کنند معمولا در ابتدای کار وقتی یه عطری رو بو میکنن نت ها و آکوردهای اون عطر براشون مبهم و گنگ هست. اما به مرور هرچی بیشتر از سیستم بویاییشون کار بکشن، اون بخشی از مغز که مسئول پردازش سیگنالهای بویایی هست به اصطلاح هایپرتروفی میشه و قوی تر میشه و به مرور خیلی راحت تر میتونن سیگنال های بویایی رو پردازش کنند.

عود وود برایم زرد است.
یک زرد ِ براق ِ ملایم
هیچ عودی این رایحه عجیب، تلخ و مهربان را ندارد.
به مشام من هیچ نتی غالب نیست
و «ورساچه عود نویر» و «دانهیل آیکون ابسولوت» بهترین و اقتصادی ترین جایگزین‌های این شاهکار هستند.
⚠️ عطر ریفورموله شده... مراقب باشید ⚠️