Boadicea The Victorious - Greenwich

فرگشتی از اولین نشانه های ویتا در زمین....... که گویی آغاز زندگی در ساعت صفر بود.........
ساعتی از قلب طبیعت وحش در زمین........... که گویی سرآغاز اولین تیک تاک زندگی بود.....
ساعتی از گنجایش عشق در زمین.......... که گویی آغاز اولین لحظه از دست رفته زندگی بود.....
ساعتی از انتظار دو عشق در زمین........ که گویی اولین قرار عاشقانه زندگی بود.............
عطری فراتر از زمان بر پایه روایح چوبی که آغازی تند و تیز از ترنج تلخ و فلفل شروع می شود که در لحظه ای ایستا پیدا کرده و با رایحه ای بسیار ملایم از زعفران همراه می شود و بعد از 4 دقیقه، تهاجمی از طوفان دارچین را بر جای می گذارد که درست در همین لحظه تهاجم خصمانه دارچین، رایحه ای از گل رُز وارد می شود که آرامش بعد از طوفان را ایجاد می کند.... لحظاتی از آرامش خنثی در رایحه ای از کهربا و عود که آغوشی از عشق دو روح تداعی می کند.....
آغوشی که شاید اولین تجربه حس عشق در تنیدگی پوست عریان زن و مرد باشد.... آغوشی از ساعت عشق در آمیختگی از طبیعت وحش در زمان صفر........
زمانی که به مرور در حال سپر است و هر تیک تاک آن در انتظار تیک تاک بعدی و حسرت تیک تاک قبلی...... نام این عطر برایم یادآور فیلم In Time هست که طی آن، مردم بجای واحد پول برای گذران زندگی از واحد زمان عمر استفاده
می کردند که برای هر چیز حتی سوار شدن به اتوبوس هم از زمان عمر خودشان پرداخت می کردند و دقیقا در این فیلم هم تبعیض زندگی بر واحد زمان برقرار بود و ثروتمندان دارای ثروت زمان بیشتر برای زندگی بودند که ثروتمندترین مرد جهان دارای یک میلیون سال زمان برای زیست بود و در بانک گرینویچ، واحد زمان زندگی را حراست می کرد. برای عزیزانی که این فیلم را تماشا نکرده اند، پیشنهاد میکنم حتما تماشا کنند که واقعا جذاب است.
اما بنظرم ما به مرگ نیاز داریم تا رها شویم از بندِ هر وابستگی در این دنیا...... چراکه حتی اگر واقعا هم همه ما یک میلیون سال زمان برای زیستن در این دنیا داشته باشیم، چه غنی باشیم و چه فقیر، بلاخره از زندگی دنیوی دچار خستگی خواهیم شد و دنبال هیجانی به نام مرگ خواهیم بود.... ساعتها برای نمایش گذر زمان زندگی هستند، اما ما واقعا بطور علمی نمی دانیم که چگونه گذر زمان را درک می کنیم و اگر این زمان تُندتر یا کُندتر برای ما سپری می شود، سلولهای بدن ما چگونه می تواند آن را تفسیر کند....... مغز انسان دارای ساعت های مختلف از نوع گرینویچ است که فقط می تواند مقیاس زمان را بر واحدهای میلی ثانیه، ثانیه، دقیقه و ساعت درک کند اما اینکه ما چگونه می توانیم گذر زمان را بر حسب فیزیک کوانتومی زمان درک کنیم و این آهسته گستر و سریع گستر بودن آن را از بُعد پدیده متافیزیکی به نام روح تجربه و درک می کنیم، هنوز بر ما مُبهم است، چراکه ما حتی در رویاها و کابوسهای شبانه در خواب هم گذر زمان را تجربه می کنیم که با دیدن رویای شیرین گذر زمان بسیار سریع می باشد و خیلی زود به محض چشیدن شهد شیرین آن رویا، از خواب بیدار می شویم در حالیکه در کابوسهای رنج آور و ترسناک، گذر زمان بسیار کُندتر می باشد و آن کابوس را شاید تا امتداد سحرگاه تجربه کنیم...... این چگونه ممکن است و این ساعت گرینویچ زیستی در مغز برای رویا و کابوس، از کجا منشاء می گیرد......؟؟؟؟؟؟؟
عطری بسیار بسیار باکیفیت و شفاف، با روایحی که هیچ کدام بر هیچ کدام رهبری ندارند و تمامی نُت ها هر کدام هم رهبر هستند و هم فرمانبر .... انگار آکوردی از روایح چوبی را درک می کنید که مانند سمفونی در حال نواختن بدون رهبر است.... انگار تمام نُت ها هر کدام وظیفه خود را واقفند و بدون هیچ خطایی این وظیفه را از لحظه تنپوش تا نیمه روز برای شما انجام می دهند....
کیفیتی بسیار ممتاز در روایح با ماندگاری به مانند ثروتمندترین مرد جهان در فیلم In Time روی لباس و حدود 12 ساعت روی پوست با پراکنشی از نوع زمان در تیک تاک ساعت....
سپاس از همراهی بزرگواران.....